دلالان آثار «جاتنگکُنی» میخرند / دلم خوش نیست که نمایشگاه برگزار کنم
بعضی اخیراً به این نتیجه رسیدهاند که سرمایهگذاریِ هنر خوب است و خیلی روی این کار سود بردهاند اما به اشتباه کارهای «جاتَنگُنی» میخرند، فکر میکنند سرمایهگذاری میکنند، ولی کاری نیست که ریشه داشته باشد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا؛ «جلیل رسولی» خوشنویس مطرح کشور در گفتوگویی صمیمانه ضمن مرور فعالیتهایش در خوشنویس و هنر، از تجربیات خاص خود سخن گفت. بخش اول این مصاحبه که پیش از این منتشر شد؛ در اینجا قابل رویت است. در بخش اول رسولی از تجربه طراحی لوگوی فیلم محمد رسول الله (ص) گفت و ضمن اشاره به زندگینامه هنریش گفت: زمان پیش از انقلاب من را شیخ مسلک میدانستند.
تسنیم: به نظر میرسد گالریها کم فروغ شدهاند و انگار دیگر حرف جدیدی در خوشنویسی وجود ندارد. نظر شما چیست؟
در حال حاضر نمایشگاههایی که کارتش برای من میآید؛ نمیروم، چون میگویم این 20 تا کار مشابه همانهایی است که من 30، 40 سال پیش این کارها را انجام دادم. در کار هنر باید یک خلاقیتی وجود داشته باشد و این خودش برای من یک امتیاز بوده است. چون خیلی تحقیق میکنم و جستجو میکنم، مثلاً نمایشگاهی که برگزار میکنم قطعاً دریچههایی روبروی من باز میکند. مثلاً پس از کار فکر میکنم چه کارهایی میشود با این کرد!
عدهای فکر میکنند که خوشنویسی جای رشد ندارد ولی به نظر من ما اول «ب» بسمالله هستیم، یعنی خیلی جا دارد برای انجام کارهای نو، ضمن اینکه خط دیگر از دست من خسته شده است، یعنی هر بلایی که بوده سر خط و خوشنویسی آوردم، خودم این را درک کردم، نه اینکه بخواهم خودنمایی کنم، یک واقعیتی است در کارم. بالاخره 35 نمایشگاه انفرادی فقط در ایران داشتم، 27،28 نمایشگاه در کشورهای خارجی داشتم، کشورهای عربی کلاً به خاطر اینکه از روی کتابهای من کار میکنند، به کار من خیلی علاقمند هستند.
تسنیم: شما علاوه بر افتخارات داخلی، داور مهمترین رویداد خطاطی جهان نیز هستید! چرا این موضوع کمتر مطرح شده است؟
حالا فرقی هم دارد که من در اِرسیکای ترکیه داور هستم؟ شما میدانید بنیاد نخبگان من را به عنوان نخبه انتخاب کرده است؟ علت این است که من خیلی کم مصاحبه میکنم.
تسنیم: از ارسیکا بگویید!
من چند سالی است که نماینده ایران در ارسیکا هستم و برای من خیلی احترام قائل هستند چون ورکشاپ من را در ابوظبی، در کویت دیدند، آدمهای زرنگی هستند هر کسی را نمیآورند و انتخاب نمیکنند، همین که نام شما در ارسیکا بیاید خیلی مهم است، ارسیکا اینطور نیست که رفیقبازی باشد، مثلا ما 7 داور آنجا، گاهی برای یک صدم میلیمتر 6 ساعت با هم بحث میکنیم، یقه هم را میگیریم البته در مورد خط نستعلیق من را کامل قبول دارند، ولی در خط ثلث و نسخ و ریحان و کوفی خیلی، 8 روز داوری ما طول میکشد، 8 مرحله نمره میدهیم، خیلی کار جالبی است و خیلی خوشحال هستم آنجا نماینده ایران هستم و خیلی به من محبت دارند.
ارسیکا موسسه خیلی معتبری در ترکیه است که برای خوشنویسی احترام بخصوصی قائل هستند، البته 3سالانه است، هر سال نیست، هم وقت میگذارند و هم پول خرج میکنند.
به خط خیلی بها میدهند بازار داغی هم دارد. کسانی که آنجا خطاطی میکنند فروش کارشان فوقالعاده است. یک داور از مصر خُزیل، یک داور از سوریه، یک داور از عراق دکتر رُوزان ، یک داور از آفریقا، دو داور هم از ترکیه و من هم از ایران هستم.
تسنیم: آفریقا هم مگر خط عربی دارد؟ نحوه برخورد ارسیکا با آثار ارسالی را شرح دهید.
