ترکیه از جنگ نیابتی در منطقه دست خواهد کشید
خبرگزاری تسنیم: کارشناسان مسائل ترکیه معتقدند سیاست خارجی ترکیه با توجه به انتخابات اخیر این کشور بهتدریج تغییر میکند و این کشور رویکرد خود را مبنی بر وارد شدن در جنگهای نیابتی و حمایت از جریانهای رادیکال منطقه تغییر میدهد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، با توجه به برگزاری انتخابات پارلمانی ترکیه، خبرگزاری تسنیم میزگردی را با موضوع «انتخابات ترکیه، چشمانداز داخلی و خارجی آن» در سایه تشکیل دولت ائتلافی با حضور تنی چند از کارشناسان این حوزه برگزار کرد.
کارشناسان مسائل ترکیه معتقدند سیاست خارجی ترکیه با توجه به انتخابات اخیر این کشور بهتدریج تغییر میکند و این کشور رویکرد خود را مبنی بر وارد شدن در جنگهای نیابتی و حمایت از جریانهای رادیکال منطقه تغییر میدهد.
بهعقیده این کارشناسان، خطمشی ترکیه در آینده تغییر خواهد کرد، قطعاً این کشور از مدل جنگ نیابتی که اساساً منطبق با سیاست خارجی این کشور نیست، دست خواهد کشید و بهسمت رویکرد سنتی سیاست خارجی خود یعنی "صلح در داخل، صلح در خارج" حرکت میکند. ترکیه در آینده بهسمتی که از قابلیت تنشزدایی خود در منطقه دفاع کند، حرکت میکند.
تحلیلگران مسائل ترکیه معتقدند که ترکیه در آینده سیاست خارجی عدم مداخله را در پیش خواهد گرفت و این تغییر در سیاست خارجی ترکیه هم اکنون آغاز شده است.
***اسماعیل بندیداریان کارشناس مسائل ترکیه***
سناریوهای تشکیل دولت ائتلافی و بحث انتخابات زودهنگام
مطابق قانون اساسی موجود در ترکیه، چهار حزبی که با آرای مردم وارد پارلمان شدند یعنی عدالت و توسعه، جمهوریخواه خلق، حرکت ملی و دموکراتیک خلقها که حزب کردهاست، هیچکدام بهتنهایی قادر به تشکیل حکومت نیستند، زیرا با توجه به تعداد کرسیهای موجود در پارلمان که 550 عدد است یک حزب برای تشکیل دولت بهتنهایی باید حائز 276 کرسی شود و این در حالی است که هیچکدام از این احزاب حائز این تعداد نشده است. حزب عدالت و توسعه 258 کرسی در پارلمان به دست آورده است، بنابراین حائز بیشترین کرسیها بین سایر احزاب شده است. جمهوریخواه خلق 132 کرسی، حزب دموکراتیک خلقها یا همان حزب کردها و حرکت ملی هم هرکدام 80 کرسی به دست آوردند که این اولین بار در تاریخ ترکیه است که آرای کردها با ملیگراها برابر است.
هرکدام از این حزبها اگر با عدالت و توسعه ائتلاف کند میتواند دولت تشکیل بدهد. اما رویکرد و ژنتیک هرکدام از این حزبها بهگونهای است که احتمال ائتلافشان با حزب عدالت و توسعه سخت است. طبق قانون ترکیه رئیسجمهور یعنی آقای اردوغان میتواند به هریک از این چهار حزب برای تشکیل دولت، نامه ارسال کند. اما طبق عرف رئیسجمهور به حزبی که حائز حداکثر آرا شده است نامه مینویسد. اگر این حزب نتوانست به حزب دومی و سومی نامه مینویسد. این امر بستگی به انعطاف رأی دهندگان و عصبانیت آنها از این امر دارد. اولین پیشنهاد رئیسجمهور به حزب عدالت و توسعه که بیشترین کرسی را به دست آورده میباشد، اما با توجه به اینکه حزب عدالت و توسعه بهریاست داود اوغلو به حد نصاب 276 نمیرسد، باید با احزاب دیگر ائتلاف کند تا حد نصاب لازم را به دست بیاورد.
تغییر قانون اساسی ویژگی مشترک همه احزاب
برای تشکیل دولت در حال حاضر به 276 کرسی، برای رفراندوم به 330 کرسی و برای تغییر قانون اساسی به 376 کرسی نیاز است. اکنون همه این حزبها با تغییر قانون اساسی موافقند، زیرا قانون اساسی فعلی ترکیه بعد از کودتای سال 1981 میلادی نوشته شده و دارای ایرادهای زیادی است. بنابراین احزاب زیادی میخواهند این قانون را تغییر دهند و اهداف مختلفی هم دنبال میکنند از تغییر قانون، تعریف هرکدام از احزاب از قانون با یکدیگر فرق میکند.
ائتلاف حزب عدالت و توسعه با جمهوریخواه خلق قویتر است
حزب عدالت و توسعه، جمهوریخواه خلق، حرکت ملی و دموکراتیک خلقها چقدر به ائتلاف نزدیکند؟ بیشترین گزینهای که روی آن بحث میشود گزینه عدالت و توسعه و جمهوریخواه خلق است که هرکدام بهترتیب حائز 258 و 132 کرسی در پارلمان شدهاند و از کرسیهای لازم برای رفراندوم، تغییر قانون اساسی و تشکیل دولت برخوردارند بنابراین ائتلاف حزب عدالت و توسعه و جمهوریخواه خلق قویترین گزینه از نظر رئالیستی و ریاضی است، زیرا مشکلات کمتر میشود، رأیگیری راحتتر و درگیریها کمتر است.
ائتلاف سه حزب عمده ترکیه بدون حزب حاکم
ائتلاف دیگری نیز که امکانپذیر میباشد این است که سه حزب دیگری که نام برده شد میتوانند بدون حزب عدالت و توسعه با هم ائتلاف کنند، هم از لحاظ عددی و هم از نظر سیاسی این ائتلاف امکانپذیر است. اگر این سه حزب با یکدیگر ائتلاف کنند، حزب عدالت و توسعه از دایره دولت بیرون باقی میماند.
پیامدهای عدمتشکیل دولت در موعد مقرر
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که رئیسجمهور حتی میتواند به حزبی که حائز کمترین تعداد کرسیها شده نامه تشکیل دولت را ارسال کند. دولت 45 روز وقت دارد برای تشکیل دولت. در صورت عدم تحقق چنین امری، کشور با مشکلات اقتصادی روبهرو خواهد شد و اعتماد مردم به همه احزاب پایین میآید، بهعبارت دیگر 86 درصد از واجدان شرایط در این انتخابات شرکت کردهاند و اینک خواهان تشکیل دولت هستند. بنابراین قبل از بحث انتخابات زودهنگام، بحث ائتلاف مطرح است.
اگر حزب عدالت و توسعه اسلامگرا با جمهوریهای خلق لائیک آتاتورکگرا ائتلاف تشکیل بدهند، حال باید دید که این دو حزب چطور میخواهند با یکدیگر کنار بیایند. حزب جمهوریخواه خلق، حزب عدالت و توسعه را به اختلاس و تغییر رژیم از لائیک به اسلامگرا متهم میکند. جمهوریخواه خلق همچنین عدالت و توسعه را به حمایت از داعش متهم میکند. همچنین عدالت و توسعه بخواهد با حزب جمهوریخواه خلق ائتلاف کند، اردوغان باید به احزاب دیگر امتیاز بدهد.
اما ائتلاف حرکت ملی با حزب عدالت و توسعه امکان پذیر است و از لحاظ رقمی و از لحاظ مکتبی هم راحتتر است. حرکت ملی ملیگرا است و به اردوغان نزدیکتر است و لائیک نیست اما آیا میشود یا نه. آقای باغچعلی بهصراحت گفته: "من با چند شرط این را میپذیرم" و گفته: آقای رئیسجمهور باید به چارچوب قانونی رئیسجمهوری بازگردد و دیگر نخستوزیر نباشد". جایگاه اردوغان و دولت تضعیف نمیشود حتی این احتمال است که داود اوغلو دیگر نخستوزیر نباشد.
