فراز و فرودهای امور تربیتی و موانع تحقق اهداف تربیتی در آموزشوپرورش
خبرگزاری تسنیم: یک کارشناس آموزشی گفت: دانشآموز ۱۲ سال از عمر خود را در مدارس سپری میکند و این بهترین فرصت برای آموزشوپرورش است تا او را مطابق با ارزشهای اسلامی تربیت کند در حالی که روند فعلی نمیتواند دانشآموز طراز انقلاب اسلامی را تربیت کند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، 8 اسفند سالروز تاسیس نهاد امور تربیتی یادگار شهیدان رجایی و باهنر است. از زمان تأسیس نهاد امور تربیتی توسط این شهیدان تا به امروز، امور تربیتی فراز و نشیبهای بسیاری را به خود دیده است به گونهای که طی سالهایی این موضوع در نهاد آموزشوپرورش کشور تضعیف شد.
عوامل مختلف در فراز و نشیب و به حاشیه رفتن امور تربیتی دخیل بودند که شاید بتوان مهمترین مسئله را ذهنیت غلط جدایی مسئله تربیت دینی و اخلاقی از آموزش دانست.
در رابطه با مسئولیتهای آموزش و پرورش در رابطه با تربیت دانشآموزان نیز دیدگاههای مختلفی مطرح است به گونهای که برخی صاحبنظران آموزش و پرورش را فرصتی مناسب برای فرهنگ سازی و تربیت نسل آینده مطابق با ارزشها و هنجارهای نظام دانسته و برخی دیگر نیز معتقد مسئولیت اصلی تربیت فرزندان بر عهده خانواده است و آموزشوپرورش در این رابطه وظیفه اصلی را بر عهده ندارد.
به بهانه 8 اسفند سالروز تأسیس امور تربیتی و هفته امور تربیتی با محمد علی دشتیپور کارشناس آموزشی به گفتوگو نشستهایم.
محمدعلی دشتیپور در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم در رابطه با ضرورتهای توجه به امور تربیتی و نقش آموزشوپرورش در تربیت دانشآموزان اظهار داشت: تابستان سال 91 بحث زندهای را پیرامون سند تحول بنیادین در یکی از برنامههای رادیو داشتیم، بنده در این برنامه سوالاتی را از مسئولان وقت آموزش و پرورش مطرح کردم که بیپاسخ ماند. در آن زمان شاهد بودیم که مسئولان وقت آموزش و پرورش 292 اقدام را منتشر کرده و مدعی بودند که در رابطه با سند تحول بنیادین است اما هیچ کدام از این اقدامات ارتباطی با سند تحول بنیادین نداشت از سوی دیگر اجرای سند را از ساختار 6.3.3 آغاز کردند در حالی که تحول بنیادین اهداف والاتری دارد.
وی افزود: پس از انتقادات مقام معظم رهبری از عدم کارایی نظام آموزش و پرورش، از دهه 70 تلاش برای تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش آغاز شد و در زمان آقای فرشیدی و علی احمدی این تلاشها پررنگتر شد البته مباحثی نیز مطرح شد مبنی بر اینکه نتوانستهاند اهدافی را که از تربیت اسلامی مدنظر است، به خوبی اجرایی کنند و در زمان آقای حاجی بابایی سند تحول بنیادین در شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب شد.
این کارشناس آموزش و پرورش ادامه داد: انسان طراز جمهوری اسلامی باید از فلسفه تعلیم و تربیت نشأت بگیرد در مقدمه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی آمده است که هماکنون در بحث نظریهپردازی ضعفهای عمدهای داریم و نمیتوان با روشهای غربی به حیات طیبه رسید.
دشتیپور با اشاره به اینکه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی مبنای تدوین سند تحول بنیادین است، گفت: در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی ذکر شده است که به سبب غفلت از ضرورت تدوین چنین الگوی نظری جامع برای نظام فعلی تربیت رسمی و عمومی بیشتر طرحها و برنامههای این نظام و اصلاحات و تحولات مورد نظر در بخشهای مختلف آن بر مبنای نظریههای غیربومی و با اقتباس محض از دیگر نظامهای آموزشی جهان انجام گرفته است بنابراین باید نظام فعلی را اصلاح کرد.