خط مغربی مینویسند، من هم زیاد دلخوشی ندارم و اصولاً برای ما کاربردی ندارد ولی هست. اولاً اینها یک کلکسیون گنج دارند، یعنی هر ساله، فراخوان میدهند و از همه دنیا شرکت میکنند مثلا عربی که مقیم آلمان است، خط میدهد، در کشورهای عربی همه خط مینویسند، فکر نکنید فقط در ایران نوشته میشود، خط میدهند و فرم کارشان اینگونه است که شما که خطتان را میفرستید، برنده شوید خط شما به شما داده نخواهد شد و برنده هم نشوید خط به شما داده نخواهد شد، یک گنجینۀ جمع کردند، کلکسیون عظیمی دارند، خطهای عالی، مخصوصاً کسانی که برنده میشوند واقعا بینظیر هستند. طی 7، 8 روزخیلی مرتب و منظم انجام میشود و بعد یک کاتالوگ از آن چاپ میشود که عکس داوران ابتدای آن است و بعد خطهایی که برنده شدند به ترتیب، خیلی تمیز و شیک. شهرتش خیلی خوب است و اعتبار خوبی دارد یعنی هر کس که در آنجا برنده شود قطعاً برایش یک اعتبار است.
این دوره من را جزء هیات امنا انتخاب کردند. به خوشنویسی در هر صورت خدمت میکنند یعنی اعتبار میدهند، یعنی برای خوشنویسان ارزش قائل هستند. ما در مدیریت این کارها خیلی ضعف داریم ولی آنها خیلی قوی هستند و اگر بخواهیم از آنها ایراد بگیریم سخت است.
تسنیم: اوضاع کار و رفاقتتان با خوشنویسی چگونه است؟
البته الان ما را فراموش کردند و ما به نوعی فراموش شدهایم. من الحمدلله هیچ وقت جز خدا به کسی احتیاج نداشتم چون آنقدر خداوند به من لطف کرده است که کارم را از جواهر بهتر میخرند. چون من اعتقاد دارم هنر ودیعهای است که خداوند به هر کس دلش بخواهد میدهد، اصلا اعتقاد دارم خداوند آدمها را انتخاب میکند البته من روزی 17، 18 ساعت کار کردم. من سالهای 57، 58 اینقدر کار میکردم که قفسه سینهام درد میگرفت و از درد باید دراز میکشیدم. بعضی اوقاتخانم من شام حاضر میکرد اتا بروم سر سفره،غذا سرد میشد. دوباره گرم میکرد، نه یکبار بلکه من سالها اینگونه کار کردم، بعد خانم من به این نتیجه رسید که باید لقمه لقمه به من غذا بدهد، چون دست من درگیر بود. نه اینکه فکر کنید برای پول کار میکردم، چون شتابی داشتم، یکی از دوستان من میگفت از نظر کار کردن شمر هم جلودار تو نیست.
تسنیم: نظر همسرتان در مورد هنر شما چیست؟ رقیبهای شما را قبول دارد یا خوشنویسی را شریک زندگی شما میداند؟
شما الان از خط یک نفر جلوی خانم من تعریف کنید، میگوید اگر خط خوب میخواهید رسولی؛ این خیلی مهم است، یکی از لطفهایی که خداوند به هر هنرمندی میکند این است که باید همسرش نسبت به کارش علاقهمند و همراه باشد اگر اینطور نباشد، نمیتواند طاقت بیاورد، بعضی اوقات من کارهایم را میفروشم میگوید: حیف بود چرا فروختی؟!
تسنیم: اساساً قشر عادی جامعه در حال حاضر هنرهای دیگر را دوست دارند با اینکه هنر تجسمی هنر ماست و میتوانیم درباره آن صحبت کنیم، ولی هر چقدر هنر سینما الان سالهاست که جا افتاده اقبال مردم از هنرهایی که تاریخچه قدیمیتری دارند کم شده است. نمیگوییم که این اقبال به سینما بد است ولی منظور این است که توجه مردم به هنرهای خودمان کم شده است، از طرفی مجموعهدارهای ما سعی میکنند آثار را خریداری کنند، گالریهایشان را ببرند خارج از ایران، یعنی طوری شده است که هنر ما صادر میشود و انگار در بین مردم عادی انگار دیده نمیشود. این خالی شدن گالریها و بازدید کم از طرف مخاطبان عادی جامعه یک مشکلی به وجود آورده، آن مشکل این است که مردم با هنر ایرانی غریبه شدهاند، این در سالهای پیش به چه ترتیبی بود?
