اهداف متقابل آمریکا و عربستان از سفر ملک سلمان به واشنگتن

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی روز  پنج شنبه از محل استراحتگاه خود در مغرب عازم آمریکا شد . وی چهار ماه پیش نیز از سوی باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به همراه سران سایر کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس به نشست کمپ دیوید دعوت شده بود اما تنها سران قطر و کویت به این دعوت پاسخ مثبت دادند و بقیه اعضا از جمله عربستان "محمد بن نایف" ولیعهد و "محمد بن سلمان" وزیر دفاع و ولی ولیعهد را به جای ملک سلمان به نشست کمپ دیوید اعزام کرد.

هر چند در آن مقطع دلیل شرکت نکردن ملک سلمان همانند دیگر رهبران  غایب در نشست کمپ دیوید کسالت وی مطرح شد اما در این مدت هیچ دلیل و شواهدی که حاکی از بهبود بیماری آلزایمر وی باشد ارائه نشده است و وی هفته‌هاست که در خارج از کشور در استراحت به سر می برد و این در حالی است که عربستان به دلایل مختلف از جمله پس لرزه‌های ناشی از تجاوز به یمن و شکست در این جنگ در بدترین شرایط ممکن بعد از حیات سیاسی خود به سر می برد.

بر این اساس اولین سؤالی که درباره سفر ملک سلمان به آمریکا مطرح می شود این است که چه عواملی موجب شده است افراد تازه به قدرت رسیده در عربستان از جمله محمد بن سلمان که عملا قدرت را در این کشور در دست دارد در اقدامی نمادین تصمیم به سفر پادشاه بیمار این کشور به آمریکا گرفته اند و چه اهدافی را از این سفر دنبال می کنند و دوم اینکه اهداف آمریکا در این زمینه چیست و چگونه می خواهد از آن فرصت سازی کند ؟

اهداف عربستان از سفرسلمان بن عبد العزیز به واشنگتن

با توجه به اینکه این سفر از سوی عربستان صورت گرفته لذا بهتر است ابتدا اهداف بررسی و مشخص شود. بی تردید یکی از اهداف عربستان از این سفر در ارتباط با بحث هسته ای ایران است . تا پیش از اینکه امکان وتوی مصوبه احتمالی مخالفان توافق هسته ای در کنگره برای باراک اوباما فراهم شود این احتمال داده می شد که یکی از اهداف عربستان از این سفر تحریک و تقویت موقعیت مخالفان توافق هسته ای در کنگره باشد و آنچه این احتمال را تقویت می کرد خبرسازی بود که رسانه های وابسته به عربستان درباره بازداشت احمد المغسل (عامل انفجار مرکز استقرار نظامیان و کارکنان شرکت های آمریکایی در الخبر به ادعای عربستان) در بیروت و انتقال آن به ریاض به راه انداختند و می خواستند از آن در راستای بازتولید پروژه ایران هراسی استفاده کنند.

از این دید تحولی که در سنای آمریکا با افزایش تعداد موافقان توافق هسته ای به بیش از یک سوم اعضاءصورت گرفت یکی از اهداف عربستان را پیش از آغاز سفر پادشاه این کشور به شکست کشاند اما با اینحال این به مفهوم کنار گذاشتن دور جدید تلاش های عربستان برای حفظ و تقویت پروژه ایران هراسی و جلوگیری از تضعیف این پروژه نیست و بر همین اساس به نظر می رسد مسئولان عربستان بار دیگر روی این مسئله که ایران از دستیابی به درآمدهای آزاد شده خود برای تقویت موقعیت منطقه ای خود استفاده خواهد کرد تلاش خواهند کرد، آمریکا را درخصوص بحران های سوریه و یمن در کنار خود نگه دارند و مانع از این شوند که رویکرد واشنگتن در این موارد تغییر یابد.

  آنچه سعودی ها را در این زمینه به وسوسه انداخته این است که در مورد بحران سوریه امیدی که به روسیه دلبسته بود و انتظار داشت در ازای قرار دادهای امضاء شده جدید میان دو کشور رویکرد روسیه در قبال سوریه و بخصوص نقش و جایگاه بشار اسد عوض شود، تحقق نیافت اما در مقابل مسئولان امریکایی برخی علائم را از خود نشان داده اند که تا حدودی باعث امیدواری مسئولان سعودی شده است.

