نفت، هدف اصلی مداخله‌های نظامی آمریکا در لیبی است/ لیبیایی‌ها دیگر فریب نمی‌خورند

نفت، هدف اصلی مداخله‌های نظامی آمریکا در لیبی است/ لیبیایی‌ها دیگر فریب نمی‌خورند

نخستین دخالت نظامی ناتو به رهبری آمریکا در لیبی نه برای حمایت از مردم آن بلکه برای نفت‌ و برای انتقام از نظامی بود که با سیاست‌های استعماری‌شان در قاره آفریقا می‌جنگید. اکنون این پیمان بار دیگر در لیبی در پوشش مبارزه با داعش ولی برای نفت می‌جنگند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه الکترونیکی «رأی‌الیوم» در مقاله‌ای در ستون «سخن سردبیر» به ‌قلم «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مطرح جهان عرب نوشت: تحول جدید در لیبی نه بیانیه دولت وفاق ملی لیبی به رهبری «فایر السراج» است، که نیروهایش اعلام کرده‌اند کنترل مقر گروه تروریستی داعش در مجتمع  کنفرانس‌های «واگادوگو» در شهر «سرت» را به دست گرفته‌اند، بلکه این تحول، نقش مهمی است که نیروهای زمینی آمریکایی وابسته به یگان‌های ویژه با پشتیبانی هوایی جنگنده‌های «F 16» آمریکایی در تحقق این دستاورد ایفا کرده‌اند.

دولت وفاق ملی لیبی فقط یک پوشش بود نه بیشتر و نه کمتر، در اصل این دولت به منظور «مشروعیت بخشیدن» به این دخالت زمینی پس از دخالت هوایی آمریکا، انگلیس و فرانسه تشکیل شد. این شخص، یعنی السراج قدرت و اختیاری از خود ندارد و وی بر عکس همسر فریب‌خورده است؛ زیرا نخستین کسی است که باخبر می‌‌شود.

السراج با ادعایش مبنی بر اینکه وی از حضور نیروهای فرانسوی در کنار نیروهای سرلشکر «خلیفه حفتر» در شرق لیبی باخبر بود مگر پس از کشته شدن 3 نفر از آنها، ما را شگفت‌زده کرد. وی سپس طی سخنانی «آتشین» تأکید می‌کند حضور این نیروهای زمینی نقض حاکمیت لیبی است ولی هیچ‌گونه محکومیت مشابهی در زمینه حضور نیروهای زمینی آمریکایی، که در کنار نیروهای وابسته به دولتش می‌جنگند، صادر نکرد و این بدان معناست که مشکل مربوط به وجود و حضور این نیروها نمی‌شود بلکه در این نهفته است که آنها کجا می‌جنگند و در کنار کدام «دولت‌ها» یا «شبه‌نظامیان»و  فرماندهان آنها هستند؛ فرماندهانی که بر سر قدرت در لیبی می‌جنگند و به کشورهای غربی یا عربی که از آنها «حمایت» می‌کنند، وفادار هستند.

روزنامه «واشنگتن پست» آمریکا، روز چهارشنبه نوشت «سربازانی از یگان‌های ویژه آمریکایی برای نخستین بار به حمایت مستقیم از نیروهای لیبی، که با عناصر داعش در پایگاهشان در شهر سرت واقع در شرق طرابلس، پایتخت می‎جنگند، اقدام کرده‌اند»، این روزنامه همچنین به نقل از افسران وفادار به دولت وفاق ملی لیبی نوشت «سربازان آمریکایی و انگلیسی که لباس‌های نظامی لیبی (طرح پلنگی) و جلیقه‌های ضد گلوله می‌پوشند، ماه گذشته در شهر سرت مشاهده شده‌اند.»

موضوع جالب توجه این است که گزارش این روزنامه درخصوص حضور نیروهای آمریکایی و انگلیسی در لیبی در همان روزی بود که السراج در گفت‌وگویی با روزنامه ایتالیایی «کوریری دلا سرا» گفت «کشورش نیاز به نیروهای خارجی در اراضی لیبی ندارد و فقط خواستار حملات هوایی آمریکایی در مواقع بسیار ضروری و به شکل محدود است آن هم در زمان و مکان مشخص و از طریق همکاری و هماهنگی با ما». این روش گمراه‌کننده همان روشی است که «مصطفی عبدالجلیل» رئیس شورای ملی سابق لیبی و گروه اطراف وی آن را به‌کار می‌گرفتند.