اگر در مورد نقاشی خط بخواهیم صحبت کنیم، دست خیلی زیاد نبود، زمانی که ما خدمت استادحسن رحمة الله میرسیدیم، 7، 8 نفر بودند که چند سال بعد من موزه هنرهای معاصر نمایشگاه داشتم و به من مدرک یک استادی دادند، در کتاب جانجانان خودم هم آوردم، که برای من خیلی مهم است و شخصی فقط این را به من دادند که خیلی نسبت به محبت کردند، آن زمان دست اینقدر زیاد نبود بله شب اول من آنجا 5، 6 کار فروختم خیلی مهم بود، اصلا در فضای هنری تهران خبرش پیچید، با اینکه سن من هم کم بود، الان دست در نمایشگاه نقاشی خط ، خیلی زیاد شده و کارها ریشه ندارد، تمام کپی است، اشکال کار این است که کپی میکنند، الان در حال حاضر نسبتاً بازار کار نقاشی خط داغ است، اینها می آیند کپی میکنند و کارهای خیلی آبکی و سطح پایین، نمیخواهم بگویم کارهای همه بد است، کار من خوب است، اصلا چنین نظری در کار نیست، داریم بررسی میکنیم چرا این اتفاق افتاده است، مثلا طرف کار درست میکند، نه خط میشناسد، نه فرم میشناسد، نه رنگ میشناسد، فقط یک بوم بزرگ برداشته و چند «ب» داخل آن نوشته! این نمیشود ممکن است بتوانید سر یک نفر کلاه بگذارید ولی بالاخره، مردم میبینند و بعد خوشنویسی هنر ملی ماست و هنری است که نباید فراموش شود یعنی یک هنری است که باید من هنرمند باید خودم را مدام تقویت کنم و کار کنم و چه آنهایی که مسئول هستند و پشت میز نشستند و موقعیت مقامی دارند و باید هنرمندان را تقویت کنند که اتفاق بیفتد و همه باید کمک کنند تا این کار به روزگار خوشی برسد که خیلی جا دارد ما الان خیلی بیشتر از این پیش برویم.
الان گالریها هم مختص یک آدمهای مختصی شده است، کسانی که میروند گالری، آدمهای حرفهای هستند، عوام کمتر میروند مگر اینکه عبور کنند، به قولی یک خبرنگار از یک نفر پرسید کارها چطور است؟ گفت والا من نمیدانم اینجا کجاست باران میآمد من آمدم داخل! این شکلی هستند کسانی که میآیند ولی کسانی که علاقمند باشند، دو دسته داریم، یک دسته هستند که علاقهمند هستند ولی پول ندارند کار بخرند، هر نمایشگاهی اتفاق بیفتد آنها میروند، اینها علاقمند هستند و لذت میبرند، یک عدهای هم داریم که کلکسیونر هستند، یعنی کار میخرند و آنها هم یک آدمهای خاصی هستند که اخیراً به اینجا رسیدند که سرمایهگذاریِ خوبی است و خیلی روی این کار سود بردند، مثلا کار را چند سال پیش از من خریده و امسال نمایشگاه گذاشته و چندین برابر فروخته است ولی بعضی این راه را اشتباه میروند، یعنی میروند [البته این حرف سری است نباید بگویم] کارهای جاتَنگُنی میخرند، فکر میکند دارد سرمایهگذاری میکنند، ولی کاری نیست که ریشه داشته باشد، تابلو باید عیار داشته باشد، کار هنر موقعی ارزشمند میشود که عیار داشته باشد.
تسنیم: به نظر میرسد این چرخه اقتصادی حاصلی برای هنرمند ندارداگر معتقدیم هنر ارزشمند است پس باید بخشی از اقتصادی که شکل میگیرد به دست هنرمند برسد. غیر از این است؟
یک مقدار دلال بازی هم است، بعضی از هنرمندان شاید به حقشان نرسند، ولی بعضی از هنرمندان میرسند، بعضی از اوقات نگاه میکنیم میگویم شاید به نسبت این همه زحمتی که کشیدم شاید حق من بیشتر از این حرفها بوده، ولی بعضی اوقات میگویم روزی را باید خدا بدهد، به زور که نمیتوانی بگیری، به خودم آرامش میدهم و میگویم روزی تو را خداوند تعیین کرده یعنی آن چیزی که باید به تو برسد میرسد، خودت را اذیت نکن، یعنی اگر این نگاه را انسان نداشته باشد خیلی جاها اذیت میشود.
تسنیم:گالریدار یک اثری را خریده با یک مبلغی و حالا این اثر قیمتی شده و حالا در حراج آن را میفروشد حالا آثاری که ارزش دارند، احساس شخصی من این است که آن اثر تا ابد یک هنرمند دارد و هر کس آن را بخرد و قیمتش را بالا ببرد آن هنرمند باید از آن نفع ببرد، چون آن هنرمند این را خلق کرده است.
در ایران این قانون نیست، مثلا الان 9 کار من را تمبر کردند، در کتاب جانجانان هم چاپ کردم، در کتاب باغ ملکوت هم است، آن زمان گفتم حق تالیف چه؟ گفتند وضع تو که خوب است!
