هدف سایکسپیکوی جدید تقسیم منطقه است
معاون بینالملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تاکید کرد که هدف طرح سایکسپیکوی جدید تقسم منطقه خاورمیانه است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از ایکنا، دومین نشست هماهنگی معاونان فرهنگی واحدها و سازمانهای جهاد دانشگاهی تهران، با عنوان «بررسی تحولات فرهنگی کشورهای منطقه» با حضور عباس خامهیار، معاون بینالملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، احمد شریفیزاده، رییس و معاونان فرهنگی واحدها و سازمانهای جهاد دانشگاهی تهران، شنبه، 30 مردادماه در محل سازمان جهاد دانشگاهی تهران برگزار شد.
عباس خامهیار، در آغاز این نشست با بیان اینکه هر گاه بحث تحلیل تاریخی جریانهای کشورهای اسلامی پیش میآید، باید به واژه سایکسپیکو پرداخته شود، گفت: این واژه نام توافقنامههای سری است که در 16 می 1916 میان دو دیپلمات اروپایی به نامهای «مارک سایکس» و «فرانسوا ژرژ پیکو» منعقد و به موجب آن مقرر شد، بخشهایی از منطقه جهان اسلام میان کشورهای انگلیس و فرانسه تقسیم شود و این دو کشور زمامدار این بخشها باشند.
وی با اشاره به اینکه مذاکرات برای انعقاد این توافقنامه از نوامبر 1915 آغاز شده و تا می 1916 به طول انجامید، گفت: پس از انجام این توافقنامه سکولارها از موضع ناسیونالیستی و اسلامگرایان از منظر فروپاشی امپراطوری عثمانی عدم رضایتشان از این موضوع را ابراز کردند.
وی با بیان اینکه در یک نگاه کلی این توافقنامه نخستین موج تقسیم جهان اسلام و جهان عرب بود که رنگ واقعیت گرفت، عنوان کرد: متفکران یاد شده در دفاع از این توافقنامه، اینگونه توجیه میکردند که کشورهای تقسیم شده در سایه کشورهای یاد شده اروپایی، بهتر دوام خواهند یافت.
خامهیار در ادامه با اشاره به نخستین کنفرانس سازمان جهانی صهیونیسم با رهبریت «تئودور هرتزل»، که هدف از آن تشکیل کشور مستقل برای قوم یهود بود، گفت: در واقع این کنفرانس مقدمهای برای انعقاد توافقنامه سایکسپیکو شد که برای حصول آن ابتدا کمربند اطراف فلسطین تضعیف شد و سپس نیز سلسله اقداماتی از جمله به کار گماشتن و روی کار آوردن سیاستمداران و زمامدارن وابسته به غرب و متعهد به این قرارداد، فراهم کردن زمینه برای مهاجرت یهودیان به فلسطین و خریداری زمینهای فلسطینیان صورت گرفت.
وی با اشاره به اینکه، قرارداد سایکسپیکو در 1917 عملیاتی و بر اساس آن موطنی برای یهودیان عالم ایجاد شد، این قرارداد را اشغال آشکار کشور فلسطین نامید که با نقشآفرینی کشورهای مختلف از جمله انگلستان صورت گرفت.
معاون بینالملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، همچنین با اشاره به شعار راهبردی اسرائیل مبنی بر «اسرائیل از نیل تا فرات»، گفت: سر دادن این شعار بدین معناست که آنها پس از تحقق هدف نخست که همان تشکیل کشوری مستقل بود، در پی عملیاتی کردن این شعار هستند و در این راه نیز دست به اقدامات مختلفی نظیر جنگ و اشغال اراضی زدهاند که برای مثال جنگهایی که در جنوب لبنان به راه انداختند به این منظور صورت گرفت؛ اما سه اتفاق مهم، پیروزی انقلاب اسلامی، مقاومت اسلامی حزبالله از همان سال 1982 و بیداری اسلامی تحقق شعار راهبردی اسرائیل را متوقف کرد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه برخی در ابتدا تحولات روی داده با عنوان بهار عربی را ساخته و پرداخته آمریکاییها میدانستند، این تحلیل را سطحی خواند و گفت: اینکه رهبری از این تحولات با عنوان بیداری اسلامی یاد کردند، عاملی تشویق کننده برای مردم منطقه بود؛ البته آمریکاییها از مدتها پیش به دنبال تغییر نقشه منطقه بودند و اندیشه خاورمیانه بزرگ و جدید را در سر میپروراندند، اما فکر نمیکردند این تحولات با این سرعت و به این زودی رخ دهد؛ به این خاطر پیش از حوادث تونس موضوعی را با عنوان «سازگاری استراتژیک» طرح کردند و به دنبال تحقق این سازگاری با زمامداران منطقه بودند؛ اما آنچه در بهار عربی اتفاق افتاد، آنها را غافلگیر کرد به گونهای که شتابزدگی و دستپاچگی آنها در موضعگیری در قبال این تحولات کاملا مشهود و آشکار بود؛ اما با وقوع این تحولات جمهوری اسلامی ایران در کنار تعدادی از کشورهای جهان اسلام از این جریانها حمایت و با آنها همراهی کرد.
