آیا ترکیه از رقیب منطقه ای به شریک عربستان تبدیل میشود؟
خبرگزاری تسنیم: در شرایطی که ترکیه با انزوای منطقهای بیسابقهای دست به گریبان است، ریاض بنابر برخی ملاحظات اختلافات را کنار گذاشته و رجب طیب اردوغان رئیس جمهور این کشور را به تشکیل ائتلاف جدید فرا خواند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری المنار، ریاض با صرف نظر از برخی اختلافات با ترکیه، بنابر برخی ملاحظات ترکیه را به ائتلاف جدید منطقه ای فراخواند تا در برابر توسعه نفوذ منطقه ای ایران قد علم کنند.
هنوز بازتاب تحرکات عربستان در قبال آنکارا موضوع بحث و بررسیهای سیاسی منطقه است و همچنان ائتلاف احتمالی بین ریاض و آنکارا به منظور برقراری توازن در برابر نفوذ منطقهای ایران خیال حامیان این ائتلاف را آسوده و ذهن مخالفان را مشوش میکند.
هر چند سخنرانی بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم اسرائیل در کنگره آمریکا توجه ناظران را یک یا دو روز و یا بیشتر به خود جلب کرد، اما موضوع ائتلاف عربستان- ترکیه همچنان محور تحلیلهای منطقهای است و احتمال میرود در آینده نیز محور بحث و بررسی باقی بماند، به این دلیل که ترکیه و عربستان با وجود اختلاف محاسبات، در شرایط کنونی منطقه جایگزینی بهتر از نزدیک کردن روابط خود ندارند.
محاسبات عربستان
ریاض که از انزوای منطقهای اردوغان با خبر است، زمان را برای دعوت او به عربستان مناسب دید و جالب اینکه تمایل عربستان به طرح صف بندی منطقهای با ترکیه بدون هیچ تعارفی به این معنی است که با این کار در نظر دارد با ایران و متحد آن یعنی نظام سوریه روبه رو شود، آن هم در شرایطی که ترکیه بحث زیادی در مورد اصول ارزشی این ائتلاف ندارد.
در واقع عربستان اظهارات نامفهوم اردوغان در مورد بهار عربی را نشنیده گرفته است، زیرا این به مذاق ریاض خوش نیامده و آن را با اهداف منطقهای خود متناسب نمیبیند.
در این میان مذاکرات هستهای بین آمریکا و ایران با پیشرفت همراه بوده و از آنجا که عربستان برای تاثیرگذاری بر این موضوع توانایی محدودی دارد، بهتر دید با تغییر اوضاع در سوریه به ضرر ایران، بر نتایج این گفت وگوها به نفع خود پیشدستی کند.
در واقع عربستان به منظور تقویت توانایی خود برای رویارویی با تهران و ائتلافهای منطقهای آن، ملحق کردن ترکیه به تلاشهای منطقهای خود را ضروری می بیند.
عربستان در راستای تحقق این هدف همچنین به دنبال عادی سازی روابط با قطر است تا از امکانات مالی و رسانهای گسترده قطر و نیز روابط منطقهای متنوع آن در مسیر صف بندی منطقهای در برابر تهران استفاده کند.
اینجاست که فواید ملحق شدن ترکیه به ائتلاف منطقهای جدید مورد نظر عربستان روشن میشود و البته از نظر عربستان زیانهای این ائتلاف در مقایسه با فواید آن اندک است.
از نظر عربستان زیانهای احتمالی ائتلاف با ترکیه عبارت است از:
اول: نارضایتی قاهره
دوم: احتیاط و ملاحظه کاری ابوظبی
سوم: اختلاف احتمالی با آنکارا در صورت سرنگونی رئیس جمهور سوریه، زیرا عربستان از اولویتهای ترکیه در قبال نظام جدید سوریه با خبر است و پیش بینی میکند که چه بسا اولویتهای آن با آنکارا متفاوت و یا در تضاد باشد.
در خصوص قاهره نیز کاملا روشن است که عامل حمایت مالی عربستان از نظام حاکم مصر اهرم فشاری را در اختیار ریاض قرار میدهد و ناگفته پیداست که نمیتوان تاثیر این اهرم فشار را نادیده گرفت بویژه اینکه قاهره اکنون با چالشهای اقتصادی، امنیتی و سیاسی روبه رو است.