وی ادامه داد: در صفحه 317 مبانی نظری تحول بنیادین آمده است که از مجموع قوانین و مقررات کلی کشور برمیآید که مسئولیت اصلی تربیت کودک در نظام حقوقی ایران با والدین است و نقش دولت در این زمینه تکمیلی و ثانوی است. همچنین در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی ذکر شده است، دانش روانشناسی که دانش تجربی است تصویر روشنتری از حیات آدمی را در بعد روانشناحتی ارائه میدهد بنابراین در تدوین فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی نمیتوانیم به دستاوردهای دانش معاصر روانشناسی بیتوجه باشیم اما باید توجه داشته باشیم که متأسفانه در حوزه روانشناسی و جامعهشناسی محتوای بومی تولید نشده است.
این کارشناس آموزشی عنوان کرد: تعلیم و تربیت اسلامی در مدارس میتواند منجر به تربیت دانشآموز طراز جمهوری اسلامی شود در حالی که هنوز توجه جدی به این مسئله در میان مسئولان وجود ندارد و برخی از مسئولان اعتقاد دارند که روانشناسی، جامعهشناسی و برنامهریزی درسی که همگی مبانی غربی دارد، مبنای دانش بشری است که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد اما هیچ کدام از این علوم را نیز بومی نکردهایم.
دشتیپور ادامه داد: برای اجرای سند تحول بنیادین باید زیرنظامهای سند تعریف شود و بعد از آن نوبت تدوین برنامه درسی ملی و تعریف ساختارها و تخصیص بودجه است اما هر اقدامی را که تاکنون انجام دادهاند تحت عنوان تحول بنیادین از آن یاد کردهاند در حالی که این اقدامات تحول نیست.
وی با طرح این پرسش که آیا ساختار 6.3.3 تحول بنیادین است؟ گفت: با اجرای این ساختار تمام دغدغه مسئولان آموزش و پرورش بر بحث ساماندهی نیروی انسانی، تدوین کتاب و کمبود فضا متمرکز شده و توان مسئولان وزارتخانه معطوف به این مسائل میشود در چنین شرایطی نمیتوان به انسان طراز جمهوری اسلامی که ادعای آن را داریم، دست یافت.
این کارشناس آموزشی گفت: سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به دنبال تحقق این هدف است تا یک دانشآموز دین مدار را تربیت و به جامعه تحویل دهد آیا نظام فعلی آموزش و پرورش میتواند دانشآموزان را دینمدار تربیت کند و در این حوزه توفیقی داشته است؟
دشتیپور بیان کرد: هماکنون برخی دیدگاهها اعلام میکنند که آموزشوپرورش متولی تربیت نبوده و خانواده عهدهدار تربیت است حال متولی خانواده در کشور چه نهادی است؟ هماکنون شاهد بحران هویت در غرب هستیم که به کشور ما نیز رسیده است، اگر سبک زندگی و رفتارمان مانند غربیها باشد چگونه میتوانیم انسان طراز جمهوری اسلامی را تربیت کنیم.
وی افزود: مهمترین نهاد جامعه، خانواده است و در کشور برای حمایت خانواده از آسیبها و تقویت بنیان آن متولی مشخصی نداریم. هماکنون مهمترین ابزار ما برای کار فرهنگی آموزش و پرورش است و اینکه اعتقاد داشته باشیم آموزش و پرورش بخش کوچکی از فرهنگ سازی را در کشور انجام میدهد بزرگترین ظلم به کشور است.
