نبرد موصل؛ ضرورت به کار بستن استراتژی موفق
خبرگزاری تسنیم: موضوعی که همواره از آن سخن گفته میشود آزاد سازی موصل و زمان عملیاتی که در آن انجام میشود و میزان موفقیت این عملیات است و تحلیلگران درباره استراتژی که باید به کار گرفته شود نظرات مختلفی دارند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، درباره آماده سازی برای نبرد موصل به عنوان مهمترین پایگاه تروریستهای داعش تاکنون بسیار سخن گفته شده است. اخیرا برخی خبرها از شروع عملیات آزادسازی موصل در بهار یا تابستان آینده گفته شد که این موضوع انتقادهای زیادی را به دنبال داشت زیرا به اعتقاد کارشناسان نظامی نباید عملیات از قبل برای داعش و این که در چه تاریخی انجام میشود مشخص باشد به ویژه که برخی رسانهها از اقدامات داعش در آموزش ویژه به تروریستهایش برای مقابله با حملات احتمالی به موصل خبر دادند.
پایگاه الحوار عراق در مطلبی با عنوان خطرات نبرد موصل از نظر تاکتیکی و استراتژیکی آورده است: معمولا اعتقاد و نظر رایج محافل نظامی و سیاسی بر این است که باید در شروع عملیات موصل با توجه به اینکه این شهر مرکز خلافت داعش محسوب میشود عجله به خرج داده شود و آزادی این شهر را به مثابه نابودی تروریسم در مرکز و پایگاه اصلی آن میدانند.
حامیان این دیدگاه بر این باورند که آزادسازی موصل به مثابه قطع کردن سر افعی در مرکز سیاسی و نظامی آن است. این دیدگاه اشتباهی بزرگ شمرده میشود که باید به دلایل مختلف از آن پرهیز شود از جمله این دلایل هم دلایل فکری و نظامی که با هم توام و جدایی ناپذیرند و یکی مکمل دیگری است.
این رسانه مینویسد: اصولا تروریسم زاییده افکاری است که در جوامع بی ثبات و جوامعی که در مرحله انتقالی قرار دارند، بروز و ظهور میکند. در واقع برخی تفکرات سلفی تکفیری به ریشههای اعتقادی موجود در برخی کتب اسلامی مربوط میشود که حاملان این فکر آن را نسل به نسل منتقل میکنند و نتیجه این تفکرات نادرست و تحجر عقلی تروریستهایی میشود که سلاح در دست میگیرند و بمب منفجر میکنند و به امید دیدار رسول الله اقدام انتحاری انجام میدهند.
در نتیجه این افکار فردی که حامل آن است دیگران را کافر میشمارد و از دیدگاه آنها دولت، ملت و همه قومیتها و ادیان و مذاهب دینی و فکری کافر شمرده میشوند. این خط مشی تکفیری با وجود خطرناک بودن آن سرانجامی جز هلاکت برای صاحبان آن به دنبال ندارد زیرا کافر شمردن همه، سبب خواهد شد که اقدامی جمعی علیه صاحبان این تفکرات صورت گیرد.
در واقع دولتهای متوالی که در عراق روی کار آمدهاند نتوانستند وحدتی میان عراقی ها ایجاد کنند اما تفکر تروریستی که همه را مورد حمله قرار داد سبب وحدت و اتخاذ موضع جامع عراقیها و جمع شدن همه حول محور حکومت برای مقابله با این تکفر تروریستی شد.
این رسانه میافزاید: تاکتیکهای سنتی در مقابله با تروریسم بی اثر است. داعش در عراق به پنج شکل وجود دارد؛
نخست، هستههای نظامی که به طور علنی و آشکارا در مناطق بحرانی مانند الانبار، صلاح الدین، فلوجه، اطراف بغداد، کرکوک، دیالی و دیگر مناطق حضور دارند.
دوم، هستههای خرابکار که به طور مخفیانه در داخل پایتخت و بیشتر استانهای عراق اعم از استانهای با ثبات و بی ثبات فعالیت میکنند.
سوم، هستههای مخفی که بسیار خطرناک هستند و داعش هنوز آنها را بیدار نکرده است و در مناطق نسبتا امن مانند بغداد و استانهای جنوبی حضور دارند.
چهارم، جاسوسانی که به مثابه ارتش مخفی از مزدوران و برخی چهرههای سیاسی هستند و هر دو انگیزههای مادی را دنبال میکنند و در همه مناطق امن و نا امن حضور دارند.
پنجم، شکل موسساتی که شامل دولت خلاف علنی است و مقر آن در موصل قرار دارد.
