قرنطینه ۹ ماهه روستائیان دلفان استان لرستان/ اینجا خبری از «آب، گاز، برق و راه دسترسی» نیست
روستاهای محروم دهستان "میربگ جنوبی" شهرستان دلفان از کمترین امکانات زندگی نظیر آبلولهکشی، گاز، برق و راه دسترسی مناسب محروم هستند بهگونهای که ۹ ماه از فصول سرد سال به دلیل انسداد راه خاکی روستایی در قرنطینه کامل به سر میبرند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از دلفان، مقصد سفر مشخص است، این بار نیز استان لرستان و روستاهای بخش "میربگ جنوبی" شهرستان دلفان مقصد سفرهای جهادگرانی شده است که فارغ از دنیای رنگارنگ پیرامون خود و در هیاهوی زندگی ماشینی دل ازآنچه کسب کردهاند بیمنت میبرند و پایدررکاب راهوار سفر گذاشته و رنج محرومیتها را با جهادی مثالزدنی بر جانودل میخرند. راهی سفر با کاروان جهادگران و سربازان حضرت زینب(س) تهران میشویم تا در این سفر معنوی کولهبار خدمت بر دوش تسلایی باشیم بر قلوب محرومانی که این روزها کمتر یادی از آنها میشود.
"دلفان" غرق در محرومیتی ذاتی
شهرستان دلفان یکی از شهرستانهای استان لرستان به مرکزیت شهر نورآباد و با جمعیتی بالغبر 60 هزار نفر در شمال غرب استان لرستان در میان کوهستانهای این منطقه قرارگرفته و دارای آب و هوایی سرد و کوهستانی و طبیعتی زیبا برای گردشگری است که متأسفانه همچون دیگر مناطق استان لرستان دارای محرومیتی ذاتی است که گرد فقر را بر چهره آفتابسوخته مردمان این دیار ریخته است.
روستاهای دهستان "میربگ جنوبی" شهرستان دلفان شامل دولبید، کاظمآباد، تیزاب، حاجیآباد، کریمآباد، گوهرگوش، سرمرنگ، مله خان، دمباغ، گورمحمد، معصومآباد و شاقلیآباد مقصد گروههای جهادی است روستاهایی که هریک با محرومیت ذاتی در کشور کمنظیر هستند و انگار وجود زندگی در این روستاها از یاد همه رفته است.
نبود راه دسترسی مناسب مهمترین مشکل روستائیان
پس از گذر از شهرستان دلفان در فاصله 70 کیلومتری از این شهرستان در دل کوههای دلفان آنجا که راه دسترسی مناسب برای رسیدن به روستاهای محروم این منطقه وجود ندارد و بهناچار باید مصافتی طولانی برای رسیدن به این روستاها را پیاده گز کرد، به روستای گچ بندی میرسیم. اهالی روستا که پیشازاین میزبان مهربان و صمیمی اعضای اردوهای جهادی بودهاند و میدانند این کاروان برای چه به روستایشان آمده است با همان مهربانی و سادگی نگاههایشان که این روزها کمتر میتوان در اهالی شهرها یافت، به استقبالمان میآیند، گویی چشمان منتظر آنها حرفها از محرومیتهای روستایشان برایمان دارد.
کودکانی را میبینم که دربازیهای کودکانه خود جهادگران را میستایند و از آنان بهعنوان قهرمانان زندگی خود یاد میکنند و چه زیباست لبخند آن کودکان معصومی که در پَس همه محرومیتها با مهربانی خیرهکنندهشان بی چشمداشت تو را میستایند.
پیش از اعزام گروه به منطقه گروهای شناسایی محرومیتهای این روستاها را رصد کرده و در تهران برای رفع مشکلات آنها اعتباراتی از سوی خیرین و برخی نهادهای دولتی تأمین کردهاند تا همراه با کاروان جهادگران به این روستا اعزام شود. برای همین در بدو ورود چادرهای منقش به نشان هلالاحمر در روستا برپا میشود تا پزشکان و جهادگران آموزشی بتوانند کار خود را از همان ابتدا با ویزیت رایگان اهالی روستا آغاز کنند.
در کارگروه جهادگران پزشکی چندین متخصص به نام و خبره از تهران که برخی از آنها نشان مهربانی از جبهههای دفاع مقدس به یادگار دارند با هزینههای شخصی خود کار ویزیت اهالی و رسیدگی به بیماران روستا را انجام میدهند و تا آنجا که لازم است نسبت به درمان بیماریهای اهالی تلاش میکنند.
در گوشهای دیگر از این چادرها خواهران و برادران جهادگر در کارگروه آموزشی بساط خود را آماده میکنند تا میزبان اهالی روستا برای ارائه آموزشهای لازم همچون آموزشهای مربوط به سبک زندگی، درسی، فرهنگی و مذهبی شوند.
نبود امکانات اولیه زندگی در روستاهای بخش میربگ جنوبی دلفان
عدهای دیگر از جوانان و نوجوانان جهادگر نیز فرقان و بیل و کلنگ به دست گرفته و آستین همت را بالا میزنند و به همراه اهالی روستا برای احداث سرویسهای بهداشتی راهی خانههای روستایی میشوند چراکه این روستاها از کمترین امکانات بهداشتی نظیر حمام و سرویسهای بهداشتی برخوردار نیست و اهالی هنوز هم بهصورت کاملاً سنتی حمام میگیرند.
در گوشهای دیگر بر و بچههای کارگروه عمرانی عدهای از مردم را جمع کرده و از آنها برای لولهکشی آب در این منطقه از چشمه موجود تا منازل روستایی کمک میخواهند تا با انجام این کار زنان روستایی دیگر مشقت آب آوردن از چشمه و سختی راه را نداشته باشند و بتوانند بهراحتی با باز کردن یک شیر آب همچون شهروندان از نعمت آبلولهکشی حتی باوجود یک تانکر آبرسانی موقت بهرهمند شوند.
نبود آبلولهکشی و قطعی مکرر برق
متأسفانه اهالی این روستاها هنوز هم از نعمت آبلولهکشی برخوردار نبوده و بهصورت سنتی اقدام به تهیه آب از سرچشمههای جاری و شستشوی ظروف و البسه خود در کنار رودخانهها میکنند و همین امر سبب شده تا آبی در خانههای آنها برای حمام کردن وجود نداشته باشد و هریک از اهالی گوشهای از آغل حیوانات را انتخاب کرده و با قدری آب که با هیزم گرم میکنند تنها ماهی یکبار استحمام کنند.
علاوه بر آن روستاهای بخش میربگ جنوبی همگی فاقد گاز کشی هستند و برق این روستاها نیز با قطعی مکرر در طول شبانهروز امکان استفاده دائمی از اهالی را سلب کرده و خاموشی در این منطقه را زیاد کرده بهگونهای که پس از یکبار قطعی در طول روز ساعتها وصل برق طول میکشد.
شمیم خوشِ خدمترسانی به محرومان
وقتی جهادگران پرتوان و بااراده گروه مشغول به کار میشوند روستائیان از کوچک و بزرگ گرفته تا پیر و جوان هریک جلو میآیند تا آجری را جابجا و فرقانی را بار کنند و در امر آبادانی روستای خود مشارکت داشته باشند این است که شمیم خدمترسانی به محرومان را زیبا و دلنشین میسازد.
صبح خیلی زود دوباره روز از نو و روزی از نو فعالیت را با رمز یا زینب(س) مدد آغاز میکنیم تا هریک از بچههای گروه با ادامه فعالیت خود در مکان مشخصشده بتوانند خدمتی به اهالی برسانند. کارگروه آموزشی باانگیزه و مهارتی خاص مشغول ارائه آموزشهای لازم به کودکان و بانوان هستند و با اهدا کتاب و لوازمالتحریر به کودکان مهرماه امسال را برای آنان خاطر انگیز و لبریز از بوی کتاب و دفتر نو میکنند و خوشحالی را به جمع کودکانه آنان بازمیگردانند.
متأسفانه به دلیل وجود فقر فرهنگی بالا در این منطقه اهالی از کمترین دانشهای روز بیبهره بوده و حتی قادر به استفاده از گیاهان موجود در طبیعت برای طبخ غذا و استفادههای دارویی از آنها نیستند حتی بسیاری از اهالی به دلیل عدم دسترسی به شبکههای تلویزیونی اطلاعاتی در رابطه با حقوق خود ندارند و همین امر سبب شده پیگیری برای رفع محرومیت از منطقه خود انجام ندهند.
