آتش به اختیار با خشاب بصیرت انقلابی
کلید واژه جدیدی که رهبری به طور اخص در دیدار با دانشجویان از آن استفاده می کنند، کلمه ترکیبی است به نام «آتش به اختیار» این واژه را عدهای هشتک کردند و در شبکههای مجازی برایش تفسیر نوشتند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، کلید واژه جدیدی که رهبری به طور اخص در دیدار با دانشجویان از آن استفاده می کنند، کلمه ترکیبی است به نام «آتش به اختیار» این واژه را عدهای هشتک کردند و در شبکههای مجازی برایش تفسیر نوشتند و عدهای هم با تحلیلهای نادرست بیانصافیشان را در حق نظام با تفسیرهایی که ناشی از کجفهمی خودشان بود نشان دادند، گرچه کجفهمی ها در اغلب جناحهای سیاسی وجود دارد و هر کدام با تحلیلهای ناپخته خود آنچه که دلشان میخواسته را در این مسیر بیان کردند اما برخی افراد که این واژه را نماد عینی ایجاد هرج و مرج در کشور تفسیر میکردند نیز بیانصافی زایدالوصفی را به نمایش گذاشتند که تبعات آن باعث ایجاد چنددستگی در کشور خواهد شد، معهذا این مطلب را که واژه «آتش به اختیار بودن» از کجا نشات میگیرد و حدود آن تاکجاست را با مروری بر جملات مقام معظم رهبری از ضم خودمان که سعی میکنیم برگرفته از مستندات عقاید مقام معظم رهبری باشد بیان کنیم.
برای این موضوع ابتدا به بیانات مقام معظم رهبری بر میگردیم، آنجا که در جمع دانشجویان در 17 رمضان فرمودند:
اولین سوالی که در مرور این بیان پیش میآید این است که چه کسانی باید این وظیفه خطیر را بر عهده بگیرند؟
آتش به اختیار چه کسانی هستند؟!
بر این اساس ابتدا باید ببینیم که این افراد آتش به اختیار چه افرادی هستند که رهبر معظم انقلاب آنها را مورد خطاب قرار دانند که برخی آنقدر از آنها هراس گرفتهاند و دست به تفسیرهای بیرحمانه در این باب زدهاند.
رهبر معظم انقلاب به طور شفاف از افراد جنگ نرم میخواهند که وقتی دستگاههای مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست دچار اختلال شدند اینها به صحنه آمده و مطالبات را یادآوری کنند، یعنی مقام معظم رهبری به افرادی که در حدود قانون و شرع مشغول فعالیت هستند(افسران جنگ نرم) که اتفاقا در دانشگاهها مشغول هستند، اما میگویند اگر...نه اینکه همیشه، میگویند تنها اگر آنهم در صورتی که سیستم مرکزی دچار اختلال و تعطیلی شد این اقدامات صورت گیرد، یعنی در صورتی که سیستم مرکزی اصل و فرع را مانند همان نمونههایی که در سخنرانی رهبری بیان شد فراموش کند، آتش به اختیارها باید کار خودشان را بکنند.
در این مسیر دو سوال پیش میآید اول اینکه آتش به اختیارها باید از کجا متوجه شوند که تعطیلی و ضعفی در سیستم پیش آمده و دوم اینکه آنها باید دقیقا چطور عمل کنند؟!
تشخیص ضعف یا خرابی سیستم
برخی فعالان کج فهم در رسانههای مخالف اینطور وانمود کردند که آتش به اختیاری یعنی مجوز فعالیت غیرقانونی اما واقعا رهبر معظم انقلاب میتوانند با آن همه بیاناتی که در تاکید به رفتار قانونی دارند دستور به هرج و مرج و بیقانونی بدهند؟! و از دانشجویان بخواهند که خودسرانه عمل کنند؟! پاسخ به این پرسش بسیار ساده است. رهبری سال گذشته در دیدار مشابه با دانشجویان میفرمایند:« اگر ایستادگی کردید و با بسیج ذهنی مردم، خواستهها را به گفتمان عمومی تبدیل کردید، مسئولان هم مجبور میشوند به مطالبات شما عمل کنند. »
بر این اساس میتوان اینطور برداشت کرد که آتش به اختیاری برای کار تبیینی است؛ آتش به اختیاری برای مطالبهگری است.
در یک سخن آتش به اختیاری برای کاری است که وظیفه دانشجوست نه کاری که وظیفه نهادهای دولتی است. سربازی که آتش به اختیار میشود یعنی در حوزه مسئولیت خود معطل فرماندهی نماند؛ نه اینکه وظیفه خودش را رها کند و جای دیگران نشیند.
