پیامی که از استیلای دوباره طالبان بر قندوز مخابره شد
گروه طالبان پس از امضای توافقنامه صلح دولت کابل و حکمتیار همچنین در آستانه کنفرانس بروکسل پس از از یکسال به قندوز سرازیر شدند تا بار دیگر خاطره فتح خود را تداعی کنند و هم نشان دهند که هنوز از قدرت مانور برخوردارند.
«محمد رضا خیرآبادی» کارشناس مسائل افغانستان با ارسال یادداشتی به دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم درباره حملات دو روز گذشته طالبان به شهر قندوز نوشت: شاه بیت تحولات حال حاضر افغانستان استیلای مجدد طالبان بر قندوز در شمال این کشور است. شهری که در یکسال دوبار دست به دست شد. بدین مفهوم که سال پیش نیز طالبان توانستند پرچم خود را در این شهر به اهتزاز درآورند.
سال گذشته این گروه سه روز ردای مدیریت این شهر را برتن کردند. آن هم در شهری که مرکز یک ولایت با استعداد با 500 هزار نفر جمعیت است. امروز هم شاهد تحرکات مجدد این گروه در همین شهر هستیم. از بامداد دوشنبه آنها توانستند خود را به دروازهها و در مجموع نهادهای دولتی این شهر برسانند و بار دیگر پرچمشان را بر بام ادارهها و میدانهای قندوز نصب کنند.
سال گذشته در نهایت اهمال نیروهای امنیتی و الحاق دستهای از تروریستها با آدرس پاکستان به گروه طالبان در شمال دلیل سقوط قندوز اعلام شد. این دلایل در آن مقطع با نظرات و گمانههای کارشناسی مختلفی بدرقه شد و در آرشیو رسانهها جای گرفت. دور نمایی از آن را هم افکار عمومی به یاد دارند اما زمینههای رسیدن دوباره طالبان به قندوز پس از یک سال چیست؟
دم دستترین نگاهها به تحرکات جدید طالبان این است که گفته شود، اعضای این گروه پس از یک سال به قندوز سرازیر شدند تا خاطره فتح شیرین گذشته خود را تداعی کنند و هم نشان دهند که هنوز از قدرت مانور برخوردارند. آنها امسال همزمان با قندوز قدرت مانوری را هم در جنوب بویژه در هلمند به آن ضمیمه کردند تا سیر صعودی توان خود را القا کنند.
پیام غیرمستقیم فعالیت در دو محور شمال و جنوب طالبان این است تا نمایش دهند که آنها گستره جغرافیایی وسیعی را برای سیطره هژمونی خود در نظر گرفتهاند و این قدرت را از لحاظ ادوات و نیرو دارند بنابراین میتوانند در محورهای گوناکون و متضاد درگیر شوند.
طالبان درست در آستانه امضای صلح با حزب اسلامی و آنهم در شرایطی که طرفین امضاکننده این صلح نامه خطاب به این گروه تبعیت از این روند را یادآور شده بودند تحرکاتی را روی دست گرفتند. پیام این تحرکات به دولت و حزب اسلامی این بود که بگویند نه تنها طرف صلح نیستند حتی با وجود یک جا شدن حکومت و حزب اسلامی باز هم نمیتوان به آمدن صلح بی اذن و خواست این گروه امیدوار بود.
هرچند «ملا رسول» شاخه جدا شده از طالبان و «ملا سمیع» رهبر حزب «جماعت اسلامی پاکستان»، صلح حزب اسلامی و دولت را ستایش کردهاند ولی «ملا هیبت الله» رهبر طالبان افغان به این صلح با زبان جنگ نه گفت. آنها چند روز پیش نیز با حمله به دفاتر حزب اسلامی در لوگر به آنها شادباش گفتند.
طالبان در آستانه نشست بروکسل هم این حمله را تدارک داد تا اثبات کند از نشستهای اینچنینی باوجود وعده کمک مشکلی از دوش افغانستان برداشته نمیشود. مشکل افغانستان به باور طالبان حضور و نفوذ خارجیها و در عین حال حاشیه نشینی خود آنهاست؛ چرا که طالبان باید و نباید امارت داری خود را نقشه راه خوش بختی افغانستان تلقی میکند.
با این همه خبرهایی از غلبه حکومت و نیروهای امنیتی بر طالبان در قندوز به گوش میرسد. پرچمشان پایین آورده شد. نهادها و دوایر دولتی پاکسازی شد. نکته قابل تامل این است که اتفاقا طالبان در تصرف مرکز یک ولایت هدفشان نشان دادن توان است وگرنه آنها هم در استراتژی و هدف باور دارند که نمی توانند طولانی مدت اداره یک ولایت و مرکز آن را بهعهده داشته باشند. برای طالبان یک توفیق است که حتی برای 24 ساعت حاکم قسمتی از افغانستان آن هم در جایگاه یک ولایت باشد و در طرف مقابل برای حکومت نقطه ضعف است؛ مخالفانی را که در شعار کوچک و کم توان قلمداد میکند ظفرمند ببیند و بدتر اینکه حکومتیها با هویدا شدن استیلای مخالفان زودتر از شهروندان با چمدان راهی فرودگاه میشوند تا خود را به امنیت کابل برسانند و پس از ختم بخیر شدن اوضاع برگردند.
در مجموع تحرکاتی از این دست حاوی پیامهایی است که مهمترین پیام آن مخابره خبر روی پا بودن طالبان، به حکومت و ای بسا همدستان با حکومت است. بدین مفهوم که اگر به گرهگشایی از افغانستان چه در قالب نشست بروکسل و چه اصلاح قانون انتخاباتی و چه امضای پیمان نامه صلح و امنیتی میاندیشید به طالبان و خواست آنها هم فکر کنید.
انتهای پیام/.