بسترها و موانع پیروزی اردوغان در همه پرسی اصلاحات قانون اساسی
گرچه رسانههای دولتی ترکیه از موافقت ۵۴ تا ۶۰ درصدی مردم با اصلاحات قانون اساسی خبر میدهند، اما شرایط مبهمی در روند معادلات سیاسی ترکیه نسبت به این همه پرسی وجود دارد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، مرکز مطالعات وابسته به شبکه خبری الجزیره به تازگی در مقالهای به بررسی بسترها و پیامدهای اصلاحات قانون اساسی پارلمان ترکیه پرداخته و آن را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داده است.
به نوشته این مقاله اخیراً پارلمان ترکیه در روز دوم فوریه 2017 بسته اصلاحات جدید قانون اساسی را به رجب طیب أردوغان رئیسجمهور این کشور ارجاع داده تا آن را امضا کند. این اصلاحات در 21 ژانویه گذشته بازبینی مرحله دوم و نهایی از سوی پارلمان به تصویب رسید. به این ترتیب رقابت در زمینه اصلاحات قانون اساسی از محافل سیاسی و حزبی و محاسبات پارلمانی ترکیه به خیابانها آمده و به رقابت کسب اکثریت آراء مردمی برای برگزاری انتخابات در روز 16 آوریل آینده آغاز شد.
البته این یک قانون اساسی جدید نیست، بلکه مجموعهای از اصلاحات برای قانون اساسی کنونی است که 17 ماده را شامل میشود. این اصلاحات البته بزرگترین پروژه اصلاحاتی است که جمهوری ترکیه در تاریخ خود در زمینه تغییر ساختار حاکمیت این کشور با آن مواجه بوده است. قانونهای اصلاح شده در سالهای 1961 و 1982 که با اشراف و نظارت دولتهای کودتاگر صورت گرفته است، تغییرات زیادی را در ساختار حاکمیت و اختیارات و شرایط ریاست جمهوری و نخست وزیری ایجاد کرده است، اما هر دوی این اصلاحات، ماهیت نظام پارلمانی در این کشور را حفظ کرد. به این ترتیب اصلاحات پیشنهاد شده برای همه پرسی باعث میشود ترکیه رسماً به سمت نظام ریاست جمهوری پیش برود. همین موضوع باعث شده است که رقابت زیاد و طولانی و پیچیدهای برای آن به وجود آید و این حوادث تأثیرات گستردهای بر موازنه های سیاسی در کشور داشته باشد.
تصویب اصلاحات قانون اساسی در پارلمان ترکیه جهت ارائه به همه پرسی مردمی بدون حمایت جنبش ملی امکانپذیر نبود. رسیدن به مرحله همه پرسی نیازمند 330 رأی در پارلمان بود، در حالی که فراکسیون پارلمانی حزب عدالت و توسعه تنها 316 رأی در اختیار دارد. به این ترتیب میتوان گفت که وعدههای مطرح شده از سوی حزب جنبش ملی ، وعدههای تو خالی نبود ، بلکه می توان اصلاحات پارلمانی صورت گرفته را به نام این دو حزب یعنی عدالت و توسعه و جنبش مردمی ثبت کرد.
همان طور که جنجال گستردهای در رابطه با ماهیت نظام ریاست جمهوری ارائه شده از طریق اصلاحات بوجود آمد، همین جنجال و مناقشه ها در محافل سیاسی ترکیه در رابطه با انگیزههای حزب جنبش ملی برای پذیرش این اصلاحات و نظام ریاست جمهوری نیز پدید میآید. سوال بزرگتر در رابطه با ورود ترکیه به دور تازه ای از ائتلافهای سیاسی مطرح میشود.