آمریکا بهدنبال ائتلاف عدالت و توسعه و حزب دموکراتیک خلق
آمریکا بهدنبال ائتلاف عدالت و توسعه و حزب دموکراتیک خلقها است، زیرا غرب به این ائتلاف نزدیک است و تشکیل این ائتلاف یعنی شریک نشان دادن عدالت و توسعه با تجزیه طلبی کردها. حزب دموکراتیک خلق مانند گوی آتشینی است که کسی نمیتواند به آن دست بزند. پ.ک.ک. پشت این حزب قرار دارد که پشت پکک هم بهاحتمال زیاد آمریکا و اسرائیل و یا هر دو با هم قرار دارند. کدام حزب میتواند از اینکه با یک حزب تجزیهطلب ائتلاف کرده است به مردم توضیح دهد. بنابراین خواسته و آرزوی غرب این است که عدالت و توسعه با دموکراتیک خلق ائتلاف کند. در صورت تحقق چنین امری، تعداد زیادی از نمایندگان عدالت و توسعه بهسمت حرکت ملی و تعداد اندکی نیز بهسمت جمهوریخواه خلق میروند.
ائتلاف حرکت ملی با حزب دموکراتیک خلق محال است
ائتلاف حرکت ملی با حزب دموکراتیک خلق محال است، زیرا مجموع کرسیهایی که این دو حزب به دست آوردهاند از حد نصاب لازم برای تشکیل دولت برخوردار نیست. نکته دیگر اینکه این دو حزب از لحاظ ژنتیک هم به هم نمیخورند، حزب حرکت ملی میخواهد به هواداران خود توضیح بدهد که با یک حزب تجزیهطلب ائتلاف کرده است.
هر نوع ائتلاف با عدالت و توسعه از نظر ارقام امکان پذیر است، اما از لحاظ مکتبی مشکل است. بدون حزب عدالت و توسعه باید سه حزب دیگر با هم ائتلاف کنند. این احتمال میرود که احزاب برای تشکیل ائتلاف به نتیجه نرسند و بهسمت درگیریهای بیشتر و در نتیجه انتخابات زودهنگام پیش روند. اما از نظر من دولت ائتلافی تشکیل میشود، زیرا در صورت عدم تشکیل ائتلاف، هیچکدام از حزبها نمیتوانند جوابگوی مردم باشند، چون اقتصاد مردم با مشکل روبهرو میشود، مردم نمیتوانند اختلافات بین احزاب را بپذیرند. به هر حال ائتلاف تشکیل میشود و در این بین هرکس از رسانهها استفاده بیشتری بکند، میتواند مردم را علیه دیگران بشوراند.
***جعفر حقپناه استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران***
تغییرات تدریجی در سیاست خارجی ترکیه
دولت ترکیه در کوتاهمدت تحولات اساسی در سیاست خارجی خود نخواهد داشت، اگر هم تحولاتی رخ دهد، تدریجی خواهد بود. ترکیه از این نظر شبیه به مصر است و از تحولات پیرامونی و بین المللی تأثیر میپذیرد.
ترکیه قدرت مرکزی منطقه است، امکان بازیگری در چند خردهنظام دارد. شاید از بازیگری جنگ نیابتی دست بکشد و بهنظر من دست خواهد کشید. ترکیه بازیگر حذف ناپذیری است و میتواند قدرت خود را بهشکل جدیدی در منطقه اعاده کند.
حتی اگر اردوغانیسمی هم دیگر وجود نداشته باشد، این امر بهمعنای افول ترکیه نیست، بلکه این کشور بهشکلهای دیگری میتواند شکوفایی خودش را پی بگیرد. همانطور که ما دیدیم قبل از 2010 میلادی ترکیه بهخوبی و با شکوفایی هرچه بیشتر در حال حرکت بود.
