ولایتی: به تفسیرهای نامربوط اوباما درباره برجام توجه نمیکنیم/ باید سنگرهای دفاعی خود را بیرون از مرزها بزنیم
مشاور امور بینالملل رهبر معظم انقلاب گفت: ایران به تفسیرهای نامربوط و زیادهخواهانه آمریکا و اوباما درباره برجام توجهی نمیکند.
به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری تسنیم، دکتر علیاکبر ولایتی از دیپلماتهای باسابقه است که 16 سال سمت وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران را بهعهده داشته است. او در مذاکرات مهمی که منجر به صدور قطعنامه 598 شد، بهعنوان ریاست تیم ایرانی حضور داشته است.
وی هماکنون رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور امور بینالملل رهبر انقلاب است. با وی درباره موضوعات مربوط به مذاکرات و توان دفاعی و مسئله برجام به گفتوگو نشستیم.
ولایتی با بیان اینکه باید دانست که جز اقتدار دفاعی و افزایش قدرت دفاعی کشور، امکان حفظ عزت و زندگی با عزت نیست، تفسیرمطرح شده توسط اوباما و آمریکاییها درباره روح برجام را مغرضانه دانسته و اعلام میکند که ایران به این حرفهای بیمنطق و نامربوط توجه نمیکند.
او میگوید: متناسب با انگیزهها، آرمانها و مشترکاتی که ما با ملتهای دیگر داریم باید اقتدار لازم را در جهت حفظ استقلال ایران و همچنین جلوگیری از نفوذ بیگانگان در کشور و جلوگیری از نفوذ بیگانگان در منطقه مورد توجه قرار دهیم، زیرا نفوذ بیگانگان در کشورهای همسایه، امنیت ما را به خطر میاندازد.
مشاور امور بینالملل رهبر انقلاب همچنین گفته است:اگر دیپلمات جمهوری اسلامی ایران در یک کشور بیگانه از جانب ایران قدرتمند سخن بگوید، سخنش نفوذ دارد ولی اگر ایران، قدرتی نداشته باشد کسی به حرف آن دیپلمات گوش نمیدهد.
مشروح این گفتوگو را در ذیل بخوانید:
ــ تسنیم: با توجه به حضور منطقهای ایران و نقشی که در دفاع از ملتها و دولتهای مشهور در منطقه دارد و با مدنظر قرار دادن این موضوع که در حال حاضر بنا به اعتراف دوست و دشمن، ایران یک قدرت بزرگ منطقهای محسوب میشود، بفرمایید توانمندی دفاعی کشور و قدرت ملی چهمیزان در بهوجود آوردن این قدرت منطقهای مؤثر بوده است؟
** ولایتی: قدرت دفاعی یکی از ارکان حکومتداری در هر کشور و در عرض جغرافیا قلمداد میشود، به این معنی که از مسلمات کشورداری و حکومتداری این است که کشورها و ملتها، قدرت دفاع از خودشان را داشته باشند، بنابراین جزو حقوق مشروع اولیه و غیرقابل خدشه هر ملتی این است که آنقدر توانمند باشد تا بتواند از حقوق خود دفاع کند.
ایران، کشوری با سابقه تقریباً دههزار ساله است. ایران کشوری وسیع است که یک ممیز هفت میلیون کیلومترمربع وسعت دارد و دارای بیش از هشتهزار کیلومتر مرز است ضمن اینکه ایران با پانزده کشور همسایگی دارد و این درحالی است که در دنیا بهندرت کشوری پیدا میشود که این تعداد همسایه داشته باشد و البته همسایهداری هم فرصت است و اگر هم غفلت کنیم، تهدید محسوب میشود.
در صورتی کشور ما میتواند سرپای خود بایستد و ملت ما در حالی میتواند از حقوق خود دفاع کند که امکانات لازم را در جهت دفاع از حقوق خود داشته باشد.
ملت ما، ملت ریشهداری است و کشورداری در ایران سابقه بسیار قدیمی دارد. شاید تعداد کشورهایی که در دنیا سابقه تاریخی و طولانی ما را داشته باشند و از این منظر با ما قابل مقایسه باشند، به تعداد انگشتان دست نرسند بنابراین ملت ما بهصورت اولیه، ملتی ریشهدار قلمداد میشود.