حالا ما کدام‌یک را باور کنیم؛ اذعان وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) به حضور این نیروها و «ارائه توانمندی‌های نظامی منحصر به فرد برای کمک به نیروهای دولت وفاق ملی و مشارکت در اتاق‌های عملیات نظامی مشترک با آنها و همچنین کارشناسان نظامی انگلیسی»، یا سخنان السراج و سخنگویان نیروهایش را؟ یا اینکه ما باید منتظر کشته شدن برخی نیروهای آمریکایی همچون همتایان فرانسوی‌شان بمانیم تا حضور این نیروها رسما اعلام شود؟

در فوریه سال 2011، هواپیماهای پیمان نظامی «ناتو» در لیبی از طریق کمک‌ها و کمپین‌ رسانه‌ای هماهنگ و بررسی شده و نیز از طریق پوشش «نادرست» یا «جعلی» سازمان ملل، به منظور یاری رساندن به انقلاب و حمایت از ملت لیبی در برابر کشتارهایی که نظام دیکتاتوری مرتکب می‌شد و نیز برای برقراری دموکراسی و احترام به حقوق بشر دخالت نظامی کردند و اینک بار دیگر این هواپیماها با پشتیبانی نیروهای زمینی و تحت «پوشش» جنگ با گروه داعش باز می‌گردند.

ملت لیبی بار اول فریب خورد و دروغ آمریکایی‌ و غربی را باور کردند؛ دروغی که همچنین اتحادیه عرب و دولت‌های عربی حوزه خلیج‌فارس آن را تایید و در شبکه‌های ماهواره‌ای عربی تبلیغ کردند و همه توان، امکانات و تجریبات خود را برای گمراه کردن و فریب دادن به‌کار بردند ولی ملت لیبی یا بیشتر مردم لیبی برای دومین بار فریب نمی‌خورند آن هم پس از حجم خرابی‌هایی، که به کشورشان وارد شده است و اعتمادشان را همزمان به غربی‌ها و عرب‌ها از دست داده‌اند.

آمریکا و پیمان ناتو و کشورهای عربی و اسلامی حامی آنها همان کسانی هستند که گروه‌های تروریستی القاعده و داعش را به لیبی آوردند، آن هنگام که این کشور را به یک کشور شکست‎خورده تبدیل کردند و در عرصه‌های سیاسی و امنیتی خلأ به وجود آوردند و بسترهای مناسب برای این گروه‌ها در این سرزمین را فراهم کردند و در ایجاد دولتی دموکراتیک و نهادهایی توانمند شکست خوردند.

چه‌بسا یگان‌های ویژه آمریکایی و انگلیسی در کنترل شهر سرت موفق شده و گروه تروریستی داعش را شکست داده‌اند ولی شاید این پیروزی بسیار پرهزینه شود؛ زیرا این گروه، «دولتی» مانند دولت سرهنگ «معمر قذافی» (رهبر معدوم لیبی) نیست که بلافاصله پس از فروپاشی‌اش و سیطره بر مقرهایش ناپدید شود، بلکه این گروه به محض شکست خورد در فلان منطقه، ذوب و ناپدید نمی‌شود و در این زمینه مثال‌هایی مانند عراق، سوریه، مصر (شبه‌جزیره سینا) افغانستان، نیجریه و سومالی داریم که شرح آنها طولانی است.

احتمالا جنگ آمریکا، انگلیس و فرانسه علیه گروه داعش به نفع این گروه تمام شود و به این گروه «مشروعیتی» دهد که بی‌صبرانه منتظر آن بود، و همین امر می‌تواند عملیات این گروه برای جذب لیبیایی‌های سرخورده و به حاشیه رانده شده را بسیار آسان‌تر از گذشته کند؛ حالا این افراد خواه از میان کسانی که در سایه هرج و مرج خونین در کشورشان به سر می‌برند، جذب شوند و چه از میان سه میلیون آواره‌ای، که برای نجات جان‌شان به کشورهای همسایه پناهنده شده‌اند.

دخالت پیمان ناتو به رهبری آمریکا در وهله نخست نه برای حمایت مردم لیبی و نجات آنها از نظام دیکتاتوری بود بلکه برای نفت‌شان و برای انتقام از آن نظامی بود که با آنها و سیاست‌های استعماری‌شان در قاره آفریقا و داخل سازمان «اپک» می‌جنگید. اکنون این پیمان بار دیگر در لیبی مداخله می‌کند و این بار با هواپیما و نیروی زمینی‌اش، این بار نیز برای نفت دخالت می‌کند که بهانه‌اش نابود کردن گروه داعش و خطر تروریستی‌اش است.

سریال دروغ‌ها و فریب‌ها با همان قهرمان‌ها و طرح توطئه‌ها و همان هدف ادامه دارد ولی مردم ایمن شده و به خوبی از گذشته درس گرفته‌اند و این همان چیزی است که باعث می‌شود تاکید کنیم که نتایج این بار چه بسا متفاوت از قبل باشد.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon