مزیتهای ایران به عربستان در سیاست خاورمیانهای چین
عربستان در تلاش برای محافظت از گروههای تکفیری در پوشش تغییر نام آنهاست اما چین نیز همانند روسیه از رشد و گسترش تروریسم تکفیری احساس نگرانی و ترس دارد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، با وجود اینکه رئیس جمهور چین سفر خود را از عربستان آغاز کرد و پس از دیدار با مسئولان مصری در قاهره و حضور در مقر دائمی اتحادیه عرب در این شهر، در سومین مرحله از سفر خود به تهران سفر کرد اما یک بررسی تطبیقی نشان می دهد که دستاورد های کوتاه و بلندمدت این سفر و ابعاد کمی و کیفی قرار داده های امضاء شده میان چین و ایران به مراتب بیشتر از مصر و عربستان بوده است و از همه مهمتر اینکه از ابعاد استراتژیک برخوردار است.
در سال میلادی گذشته ارزش مبادلات تجاری و اقتصادی میان ایران و چین 52 میلیارد دلار بوده است که این امر چین را به شریک اول تجاری ایران تبدیل کرده است. در جریان سفر رئیس جمهوری چین به تهران توافق شد ارزش مبادلات تجاری و اقتصادی دو کشورظرف 10 سال آینده به 600 میلیارد دلار برسد که سالیانه 60 میلیارد دلار را شامل می شود و این نشان می دهد که دو کشور قصد دارند در سال های آینده روابط و همکاری های اقتصادی و تجاری خود را از وضعیت کنونی نیز ارتقاء دهند.
این موضوع از این جهت قابل توجه و تامل است که در سال های گذشته اعمال تحریم های اقتصادی از سوی غرب علیه ایران باعث افزایش مبادلات تجاری میان ایران و چین شده بود و بر همین اساس احتمال می رفت با برچیده شدن تحریم های غرب و سازمان ملل علیه ایران و باز شدن پای شرکت و دولت های غربی به ایران از حجم مبادلات تجاری و همکاری دو کشور کاسته شود اما نتایج سفر رئیس جمهوری چین به ایران که اولین سفر رئیس جمهور یک کشور خارجی به ایران می باشد، نشان می دهد که در هر دو کشور اراده و تمایل جدی برای حفظ و تقویت روابط و همکاری های گسترده کنونی وجود دارد و لغو تحریم ها زمینه های جدیدی برای همکاری ها فراهم کرده است.
با وجود اینکه آمریکا جایگاه اول را در عرصه اقتصاد بین الملل عهده دار می باشد و چین در رده دوم قرار گرفته است اما این کشور بعد از بحران اقتصادی آمریکا در سال 2008 و تسری آن به دیگر شرکای اقتصادی آمریکا نقش لوکوموتیو را در عرصه اقتصاد جهانی بر دوش گرفته است و با رشد بالای خود توانست به برون رفت اقتصادهای بحران زده از بحران و رکود کمک کند.اما اکنون با کاهش نسبی رشد اقتصادی چین یافتن بازارهای جدید برای بازگشت به دوران شکوفایی به اولویت جدی برای این کشور تبدیل شده است و به نظر می رسد از دید دولتمردان چین، ظرفیت های اقتصادی و تجاری ایران در دوره پسا تحریم می تواند به برون رفت این کشور از چالش های کنونی کمک کند.
در مقابل جمهوری اسلامی ایران نیز به چین به عنوان شریک مطمئن می نگرد و با توجه به رشد روز افزون جایگاه آن در معادلات اقتصادی، سیاسی و امنیتی جهان اهمیت ویژه ای به چین در رویکرد نگاه به شرق خود قائل است. به عبارت روشنتر عملکرد دولت های غربی و در راس آن آمریکا در گذشته به گونه ایی بوده است که هر گونه اعتماد کامل به آنها را از مقامات و ملت ایران سلب کرده است اما در مقابل چین و یا هر کشور دیگری که در زمان تحریم ها در کنار دولت و ملت ایران قرار گرفتند اکنون از این مزیت برخوردارند که در دوره پساتحریم نیز در اولویت قرار گیرند.