با توجه به این روند و تنوع فعالیتهای داعش، باید استراتژی نظامی مغایر با استراتژیهای کلاسیک شامل جنگ میان کشورها دنبال شود. جنگ با تروریسم اختلاف اساسی با تاکتیکهای جنگ میان کشورها یا انقلابها علیه رژیمها دارد. در انقلابها رژیم حاکم سقوط میکند و حزب و تفکر آن نابود و بازوهای نظامی و امنیتی آن از بین میرود. این در جنگ میان کشورها نیز صادق است زیرا ورود نیروهای حمله کننده به پایتخت دشمن به مثابه سقوط حکومت، حاکم، حزب، افکار و شکست ارتش و تسلیم آن است.
اما در جنگ با تروریستها اوضاع کاملا متفاوت است و میتوان گفت که کاملا برعکس است. مثالهای زیادی وجود دارد در انقلابها ضد رژیمهای دیکتاتوری، سقوط پایتخت برای نابودی حزب حاکم و افکار آن کافی است همانطور که در انقلاب ایران رخ داد. همچنین در کودتاهای نظامی نیز با اشغال کاخ حکومتی و رادیو و صدور بیانیه شماره یک رادیویی حکومتها ساقط میشدند و مشابه آن در عراق بسیار است. نمونه جنگ میان کشورها نیز سقوط آلمان نازی با وجود صدها سرباز و دهها هزار تانک و زره پوش بود که با ورود نیروهای متفقین به برلین پایتخت آلمان نازی، هیتلر و تفکر نازیسم و رژیم آن فروپاشید و ارتش آن شکست خورد و تسلیم شد.
در همه این موارد شامل انقلاب، کودتا یا نبردهای نظامی نابودی راس رژیم و ورود به پایتخت دشمن به مثابه فروپاشی رژیم و همه افکار آن بود و کشته شدن رهبر برای فروپاشی آن کافی بود اما در جنگ با گروههای افراطی اوضاع فرق میکند. گواه این مدعا حمله آمریکاییها به مرکز طالبان و القاعده و سقوط کابل بود که با وجود پیروزی نظامی به پایان القاعده منجر نشد بلکه سبب گسترش آن در پاکستان، خاورمیانه، عراق، جزیره العرب، شمال آفریقا و اورپا شد. با وجود اینکه 13 سال از سقوط کابل میگذرد و با وجود کشته شدن بن لادن مشاهده میکنیم که خطر القاعده پایان نیافته است همانطور که با کشته شدن زرقاوی القاعده تمام نشد و پس از آن هلاکت ابو عمر البغدادی در آینده نیز داعش تمام نخواهد شد.
الحوار مینویسد: اشکال پنجگانهای که در بالا درباره معادله نظامی با داعش و بازوهای آن گفته شد امکان تحرک نظامی برای نبرد موصل تا زمانی که دیگر بازوهای آن قطع نشود وجود ندارد. این تصور موسسات نظامی و سیاسی و اینکه سقوط موصل و پایان دولت خلافت به مثابه پایان کار است تصوری اشتباه است که باید از آن پرهیز شود. اولین اقدام نظامی لازم نابودی هستههای نظامی خطرناک داعش در اطراف بغداد و در فلوجه که 60 کیلومتر بیشتر از بغداد ندارد و نیز در دیالی، صلاح الدین، اطراف کرکوک و الانبار است. الانبار باید در اولویت قرار گیرد زیرا الانبار از موقعیت جغرافیایی بسیار خطرناکی برخوردار است. الانبار با سه کشور اردن، سوریه و عربستان سعودی مرز دارد و در داخل با شش استان عراقی شامل بغداد، نینوا، صلاح الدین، کربلا، بابل و نجف اشرف از ناحیه صحرا مرز دارد به عبارت دیگر الانبار سه ورودی خارجی برای تروریستها و شش خروجی دارد. این ورودیها و خروجیها بسیار خطرناک هستند. تسلط تروریستها بر مراکز استراتژیک 9 گانه داخلی و خارجی به داعش قدرت و جولان گستردهای از نظر امداد و هجوم و مانور میدهد. در واقع آزادی الانبار طنابی است که گلوی داعش را از نظر نظامی خواهد فشرد.
تاکتیکهای نظامی باید در راستای اهداف استراتژیک باشد. عوامل اطلاعاتی نقش زیادی در کشف و نابودی هستههای خرابکار و هستههای مخفی و مزدوران و جاسوسان و آشکار سازی چهرههای سیاسی حامی داعش و خشکاندن منابع مالی و لجستیکی و فنی داعش در همه استانهای عراق به ویژه استانهای امن دارد. این اقدام امنیتی و اطلاعاتی باید توام با عملیات نظامی برای بیرون کردن تروریستها از اطراف بغداد و فلوجه و نیز در اطراف کرکوک و صلاح الدین باشد و عملیات سرنوشت سازی در الانبار برای پاکسازی آن انجام شود و مرزهای این استان با سوریه و اردن و عربستان سعودی بسته شود و خروجی و ورودیهای آن با 6 استان دیگر بسته شود. ارتش عراق یک مرز کاملا روشن با تروریستها در موصل خواهد داشت که تروریستها به آن فرار خواهند کرد، در این صورت امکان محاصره موصل با همکاری نیروهای امنیتی عراقی و نیروهای پیشمرگان وجود خواهد داشت و امکان پیروزی علیه داعش ممکن است.