خطمشی ترکیه در آینده تغییر خواهد کرد
خطمشی ترکیه در آینده تغییر خواهد کرد، قطعاً این کشور از مدل جنگ نیابتی که اساساً منطبق با سیاست خارجی این کشور نیست، دست خواهد کشید و بهسمت رویکرد سنتی سیاست خارجی خود یعنی صلح در داخل، صلح در خارج حرکت میکند. ترکیه در آینده میرود بهسمتی که از قابلیت تنشزدایی خود در منطقه دفاع کند. راهبردهای آمریکا نیز با تغییر رئیس جمهور ترکیه عوض نمیشود. آمریکاییها از خاورمیانه نرفتهاند. خودشان هم اذعان میکنند که میخواهند در خاورمیانه هزینه ندهند و دیگران را شریک کنند اما برایشان امکانپذیر نیست. بنابراین شیوه نقشآفرینی ترکیه تغییر خواهد کرد، اما این کشور همچنان در بلوک غرب خواهد بود.
ترکیه بهتدریج بهسمت کاهش خصومت با سوریه پیش میرود
نقشآفرینی ایران با توجه به رفتار سایر رقبا کاهش یا افزایش مییابد. رفتار آمریکا موجب شد که ما در آمریکا و عراق نقشآفرینی کنیم. هیچ کشوری در خاورمیانه قادر نیست و بهصلاحش نیست که همزمان در چند جبهه انرژی خود را صرف کند. این با توان ملی هیچیک از کشورهای منطقه انطباق ندارد. برنده همه اختلافات بین کشورهای منطقه، اسرائیل هست و این رژیم اکنون در بهترین شرایط امنیتی خود است. ترکیه بهتدریج بهسمت کاهش خصومت با سوریه پیش میرود و این برای ایران مهم است، نه تنها خواست ایران بلکه همه قدرتها این است که به این سمت بروند که از شدت بحران سوریه کاسته شود، زیرا هزینهها برای همه بیش از منفعت بوده است.
طبیعتاً نوع ائتلافی که در ترکیه رخ خواهد داد بر سیاست خارجی این کشور از لحاظ شکلی مؤثر خواهد بود و این یک پیشفرض است. طی سالهای گذشته، سیاست خارجی ترکیه با حداکثر ظرفیت خود، درگیر بحرانهای خاورمیانه شده است و هیچ پتانسیلی نبود که در این زمینه به بالفعل نرسد. ترکیه قدرت نرم خود را در این راه هزینه کرد و ریسک این کار را پذیرفت. این کشور وارد یک بدعت در حوزه سیاست خارجیاش شد و آن ورود به عرصه جنگهای نیابتی است که بیسابقه بوده است. ترکیه در این مدت روابط سنتی خود را با همسایگان خود دستخوش تغییر کرد.
ارزش پول ملی ترکیه بسیار افت کرده است
حتی اگر این انتخابات با پیروزی مطلق عدالت و توسعه همراه بود، این سؤال وجود داشت: آیا ترکیه میتواند به همین وضعیت ادامه دهد؟ آیا ترکیه راهبرد خروج از این بحران را دارد؟ بنابراین ترکیه از این جهت دچار معضلات بسیار جدی شده و ما کمکم میبینیم که در برخی دیگر از حوزهها مانند اقتصاد داخلی نیز دچار مشکل شده است، ارزش پول ملی ترکیه بسیار پایین آمده، خروج سرمایه از این کشور بیشتر شده است. ترکیه میبایست به برونرفت از بحران بیندیشد، اما راهبرد خروج از بحران را در حال حاضر ندارد و این مسئله مشکلی است، زیرا اولین بار است که ترکیه نزدیک مرزهای خود با گوی آتشین بازی کرده و از جریانهای رادیکال کنار دست خود حمایت کرده است. بنابراین از ناحیه پویشهای درونی قدرت در ترکیه، امکان تغییر سیاست خارجی در این کشور وجود دارد، البته باید این امر کنار سایر متغیرهای بین المللی در نظر گرفته شود. باید دید اساساً سایر بازیگران مؤثر در منطقه با بحرانهای سوریه و عراق چگونه برخورد میکنند.