گذشته از اینها روابط و همکاری ها میان ایران و چین در مقایسه با روابط میان ایران و کشورهای اروپایی از زوایای مختلف و متنوع برخوردار است و ابعاد مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی، انرژی، اطلاعاتی، امنیتی و فرهنگی و تمدنی را تشکیل می دهد که همین امر امکان همکاری های استراتژیک میان تهران و پکن را فراهم می کند.علاوه بر این ایران و چین در قبال خیلی از بحران ها و چالش های جهانی و منطقه ای در کنار هم قرار می گیرند و منافع و مواضع اشان همسویی و تلاقی پیدا می کند.
اما رد مقابل روابط و همکاری ها میان ایران و کشورهای غربی به گونه ایی بوده است که حتی در اوج و شکوفایی اش فاقد ابعاد همه جانبه و استرتژیک بوده و حداکثر به همکاری های انرژی، تجاری، اقتصادی و گاهی سیاسی محدود می شد و بخصوص در زمینه های امنیتی و دفاعی و حقوق بشری بحران بی اعتمادی در اغلب مواقع بر روابط دو طرف حاکم بوده است.
نکته قابل تامل این است که روابط ایران و کشورهای عربی بخصوص از یک چنین ویژگی برخوردار است. به عبارت روشن تر هر چند عربستان با ارزان فروشی و دادن تخفیف توانسته است چین را به جمع مصرف کنندگان نفت خود اضافه کند و بخشی از اقتصاد تک محصولی خود را در اختیار شرکت های چینی قرار دهد اما به هیچ وجه نمی تواند این کشور را در خصوص سیاست های جنگ طلبانه و تجاوزگرانه خود در کشورهای منطقه از جمله یمن و بخصوص سوریه و یا مبارزه با تروریسم با خود همراه سازد زیرا سرنوشت جنگ های منطقه بخصوص سوریه با معادلات ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک و حتی ژئواکونومیک حاکم بر جهان گره خورده است و در همه این موارد منافع چین در حفظ دولت سوریه و تمامیت ارضی آن است.
در خصوص مبارزه با تروریسم تکفیری نیز در حالیکه عربستان در تلاش برای محافظت از گروههای تکفیری در پوشش تغییر نام آنهاست اما چین نیز همانند روسیه از رشد و گسترش تروریسم تکفیری احساس نگرانی و ترس دارد بخصوص آنکه امروزه مشخص شده است که کشورهای غربی و در راس آن آمریکا برغم ادعای مبارزه با تروریسم تکفیری در عمل از گروههای تکفیری برای تضعیف مخالفان و رقبای خود استفاده می کند و به نوعی این گروهها را در راستای اهداف و منافع خود مدیریت می کند.
اما در خصوص مصر نیز باید گفت هرچند خیال چین از بابت همکاری جدی این کشور در مبارزه با تروریسم تکفیری راحت است و به لحاظ اقتصادی و سیاسی نیز منافع و مواضع قاهره و پکن در خیلی از موارد به هم نزدیک و همسو است اما از آنجا که هنوربعد از جابجایی قدرت در مصر اوضاع سیاسی و اقتصادی در این کشور تثبیت نشده است لذا این کشور نمی تواند اطمینان خاطر شرکت ها و سرمایه گذاران چینی را به خود جلب کند و لذا به نظر می رسد چین در تلاش خود از بازار مصرف مصر در جهت توسعه صادرات خود استفاده کند.
در مجموع از آنچه که گفته شد می توان نتیجه گرفت که آغاز سفر رئیس جمهور چین از عربستان و ادامه آن به مصر به هیچ وجه به منزله ترجیح این کشورها به ایران در سیاست های خاورمیانه ای خود نیست چراکه هیچ یک از این دو کشوربخصوص عربستان فاقد مزیتهای استراتژیک و یا زمینه های لازم و کافی برای توسعه همه جانبه روابط و همکاری های با چین است اما رد مقابل همه شرایط لازم برای روابط و همکاری استراتژیک و بلندمدت میان ایران و چین کاملا مهیاست و توافق دو کشور برای افزایش ارزش مبادلات تجاری و همکاری های اقتصادی میان دو کشور به مرز 600 میلیارد دلار در 10 سال آینده از جمله مصادیق روشن در این زمینه است که در عین حال پشتوانه محکمی را برای روابط و همکاری های سیاسی،دفاعی، اطلاعاتی و امنیتی فراهم خواهد کرد و از این دید افق روشنی در مسیر روابط و همکاری های ایران و چین در دوره پساتحریم مشاهده می شود.
انتهای پیام/