ایجاد ساختار سیاسی جدید
میتوان گفت که تغییر نظام حاکمیت ترکیه از پارلمانی به ریاست جمهوری بزرگترین پروژه قانون اساسی حزب عدالت و توسعه و رئیس وقت آن یعنی رجب طیب أردوغان از زمان انتخابات پارلمانی سال 2011 تاکنون بوده است. أردوغان و تعدادی از مشاوران ارشد وی و رهبران حزب عدالت و توسعه اعتقاد دارد که ترکیه در مرحله ای سخت از خیزش قرار دارد و در جغرافیای این کشور مجموعه ای از بحرانها و چالشها وجود دارد. علاوه بر اینکه نظام ریاست جمهوری باعث میشود روند تصمیمسازی به صورت سریع تر و آسانتر انجام شود و حاکمیت از ثبات بیشتری برخوردار شود. با این وجود در آن زمان حزب عدالت و توسعه طرح نظام ریاست جمهوری را آغاز نکرد، بلکه پروژه تدوین دوباره قانون اساسی به صورت کامل را مطرح کرد تا جایگزین قانون اساسی کنونی شود که در سایه حاکمیت کودتای نظامی در سال 1980 جمعآوری شده است.
برای رسیدن به این قانون اساسی توافقی، کمیته ای با عضویت برابر از سوی تمامی احزاب حاضر در پارلمان ترکیه تشکیل شد، اما این کمیته توانست تنها در رابطه با 70 ماده از قانون اساسی جدید به توافق برسد، این در حالی بود که هنوز موضوع طرح نظام ریاست جمهوری مطرح نشده بود، طرح این موضوع باعث شد مذاکرات به بن بست برسد و فعالیت کمیته مذکور متوقف شود.
با شکست تلاشها برای ایجاد پیشنویس قانون اساسی جدید، جنجالها در رابطه با نظام حاکمیتی کشور تا حدی فروکش کردن تا اینکه بار دیگر بعد از انتخابات ریاست جمهوری در سال 2014 که باعث به قدرت رسیدن أردوغان به عنوان رئیسجمهور کشور شد ، این موضوع بار دیگر مطرح گشت. اردوغان اولین رئیس جمهوری بود که به صورت انتخاب مستقیم از سوی مردم به این سمت دست پیدا کرد. بعد از آن احمد داود اوغلو نخستوزیر شد و تعهد کرد که انتخابات پارلمانی را در سال آینده با برنامه ای برگزار کند که خواستار تبدیل کشور به نظام ریاست جمهوری باشد.
طی تابستان سال 2014 و تابستان 2015 حامیان نظام ریاست جمهوری موضوع دیگری را به مواضع خود اضافه کردند و ابراز داشتند که روی کار آمدن رئیسجمهور به پست خود از طریق انتخابات مستقیم به معنی رقابت و کشمکش در اختیارات و مشروعیت رئیسجمهور و نخست وزیر است و تنها راه حل از بین بردن این خلل قانون اساسی در رأس حاکمیت و دولت پذیرش نظام ریاست جمهوری است.
این در حالی بود که در نتیجه عدم توافق بین احزاب سیاسی مشخص نبود چگونه تصویب چنین اصلاحات اساسی در قانون ممکن خواهد بود. وزنه پارلمانی حزب عدالت و توسعه کمتر از آن بود که بتواند روند اصلاحات قانون اساسی را به خودی خود در پارلمان به تصویب رساند یا حتی بتواند این موضوع را تا مرحله همه پرسی پیش ببرد. در انتخابات پارلمانی ژوئن سال 2015 حزب عدالت و توسعه برای اولین بار از سال 2002 تاکنون اکثریت مطلق پارلمانی را از دست داد و کشور در حالتی از نگرانی و بیثباتی وارد شد. بر کسی پوشیده نبود که برخی مخالفان نظام ریاست جمهوری، از جمله عناصر برجسته حزب عدالت و توسعه مسئولیت از دست رفتن اکثریت پارلمانی را به دوش اردوغان گذاشتند، چرا که او به صورت آشکار در تبلیغات انتخاباتی مشارکت کرده و بارها خواستار تبدیل کردن حاکمیت کشور به نظام ریاست جمهوری شد.