تسنیم:حق تالیف تمبرها را هم به شما ندادند؟
ندادند. گفتم من پولدار باید حق من را بدهید دیگر. اسم در هنر خیلی مهم است، در کارهایی که در حراج به فروش میرسد اسم خیلی مهم است، ما الان کارهای خوبی داریم میگویند این کار فلان کس است، چشم بسته خریده میشود، بالاخره کسی که اسمش مطرح شده است زحمت کشیده، همین طوری که نیامده است اما آن طرف هم باید دیده شود ولیکن جامعه فعلاً اینطوری است. آدم اگر بخواهد قد علم کند فقط باید خدا کمکش کند، جدی میگویم، امسال 55مین سال است که دارم کار میکنم.
تسنیم: شما متولد چه سالی هستید؟
1326، سال دیگر 70 سالم میشود، در کار هنر آدم باید خیلی ریاضت بکشد، این را بدانید که کسانی که کارشان خوب است و اسم و رسم دارند، بدانید قطعاً خیلی زحمت کشیدهاند، من خیلی زحمت کشیدم و صادقانه هم کار کردم و اعتقاد دارم هنرم را خدا به من داده است واقعاً برای خودش خرج کردم و لاغیر، شما نمیتوانید در کارهای من کاری را پیدا کنید رنگ و بوی خدا در آن نباشد، امکان ندارد، چون که معتقدم این سرمایه را خدا به من داده است، خیلی افراد بودند کار به من سفارش دادند، پول خوبی هم میدادند، ولی انجام ندادم، زمانی هم بوده که به پولش نیاز داشتم، به همین دلیل اعتقاد دارم خدا به انسان برکت میدهد، چون خدای ناظر کار است و میبیند و از حالات و احوال شما خبر دارد. در جای جای قرآن گفته است من از نیت شما باخبر هستم چه انجام بدهید، چه انجام ندهید.
تسنیم: نگاه مردم به آثارتان چگونه است؟
یکی از لطفهای خدا به من این است که محبوبیتم بیشتر از مشهوریتم است. یک دوستی داشتم به من میگفت تو چقدر حسن و حسین مینویسی؟ یا آیه قرآن. گفتم تو چه کلامی میخواهی به من ارائه کنی از آیه قرآن، از سوره حمد، من چه بهتر بنویسم؟ مثلا سوره حمد نوشتم، یک خانم آمده میگوید این مذهبی است، میگویم مذهبیِ چه؟ این کلام خداست، مثلا میگویند این کارها مذهبی است و خریدار ندارد. متاسفانه اینطور شده است.
تسنیم: نوگرایی را در ضددینی میبینند؟
بله خیلی اینگونه هستند، میگویم این حافظ را که میبینید از قرآن نشات گرفته، سعدی و مولانا، تمام این اشعار آنها هم از قرآن نشات گرفته است، چیزی نیست که بگوییم حافظ مست بوده یک شعری گفته، نه؛ خوشنویسی ما از این کلمات شروع میشود، تفاوت هنر خوشنویسی این است که شما باید وضو بگیرید شروع کنید به کار کردن، هنرهای دیگری وجود دارد که باید عرق بخورید کار کنید، جنس کار خط این است، کار خط یک کار عرفانی و روحانی است، یعنی آدم باید خودش از ابتدا درست شود، خودش را تصفیه کند و پاک کند تا کارش هم تصفیه و پاک شود.
تسنیم: چرا خط و خوشنویسی روح عرفانی دارد؟ چرا نسبت به هنرهای دیگر این برتری را دارد؟
برای اینکه خوشنویسی ارتباط مستقیمی دارد با کلمات خط، الان یک خوشنوسی بخواهد یک خط بنویسد، شما به یک بچه قلم و مرکب بدهید مینویسد بسماللهالرحمنالرحیم. این نشان میدهد جنس کار اینگونه است. یک خوشنویس یک مطلب خوب را برای نوشتن انتخاب میکند حالا من این همه زحمت کشیدم خطم را به یک پایه خوب رساندم حالا آن را خرج یک مطلب بد بکنم؟ چنین چیزی نمیشود.
تسنیم: جایی نشده که دلتان بخواهد در زمینه کاری خودتان اتفاقی در ایران بیفتد و به مشکلی بخورید؟ یا پیشنهادی برای مسئولین آن نهاد یا ارگان داشته باشید؟
من الان 3 سال است نمایشگاهم آماده است ولی دلم خوش نیست که نمایشگاه برگزار کنم نمیدانم چرا.
تسنیم: شرایطش فراهم است؟
من کارهایم قاب شده است، نه احتیاج مالی به کسی دارد که بگویم برای من پول خرج کنید ولی 3 سال است کار کردم و آماده است ولی دوست هم ندارم توضیح بدهم برای چه.
انتهای پیام/