اما در مورد ابوظی نیز ریاض معتقد است که عضویت در شورای همکاری خلیج فارس و منافع مشترک به میزان زیادی موجب میشود واکنش محتاطانه امارات به ترکیه و اخوان المسلمین کاهش پیدا کند و حتی به احتمال رونق گرفتن نقش دوحه در همراهی با ائتلاف جدید عربستان- ترکیه واکنش چندانی نشان ندهد.
در مورد نظام جدید در سوریه نیز ریاض بر این باور است که در صورت سقوط نظام کنونی دمشق، نظام جدیدی روی کار خواهد آمد که با نظام بشار اسد که کاملا در اختیار ایران است، متفاوت خواهد بود، از همین رو در صورت سرنگونی نظام حاکم سوریه، ریاض فرصتی پیدا خواهد کرد که با استفاده از راهکارهای متنوع گزینههای ترکیه در خصوص رئیس جمهور جدید سوریه را تحت تاثیر قرار دهد.
محاسبات اردوغان
ترکیه تا پیش از سفر اخیر اردوغان به عربستان دوره سختی را سپری کرد، زیرا در پی سرنگونی قدرت اخوان المسلمین در مصر با انزوای منطقهای کم نظیری روبه رو شد.
به عبارت دیگر آنکارا پس از خیزش مردمی در برخی کشورهای عربی از قبله مخالفان و پیشرو تجدد خواهی به یک طرف منطقهای زیاده خواه تبدل شد که نفوذ آن ناشی از ائتلاف با اخوان المسلمین در کشورهای عربی شامل تونس، لیبی، مصر و سوریه بود.
اما این نفوذ عمر چندانی نداشت، زیرا تظاهرات 30 ژوئن 2013 در مصر سرنگونی اخون المسلمین را به دنبال داشت و نتایج انتخابات تونس نیز، شکست اخوانیها را رقم زد، در لیبی نیز تکاپوی اخوانیها به جنگ داخلی تبدیل شد و علاوه بر این اخوانیها در سوریه حمایتهای منطقهای و بین المللی را از دست دادند.
رویای اردوغان نقش بر آب شد
در این شرایط رویای اردوغان مبنی بر رهبری منطقهای نقش بر آب شد و خیزش مردمی موسوم به بهار عربی نیز از یک فرصت ممتاز برای ترکیه به منظور توسعه نفوذ منطقهای به عاملی برای انزوای آن تبدیل شد و ائتلاف عربستان- مصر- امارت راه رویا پردازی اردوغان در منطقه را سد کرد.
علاوه بر این، خط قرمزهای آمریکا و ملاحظات داخلی ترکیه موجب شد خط قرمز روشنی برای ترکیه در خصوص دخالت در امور سوریه ترسیم شود و به این ترتیب دیگر چیزی جز داعش برای آنکارا باقی نماند تا از آن به عنوان برگ برنده برای آشتی با واشنگتن استفاده کند.
اردوغان بی درنگ به دعوت سلمان بن عبدالعزیز پاسخ گفت
در بحبوحه این تحولات و شرایطی که ترکیه در آن قرار گرفته بود، سلمان بن عبدالعزیز پادشاه جدید عربستان با دعوت اردوغان راهی برای شکستن انزوای منطقهای ترکیه باز کرد، بنابراین اردوغان در پاسخ به این دعوت درنگ نکرد.
اردوغان در حالی این دعوت را اجابت کرد که به این موضوع واقف است که بازگشت اخوانیها به قدرت در مصر به مذاق عربستان خوش نمیآید و در بهترین حالت ممکن است این گروه از یک گروه پرتنش در مصر به یک گروه سیاسی تبدیل شود که در صحنه سیاسی حرف اول را نمیزند و بازیگر شماره یک نیست، بنابراین اکنون اولویتهای ائتلاف جدید عربستان- ترکیه با در نظر گرفتن توسعه نفوذ منطقهای ایران تعیین خواهد شد.
به عبارت دیگر پیشنهاد عربستان به ترکیه این است: شکستن انزوای منطقهای در مقابل ورود به صف جدید برای برقراری توازن در برابر نفوذ ایران به گونهای که سوریه صحنه عمل و نمود این صف بندی جدید باشد.
