کشمیر و تردیدها برای واکنش علیه یک فاجعه انسانی
ضعف اطلاعات تاریخی و میدانی و ترس افتادن به دام حمایت از گروههای افراطی و مورد حمایت جبهه استکبار، حامیان جبهه مقاومت را به محافظه کاری و انتظار برای روشن شدن صحنه تشویق کرده و فرصت واکنش مناسب و به موقع و کمک به مردم مظلوم کشمیر را از بین برده است.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، طی روزهای گذشته در واکنش به حوادث ناگوار کشمیر شبههها و تردیدهایی درباره ماهیت، ضروت و شکل حمایت و موضع گیری در برابر این فاجعه انسانی مطرح شده است که سبب تحیر و بی عملی رسانه ها و در پی آن سکوت مردم غیور و انقلابی جمهوری اسلامی ایران شده و فرصت واکنش مناسب و به موقع و کمک به مردم مظلوم کشمیر را از بین برده است.
موضوعی که تازگی دارد و این سکوت را عمق بخشیده است افشاندن بذر این شبههها نه از سوی جریانهای مخالف جبهه مقاومت اسلامی که به دست حامیان همیشگی مظلومان و جبهه مقاومت است.
به نظر میرسد ضعف اطلاعات تاریخی و میدانی و ترس افتادن به دام حمایت از گروههای افراطی و مورد حمایت جبهه استکبار، حامیان جبهه مقاومت را به محافظه کاری و انتظار برای روشن شدن صحنه تشویق کرده است.
دفتر منطقهای تسنیم به منظور روشن شدن ابعاد فاجعه و خروج از تردید تذکر نکتههای زیر را به اختصار ضروری میداند.
1. از جنبه تاریخی و حقوقی تردیدی نیست که حاکمیت هند بر کشمیر غاصبانه و نامشروع است و این کشور سرانجام باید به تعهدات بین المللی و تاریخی تن داده و اجازه تعیین حق سرنوشت را به مردم کشمیر واگذار کند چه آن که اگر دسیسه پیر استعمار و سیاست های سرکوبگرانه دولت هند نبود مردم کشمیر در هند و پاکستان مجبور به تحمل این رنج طولانی نبودند.
در واقع فلسفه اصلی حمایت از مردم کشمیر دفاع از حق یاد شده است که هرگز نمی توان از آن چشم پوشید مگر آن که اراده مردم محروم کشمیر آن را تأیید کند.
آگاهان به مسائل حقوقی و تاریخی مشابهتهای بسیاری را درباره چالش کشمیر و فلسطین یاد کردهاند و بیتردید این دو زخم های التیام نیافتهای بر بدن جهان اسلام هستند و نباید آن دو را به سطح منازعات قومی و منطقه ای تقلیل داد؛ بلکه همچنان مسائل و چالشهای امت اسلامی هستند.
از این رو سخن کسانی که چالش کشمیر را جنبشهای جدایی طلب نامشروع میدانند حمایت از مردم کشمیر را مداخله در امور داخلی هند قلمداد کردهاند سخن ناصوابی است که از عدم اشراف بر مسائل کشمیر برخاسته است.
2. آنچه البته میتواند مورد مناقشه و اختلاف باشد نحوه احقاق این حق اجتناب ناپذیر است ممکن است کسانی معتقد باشند راه احقاق حق، پیگیریهای حقوقی بین المللی است و برخی دیگر معتقد باشند که سازمانهای بین المللی ساخته و پرداخته همان استعمارگران فتنه گراست و از این راه نتیجهای حاصل نخواهد شد؛ بنابراین باید به اعتراضهای مسالمت آمیز مدنی روی آورد که البته تاریخ مبارزات کشمیر این تجربه را نیز ناکام نشان داده است و سبعیت دولت و ارتش هند راه را بر این روش نیز بسته است و ممکن است کسانی دیگر معتقد باشند همچنان که فلسطینیان راهی جز مبارزه مسلحانه پیش رو ندارند کشمیریان نیز به دلیل عناد و لجاج دولت هند راهی جز این ندارند.
3. درباره مساله پیچیده کشمیر یک سوی طبیعی ماجرا دولت پاکستان است که پیدا و پنهان به تحریک و تجهیز عناصر مسلح در کشمیر میپردازد و البته این را جزء وظایف انسانی و اسلامی خود برای نجات مردم کشمیر میداند شاید تا این جای سخن چندان نتوان به پاکستان خرده گرفت اما وقتی پای نیات دیگر و سوء استفادههای گسترده سیاسی داخلی و منطقهای به میان میآید ، پای همراهی با سیاستهای پاکستان در موضوع کشمیر میلنگد و امت اسلامی را در این همراهی با تردید روبرو میکند چه آنکه بارها پاکستان نشان داده است که خیرخواه واقعی مردم کشمیر نیست.
به عنوان نمونه میتوان به پرورش گروههای افراطی و تروریستی از قبیل لشکر طیبه به بهانه جهاد کشمیر اشاره کرد که دست این گروهها به خون مسلمان پاکستان و افغانستان آلوده است.
4. ضلع دیگر چالش کشمیر سیاست های سراسر تبعیض و ظلم و سبعیت دولت هند در طول نزدیک به هفتاد سال است. به گونهای که تنها در فاصله زمانی 28 ساله از سال 1988 تا کنون نزدیک به هفتاد هزار نفر از زنان و کودکان و مردان بی دفاع و مظلوم کشمیر قربانی وحشی گری دولتهای هند شدهاند.
یادآوری میشود، دولت فعلی هند که با شعارهای افراطی و سابقه مسلمانکشی برسر کار آمده و برای جلب رضایت طرفدارانش نیاز به این خون ریزی دارد؛ زیرا هنوز در تحقق این وعده برای هندوهای متعصب در سایر مناطق هند موفق نبوده است و باید این ناکامی را در کشمیر جبران نماید.
کافی است کسانی که به کسوت دیپلماتها درآمده و سخنان شیک و اتو کشیده و از سر ناآگاهی میگویند کمی نیز به تصاویر و روشهای جنایات هندوهای متعصب برضد مسلمانان مظلوم بنگرند و اگر هنوز عاطفهای دارند خود و خانواده خود را به جای آن مظلومان بگذارند تا دلیل فریادها و انتقادهای کشمیریها از جهان اسلام و جمهوری اسلامی را دریابند.
احساس سوختن به تماشا نمیشود آتش بگیر تا که بدانی چه میکشم
5. سرانجام قربانیان اصلی، مردم مظلومی هستند که چون خشک و تر در آتش افروخته میسوزند و مساله آنها این نیست که کدام گروه و چه کسانی خواه وهابی و یا غیر آن این بهانه را به دست سفاکان هندو داده است بلکه در این بهانه جویی سبعانه روز و شبشان یکی است و فریاد استغاثه آنها به آسمان می رسد و شاید توجیههای دیپلماتها و دیپلماتیک دردی از آنها دوا نکند بلکه آنچه به کار آنها میآید فشارهای ملتهای مسلمان است که دولتهای بی درد را به تحرک وادارد تا از ابزارهای ممکن برای فشار به دولت هند بهره جسته دردها و آلام آنها را تسکین دهند.
انتهای پیام/.