منطقه نیز منطقهای است که بهنوعی تحت تأثیر فرهنگ جمهوری اسلامی ایران قرار دارد، یعنی از غرب چین تا بالکان و از جنوب سیبری تا جنوب جزیرة العرب بهنوعی تحت تأثیر فرهنگ ایرانی بوده و هست و بر همین اساس ما با کشورهای منطقه از جمله عراق، افغانستان، آذربایجان، آسیای مرکزی، سوریه، لبنان، ترکیه و کشورهای دیگر مشترکات زیادی داریم و با توجه به سابقهای که گفته شد و عُلقهای که موجود است، این اشتراکات دیده میشود، بنابراین طبیعی است که ما با این کشورها و ملتها روابط خوب و نزدیکی داشته باشیم.
در شرایط حاضر بعضی از این کشورها در معرض تهاجم قرار گرفتهاند و دولتهای مشروع آنها از ما درخواست کمک کردهاند. جمهوری اسلامی ایران در منطقه در جهت کمک به مردم این کشورها، مردم منطقه و دولتهای مشروع منطقه حضور فعال دارد و در این راستا حضور ما در سوریه، عراق یا در هر کجای دیگری که لازم بوده، دیده شده است.
*** نفوذ بیگانگان در کشورهای همسایه امنیت ایران را به خطر میاندازد
متناسب با انگیزهها، آرمانها و مشترکاتی که ما با ملتهای دیگر داریم باید اقتدار لازم را در جهت حفظ استقلال ایران و همچنین جلوگیری از نفوذ بیگانگان در کشور و جلوگیری از نفوذ بیگانگان در منطقه مورد توجه قرار دهیم، زیرا نفوذ بیگانگان در کشورهای همسایه، امنیت ما را به خطر میاندازد.
کشوری میتواند در حفظ استقلال خود موفق باشد که سنگرهای دفاعی خود را بیرون از مرزها بزند و در همین راستا ما ضمن اینکه به ملتهای دوست خود در منطقه کمک میکنیم در عین حال مراقبت میکنیم تا دشمنانی که قصد نفوذ در منطقه ما را دارند، نتوانند در این بین سرعت عمل داشته باشند چرا که میتوان گفت از اولین آثار سوء این موضوع، این است که به مرزهای ما نزدیک میشوند.
*** کشوری در حفظ استقلال خود موفق است که سنگرهای دفاعی خود را بیرون از مرزها بزند
مردمی که در خانه و کشور خود بنشینند تا دشمن بهسراغشان بیاید حتماً در معرض خطر بیشتری قرار میگیرند تا اینکه بهصورت پیشگیرانه کاری کنند تا دشمن نهتنها داخل کشورشان نفوذ نکند بلکه در منطقهشان هم نفوذی نداشته باشد.
ــ تسنیم: در راستای موضوع قدرت و توان دفاعی کشورها معمولاً یک دوگانهسازی بین این توانمندیهای دفاعی و بحثهایی مثل ارتباطات و مناسبات دیپلماتیک وجود دارد، آیا بین این دو تضادی وجود دارد و توانمندشدن کشور از نظر دفاعی به تعاملات دیپلماتیک ضربه میزند یا نه اینها میتوانند به یکدیگر کمک کنند؟
** ولایتی: این دو مکمل هم هستند. بدون قدرت دفاعی، تحولات و فعالیتهای دیپلماتیک هیچ پشتوانهای نخواهد داشت و در حقیقت تلاشهای دیپلماتیک بدون اینکه اتکاء به یک دولت قدرتمند وجود داشته باشد، بیثمر خواهد بود. اگر دیپلمات جمهوری اسلامی ایران در یک کشور بیگانه از جانب ایران قدرتمند سخن بگوید، سخنش نفوذ دارد ولی اگر ایران، قدرتی نداشته باشد کسی به حرف آن دیپلمات گوش نمیدهد.
