مشکلات مردم قربانی سیاست زدگی
سیاست زدگی همیشه از آفت هایی است که در برهه هایی به منافع کلان ما آسیب زده است. تجربه های این رویکرد غلط از سوی مقامات اجرایی در سال های اولیه دهه ۶۰ ودهه ۸۰ و نیز اواخر دولت دهم باعث شد تا....
به گزارش خبرگزاری تسنیم، سیاست زدگی همیشه از آفت هایی است که در برهه هایی به منافع کلان ما آسیب زده است. تجربه های این رویکرد غلط از سوی مقامات اجرایی در سال های اولیه دهه 60 ودهه 80 و نیز اواخر دولت دهم باعث شد تا منافع اصلی کشور به حاشیه رفته و مسائل فرعی جای آن ها رابگیرد که این یادداشت بنای ورود به جزئیات این مصادیق را ندارد. البته یک مدیر اجرایی در سطح ملی و کسی که باید هماهنگ کننده بخش های مختلف کشور باشد لازم است که در حوزه تحولات سیاسی اشراف و موضع داشته باشد. اما می دانیم که «سیاسی» بودن با «سیاست زده» بودن فرق می کند.
انتخابات ها از جمله فصول سیاسی کشورها هستند که همیشه باعث می شوند فضای عمومی جامعه به سمت و سوی مباحثات سیاسی و مناظرات مختلف کشیده شود. فضاهایی که البته از لوازم معرفی طیف ها و جریان های مختلف سیاسی و چهره های آن ها برای کسب آراء مردم است. کشور ما نیز 2 انتخابات پرشور را پشت سر گذاشت که نتیجه آن فارغ از تاثیرات برتحکیم امنیت ملی و ثبات سیاسی، ورود چهره های مختلف از 2 جریان اصلی سیاسی کشور به عرصه تصمیم سازی کشور بود تا به این ترتیب نوید مجلس های پرقدرت و بااهمیت را داده باشند، اما همان طور که همه می دانیم اکنون دیگر زمان پایان مباحثات سیاسی و مناظره های رسانه ای و ... است. به خصوص چهره های موثر و مسئولان باید تلاش کنند تا حس و حال سیاسی پیش از انتخابات از صندوق های رای فراتر نرود و به عرصه های اجرایی و تصمیم گیری که چشم امید مردم برای حل مشکلات شان به آن هاست، آسیب نزند.
از این منظر نمی توان اشاره ای به اظهارات سیاسی اخیر رئیس جمهور محترم نکرد. مثلا مواضع ایشان درباره ترکیب سیاسی مجلس، این که «مردم تهران با هوشمندی کار را یکسره کردند» و جملاتی از این قبیل را دکتر روحانی در نشست خبری خود مطرح کرد. البته این نکات با بیانی دیگر در اجتماع پرشور مردم یزد نیز مطرح شد. اظهاراتی که اگر نخواهیم خیلی به گذشته برویم، در همین دولت پیشین هم نمونه های آن را شاهد بودیم. جملاتی که رئیس جمهور می گفت و با سوت و کف های متعدد همراه می شد، اما سرانجام این ها چیست؟ یا در سوی دیگر کش دادن و دامن زدن به انتقادهای تاریخ گذشته درباره برجام و حتی بزرگ نمایی برخی اخبار درست درباره موانع اجرای برجام بیش از آن که در راستای رفع اشکال آن باشد در مسیر همین سیاست زدگی ها تعبیر می شود تا بازهم این سوال مطرح شود که راستی سرانجام این سیاست زدگی ها چیست؟ می توان بخشی از پیامدهای چنین رویکردهایی را اینجا دید:
1- به حاشیه رفتن مسائل اصلی همچون معیشت مردم
