طنین نجوای"الغوث الغوث" مردم لرستان در شب قدر/ پایان شب‌های دل تکانی با حضور پرشور مردم
مردم روزه‌دار استان لرستان سومین شب از لیالی قدر با حضور عاشقانه در جایگاه‌های از پیش تعیین شده زمزمه‌های عاشقانه الغوث الغوث سردادند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرم‌آباد، شب قدر فصل نزول آیات رحمانی بر بوستان جان‌های روحانی و بهترین منزلگاه نیایش گران سرسپرده به مهر حق است.
شب قدر بزرگ‌ترین میدان گاه سبقت گرفتن اولاد آدم در خیرات و شب جاری شدن نوای الغوث الغوث بر لب‌های تائب است؛ در این شب‌ها فاصله ملک و ملکوت به حداقل ممکن رسیده و فصل دل تکانی بشر فرامی‌رسد.
احیایی متفاوت در محضر شهدا
امسال دومین سالی است که مراسم شب‌های قدر هیئت در گلزار شهدای شهرمان برگزار می‌شود؛ در محضر شهدا... آن‌قدر اشتیاق به پا داشتن احیاء در محضر شهدا دل‌وجانمان را فراگرفته که نمی‌دانیم چگونه به مقصد می‌رساندمان...فکر می‌کنیم زود رسیدیم اما چه فراوان مشتاق‌تر که زودتر از ما رسیده‌اند؛ عده‌ای در حسینیه وعده‌ای دیگر قالیچه‌های کوچک خود را در فضای بیرون پهن کرده و خلوتی پیدا کردند تا نشان دهند که در عاشقی ثابت‌قدم‌اند.
تلاش برای جبران یک‌عمر خطا
در شهر من علاوه بر اینجا مردم همه‌جا مانند پادگان امام حسین (ع) (قدمگاه شهدا) مصلای شهر و... حضوری پرشور و سراسر عشق دارند؛ نمی‌دانم، نمی‌دانم با چه نیتی آمدند و چه در دل دارند اما خوب می‌دانم آمدند این خوبان و مقربان عرش را واسطه کنند و تا صبح در طلب خود بکوشند.
اینجا همه‌چیز برای جبران یک‌عمر خطا مهیاست انگار خدا دنبال بهانه‌ای برای بخشش بندگان است، همین جود و کرم را دیدیم که آمده‌ایم ره صدساله را یک‌شبه طی کنیم.
خلوت عاشقانه با معبود
اندک‌اندک جمع مستان می‌رسد، هرلحظه بر جمعیت عاشقان اضافه می‌شود و نوای ملکوتی کلام وحی شروع احیای خودمان بادم مسیحایی دعاست تا با قلم توبه و جوهر اشک وجود جدیدی برای خود ترسیم کنیم.
هرکجا را که می‌نگری فردی سراپا اضطرار می‌بینی که با معبود خود عاشقانه خلوت‌گزیده؛ عده‌ای کتاب دعا در دست عده‌ای دیگر با گوشی موبایل زمزمه می‌کنند نوای الغوث الغوث را...
حال جمع شب‌زنده‌داران بارانیست شاید گوش دل‌ها نغمه فزت و رب الکعبه را شنیده و بر مظلومیت فاتح خیبر می‌گرید، شاید...
اللهم عجل لولیک الفرج بحق علی
کنارم نشسته از ابتدای مراسم حالش حال عاشق درمانده است، کم‌کم آنچه در دل دارم بازمی‌گویم که اگر رمق حرف زدن دارد از حال دلش برایم بگوید؛ بغض امانش نمی‌دهد سکوت می‌کنم اندکی بعد صدا را صاف می‌کند و پاسخم را می‌دهد پاسخی که به سکوتم وامی‌دارد: آقایمان غریب است، خیلی غریب آمده‌ام فقط بگویم اللهم عجل لولیک الفرج بحق علی...!
آری آمده‌ام ای خوب‌ترین! ای بهترین! ای مهربان‌ترین! تا در میهمانی بندگانت مرا نیز بپذیری و بخشش گناهان را بدرقه راهم سازی.
دختر جوان دیگری می‌گوید: آمدم چشم سر را بیدار بگذارم تا چشم جانم بیداری و بینایی یابد؛ امشب آن‌قدر رحمت خدا جاریست که بی بهانه می‌بخشد.
با شور حسینی و صلابت حسنی در سوگ علی می‌گرییم
حرف‌هایش را این‌گونه ادامه می‌دهد: ما با شور حسینی و صلابت حسنی در سوگ علی می‌گرییم! چندساعتی از نیمه‌شب گذشته، صد بند نجوای عاشقانه به پایان می‌رسد؛ حال تنها چیزی که می‌شنوی "التماس دعا" است.
می‌خواهیم قرآن به سر بگیریم؛ خدا را به اسمش و به بهترین مخلوقاتش قسم داده و ندای العفو العفو برآوریم؛ و اما کاش و ای‌کاش می‌دانستیم علی(ع) امامی غریب در عصر خود بود و امام زمان (عج) ما نیز...
گزارش از معصومه نوروز پور
انتهای پیام/