به هر حال در انتخابات صورت گرفته در نوامبر سال 2015 حزب عدالت و توسعه به مرحله نگرانی های سیاسی خود در کشور پایان داد و اکثریت پارلمانی را از آن خود کرد. اما این پیروزی به جای ایجاد توافق و تقویت آن بین رئیسجمهور و نخست وزیر به اختلافات آن دو دامن زد. با وجود اینکه چهره روشنی از اختلافات موجود بین أردوغان و داود اوغلو وجود نداشت، اما در بهار سال 2016 رئیسجمهور ترکیه به این نتیجه رسید که نخست وزیرش تعهدی به تلاش برای تبدیل کردن حاکمیت کشور به نظام ریاست جمهوری ندارد. واقعیت این بود که نه اردوغان و نه داود اوغلو هیچ کدام نمیدانستند که چه طور میتوانند اصلاحات قانون اساسی را به مرحله اجرا بگذارند و کشور را وارد این مرحله کنند. حتی بعد از پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات نوامبر 2015 نیز این حزب تعداد کرسیهای کافی در پارلمان برای ارائه چنین طرحی به همه پرسی را در اختیار نداشت. این در حالی بود که احزاب دیگر تبدیل کردن نظام کشور به ریاست جمهوری را رد می کردند.
در نهایت داووداوغلو از ریاست حزب عدالت و توسعه و نخستوزیری ترکیه کنارهگیری کرد و و بن علی یلدیریم جانشین او در نخست وزیری و ریاست حزب عدالت و توسعه شد. وی از همان لحظات اولیه تصدی این منصب اعلام کرد که به تحقق نظام ریاست جمهوری در کشور پایبند خواهد بود. اما حتی این تأیید نیز نتوانست شرایط مناسبی را در فضای سیاسی کشور در جهت تصویب این قانون به راه اندازد. لحظه سرنوشتساز زمانی اتفاق افتاد که در روز 15 جولای کودتای شکست خورده در این کشور رقم خورد. عملکرد أردوغان در برابر کودتاگران و موقعیت مردمی او، او را به عنوان یک رهبر قابل اعتماد برای کشور و دولت نشان داد. از سوی دیگر تلاش صورت گرفته برای کودتا این رویکرد را در میان بخش گستردهای از مردم به وجود آمد که نظام حاکمیت پارلمانی ثبات لازم را ندارد و ضرورتاً برای رسیدن به این ثبات باید موقعیت رئیسجمهور در کشور تقویت شود. به این ترتیب أردوغان از فرصتی که تلاش ناکام برای کودتا در کشور به او داده بود استفاده کرد و بار دیگر موضوع تغییر حاکمیت کشور به نظام ریاست جمهوری را به اولویت اصلی مجادلات سیاسی در کشور بازگرداند.
تغییر مواضع حزب جنبش ملی
در روز 11 اکتبر دولت بهشتلی برای اولین بار به صورت مبهم از آمادگی حزبش جهت بررسی طرح نظام ریاست جمهوری در پارلمان خبر داد. این موضوع با واکنش مثبت نخست وزیر ترکیه مواجه شد و وی اعلام کرد که حزبش آمادگی ارائه پیشنویس برای اصلاحات قانون اساسی با آغاز گفتوگوها با حزب جنبش ملی در رابطه با آن را دارد. در زمینه اینکه تغییر ناگهانی مواضع حزب جنبش ملی چگونه به وجود آمد، پاسخ قاطعی ارائه نشده است. اما در این زمینه برخی شواهد وجود دارد که میتواند انسان را به پاسخ مورد نظر نزدیک کند.
مناسبات موجود میان حزب عدالت و توسعه و جنبش ملی همواره به صورت یک موضوع خانوادگی پیچیده همراه با نزدیکی و دشمنی ، توافق و درگیری، دوستی و تنفر مطرح بوده است. این دو حزب در بخش عمده ای از بستر محبوبیت مردمی با هم مشترک هستند. با توجه به اینکه حزب عدالت و توسعه بیش از اینکه یک حزب ایدئولوژیک صرف باشد، یک ائتلاف سیاسی است، می توان گفت که گرایش های ملی گرای موجود در این حزب که جریانهای معتدل خوانده میشود، در فراکسیون دارای وزنه و تاثیرگذاری است. از سوی دیگر گفتمان سیاسی عدالت و توسعه بین محافظهکاری اسلامگرا و ملیگرایی ترک در نوسان است. میتوان گفت که موضوع کردها که دولتهای متوالی عدالت و توسعه تلاش گستردهای برای رسیدن به راهحل سیاسی آن از خود نشان دادند ، یکی از مهمترین شاخصهای مناسبات بین عدالت و توسعه و جنبش ملی بوده است. ملی گراها حزب کارگران کردستان را به عنوان بزرگترین تهدید برای وحدت و ثبات ترکیه قلمداد میکردند. عناصر حزب جنبش ملی لحظهای در این زمینه تردید نداشتند که باید تماسهای به وجود آمده بین دولت عدالت و توسعه و ملیگراهای کرد از جمله حزب کارگران کردستان را محکوم کنند.
