نوظهوران عرصه فیلمسازی "سینمای کلاسیک قصهگو" را یاد بگیرند/"سینمای حرفهای" یعنی "محدودیت"
کارگردان مطرح سینمای ایران گفت: نوظهوران عرصه فیلمسازی "سینمای کلاسیک قصهگو" را یاد بگیرند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، همایون اسعدیان صبح امروز با حضور در ششمین گردهمایی سالیانه فیلمسازان انجمن سینمایی جوانان اصفهان به بیان دیدگاههای مختلف در این زمینه پرداخت. وی در ابتدای صحبتهای خود اظهار داشت: در فیلمسازی مهمترین نکته توجه به اطراف است، اینکه یک هنرمند چگونه به اطراف خود و مسائل پیرامونش نگاه میکند، میتواند او را در ساخت یک فیلم هنری یاری رساند.
وی با اشاره به مفهوم شناخت در فلسفه افزود: در مباحث فلسفی 3 نوع شناخت علمی، فلسفی و هنری مطرح میشود که هرکدام تعاریفی مربوط به خود را دارد ولی آنچه که نیاز است یک فیلمساز بداند آشنایی با تمام علوم است؛ یعنی از لحاظ علمی و فلسفی و تئوری وغیره نسبت به موضوع آگاهی داشته باشد و سپس با تفاوت نگاه خود، آن را از دیگران متمایز کند. هرچند که نباید تنها به بیان تاثیر احساسی خود نسبت به موضوع بپردازیم و باید نگاه جدیدی به مباحث داشته باشیم و آن را به مخاطبان نشان دهیم.
اسعدیان با بیان اینکه نگاه به اطراف باید هنری باشد، بیان کرد: اگر این نگاه در وجود فیلمساز وجود نداشته باشد، باعث میشود که او هیچوقت نتواند آنچه را که مطلوب بوده، تولید کند. ذوق هنری در افراد اکتسابی نیست و امری ذاتی است و نمیشود آن را تربیت کرد یا آموخت، در هنر سلیقه افراد اصل مطلب و مابقی مسائل فرع بر آن است.
در سینما، اصل بر سلیقه هنری افراد است
این کارگردان سینمایی تصریح کرد: در سینما هم اصل بر همین سلیقه هنری افراد است و برای پیدا کردن ایده و نوشتن فیلمنامه این مورد بسیار قابل توجه است. چه بسا افرادی که فیلمهایی میسازند که به لحاظ تکنیکی حرف نخست را میزند و تمامی اصول در آن رعایت شده، اما به خاطر نداشتن ذوق هنری با مخاطب ارتباط برقرار نمیکند و به قول ما "حس و حال ندارد".
وی خاطر نشان کرد: ما برای شروع یک مسیر فیلم سازی باید به اطراف خودمان توجه کنیم و از اطرافمان شروع کنیم، بسیاری از فیلمها دقیقا همان چیزی است که ما در اطرافمان شاهد آن هستیم و برایمان عادی شده است. با این حال، اما کارگردان و نویسنده این فیلم با اضافه کردن عنصر هنر به آن نگاه جدیدی آفریده است.
تفاوت شخصیت و شخصیتپردازی در فیلم
اسعدیان در بیان تفاوت شخصیت با شخصیتپردازی در فیلم گفت: اکثرا هنرمندان این عرصه این 2 مورد را با یکدیگر مخلوط میکنند و اشتباه میگیرند، درصورتی که تا زمانی که نتوان این دو را از یکدیگر تفکیک کرد قادر نیستیم فیلم خوب تولید کنیم. شخصیت یعنی فیلمنامه، یعنی روبرو شدن با چالشها و بحرانها و عملکرد شخصیت در مقابل چالشها عامل پیشبرد داستان فیلم است.
وی با بیان اینکه عبور از هر چالش، شخصیت را شکل میدهد، اظهار داشت: شخصیت به تعبیر دیگر یعنی انتخاب در برابر چالشها و این بحرانهاست که انسان را از یک نقطه به نقطهای دیگر میبرد. هرچند باید توجه کرد مرز باریکی بین ویژگیهای شخصیت و خود شخصیت وجود دارد و ویژگیهای یک شخصیت مثلاً در ظاهر و حرف زدن و غیره ربطی به انتخاب او درمقابل یک چالش ندارد.
شخصیتها در برخورد با چالشها، عنصر دراماتیک فیلم را به وجود میآورند
این کارگردان تلویزیونی با اشاره به وجود درام در فیلمهای سینما و تلویزیون بیان داشت: آن چیزی که در یک فیلم درام را میافریند در اصل لحظه انتخاب بازیگر و حسی که در آن لحظه به مخاطب القا میکند، است؛ اینکه بتوان تردید را به خوبی نشان داد چراکه درام یعنی تردید در انتخابها و لحظهای که انسان در انتخابش تردید ندارد یا اشتباهی نمیکند هیچ درامی وجود ندارد.
وی ادامه داد: انتخابها برای شخصیتها مراحل بعدی را شکل میدهند و بدون انتخاب ها روند داستان به خوبی طی نمیشود، متأسفانه اشتباهی که ما میکنیم آن است که به دنبال سوژههای بزرگ هستیم درحالیکه همه چیز از وقایع کوچک شروع میشود و مهم نگاه ماست که چقدر به وقایع عمق و مبنا میبخشد.
اسعدیان با بیان اینکه در درام نمیشود کلی گویی کرد و باید جزییات را به نمایش گذاشت، بیان کرد: باید ابتدا شخصیتهای درگیر در یک حادثه را شناخت و به دنبال آن این شخصیت و انتخاب را از طریق فیلم به بقیه تسری داد، تضادهای زندگی بشری باید به شکل درام دربیاید تا بتوان گفت درام به معنای واقعی شکل گرفته است.
وی با تأکید بر اینکه نوظهوران عرصه فیلمسازی باید سینمای کلاسیک قصهگو را یاد بگیرند، تصریح کرد: این مسئله نیزا ابتدایی هر جوان فیلم سازی است تا بتواند در مراحل بعدی چالشها و بحرانها را به خوبی نشان دهد، فیلمساز باید شنیدن و دقیق دیدن را یاد بگیرد و سپس هنر خود را به آن اضافه کند.
اینکه برخی فیلمسازان فیلم کوتاه را سکوی آمادگی فیلم بلند میدانند، تصوری نادرست است
این کارگردان هنری در ارتباط با جایگاه شخصیت در فیلم کوتاه گفت: تصور ما در ایران از فیلم کوتاه این است که آن را سکوی آمادگی و ساخت فیلم بلند میدانیم و ارزش آن چنانی برای آن قائل نیستیم؛ درحالیکه این مدل فیلمسازی در دنیا دارای تخصص است و هنرمندان این حوزه فقط در همین زمینه کار میکنند.
وی افزود: فیلم کوتاه به تعبیری شبیه داستان کوتاه است که تمامی نقاط اوج و فراز و فرودها را در خود دارد که به صورت لحظهای نشان داده میشود اما این موارد در فیلمهای بلند به صورت وسیعتر نشان داده میشود در اصل در فیلم کوتاه چالشها تنها در یک لحظه اتفاق میافتد و نشان داده میشود اما در فیلمهای بلند این چالشها ممتد است.
اسعدیان خاطر نشان کرد: بهترین حالت زمانی است که مخاطب را در وضعیتی قرار دهید که خود را جای کاراکترهای بگذارد و فکر کند که اگر من جای او بودم چه میکردم، این همان درگیر شدن مخاطب با روح فیلم است.