نبود راه دسترسی مناسب روستایی و 9 ماه قرنطینه روستائیان در فصول سرد سال
روز سوم فرامیرسد باید به روستای دیگری برای ارائه خدمت بار سفر ببندیم به دلیل نبود جاده دسترسی مناسب اهالی این روستاها بیش از 9 ماه از سال را در قرنطینه و دوری از شهر در شرایط جوی نامساعد به سر میبرند و نمیتوانند در محورهای پرخطر روستایی خود به دلیل نبود امینت و انسداد راه تردد کنند. با تراکتور یکی از اهالی مسافتی را برای رسیدن به روستای کریمآباد طی میکنیم، تراکتور سواری هم برای خودش تجربهای برای بچههای گروه بود اما بهجایی میرسیم که تراکتور هم نمیتواند عبور کند و بهناچار باید راه صعبالعبور را پیاده طی کنیم پس از دوساعتی پیادهروی به روستای بعدی میرسیم اهالی این روستا نیز مانند دیگر روستاها از نبود آب شرب و سالم، حمام و سرویسهای بهداشتی و امکانات اولیه زندگی رنج میبرند اما به اینگونه زندگی هم راضی و قانع هستند و بیشتر از آن را هم به دلیل ناآشنایی با حقوق خود نمیخواهند اما باید برای مناسبسازی امکانات روستایی تلاش کرد.
مرگ بیماران اورژانسی درنتیجه نبود راه دسترسی
گاه همین نبود راه دسترسی مناسب سبب فوت بیمارانی شده که با کمترین رسیدگی اورژانسی در مراکز درمانی حال عمومی آنها بهبودیافته و از مرگ رهایی مییافتند اما نبود راه روستایی در این منطقه بلای جان روستائیان محروم و بیبضاعت شده است.
گروههای جهادگر پزشکی همچون گذشته بیوقفه مشغول ویزیت اهالی روستا هستند و داروهای موردنیاز آنها را همراه با دستورات بهداشتی لازم ارائه میدهند و گروههای عمرانی نیز برای ساختن حمام و سرویسهای بهداشتی که نیاز اولیه اهالی روستاست دستبهکار شدهاند اما باوجوداینکه امکانات اندکی از تهران توسط خیرین و نهادهای مرتبط جمعآوریشده هنوز هم نیاز به وسایل بیشتری برای آبادانی منطقه است.
نبود وسایل ارتباطی نظیر تلفن در منطقه
بچههای گروه با استقرار در مسجد روستا شروع به کار میکنند تا با برنامهریزیهای لازم اقدامات خود را آغاز کنند. به دلیل نبودن امکانات ارتباطی لازم همچون تلفن ثابت و آنتن دهی تلفن همراه در این روستاها امکان برقراری ارتباط با مسئولان شهر و درخواست امکانات موردنیاز از آنها بسیار محدود است برای همین گاه لازم میشود چند تن از اعضای گروه برای رایزنی و دریافت امکانات موردنیاز به شهر بروند.
مهاجرت از روستا نتیجه محرومیت کامل
در این منطقه هر روستا بین 20 تا 70 خانوار دارد که شغل اغلب آنها دامداری است و از این راه ارتزاق میکنند و همه آنهایی که امکان مهاجرت به شهر را داشتهاند در روستا نماندهاند و تنها کسانی که تمکن مالی لازم برای مهاجرت نداشتهاند در این روستاها مانده و در فقر و محرومیت کامل زندگی میکنند.
تخریب پوشش گیاهی منطقه برای تأمین سوخت
در برخی مناطق به دلیل نبود امکان تهیه سوخت بهخصوص در فصول زمستانی پوشش گیاهی غنی منطقه و درختان بلوط بهکلی از بین رفته و برای سوخت موردنیاز اهالی مورداستفاده قرارگرفته است بنابراین یکی از رسالتهای کارگروههای جهادی آموزش نگهداری از طبیعت منطقه و برشمردن مضرات تخریب طبیعت به اهالی روستا میشود تا پسازآن در اتمام این اردوها با انجام رایزنی با مقامات مسئول نسبت به تأمین سوخت موردنیاز اهالی منطقه اقدامات لازم صورت پذیرد.
