جوانان اهوازی از سه روز راز و نیاز با خداوند می‌گویند/ صحبت‌های دلنشین اعتکاف اولی‌ها

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، ساعت‌ها، دقایق و ثانیه‌ها پشت سر هم می‌گذرد و کم کم آئین معنوی اعتکاف و سه روز عبادت و راز و نیاز خالصانه در مسجد به پایان می‌رسد.

از فرصت استفاده می‌کنم و به مسجد سلمان محمدی منطقه نهضت‌آباد(لشکرآباد) اهواز می‌روم جایی که تعدادی از مومنین و جوانان اهوازی سه روز است که در اعتکاف میهمان خانه خدا هستند و به عبادت می‌پردازند.

وارد مسجد که می‌شوم همه در حال انجام اعمال ام داوود هستند، دوست ندارم که برای راز و نیازشان مزاحمت ایجاد کنم و خلوتشان را به هم بریزم.

خاطراتی که به وقوع پیوست

با یکی از نوجوانانی که خود را مصطفی خرسانی کلاس هفتم معرفی می‌کند هم‌صحبت می‌شوم که می‌گوید: برای دومین سال است که به اعتکاف می‌آیم، خیلی حالت معنوی خوبی انسان معتکف دارد به همین خاطر نیز امسال هم به جمع معتکفان آمدم.

وی ادامه می‌دهد که در اعتکاف اعمال زیادی انجام می‌دهیم که دعا، نماز و خواندن قرآن از جمله آنها بود که من هم همراه دیگران این اعمال را انجام دادم.

پس از صحبت با این نوجوان، از فاصله کوتاه استراحت بین دعا استفاده می‌کنم و به سراغ چند تن دیگر می‌روم، یکی از معتکفان مسجد سلمان محمدی که احمد فاضلی قاری و حافظ قرآن نام دارد می‌گوید: بنده برای نخستین بار است که توفیق حضور در اعتکاف را پیدا کردم، در سال‌های گذشته دوستانم خاطرات خود را از حال و هوای معنوی معتکفین تعریف می‌کردند و از آثار معنویات این ایام سخن می‌گفتند که این سبب شب من نیز معتکف شوم و این حس و حال را از نزدیک ببینم.

حضور در اعتکاف یک شارژ معنوی برای روزهای دیگر سال خواهد بود که معتکفان آن را به دست می‌آورند، این جملات از دیگر سخنان احمد فاضلی است که بیان می‌کند و ادامه می‌دهد: آن حال و هوای معنوی که دوستان تعریف می‌کردند را به خوبی حس می‌کنم، مانند اعضای یک خانواده در کنار دیگر معتکفان در این سه روز زندگی کردم و دوستان جدیدی نیز یافتم.

عبادت خالصانه یکی از درس‌های اعتکاف

در اعتکاف مسجد سلمان محمدی اهواز از اقشار مختلف مردم حضور دارند، دانش‌آموز، دانشجو، کارگر و کارمند، یکی از معتکفان علی سعیدی دانشجوی 19 ساله رشته ساخت و تولید دانشگاه آزاد اهواز است.

وی با اشاره به حضور چهار ساله‌اش در اعتکاف مسجد سلمان محمدی می‌گوید: وقتی که در معتکفان حضور می‌یابیم یعنی اینکه از دنیا بریده می‌شویم و با خدا خلوت می‌کنیم.

در ادامه این جوانان اهوازی به یک نکته خیلی زیبا اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد که در اعتکاف به فکر هیچ چیز نیستیم و فقط خدا را یاد می‌کنیم و اعمالمان را به خاطر او انجام می‌دهیم.

سعیدی درباره درس‌هایی که از اعتکاف آموخته نیز سخنانی به زبان می‌آورد و عبادت خالصانه را یکی از این درس‌ها عنوان می‌کند و با ابراز خوشحالی می‌گوید که خوشبختانه در اعتکاف امسال از وقتم به خوبی بهره بردم.