*** توان دفاعی و تعاملات دیپلماتیک مکمل یکدیگرند/ کسی به حرف دیپلماتی که کشورش قدرتمند نیست، گوش نمیدهد
بنابراین موارد مطرح شده مکمل هم هستند و هیچ کدام جای دیگری را نمیگیرد یعنی نمیشود یک کشور صرفاً به قدرت دفاعی خود متکی باشد اما تلاش دیپلماتیک نداشته باشد. میدان دیپلماسی یک میدان و میدان دفاعی میدان دیگری است ولی مجموعه این دو، مجموعه کاملی را ایجاد میکند تا اینکه یک کشور بتواند حضور فعالی داشته باشد و در عین حال از کیان و منافع خود نیز دفاع کند.
ــ تسنیم: حضرت آقا چند وقت پیش به این موضوع اشاره کردند که قدرتها و بعضی از کشورهایی که ظاهراً از نظرمادی قدرتمند هستند علیرغم اینکه خودشان دارای بزرگترین زرادخانههای نظامی هستند و بیشترین بودجههای نظامی را دارند ولی به ایران مدام توصیه میکنند که توانمندی دفاعی خود را محدود کند تا بهزعم آنها ایران بتواند از این طریق به جامعه بینالمللی راه پیدا کند، بهنظر شما چه هدف و یا سیاستی پشت این تلاشها در جهت محدودکردن توانمندی ایران وجود دارد؟
** ولایتی: این در حقیقت یک نوع برتریجویی غیرمستقیم است. در واقع اگر آمریکاییها اعتراضی دارند به این دلیل است که میخواهند کشوری در دنیا معارض توسعهطلبی جهانی آنها نباشد. اینکه کشوری مثل ایران مستقل است و میخواهد بر استقلال خود تکیه کند، درست در جهت مخالف اهداف آمریکاییها در سلطه جهانی است. از این مهمتر این است که اگر ایران بر استقلال خود تکیه کند و برای حفظ استقلالش قدرت دفاعی خود را بالا ببرد، برای سایر کشورهای اسلامی و جهان سوم الگو میشود.
رئیس جمهور آفریقای جنوبی در سفری که به ایران داشت در گفتوگو با مقام معظم رهبری بهصراحت بر این موضوع تأکید کرد که "ما کشورهای جهان سوم و غیرمتحد باید با هم در مقابل زیاده خواهیهای بعضی از کشورهای غربی متحد بشویم".
*** افزایش توان دفاعی کشور موضوعی استراتژیک است
اینکه آمریکاییها میگویند قدرت دفاعی ایران نباید این مقدار که الآن هست، باشد برای این است که بتوانند در روزی که تصمیم میگیرند به هر علتی به ایران ضربه بزنند، ایران قدرت دفاع از خودش را نداشته باشد و یا اگر هم این قدرت را دارد، نتواند به دوستان خود در منطقه کمک کند در حالی که این موضوع برای جمهوری اسلامی ایران، موضوعی استراتژیک قلمداد میشود.
تقابل و معارضه آمریکاییها با قدرت دفاعی ما در حقیقت بیان غیرمستقیم توسعه طلبی و زیاده خواهی خودشان است. آنها مرتب موشکها و سیستمهای دفاعی خود چه هستهای و غیرهستهای را پیش میبرند و در واقع از هر نوع امکانی برای افزایش اقتدار تهاجمی خود، استفاده میکنند. آنها میخواهند به کشور مستقلی چون ایران اجازه ندهند که بتواند در روز حادثه از خود دفاع کند تا بتوانند سیاستهای خود را بر ما تحمیل کنند.
اگر بخواهند سیاستهای خود را بر ما تحمیل کنند و ما ایستادگی کنیم و آنها بخواهند فشار بیاورند و خود را با یک کشور مقاوم متحد همبستهای که در امکانات دفاعی خودکفا شده، مواجه ببینند به اهدافشان نمیرسند بنابراین برای پیشگیری، مطالب فوق را مطرح میکنند.
با توجه به اینکه بسیاری از رسانههای تأثیرگذار بینالمللی در اختیار آنها است یک امر باطل و حرف ناحقی را آنقدر تکرار میکنند و زینت و زیورش میدهند تا در نهایت، حق جلوه داده شود. از اثرات تبلیغ این است که حرف باطل هرچه بیشتر تکرار شود بیشتر جا میافتد و در باور مردم مینشیند و در ادامه به جایی میرسد که ممکن است برخی از افراد سادهلوح در جهان سوم این حرفهای ناحق را باور کنند و بگویند آمریکاییها حق دارند. در حالی که باید گفت؛ آمریکاییها چهحقی دارند؟ هیچ حقی برای هیچ کشوری نیست که در امور داخلی کشور دیگر دخالت کند.