بعد از پیشرویهای ملموسی که در زمینه حل مسئله کردها به وجود آمد و در همین راستا چندین سال آتشبس بین نیروهای ترکیه و حزب کارگران کردستان به وجود آمد، کردها بار دیگر در تابستان سال 2015 اقدام به عملیات مسلحانه کردند. حزب کارگران کردستان روی نگرانیهای سیاسی به وجود آمده در نتیجه انتخابات ژوئن 2015 و جایگاه متزلزل عدالت و توسعه در این زمینه حساب کردند و معتقد بودند که به این ترتیب میتوانند دولت داود اوغلو را به عقب نشینی های بیشتروادار کنند. به همین علت بود که رهبران حزب کارگران کردستان در سلسلهجبال قندیل به مجموعههای این حزب در داخل ترکیه دستور دادند که عملیات شورش مسلحانه را به صورت وسیعی در دستور کار قرار دهند. اردوغان و داود اوغلو اما ماهیت اهداف این حزب را می دانستند، لذا اردوغان و داوود اوغلو متعهد شدند که ارتش ترکیه واکنش همهجانبه به این حملات نشان بدهد و سرویسهای امنیتی ترکیه نیز آمادگی خود را برای مقابله طولانیمدت با کارگران کردستان اعلام کند. این تغییر در سیاست حکومت عدالت و توسعه در قبال فعالیتهای کارگران کردستان بستر مناسبی برای ایجاد همگرایی بین این حزب با حزب جنبش ملی به وجود آورد که مواضع جدید دولت را بدون ملاحظه کاری تأیید کرد.
همگرایی ایجاد شده بین دو طرف در نتیجه کودتای شکست خورده در تابستان 2016 تقویت شد، برخلاف آنچه که قابل پیش بینی بود ، دولت بهشتلی که حزبش مناسبات سنتی مستحکمی با ارتش و سیستمهای امنیتی داشت ، از همان ساعات اولیه تلاش برای کودتا اعلام کرد که حزب جنبش ملی کودتاچیان را محکوم می کند و افسران حاضر در این کودتا را خائن توصیف میکند. شاید بهشتلی خیلی زود به این نتیجه رسیده بود که تلاش برای کودتا ارتباط گسترده با جماعت گولن دارد که دشمنی خاصی با حزب جنبش ملی دارند. ملی گراها این گروه را خطری برای بقا و همبستگی موجود در دولت ترکیه می دانند. از سوی دیگر این کودتا به بهشتلی فهماند که مبانی ثبات کشور ضعیف بوده و حاکمیت ترکیه در شرایط کنونی به یک تغییر نیاز دارد.
اینها چیزهایی بود که بهشتلی در تفسیر مواضع تازه خود در پاییز 2016 در تبیین علت حمایت از نظام ریاست جمهوری مطرح کرد. وی در این زمینه گفت واقعیت موجود در ترکیه نشان میدهد که رئیس جمهوری منتخب از سوی ملت بر سر کار آمده است. این رئیسجمهور قوی است و تأثیر بیسابقه در دولت و حزب سابق خود یعنی حزب حاکم بر کشور می گذارد. این در حالی است که رئیسجمهور دیگر عضو این حزب نیست، اما هیچ قدرتی نمی تواند جلوی نفوذ رئیس جمهور را بگیرد. بهشتلی افزود که تلاش شکستخورده کودتا در کشور نشان داد که دولت ترکیه در مسیر مسدود قرار دارد و نظام حاکمیتی کشور در آستانه فروپاشی است. بهشتلی برای خروج از این بحران پیشنهاد کرد که در زمینه ایده تغییر حاکمیت کشور و نظام ریاست جمهوری با عقلانیت بیشتری تعامل شود.