سال‌های دیگر نیز معتکف می‌شوم

کودک خردسالی نظرم را به خود جلب می‌کند به نظر سنی ندارد ولی یکی از دوستان می‌گوید که او نیز معتکف است. با اشاره او را صدا می‌زنند و به جمع ما می‌پیوندد، خودش را محمدامین سعیدی کلاس چهارم معرفی می‌کند و وقتی از او می‌پرسم که این سه روز معتکف بود فقط با لبخند جوابم را می‌دهد.

با او همصحبت می‌شوم که می‌گوید بار اولم هست که معتکف می‌شوم، از علت حضورش می‌پرسم که پاسخی دلنشین می‌دهد و بیان می‌کند که در سال‌های گذشته می‌دیدم که مردم سه روز در مسجد حضور پیدا می‌کنند و به عبادت می‌پردازند من هم مشتاق بودم که به جمع معتکفان بیایم که امسال اینگونه شد.

وی با بیان اینکه در اعتکاف، معتکفان فقط خودشان و خدایشان هستند، ادامه می‌دهد: با اعمالی که انجام می‌دهیم وقتی اعتکاف تمام می‌شود انگار تازه از مادر متولد شده‌ایم و پاک هستیم.

محمدامین درباره تصمیمات خود در اعتکاف نیز با شیرین زبانی سخن به میان می‌آورد و عنوان می‌کند که تصمیم گرفتم نماز را همیشه در اول وقت بخوانم و سال‌های دیگر نیز معتکف شوم.

زدودن زنگار از دل

یکی از دوستان فرد میانسالی را معرفی می‌کند که در کنار در ورود شبستان مسجد نشسته است، به سراغش می‌روم که خود را حمید عچرش از کارکنان فضای سبز صنایع فولاد معرفی می‌کند و در پاسخ به سوالم اینگونه سخن می‌گوید که اولین سال است که معتکف می‌شوم، از این بابت خیلی خوشحالم و خدا را شکر می‌کنم.

وی اضافه می‌کند که دوستانم در سال‌های گذشته معتکف می‌شدند و خاطرات خود را از حضور در جمع معتکفان بیان می‌کردند که همین موضوع سبب شد من هم امسال به اعتکاف بیایم.

سه روز از دنیا دور می‌شویم و کارهایمان را فقط برای رضای خداوند انجام می‌دهیم و دلمان نورانی می‌شود، مانند این است آهن زنگ زده‌ای را زنگش را جدا کنیم و یک رنگ زیبا به او بزنیم، اعتکاف نیز چنین اثری بر دل انسان دارد، این جملات دیگر سخنان این معتکف اهوازی است که بر زبان می‌آورد.

عچرش در پایان سخنانش از چیزهایی که در اعتکاف آموخته نیز می‌گوید و یادآور می‌شود: من نماز شب نمی‌خواندم ولی در این سه شب خداوند توفیق داد که این نماز را بخوانم که امیدوارم ادامه داشته باشد.

رضایت از حضور در اعتکاف

حرف‌های معتکفان پایان ندارد و من نیز دوست ندارم از جمع صمیمی و نورانی آنها جدا شوم، برخی را می‌شناسم و با برخی دیگر نیز رفیق می‌شوم.

همه معتکفان از اینکه سه روز را به عبادت پرداختند و به راز و نیاز با خداوند پرداختند راضی هستند و شکرگذار خداوند متعال که این مسئله را از چهره‌های بشاش آنها می‌توان فهمید.

هنوز ساعاتی تا پایان روز سوم اعتکاف باقی مانده و مومنان خداجو در مسجد سلمان محمدی اهواز در حال عبادت هستند تا از فرصت باقی مانده نهایت بهره را ببرند.

جدا شدن از جمع بچه‌های باصفا و مهربان منطقه نهضت‌آباد(لشکرآباد) اهواز کار سختی است، ولی با آنها خداحافظی می‌کنم و از مسجد خارج می‌شوم، امیدوارم که دعای خیرشان شامل حال همه کسانی که توفیق حضور در اعتکاف را پیدا نکردند نیز بشود.

گزارش از حسین یزدی

انتهای پیام/