اما تا زمانی که فلوجه خارج از کنترل و در اختیار داعش باشد و صلاح الدین بی ثبات باشد و تروریستها پایگاه عین الاسد را تهدید میکنند و هستههای خرابکارانه و جاسوسها و چهرههای حامی تروریست فعال هستند و هستههای مخفی وجود دارند، اگر حملهای به موصل شود به مثابه خودکشی نظامی و تهدید نیروها و خطوط امداد رسانی است. داعش همه جبههها را علیه نیروهای عراقی خواهد گشود. از یاد نبردهایم که در سال 2010 هسته تروریستی مخفی توانست وزارتخانه و مراکز حساس را مورد هدف قرار دهد و تلفات و خساراتی وارد کند.
این رسانه در ادامه مینویسد: اگر در حال حاضر اقدامی برای حمله به موصل صورت گیرد نتیجهای جز بازگشت بدون نتیجه از مرزهای موصل نخواهد داشت. داعش با سقوط مرکز اصلی آن سقوط نخواهد نکرد اما با غلبه بر اشکال پنجگانهای که قبلا گفته شد میتوان بر آن غلبه کرد. بازوهای داعش شبیه یک دیگ سوراخ عمل میکنند که هر اندازه آب در آن بریزی پر نمیشود و باید فکری به حال سوراخ کرد. برخی بر این باورند که اتخاذ چنین استراتژی، ظلم در حق ساکنان موصل اشغال شده است. باید استراتژی نظامی که حداقل تلفات را به دنبال داشته باشد به کار گرفته شود. باید جبهه داخلی تقویت شود و با وحدت ملی پیروزی قاطعی علیه تروریستها به دست آوریم. عراق در شرایط تاریخی حساسی قرار گرفته است که نیازمند همیاری و همدلی دارد.
بدون شک باید قبل از نبرد موصل در جبهههای دیگر بر این گروهک غلبه شود و این کاری است که قبلا در دیالی و برخی مناطق صلاح الدین و شمال بابل انجام شده است. نیروهای امنیتی و مردمی عراقی موفق به پاکسازی دیالی شدهاند و این نیروها قبلا آمرلی را از چنگ داعش بیرون آورده و پیروزی خیره کنندهای در جرف الصخر که بعدها به جرف النصر تغییر نام یافت به دست آوردهاند در الانبار نیروهای عراقی همچنان مشغول جنگ با داعش هستند و در این مناطق و برخی مناطق صلاح الدین نوعی جنگ و گریز و دست به دست شدن مناطق را شاهد هستیم. هم اکنون منابع عراقی از تدارکات گسترده برای شروع عملیات آزادسازی تکریت و کل استان صلاح الدین خبر میدهند و در کرکوک هم هماهنگی قوی میان نیروهای امنیتی عراق و پیشمرگان وجود دارد.
درست است که استراتژی قوی و موفقی باید در قبال داعش به کار گرفته شود اما آیا استراتژی که این رسانه عراقی ارائه می دهد با توجه به شرایط کنونی عراق میسر است؟ بدون شک دستگاهها ومسئولان امنیتی وزارت کشور و وزارت دفاع عراق تدابیر امنیتی برای نابودی گروههای تروریستی به ویژه تروریستهایی که برخی مناطق بغداد مانند الشعله و التاجی را هدف قرار میدهند اتخاذ کردهاند اما آیا غلبه بر اشکال پنچگانهای که این پایگاه خبری عراقی مطرح کرده است در کوتاه مدت میسر است؟ آیا این همان خواسته آمریکاییها نیست که به طور متوالی از طولانی شدن جنگ حتی تا 30 سال سخن میگویند؟ در این میان تکلیف مردمی که در موصل شرایط مصیب بار دارند و علاوه بر نداشتن حداقل امکانات برق و گاز و آب آشامیدنی با جلادانی مانند داعش روبرو هستند که هر روز به بهانههای مختلف تعدادی را بازداشت و اعدام میکند و نوامیس ساکنان را مورد تعرض قرار میدهد چه میشود؟ آیا طولانی شدن زمان آزادسازی موصل به تکثیر تعداد بیشتری از تکفیریها که جهان را بی ثبات تر خواهند کرد منجر نمیشود؟ با همه این تفاسیر نبرد موصل به طور حتم سرنوشت ساز خواهد بود و تحرکات داعش را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
انتهای پیام/