*** هیچکس نمیتواند جلوی تقویت قدرت دفاعی ایران بایستد
مادام که جمهوری اسلامی ایران این بنا را دارد که قدرت دفاعی خود را تقویت کند هیچ کس با هیچ منطقی نمیتواند جلوی او بایستد، مگر اینکه کسی بخواهد قدرت تهاجمی خود را در جهت هجمه به کشور دیگر افزایش دهد که در آن صورت قابل سرزنش است. اما جمهوری اسلامی ایران تا به حال نشان داده که به هیچ وجه بهصورت اولیه قصد تعرض به هیچ کشوری را ندارد. در طول هشت سال جنگ تحمیلی نیز ما از خود، منافعمان و تمامیت ارضی خودمان، فقط دفاع کردیم.
ــ تسنیم: یکی از برهههای مهم تاریخ معاصر کشور و بهویژه تاریخ جمهوری اسلامی مذاکرات برای قطعنامه 598 است که حضرتعالی مسئولیت آن را بهعهده داشتید و این مناسبات را با پوست و خونتان بهطور کامل لمس کردید. در همین راستا سؤالی که پیش میآید این است که آن ایستادگیها در جبهه و آن توان و قدرتی که کشورمان داشت، چقدر به پیشبرد اهداف شما در مذاکرات و همچنین تثبیت حق جمهوری اسلامی کمک کرد و اگر مثلاً ما در جبههها یک کشور ضعیف جلوه میکردیم و از خود مقاومت بروز نمیدادیم، آیا میتوانستیم به دستاورد در مذاکرات دست پیدا کنیم؟
** ولایتی: به هیچ وجه. صدام حسین چند روز قبل از حمله در یک مصاحبه مطبوعاتی یک کار نمادین انجام داد. او کپی قرارداد 75 را در دست گرفت و پاره کرد و گفت "آن زمانی که این قرارداد امضا شد، ما ضعیف بودیم و ایران قوی بود و حالا ما قوی هستیم و ایران ضعیف است". او ادامه داد "کل شط العرب یا اروندرود برای عراق است و ما سه روز دیگر در تهران خواهیم بود" و بعد از آن حمله را شروع کردند.
*** اگر در جبههها قدرتمند نبودیم، به هیچوجه در مذاکرات به دستاوردها دست پیدا نمیکردیم
البته محاسبات آنها در آن زمان غلط بود. آنها فکرمیکردند چون انقلاب شده و سیستم حکومت قبلی به هم ریخته است و حکومت جدید انقلابی هنوز شکل نگرفته است و همچنین از آنجا که سیستم دفاعی قبلی به هم ریخته و سیستم دفاعی جدید هنور شکل نگرفته است پس باید به ایران حمله کنند. محرکشان هم بدون تردید آمریکاییها بودند و این موضوع را بعداً خودشان اقرار کردند.
آنها حمله کردند و جنگ تحمیلی، هشت سال طول کشید و عاقبت این صدام بود که التماس میکرد صلح برقرار شود. باید گفت مقاومت مردم ما، بسیجیها، سپاهیها و ارتشیها و هر کسی که قدرت داشت چه در خود جبهه و چه پشت جبهه، اثرات بسیاری داشت. در واقع همه ملت به میدان آمدند و هشت سال مقاومت کردند و این مقاومت جانانه در دنیا مثالزدنی شد و بدون چنین مقاومتی امکان نداشت که کسی حرف ما را بشنود.
پانزده روز بعد از شروع حمله صدامیها به ایران، قطعنامه 479 تصویب شد؛ در آن قطعنامه آتشبس و مذاکرات مورد توجه قرار گرفته بود در حالی که عراقیها یعنی نیروهای صدام چند دههزار کیلومترمربع از خاک ما را اشغال کرده بودند، این در حالی است که مدنظر قرار دادن آتشبس و مذاکره به این معنی است که هرکس هرجا هست باشد و بعد هم مذاکره کنند و قضیه اعراب و اسرائیل هم در همین راستا بوده است.