آیا در دولت های پیشین از محل توجه بیش از حد به شعارها و رویکردهای سیاست زده چیزی عاید مردم شد؟ لااقل مقامات ارشد دولت یازدهم به استناد انتقادهای فراوانی که از رویکردهای دولت های نهم و دهم داشته اند به خوبی با تاثیرات مخرب آن رویکرد آشنا هستند و می دانند آن رویکرد چیزی جز هزینه زایی و به حاشیه بردن مسائل اصلی و به متن آوردن مسائل فرعی نیست. مثلا:آیا مردم الان بیشتر به دنبال گشایش اقتصادی و تقویت معیشت شان هستند که از جمله وعده های اصلی دولت محترم به مردم بوده یا موضوعی مانند حصر یا ممنوع التصویری ؟مسائلی از این دست ،حتما مورد توجه برخی افراد قرار دارد و رئیس جمهور متناسب با مسئولیت های خود باید به آن ها نیز بپردازد. اما یک سوال: با فرض این که رئیس جمهور محترم مثلا ممنوع التصویری رئیس دولت اصلاحات را غیرقانونی و به تعبیر خود «شوخی» می داند، آیا محل رفع آن در رسانه ها و پشت تریبون های رسمی است؟
2- تقویت دوقطبی سازی جامعه
نمی خواهم خیلی به عقب بازگردم اما مرور کلی رویکردهای رسانه های معاند به فضای داخلی ایران، این است که تلاش می کنند به هرنحو ممکن دوقطبی شدن جامعه را تقویت کرده و با «مطالبه سازی» های فرعی، گروه های مختلف مردم را مقابل هم قرار دهند. سوال این است که وقتی انتخاباتی که خواسته یا ناخواسته باعث شکل گیری دوقطبی در جامعه می شود، با صلابت به پایان رسیده آیا دمیدن بر اختلافات طیف های سیاسی از طریق طرح موضوعات فرعی که لااقل خواسته قاطبه مردم نیست، اقدامی در راستای منافع ملی و خواسته مردم است؟
3 – القای جو سیاست زده از ایران
یکی از نکاتی که دولت محترم همواره به آن تاکید و آن را پیگیری کرده تلاش برای حفظ آرامش کشور و در نتیجه تامین امنیت روانی لازم برای سرمایه گذاران است. سوال این است که وقتی رئیس جمهور محترم نکته ای درباره یک موضوع که مسئله اصلی کشور نیست مطرح می کند و در مقابل یک مقام قضایی هم به وی پاسخ می دهد، آیا طرف های خارجی که دولت به دنبال جذب سرمایه ها و توجه آن هاست، چشم اندازی از آرامش در کشور مقابل خود می بینند یا تنش های لفظی؟ در کشورهای مختلف جهان به راستی، خود ما کدام کشورها را آرام تر می بینیم؟ آن هایی که مقامات شان مقابل هم موضع می گیرند یا آن هایی که تکصدایی دارند و اختلاف نظرهای خود را جایی به جز رسانه ها و فضای عمومی حل می کنند؟
خلاصه این که به نظر می رسد، مردم ایران روزها پس از حماسه 7 اسفند، نیازمند توجه بیش از گذشته به مسائل اصلی شان هستند؛ مسائلی چون معیشت، رونق کسب و کار، رسیدگی به آسیب های اجتماعی، فرهنگی و...، نه مسائلی که باید در درجه های بعدی رسیدگی شود و مورد توجه باشد. مردم مجلسی می خواهند که فارغ از ترکیب سیاسی بهارستان هم اصلاح طلب و هم اصولگرا دست به دست هم دهند تا کشور از رکودی که به آن دچار شده خلاص شود. مردم برای شان خیلی اهمیت ندارد که مشکلات شان با برجام حل می شود یا غیربرجام. آن ها می خواهند مدیران اجرایی، کشور را به نحوی مدیریت کنند که آسیب های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کاهش یابد؛ قدرت خریدشان بالا برود، سفره های شان رونق بیشتری داشته باشد، معضل اشتغال فرزندان شان کمتر شود و... خلاصه این که شاهد رونق کشور باشند.
انتهای پیام/