ترکیه پس از آنکه ائتلاف خود را با اخوان المسلیمن محدود کرد، هنوز گزینههای زیادی دارد بنابراین در هر حال سفر اردوغان به عربستان در درجه نخست به مثابه دستاوردی برای شکست انزوای منطقهای بوده و در درجه دوم نیز به معنی آغاز حرکت در مسیر تغییر نظام سوریه است.
به عبارت بهتر اردوغان روی کار آمدن رئیس جمهور جدید در سوریه که مرجعیت منطقهای خود را از آنکارا کسب کند و نیز تبدل شدن شمال سوریه از حلب تا ادلب به منطقه مرزی که به راحتی بتواند با استفاده از اهرم اقتصادی بر آن اعمال نفوذ کند، بهترین فرصت برای خود میداند.
با نگاهی به این تحولات میتوان گفت که به نظر نمیرسد تکاپوی عربستان در قبال ترکیه و اخوان المسلمین فقط ناشی از تغییر پادشاه سعودی یعنی فوت ملک عبدالله و روی کار آمدن ملک سلمان باشد بلکه در اصل به تغییر توازن داخلی در عربستان به موازات تغییر توازان منطقه ای بر میگردد.
شاید بتوان گفت که این تغییر سیاست منطقهای عربستان تا حدودی ناشی از قدرت گرفتن جریان سدیریها در عربستان است، اما در واقع ائتلاف خاندان حاکم سعودی بین تمام گروهها و نهادهای مذهبی وهابی به عنوان اصل مشروعیت حاکم، دلیل محکم تری برای تغییر سیاست منطقهای ریاض است بویژه اینکه ریاض در نظر دارد با تغییر سیاستهای خود بتواند با قدرت بیشتر در برابر ایران شیعه مذهب بایستد.
در این شرایط سیاست عربستان دو هدف مهم را محقق ساخته که عبارتند از:
اول: تقویت ائتلاف سعودی- وهابی در داخل و در پی اصلاحاتی که ملک عبدالله انجام داد.
دوم تحکیم پایگاه عربستان در مقابل ایران و ائتلافهای شیعه.
در پایان نیز بر کسی پوشیده نیست که در تصورات آمریکا در قبال ساماندهی توازن منطقهای در مشرق عربی و خاورمیانه، صف بندی سنی در برابر شیعه روشن نبوده و مبهم است زیرا این صف بندی همواره به این شکل بوده که هر یک از دو طرف بدون اینکه دیگری را از بین ببرد، به دنبال محدود کردن آن بوده است.
نکته قابل ملاحظه اینکه عربستان به حد و اندازه توانایی های منطقهای خود آگاه است زیرا دست کم از زمان اشغال عراق در سال 2003 با ایران رودر رو بوده و در عین حال از سال 2013 با ترکیه نیز همین وضعیت را داشته است.
در این میان بر اساس سیاست جدید تبدیل شدن ترکیه از رقیب به شریک عربستان میتواند ماموریت ریاض برای مقابله با ایران را تسهیل کند.
به هر حال از یک منظر دیگر، تلاش ریاض برای صف بندی با آنکارا هر چند بر اساس دلایلی که عربستان آن را موجه میداند، عملا به این معنی است که یک کشور عربی که نقش آن در معادله خاورمیانه رنگ باخته است به ترکیه ملحق میشود آن هم در حالی که ترکیه نیز در کشمکش توازن با ایران به دنبال زیاده خواهیهای خود است؛ ایرانی که عملا در این معادله در حال تضعیف عربستان است.
جالب اینکه اگر مشکل کنونی خاورمیانه قدرت گرفتن کشورهای غیر عربی و کاهش نقش عربها در معادلات منطقهای است، حل آن نیز تقویت نقش یک کشور عربی در معادله مزبور و یا کاهش قدرت کشورهای غیر عربی است، اما کمک گرفتن از یک کشور برای مقابله با کشور دیگر مصداق این ضرب المثل است «دارویی تجویز شد که درد بود».
در این میان باید گفت که دیگر کشورهای بزرگ مشرق عربی در ترسیم توازن منطقه تاثیرگذار نیستند، زیرا تنشها و ائتلافهای منطقه در دایرهای در گردش است که قطب آن عربستان، ایران و ترکیه است و در این بین بسیاری از کشورهای عربی به یاد گذشته با شکوه خود حسرت میخورند.
انتهای پیام/ر