خامهیار در ادامه به آسیبشناسی شکست بهار عربی پرداخت و گفت: برای این شکست میتوان دلایل متعددی از جمله نداشتن مدل و رهبر، چالشهای اقتصادی بهجا مانده از رژیمهای گذشته وابسته به غرب و به بلوغ نرسیدن این تحولات را متصور بود؛ انقلاب در این کشورها اگرچه به قله حکومت رسید، اما این فرآیند به شکلی ناقص و ابتر روی داد و اگرچه این انقلابها میتوانست با سایکسپیکو مقابله کند، اما در ادامه حرکات مردمی شکل دیگری به خود گرفت که میتوان آن را پاتک حکومتهای روی کار آمده به مردم دانست و انتخابات الجزایر، حماس و کودتای مصر گواه این مدعاست؛ این پاتک و به تعبیری ضدحمله در سوریه، یمن، عراق، بحرین و مهمتر از همه در ترکیه نیز روی داد و این رویدادها به این معناست که هر گاه قدرتی بالقوه روزی به فعلیت برسد و در برابر رژیم صهیونیستی بایستد، محکوم به فنا و از بین رفتن است.
وی افزود: کلیدواژه دیگری که در این راستا نباید از نظر دور داشت، نقشآفرینی و طراحیهای «برنارد لوییس» مشاور وزارت دفاع آمریکا در زمان ریاست جمهوری جرج بوش و طراح حمله به بغداد و تقسیم این کشور است؛ وی که در تحلیل جنگهای صلیبی از آن با عنوان جنگ مقدس یاد میکند، در سخنرانیهایی با اشاره به نقش ایران در تاریخ و تاثیر آن بر تمدن جهان میگوید، تنها راه رویارویی با چنین فرهنگی، نابودی آن از طریق تقسیم به حکومتهای قومی است؛ در صحبتهای او اشاراتی به سایکسپیکوی جدید مشاهده میشود و آمریکا که خود را بازنده سایکسپیکوی نخست میداند، در پی سهمخواهی و جبران این باخت در سایکسپیکوی جدید است؛ در طرحهای آمریکایی-صهیونیستی لوییس به دفعات به تقسیم کشورهای جهان اسلام و از جمله ایران پرداخته شده است.
خامه یار ادامه داد: بر مبنای اندیشههای لوییس و حوادث اخیر منطقه در جریان بیداری اسلامی، در یک نگاه کلان آنچه در آستانه یکصدمین سال انعقاد توافقنامه سایکسپیکو در حال وقوع است، تقسیم کشورهای منطقه از طریق اختلافافکنی قومی و مذهبی است و اندیشههای تکفیری نیز در راستای تحقق بخشیدن به این خواسته حرکت میکنند.
وی با اشاره به سقوط بغداد، گفت: معتقدم بغداد نخست به دست CNN و سپس موشکها سقوط کرد و نخستین اقدام اشغالگران تاراج موزههای عراق بود که حکایت از راهاندازی جنگ تمام عیار تمدنی و فرهنگی دارد. وضعیت موجود در حقیقت موج تقسیم دوم سایکسپیکو را هشدار میدهد که در راستای تحقق شعار «اسرائیل، از نیل تا فرات» و اسرائیل بزرگ است و این وضعیت تبعات ژئوپلتیک جدیدی در پی خواهد داشت.
خامهیار با بیان اینکه از ده سال پیش هشدارهایی مبنی بر شکل گرفتن طرحهایی برای جایگزین کردن ایران به عنوان دشمن فرضی جهان عرب دادهایم، گفت: این طرحها در پی آن هستند که ایران را به عنوان دشمن جهان اسلام، جایگزین اسرائیل کنند تا نگاهها از فلسطین برگرفته شود؛ البته در این زمینه آگاهی، مقاومت و بیداری خوبی در جهان اسلام شکل گرفته است که این وضعیت نامطلوب را برنمیتابد و امیدواریم در آینده افزون بر موانع یاد شده در برابر جریان سایکسپیکو، موانع دیگری نیز شکل گیرد.
معاون بینالملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، در پایان با اشاره به اقدامات سعودیها در آستانه سالگرد فاجعه منا، گفت: سعودیها برای وارونه نشان دادن این فاجعه اقدامات فرهنگی فراوانی انجام دادهاند که استفاده از فضای مجازی و رسانهای به منظور تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی از طریق بدیلسازی و دروغپردازی از جمله این اقدامات است و لازم است ما نیز از ابزارهایمان در این زمینه استفاده کنیم.
انتهای پیام/