این کارشناس آموزشی بیان کرد: مربی باید با دانشآموز زندگی کند و در تمام مسائل و مشکلات او را راهنمایی کند در چنین شرایطی دیگر دانشآموز نمیتواند نقش الگویی مربی را رها کند و به آن دل میبندد و یک ارتباط قلبی بین آنها ایجاد میشود. اینجاست که میتوان از طریق مربیان تربیتی دانشآموز را در برابر آسیبها بیمه کرد اما هماکنون به دلایل مختلف در برابر هجمههای غرب به ویژه هجمههای تکنولوژی دست بسته هستیم.
دشتی پور افزود: برخی نظرات عنوان میشود که از نقش مهم صدا و سیما در تربیت فرزندان و فرهنگ سازی یاد میکند اما با کمی تأمل در تولیدات صدا و سیما متوجه خواهیم شد که برنامههای موجود در رواج فرهنگ مصرف گرایی نقش دارند بر همین اساس است که عنوان میکنیم، آموزش و پرورش تنها نهادی است که میتواند فرهنگ کشور را نجات دهد و این یک نقش راهبردی برای این وزارتخانه است و اینکه اعتقاد داشته باشیم طبق اسناد بالادستی مسئول تربیت دانشآموز خانواده است یک نگرش غلط است.
وی تصریح کرد: دانشآموزان 12 سال از عمر خود را در مدارس سپری میکنند و این بهترین فرصت برای آموزش و پرورش است تا بتوانند آنها را مطابق با ارزشهای بومی و اسلامی تربیت کنند. در فرهنگ دینی نیز شاهدیم که روحانیون و منبریها تا چه اندازه در بحث تربیت مردم تأثیرگذارند از سوی دیگر معلمانی داریم که میتوانند به خوبی ارزشها و روشهای تربیتی خود را به دانشآموزان منتقل کنند.
این کارشناس آموزشی گفت: ریشه بسیاری از ضعفهای فرهنگی کشور میتواند به دلیل عملکرد نامناسب وزارت آموزشوپرورش باشد و نباید به دنبال پاک کردن صورت مسئله باشیم. هماکنون اغلب جوانان از کار گریزان بوده و به دنبال پشت میز نشینی هستند در حالی که آموزشوپرورش در فرصت 12 سالهای که دانشآموزان را در اختیار دارد میتواند به خوبی آنها را تربیت کرده و با فرهنگ کارآفرینی آشنا کند. اگر ضعف اقتصادی، مشکل ترافیک و اسراف در کشور داریم میتوان این ضعفها را از طریق آموزش و پرورش اصلاح کرد.
دشتیپور عنوان کرد: آموزشوپرورش فعلی توان کافی برای تربیت ندارد و در این زمینه ضعیف عمل میکند، سازوکارهای موجود به هیچ وجه نمیتواند انسان طراز جمهوری اسلامی را که اقدام به جهانیسازی کند، محقق کند. دانشآموزانی که در نظام تعلیم و تربیت فعلی تربیت میشوند حتی در آینده نمیتوانند یک خانواده را به خوبی اداره کنند و ازدواج موفقی داشته باشند.
وی اظهار داشت: امروز هیچ نهادی قدرتمند از آموزش و پرورش در بحث فرهنگسازی وجود ندارد، نباید نقش مهم و تأثیرگذار آموزشوپرورش در فرهنگسازی و تربیت دانشآموزان را کوچک شمرد و خانواده را اولویت نخست برای تربیت دانست.
دشتیپور گفت: هماکنون دین اسلام بر تربیت انسان فکور تأکید دارد و نظام آموزش و پرورش از تربیت دانشآموزان فکور ناتوان است آیا هماکنون از دروس زیستشناسی و شیمی دانشآموزان به وجود خدا پی میبرند؟ در حالی که میتوان از آموزشهای قبل از دبستان و در دوره ابتدایی تفکر بر روی اصول دین را به دانشآموزان آموزش داد تا زمانی که دانشآموز به سن بلوغ رسید و شروع به خواندن نماز کرد بر اساس تقلید این کار را انجام ندهد و با تفکر و آگاهی اقدام به انجام اصول دین کند.
انتهای پیام/پ