سیگنال های ارائه شده از سوی بهشتلی به سرعت از طریق حزب عدالت و توسعه دریافت شد و یلدیریم نخست وزیر ترکیه کمیتهای را برای تدوین پیشنویس اصلاحات قانون اساسی تشکیل داد. در ابتدای دسامبر گذشته و بعد از مذاکرات طولانی بین طرفین، حزب عدالت و توسعه و جنبش ملی توافق خود را بر سر پیش نویس اصلاحات قانون اساسی اعلام کردند. در روز 10 دسامبر 2016 دو حزب مذکور پیش نویس اصلاحات قانون اساسی را به پارلمان ارائه کردند تا بررسی ها در رابطه با آن آغاز شود. با وجود اینکه برخی نمایندگان جنبش ملی به ضرر این اصلاحات رأی دادند، اما در نهایت بسته اصلاحات ارائه شده برای قانون اساسی موفق شد رأی لازم برای رسیدن به همه پرسی مردمی را کسب کند. این در حالی بود که توافق بیسابقه ای بین حزب عدالت و توسعه و حزب جنبش ملی به وجود آمده بود.
رئیس حزب جنبش ملی همان گونه که صداقت خود را در حمایت از اصلاحات قانون اساسی در پارلمان نشان داده بود ، در روز ششم فوریه سال 2017 اعلام کرد که حزبش در تبلیغات برای تصویب اصلاحات در همه پرسی مشارکت خواهد داشت. از سوی دیگر برخی اطلاعات از دفتر ریاست جمهوری وجود دارد که نشان میدهد در صورتی که همه پرسی مذکور با موفقیت انجام شده و ساختار قانون اساسی کشور به نظام ریاست جمهوری تغییر پیدا کرد، تعدادی از وزرا را از میان حزب جنبش ملی انتخاب کند و حتی افرادی از نزدیکان این حزب را به مناصب اداری عالی از جمله فرمانداری ها منصوب می کند. از آنجا که نظام ریاست جمهوری پیشنهاد شده ، حاکمیت نخست وزیر را رد می کند و رئیس جمهور مجبور نیست اعضای کابینهاش را از فراکسیون پارلمانی خود انتخاب کند ، این اطلاعات نشان می دهد که اردوغان می خواهد حزب جنبش ملی را به عنوان شریک رسمی خود در حکومت نظام ریاست جمهوری به رسمیت بشناسد.
در پی اظهارات مطرح شده مبنی بر توافق و اطلاعات درز پیدا کرده در رابطه با مشارکت سیاسی ، به نظر میرسد که عرصه سیاسی ترکیه از نقطه عطف مهمی در حال عبور است که میتواند تأثیرات خود را به مجموعه موازنه های جریان های سیاسی در کشور داشته باشد. روزنامه حریت در نسخه انگلیسی خود در روز 31 ژانویه گذشته نوشت که حزب عدالت و توسعه و جنبش ملی ائتلافی غیر رسمی را آغاز کردهاند. این مناسبات بدان معنا است که می تواند مبنایی برای حاکمیت ترکیه بیش از 50 سال آینده باشد. بر کسی پوشیده نیست که وزنه انتخاباتی محافظهکاران (شامل راستگرایانه میان ما و حامیان جریانهای اسلامگرا و ملی گرا) در ترکیه فراتر از 60 درصد مردم ترکیه است. این وزنه موضوع جدیدی نیست و حتی به حزب عدالت و توسعه و جنبش ملی نیز مرتبط نمیشود ، بلکه به دوره آغاز لیبرالیسم حزبی و حاکمیت دموکراتیک این کشور در سال 1950 باز میگردد و ثبات این رویکرد طی دهه های گذشته نشان دهنده ثبات عرصه سیاسی ترکیه و جریان ها و نیروهای حاضر در آن است.
چنین محاسباتی از تفکرات أردوغان و محافل سیاسی مخالف رئیس جمهور از جمله حزب خلق جمهوری بعید نیست. به نظر میرسد بخشی از مخالفت قاطع حزب خلق جمهوری با نظام ریاستی و دیدگاههای منفی این حزب به مناسبات توافقی صورت گرفته بین عدالت و توسعه و جنبش ملی به این موضوع بازمیگردد که توسعه این مناسبات بتواند توافق استراتژیک را ایجاد کند که در آینده حاکمیت این کشور تاثیرگذار باشد.