از جمله اینکه به تازگی زمزمه حمایت آمریکا از گروه تروریستی جبهه النصره در سوریه از سوی مقامات این کشور از جمله ژنرال پترائوس فرمانده پیشین نیروهای مرکزی آمریکا در خاورمیانه و رئیس پیشین سیا مطرح شده است و این در حالی است که این گروه هر چند مورد حمایت عربستان است اما همانند داعش در قطعنامه های سازمان ملل به عنوان گروه تروریستی تعریف شده و از همه کشورها در خواست شده که ضمن قطع همکاری های خود با آن همانند داعش مقابله کنند .

در مورد یمن نیز با وجود اینکه عربستان از همه خطوط قرمز در جنگ یمن گذشته و هیچ معیار انسانی و یا حتی اصول و قواعد جنگ را رعایت نمی کند و از این مسئولیت های اخلاقی سنگین را برای کشورهای غربی از جمله آمریکا وارد می کند اما واشنگتن تاکنون حتی یکبار هم عربستان را بابت ارتکاب اینهمه جنایات مواخده نکرده است و با اتخاذ مواضع سکوت دست عربستان را در جنگ یمن بازگذاشته است ضمن آنکه خیلی از تسلیحاتی که عربستان در این جنگ استفاده می کند ساخت آمریکاست که این  مسئله نیز بخشی از مسئولیت های این جنگ خانمان سوز را متوجه واشنگتن می کند .

اهداف متقابل آمریکا از میزبانی ملک سلمان در کاخ سفید

به نظر می رسد همان اهدافی که آمریکا در خلال برگزاری کنفرانس کمپ دیوید با حضور سران شورای همکاری خلیج فارس بدنبال آن بود به این سفر نیز قابل تعمیم است .یکی از این اهداف همچنانکه از محل نشست نیز بر می آمد این بود که آمریکا و دولت اوباما می خواهد از مواضع مشترکی که عربستان و رژیم صهیونیستی در جهت مخالفت با توافق هسته ای اتخاذ کرده اند استفاده کند و آنها را به یکدیگر نزدیک کند و به عبارتی زمینه برقراری ائتلاف را بین ریاض و تل آویو فراهم سازد . دوم اینکه آمریکا می خواهد از بیماری ترسی که عربستان از قدرت منطقه ای ایران به آن ابتلاء شده است استفاده کند و هم تسلیحات بیشتری به این کشور بفروشد و هم اینکه امکان موافقت آن را با استقرار سامانه های دفاع موشکی آمریکا و ناتو در سواحل خلیج فارس فراهم سازد و از این طریق سیستم های نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بخصوص عربستان را نیز با یکدیگر گره بزند .هدف نهایی امریکا از این دو هدف دادن اطمینان بیشتر به اسرائیل در مرحله بعد از توافق هسته ای است.

نتیجه گیری

از آنچه که گفته شد مشخص می شود که هر یک از دو طرف آمریکایی و عربستانی از سفر ملک سلمان به واشنگتن در پی بهره برداری‌های خاص خود هستند و عربستان بعد از اینکه نتوانست اهداف مورد انتظار خود را از روسیه در خصوص بحران سوریه محقق سازد دوباره دست به دامن آمریکا شده است و اگر چه واشنگتن اطمینان کافی به عربستان نداده است اما برخی از علائم مبهم ظاهرا مسئولان سعودی را امیدوار کرده است.

در خصوص بحث هسته ای نیز آخرین تیر عربستان قبل از انجام سفر به خطا رفت و در بحران یمن نیز عربستان همچنان از سکوت آمریکا برای ادامه سیاست زمین سوخته استفاده می کند. در مقابل آمریکا از احساس نیاز عربستان برای تحقق اهداف مورد نظر خود استفاده می‌کند و به نظر می رسد مسئولان آمریکایی به این نتیجه رسیده اند که عربستان هر چقدر خود را در بحران های منطقه‌ای درگیر کند احساس نیاز بیشتری به آمریکا پیدا خواهد کرد و فرصت‌های جدیدی برای تزریق ذخایر ارزی عربستان به تاسیسات نظامی آمریکا پدید خواهد آمد.

انتهای پیام/ر