بیانات رهبری در یازدهم مرداد سال 80 را مرور میکنیم که فرمودند:«هیچ چیزی مجوّز این نیست که بگویند چون نیروی انتظامی و قوه قضاییه عمل نکردند، خودمان وارد میدان شدیم» یا حتی حکم حکومتی سال 78 رهبری درباره حرام بودن فعالیتهای خودسرانه سر جای خودش باقی است و یا اینکه صریح فرمودند: «امر به معروف، یک مرحله گفتن و یک مرحله عمل دارد. مرحله عمل، یعنی اقدام با دست و با زور. این مرحله، امروز به عهده حکومت است و باید با اجازه حکومت انجام بگیرد و لا غیر»
با این حساب باید اینطور برداشت کرد که رهبری از افسران جنگ نرم میخواهند که اگر دستگاهی وظایف قانونی خود را درست پیش نبرد و دچار اختلال شد دانشجو منتظر ننشیند که اختلال رفع شود بلکه با صدور هشدارهای لازم جامعه را نسبت به اختلال آگاه کند تا آن ضعف و اختلال در اسرع وقت برطرف شود.
عملکرد آتش به اختیارها
سوال بعدی ما در باب عملکردی است که باید آتش به اختیارها در زمان اختلال سیستم انجام دهند، در بیاناتی که از رهبر معظم انقلاب در قسمت قبل عنوان کردیم اینطور می شود برداشت کرد که افسران جنگ نرم نمیتوانند خودشان هر کاری که خواستند انجام دهند آنها باید با بیان اختلالها و ضعفهای سیستم به هوشیاری مردم در جهت کشف اختلال و مطالبهگری از آن دستگاه یا آن فرد مسئول کمک کرده و کاری کنند که جامعه از وجود اختلالی که عمدی یا سهوی پیآمده آگاه شود. تا در مرحله دوم حکومت و دستگاههای مربوطه با پشتیبانی مردم بتوانند مطالبه خود را بیان و آن اختلال سیستمی را رفع کنند.
البته نباید فراموش کرد که هر کسی نمیتواند این وظیفه آتش به اختیاری را بر عهده بگیرد و فردی که میخواهد چنین کارهایی را داشته باشد ابتدا باید قوانین و حدود اختیارات دستگاهها را مطالعه کرده باشد تا ضعف را شناخته و در حدود قانون به جامعه آگاهی ببخشد.
نکته مهم بیان رهبری
البته بیان این حکم یک معنی مهم و کلیدی دیگر هم دارد. آن پیام این است که دانشجو و افسران جنگ نرم را بسیار مهم و کلیدی در جامعه دیدهاند که میتوانند با رصد دستگاهها و مسئولان به قرار گرفتن حکومت در مسیر انقلاب کمک کنند و هر جا انحراف و یا قصوری را دیدند گزارش کنند تا آن قصور توسط خود نهاد قاصر و یا افرادی که قانونا توان اصلاحات را دارند برطرف شود.
این فرمان پیش از این در روزهای آغازین جنگ که وسعت جنگ بگونهای بود که ساختار ارتش آن روز جوابگو نبود نیز صادر شده است. هستههای پراکنده ولی متحدالمرکز «جنگهای نا منظم» شکل گرفت. شهید چمران، شاهرخ ضرغام و خیلی از فرماندهان امروز سپاه و ارتش با این هستهها همکاری کردند، شهرهای مهمی حفظ شد و عملیاتهای بزرگی از دل همین تشکیلات و تجربیات ارزشمند رقم خورد. البته نمیتوان دستگاههای مختل را دشمن نامید اما میتوان برای اینکه دشمن از اختلال پیش آمده سوء استفاده نکند چنین پیامی را صادر کرد که همه گوش به زنگ باشند تا اختلال در بدنه حکومت اسلامی به وجود نیاید.
اما نباید با تفسیرهای اشتباه از سوی چپ و راست در کشور این سخنان مهم رهبر معظم انقلاب به انحراف کشیده شود، به افرادی که میخواهند دستور رهبری را دنبال کنند لازم است بگوییم که یادتان نرود که رهبری که امروز پیام آتش به اختیاری را صادر میکند همانی است که تسخیر سفارت انگلیس و عربستان را رد کرد. به گروه مقابل هم یادآوری میکنیم که رهبر معظم انقلاب که امروز فرمان اعلام اختلال به دانشجو و افسر جنگ نرم میدهند، همانی هستند که هم تحصن مقابل مجلس بر سر ماجرای برجام را نفی کردند و وقتی سال گذشته در دیدار سوالی مطرح شد مبنی بر اینکه قوانین کشور اجازه کنش انقلابی را نمیدهند و نمیتوان تحصن کرد یا عمل انقلابی انجام داد، رسما چشم در چشم بسیجیان دوختند و فرمودند که قانون رعایت شود و با این قضیه(برجام) کنار بیایید.
بر این اساس نه قاصرانی که ناخواسته موجب اختلال شدند باید هراس داشته باشند و نه کسانی که میخواهند به بیانات رهبری عمل کنند باید فراقانونی کاری انجام دهند، در این مسیر تنها کسانی باید لرزان شوند که قصورشان عمدی است یا خواستشان به انحراف بردن بیانات رهبری با اقداماتی خودسرانه است.
منبع: سیاست روز
انتهای پیام/