در حاشیه کارگروه فرصتی دست میدهد تا پای صحبتهای محسن مهدلو از اعضای کارگروه پزشکی و مستندسازی گروه جهادی سربازان حضرت زینب(س) بنشینیم و با وی در خصوص گروه یادشده گپ و گفتی دوستانه داشته باشیم. وی در این رابطه میگوید: گروه جهادی سربازان حضرت زینب(س) دو سال پیش باهدف خدمترسانی به مناطق محروم کشور با حضور بسیاری از متخصصان رشتههای مختلف و خیرین آغاز به کار کرد تا استان لرستان بهعنوان نخستین مقصد سفر جهادگران زینبی انتخاب شود.
وی با اشاره به سومین سفر خود همراه با گروه به شهرستان دلفان بیان میکند: این اردوها در 10 تا 11 روستای شهرستان دلفان از فروردین امسال برای محرومیتزدایی و ایجاد زیرساختهای اولیه برگزار شد و با استقبال گرم روستائیان این مناطق مواجه شد.
عضو گروه جهادی سربازان حضرت زینب(س) با اشاره به عضویت بیش از 80 متخصص رشتههای مختلف در این گروه عنوان میکند: در این گروه پزشکان و دندانپزشکان متخصص، روحانیون برجسته و شاخص کشور، جوانان و دانشجویان و افراد با مشاغل و جایگاههای مختلف در ردههای سنی جوان تا میانسال مشارکت داشته و در اردوهای جهادی این گروه شرکتی مستمر و فعال دارند که گاه حتی از هزینههای شخصی خود برای ارائه خدمات به روستائیان استفاده میکنند.
لبخندهای کوچک بر لبان ترکخورده روستائیان
وقتی از این جهادگر جوان میپرسم که بهترین لحظه در خدمترسانی به مردم محروم چیست؟ با همان متانت و آرامشی که گویا از خودسازی در این اردوها کسب کرده اینگونه پاسخ میدهد: در بدو ورود به این روستاها اهالی بدون اینکه بدانند و یا ما را بشناسند با علم به اینکه گروه برای آبادانی به روستای آنها آمده است باروی باز و گشاده از بچهها استقبال میکنند و پس از اتمام کار نیز لبخند رضایت آنها و دعایشان بدرقه گروه میشود و همین لبخندهای کوچک بر لبان ترکخورده روستائیان احساس رضایت و اراده را در افراد گروه برای خدمترسانی به مناطق محروم مضاعف میکند.
مردمانی که رنگ "پزشک" را به عمر خود ندیده اند!
وی میافزاید: وقتی جهادگران پزشکی فرد مسنی را که به عمرش رنگ دکتر را ندیده و حتی قادر به تکلم به زبان فارسی نیست ویزیت میکنند و به او داروهای لازم را میدهند همان احساس رضایتمندی وی و لبخندی که بر لبانش نقش میبندد برای تشکر از جهادگران در این راه سخت و دشوار کافی است چراکه شعار این گروه «میسازیم تا ساخته شویم» است.
مهدلو با اشاره به سنگاندازی برخی مسئولان در فعالیتهای سازندگی اردوهای جهادی بیان میکند: مسئولان بعضاً هیچ همکاری در پیشبرد این اقدامات انجام نمیدهند چراکه اگر غیرازاین بود اینهمه محرومیت آنهم پس از گذشت 37 سال در این منطقه به چشم نمیخورد و لااقل امکانات اولیه زندگی برای اهالی فراهم میشد اما بچههای جهادگر بیتوجه به همه بیمسئولیتی برخی مسئولان به جهاد خود در این راه مقدس در مناطق محروم کشور تا توزیع عادلانه امکانات شهروندی ادامه خواهند داد.
بیشک جهاد در این راه پرفرازونشیب باهمت و غیرت این سربازان گمنام در گوشه گوشه میهن اسلامی ادامه خواهد یافت تا تسکینی باشد بر آلام رنج دیدگان و سیلی خوردگان از دنیا و محرومانی که به کمترین امکانات رفاهی قانع هستند. دعای خیر مردم سادهدل و مهربان روستایی بدرقه راهتان باد.
گزارش از الهام شاهدپور
انتهای پیام/