موانع پیروزی عدالت و توسعه در همه پرسی:
همه پرسی هنوز انجام نشده است، با وجود اینکه بر اساس برخی پیشبینیها و نظرسنجیها به نظر میرسد اصلاحات قانون اساسی مورد تایید ملت بوده و آرایی بین 54 درصد تا 60 درصد را به دست آورد، اما هیچکس نمیتواند بگوید که این اصطلاحات لزوما انجام می شود. تبلیغات انتخاباتی گسترده و مشکلی از سوی دو گروه متخاصم در این زمینه به وجود خواهد آمد. به همین علت هیچ چیزی وجود ندارد که نتیجه قطعی را قبل از برگزاری همه پرسی نشان دهد. اوضاع اقتصادی کشور خیلی خوب نیست و گروه های مخالف اصلاحات قانون اساسی نیز دلایل و استدلال های خود را دارند. علاوه بر اینکه هیچکس نمیتواند حجم مواضع رأی دهندگان کرد نسبت به این اصلاحات را مشخص کند، بویژه در شرایطی که تنش های روز افزونی میان دولت و ملی گرایان کرد به وجود آمده است.
علاوه بر اینها نباید هزینه مخالفت داخلی در میان جنبش ملی با نظام ریاست جمهوری را نادیده گرفت. این موضوع هم در سطح فراکسیون پارلمانی حزب و هم در میان پایگاه مردمی آن قابل توجه است. در روز پنج فوریه 2017 تعدادی از سازمانهای جامعه مدنی مرتبط با حزب جنبش ملی از جمله سندیکای دانشجویان ملیگرا از رأیدهندگان خواستند تا اصلاحات قانون اساسی را تأیید نکنند. در صورتی که اصلاحات پیشنهاد شده ، در همه پرسی رأی بیاورد بخش قابل توجهی از ملیگراها این اعتقاد را خواهند داشت که توافق با حزب عدالت و توسعه به ضرر جنبش ملی است و آنها تبدیل شدن این روابط به توافق استراتژیک را رد خواهند کرد.
به نظر میرسد مهمترین مسئله در رابطه با عواقب طولانی مدت این رویکرد بر حزب عدالت و توسعه و خاستگاه آن در میان کردها است. از نظر مردم شناختی حزب عدالت و توسعه حزب ترک ها و کردها و اعراب و شرکس ها و سایر ساختارهای مردمی این کشور به شمار می شود، این در حالی است که حزب جنبش ملی به صورت سنتی سختترین و شدیدترین مواضع را در تقابل با جنبش ملیگرای کرد در دو شاخه مسلح و غیر مسلح از خود نشان داده است. لذا به سختی میتوان تصور کرد که حزب عدالت و توسعه بتواند بدون رأی کردها اکثریت پارلمانی را برای خود حفظ کند. واقعیت این است که تعداد نمایندگان عدالت و توسعه که از طریق کردها انتخاب شده اند، بیشتر از تعداد نمایندگان حزب دموکراتیک خلق ها است که ارتباط گستردهای با حزب کارگران کردستان دارد.
طی ماههای گذشته به ویژه بعد از کودتای شکست خورده در ترکیه ، رقابت بین حاکمیت عدالت و توسعه و حزب دموکراتیک خلق ها افزایش پیدا کرده است. درنتیجه درگیریهایی که ایجاد شده ، تعدادی از رهبران این حزب و نمایندگان پارلمانی آن بازداشت شده و اتهاماتی در زمینه حمایت از تروریسم بر ضد آنها مطرح شده است. هنوز مشخص نیست این اقدامات چه تأثیراتی بر بستر مردمی حزب عدالت و توسعه در میان کردها ایجاد میکند. اما چیزی که مشخص است ، اینکه اکثریت کردهای ترکیه که مخالف رویکردهای مبارزه طلبانه حزب کارگران کردستان هستند، اعتقاد دارند که این مرحله تنش آفرین خیلی طولانی نخواهد بود و عدالت و توسعه بار دیگر در نهایت به روند سازش سیاسی باز خواهد گشت. بنابراین اگر توافق حزب عدالت و توسعه با جنبش ملی در مسیر دیگری قرار بگیرد و درگیریهای خونین بین حاکمیت و ملیگراهای کرد ادامه پیدا کند ، پیش بینی میشود که حزب عدالت و توسعه هزینه های انتخاباتی این ائتلاف را خواهد پرداخت.
انتهای پیام/