وی در ارتباط با پایان باز یا بسته فیلمها گفت: این مورد انتخاب شده نیست، برخی قصهها میطلبد که پایانی باز داشته باشد و پایانش اهمیت آنچنانی ندارد چون در روال داستان مشخص میشود که اصل مطلب چیست و در مقابل در برخی دیگر حتما باید در پایان فیلم نتیجه آن نمایش داده شود چون اگر بیان نشود فیلم مبهم مانده و از کیفیت میافتد.
انتخاب لوکیشن خلاقانه؛ یکی از ارکان مهم در برقراری ارتباط عاطفی با مخاطبان است
کارگردان آثار سینمایی ایران در خصوص انتخاب لوکیشنها در فیلم اظهار داشت: انتخاب لوکیشن در سکانس فیلم از اهمیت ویژهای برخوردار است و اصل خلاقیت در این انتخاب نیز مورد مهمی است که باید متناسب با شخصیتهای فیلم باشد. با این حال، متأسفانه برای اکثر هنرمندان انتخاب لوکیشن امری سطحی است لذا برای مخاطب چشمگیر نخواهد بود.
وی توجه به صدا، نور، تصویر، دیالوگ و غیره را از جمله موارد مهم در انتخاب لوکیشن برشمرد و تصریح کرد: در انتخاب لوکیشن باید به تمامی پارامترها توجه کرد، همخوانی و ضدیت موضوع با مکان لوکیشن، صدایی که در آن فضا وجود دارد، نور و تمام جزییات دیگر که هرکدام نقش مهمی در ایجاد حس ارتباط با مخاطب دارد.
اسعدیان ادامه داد: نقطه اول شروع فیلم لوکیشن است؛ توجه کنید برای مثال لزوماً یک سکانس عاشقانه در یک لوکیشن عاشقانه مانند کافی شاپ رقم نمیخورد، بدیهی است که امروزه ذهنهای هنرمندان در یک چارچوب خاص خلاصه شده و تنبل شده است چون خود را محدود کردهاند و این محدودیت حتی در انتخاب شغل و اسامی بازیگران هم کاملاً مشهود است برای همین فیلمها روتین و تکراریاند.
سینمای حرفهای یعنی محدودیت!
وی ابراز داشت: فیلم سازان باید توجه کنند گاهی حساسیتها به ما برای خلق لوکیشنهای جذاب و جدید کمک میکند، تمامی حسها را می توان بیان کرد منتها نیاز به فکر دارد و این همان چیزی است که باعث میشود صحنه را به نوعی انتخاب کنیم که به بهترین شکل ممکن در مخاطب ایجاد حس عاطفی کند و صحنه فیلم ما را از بقیه فیلمها متمایز کند.
این فیلمنامه نویس سینمای ایران با بیان اینکه سینمای حرفهای یعنی محدودیت، خاطر نشان کرد: باید توجه کرد محدودیتها لزوماً از طرف حاکمیت بیان نمیشود و از طرف متولیان تولید و تهیه کنندگی هم هست، منتها کارگردان حرفهای باید بتواند در تمامی شرایط بهترین تصمیم را بگیرد و این یعنی تطبیق دادن خودمان با شرایط فیلمسازی در ایران، یک فیلمساز باید بتواند خودش را با شرایط وفق دهد نه اینکه شرایط را مطابق میل خودش بسازد.
اسعدیان در ارتباط با میزانسن فیلم بیان کرد: میزانسن چیدمان یا موقعیت قرار دادن وسایل در صحنه است و این مورد مشخصه و معرف کار است، اگر به چیدمان موقعیتها به خوبی توجه نشود میتواند کل محتوا را تغییر دهد و و برهم زند و بزرگترین وظیفه کارگردان هم چیدمان یا میزانسن است.
این برنامه به همت انجمن سینمای جوانان اصفهان با مشارکت دفتر تخصصی سینما وابسته به سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان از تاریخ 19 الی 21 شهریور ماه در نگارستان امام خمینی(ره) برگزار میشود.
انتهای پیام/