ترکیه از شدت سیاستهای رادیکال خود میکاهد
ترکیه بازیگر مهمی در منطقه است اما بازیگران مهمتر دیگری در منطقه وجود دارد که آنها هم به این نتیجه رسیدهاند بحران سوریه راهکار نظامی ندارد، از آمریکا گرفته تا عربستان و روسیه، همه این بازیگران درگیر بحرانهای دیگری هستند. همه اینها دارند به نقطه سازش در بحران سوریه نزدیک میشوند. به نظر میرسد این بازیگران همه کارتهای بازی خود را رو کرده و به نقطه پیک بحران رسیدهاند، این عامل هم کمک میکند ترکیه از شدت سیاستهای رادیکال خود بکاهد. حداقل این است که ترکیه باید دست از حمایت از جریانهای رادیکال فعال در عراق و سوریه بردارد و بهسمت نقطه مطلوب جریانهای غرب یعنی حمایت از جریانهای سکولار حرکت کند. باید از این شعار خود یعنی هر راه حلی بدون بشار اسد عدول کند.
ترکیه بهطور کلی دچار تغییرات اساسی نخواهد شد
در مورد جریانهای سیاسی داخلی ترکیه بهنظر من کردها علیرغم اینکه استراتژی مشخصی دارند، اما در رفتار سیاسی خود عملگرا هستند و ممکن است خیلی ابزارانگارانه به ائتلاف بیندیشند. بخش زیادی از سیاست خارجی ترکیه در قبال بحران ترکیه و سوریه نگاه خاص تیم حاکم بر حزب حاکم یعنی عدالت و توسعه بود که این جریان را دنبال میکردند و این رویکرد با این انتخابات تضعیف نمیشود. ترکیه بهطور کلی دچار تغییرات اساسی نخواهد شد. میبایست الزامات محیط جدید و خواستههای سایر بازیگران را در داخل و خارج بپذیرد. اردوغان سرمایه گذاری حیثیتی برای سرنگونی بشار اسد کرده و بهخاطر انتخابات از خواسته خود برای تغییر بشار اسد کنار نخواهد آمد، اما در رویکردهای خود کوتاه خواهد آمد.
***دکتر نبیالله ابراهیمی استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس***
در مورد بحث سیاست خارجی ترکیه اعتقاد من این است که بهعقیده بسیاری از تحلیلگران سال 2016 پایان بحران سوریه است. اولین جرقه پایان بحران، پایان منظومه اردوغانیسم است. در خاورمیانه چیزی که در حال روی دادن است این است که حاشیه دارد به متن منتقل میشود. با نگاهی به نقشه انتخاباتی ترکیه در خواهیم یافت که مناطق ساحلی و حاشیه علیه حزب حاکم رأی دادهاند، یعنی حاشیهها علیه متن سیاسی آناتولیگرایان رأی دادهاند. در سیاست خارجی، معادلات بازیگری ترکیه در آینده عوض خواهد شد. در سال 2016 میلادی آمریکا باز به خاورمیانه باز خواهد گشت و ترکیه در آینده سیاست خارجی عدم مداخله را در پیش خواهد گرفت. من فکر میکنم که این تغییر در سیاست خارجی ترکیه آغاز شده است.