اسرائیلیها طی سالهای 1948، 1953، 1956، 1967 و 1973 چهار جنگ را به اعراب تحمیل کردند. آنها حمله میکردند و مناطقی را اشغال میکردند. بعد هم در سازمان ملل یک قطعنامهای صادر میشد که آتشبس و مذاکره را مورد توجه قرار میداد و بعد هم دو طرف آتشبس را میپذیرفتند. از سال 1948 و تا الآن یعنی ظرف مدت نزدیک هفتاد سال، همچنان بخش مهمی از سرزمینهای اسلامی و عربی تحت اشغال اسرائیل است و هنوز هم آمریکاییها کشورهای عربی را تشویق میکنند و به آنها میگویند "بروید با اسرائیلیها مذاکره کنید" و آنها هم منازل مناطق یهودینشین را در سرزمینهای اسلامی توسعه میدهند.
با وجود چنین تجربهای میتوان با قاطعیت گفت که در صورت نبود مقاومت مردم ایران، کل تمامیت ارضی ایران به خطر میافتاد و حتی اینکه موضوع تجزیه هم پیش میآمد. با توجه به آنچه گفته شد، میتوان بیان کرد که مقاومت و دفاع حرف اول را میزند. مردم ایران و دولت جمهوری اسلامی ایران دفاع کردند و بالاخره دشمن را سر جای خود نشاندند تا اینکه قطعنامه 598 صادر شد.
فرق قطعنامه 598 و 479 این بود که در قطعنامه 598 آتشبس، عقب نشینی به مرزهای بین المللی، آزادی اسرا و مذاکره و بقیه چیزها مدنظر بود. بعد از هشت سال و تصویب تعداد زیادی قطعنامه، زمانی که اولین قطعنامه آتشبس، عقب نشینی و مذاکره را قبول کرد ما پای میز مذاکره نشستیم و حضرت امام(ره) آتشبس را پذیرفتند و مذاکره ادامه پیدا کرد.
بدون اقتدار دفاعی و بدون پشتوانه جبههای که مردم فداکار ما، بسیجیان و رزمندگان ما آن را اداره میکردند، امکان نداشت که ما در مذاکرات پیش برویم و حقوق ایران را استیفا کنیم. این اتفاق افتاد و بالاخره قرارداد 75 همچنان بهاعتبار خود باقی ماند و خط القعر شط العرب یا اروندرود مرز مشترک شد و نیروهای عراقی هم به مرزهای بین المللی عقب نشینی کردند.
از آن طرف هم باید عرض کنم که مذاکرات هم تدبیر میخواهد، یعنی صرف قدرت دفاعی کافی نیست. مردم ما جان خود را بر کف دستشان گرفتند و از سرزمین، حکومت و نظام جمهوری اسلامی دفاع کردند. آن کسانی که این دستاورد مهم دفاعی را بهعنوان مذاکره کننده در اختیار دارند، باید براساس تدبیر به اهداف ملی، جامه عمل بپوشانند. اگر ما در مذاکرات ضعیف عمل میکردیم در حقیقت گویی که خون شهدا را هدر میدادیم.
مقاومت در خود مذاکرات هم باید مورد توجه قرار بگیرد؛ بنده و همکاران من حدود دو سال در مذاکرات ایستادگی کردیم و این در حالی بود که طارق عزیز، وزیر خارجه عراق میخواست آن چیزی را که در جبهه به دست نیاورده بودند پشت میز مذاکره به دست بیاورد. در همان ابتدا که ما شروع به مذاکره کردیم گفتند "آتشبس را در صورتی قبول داریم که همزمان با آن، لایروبی اروندرود شروع شود". ما گفتیم "بسیار خوب، لایروبی براساس قرارداد 75 و براساس بند سیبیسی که اتاق مشترک نظارت بر لایروبی اروندرود است، شروع شود".