تغییرات در سیاست خارجی ترکیه آغاز شده است
سقوط ادلب با حمایت نیروهای امنیتی ترکیه از جبهه النصره صورت گرفت. 80 درصد ادوات نظامی آنها ساخت ترکیه بود. سلاحهای ترکیهای در قلمون و عرسال علیه حزب الله به کار گرفته میشود و این یعنی دخالت مستقیم ترکیه در سوریه. در چند روز آینده شاهد آن هستیم که جبهه شمالی در سوریه تضعیف میشود، یعنی حزب دموکراتیک خلق کردها با نظام بشار اسد توافق کردند که داعشیها را از رقه، حسکه و دیرالزور خارج کنند. این عملیات در آینده انجام خواهد شد. بنابراین اقتصاد سیاسی داعش توسط کردها ضربه شدیدی میخورد. به همین دلیل است که اتاق فکر امان بهجای اتاق فکر داعش در استانبول تشکیل شده است. حتی اطراف حلب هم وضع خیلی بهنفع ترکیه و داعش نیست. البته داعش 50 درصد از خاک سوریه را در اختیار دارد. اتاق فکری امان که اسرائیلیها و اردنیها، سعودیها و قطریها آن را مدیریت میکنند، در حال تقویت جبهه جنوبی سوریه از طریق احرار الشام هستند. آنها بهدلیل فعالیت کردها در سوریه تقریباً از جبهه شمالی ناامید شدهاند. دولت ترکیه بهشدت از این وضعیت ناخرسند است و حتی حاضر شده با بشار اسد درباره فعالیتهای کردها در سوریه مذاکره کند. این نشان دهنده تغییری است که در سیاست خارجه ترکیه رخ میدهد.
سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه تا آنجایی نفوذ دارد که داعش نفوذ دارد. با فتح موصل و حسکه و دیرالزور پایان اردوغانیسم را شاهد هستیم. کلیه اقلیتهای موجود در خاورمیانه از اردوغان متنفر شدهاند.
ترکیه از تشکیل دولتهای کوچک در خاورمیانه حمایت میکند
ترکیهای مانند اسرائیلیها از مسئلهای مانند دولتهای کوچک در خاورمیانه حمایت میکنند، بهخاطر اینکه میخواهند خودشان در خاورمیانه قدرت اول باشند و برای این کار برنامه دارند. این امر منجر شده که با مصر بهشدت اختلاف پیدا کند. مسئله ترکیه با مصر صرفاً اخوان المسلمین نیست، بلکه حمایت ترکیه از تجزیه و دولتهای کوچک عامل دیگری برای اختلاف بین آنکارا و قاهره است.
به نظر میرسد با این انتخابات صورت گرفته و تحولات جبهه شمالی سوریه یعنی بازپسگیری ادلب، السویدا، پاکسازی مناطق قلمون، طرح حداقلی کنار رفتن بشار اسد از میز مصر و امارات و غیره برداشته میشود. بهنظر من ترکیه بعد از انتخابات با توجه به وضعیت شکننده داخل شاید با ائتلاف سنتی باقی بماند اما بهطور عملی از این ائتلاف خارج شود.
از منظر جامعه شناسی سیاسی در خاورمیانه دو جریان بهموازات هم پیش میروند، یکی جریان تجدد که گفتمانی قوی است و یکی هم جریان تکفیری که این دو جریان بهموازات هم و با قدرت زیاد در حال حرکت کنار هم هستند. این دو جریان در مشرق و مغرب عربی متفاوت است. در مشرق عربی داعشیسم و در مغرب عربی جریان تجدد است.
راهحل سوریه بدون ترکیه و عربستان به سرانجام میرسد
سوریه را نمیتوان در امتداد جریانهای دموکراسی خواهی دنیای عرب یا جریانهای بیداری آنها دانست. 85 درصد از داعشیها که در سوریه میجنگند، خارجی هستند. هرکس در سوریه برنده باشد، برنده کل معادلات خاورمیانه است. عربستان بهشدت بهدنبال آن است که میخواهد از هر طریقی که شده برنده تحولات سوریه باشد، چون هزینههای بسیار زیادی کرده است.
سوریه نقطه ثقل بازیگران آینده خاورمیانه خواهد بود. راه حل سوریه اگر به سرانجام برسد باید بدون ترکیه و سعودی باشد، زیرا این دو جریان به حفظ ساختار سیاسی سوریه تن نمیدهند، اما ترکیه بهاحتمال زیاد از این خواسته خود کنار میکشد و عربستان سعودی تنها باقی میماند.
گفتوگو از عباس اصلانی و حسن رستمی
انتهای پیام/*