آنها قبول نکردند و گفتند "سیبیسی نمیخواهد و لایروبی، لایروبی است". ولی ما گفتیم "نه، اگر این کار انجام شود یعنی یک بند از 1975 سست شده همانطور که وقتی یکی از حلقههای زنجیر سست شود بقیه آن هم سست خواهد شد". ما دو سال ایستادگی بسیار سخت و صبرشکنی داشتیم تا اینکه خداوند کمک کرد و مردم هم از مذاکرات حمایت کردند. در واقع مردم همانطور که در جنگ حمایت و صبر کردند در مذاکرات هم صبور بودند، و در حالی که عزیزانشان دربند بودند و سرزمینمان در اشغال بود مردم صبر کردند و به ما فشار نیاوردند و نگفتند "زود باشید و زودتر کار را انجام دهید و ما را خلاص کنید". مردم با صبوری تمام از دو سال مذاکرات سخت و نفسگیر درحالی که تعداد زیادی از عزیزانشان دربند بودند، حمایت کردند. میتوان گفت حمایت مردم در جهت پیشبرد مذاکرات سخت و نفسگیر، از خود مذاکرات مهمتر بود.
من نمیگویم که ما روسفید شدیم ولی بحمدالله و به هر حال شرمنده مردم و کسانی که جان خود را بر سر این راه داده بودند، خانواده شهدا و همه ملت ایران نشدیم.
ــ تسنیم: در توافق در زمینه هستهای و برجام بحثی از توان دفاعی ایران و ضرورت محدودکردن آن به میان نیامده است، منتهی از چندی قبل به این طرف آقای اوباما و بعضی دیگر از دولتمردان آمریکایی با عناوینی مثل روح برجام به بخشی از توان دفاعی و بهطور مشخص به بحث توانمندی موشکی ما طعنه زدهاند و گفته میشود این هم جزئی از روح برجام است، آیا در روح برجام از نظر جمهوری اسلامی اساساً چنین چیزی وجود دارد و چرا چنین تعابیری از ناحیه آمریکاییها مطرح میشود؟
** ولایتی: مطرح کردن این حرفها ناشی از تفسیر مغرضانه و زیادهخواهیهای آمریکاییها است. آیا روح برجام حاکی از این است که ما هستی خودمان را از دست بدهیم؟ بدون قدرت دفاعی، هستی ملی ما از بین میرود. مگر میشود بدون قدرت دفاعی کشوری به این وسعت و عظمت و با اینهمه مرز طولانی را حفاظت کرد؟
مگر اینجا خدای ناکرده یک کشور دستنشانده مثل بعضی کشورهای در منطقه است؟ همانها که درخواست میکنند آمریکاییها از آنها دفاع کنند. رمز بقای چندهزار ساله ملت ما این است که هیچگاه از دیگری نخواسته بهجای او، مدافع باشد. این ملت همیشه روی پای خود ایستاده و رمز بقایش هم همین بوده است.
آنها که میگویند نباید سیستم دفاعی ما پیشرفته باشد، برای این است که ما در امور دفاعیمان محتاج بیگانه باشیم، در حالی که اگر اینطور شد روز مرگ عزت ما فرا میرسد.
*** جز با افزایش قدرت دفاعی کشور امکان زندگی با عزت نیست
ملت ما همواره در طول تاریخ خود ولو در زمانهای سختی مثل حمله مغول و یا اشغال کشور در جنگهای اول و دوم جهانی عزت خود را حفظ کرده است. در زمان جنگ اول که کشور ما اشغال شده بود، دولتِ در تبعید، در قصر شیرین توسط نظام السلطنه مافی تشکیل شد و زیر بار اشغالگران نرفتند. در جنگ اول ایران بود و عثمانی تجزیه و اشغال شد و دیگر آن عثمانی قبلی بهجا نماند ولی ایران همچنان بهجای ماند و علت این بود که ملت ما همواره از عزت خود دفاع کرده است.
*** ایران به تفسیرهای نامربوط اوباما و آمریکاییها درباره روح برجام توجه نمیکند
باید دانست که جز اقتدار دفاعی و افزایش قدرت دفاعی کشور، امکان حفظ عزت و زندگی با عزت نیست، بنابراین تفسیرمطرح شده بدون تردید مغرضانه و حاکی از زیادهطلبی و زیادهخواهی آمریکاییها است و نظام جمهوری اسلامی هم به این حرفهای بیمنطق و نامربوط توجه نمیکند. مصلحت کشور این است که بدون اینکه قصد دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر را داشته باشیم، تقویت قدرت دفاعی خود را مورد توجه قرار دهیم.
انتهای پیام/*