فیلمهای دفاع مقدس و سینمای قدرشناس ایران
خبرگزاری تسنیم: سینماگر ایرانی از هر جریان فکری که باشد میخواهد در گونه دفاع مقدس فیلم بسازد. اما چه میشود در فرآیند تولید، کاری صورت نمیگیرد؟
خبرگزاری تسنیم- معین احمدیان:
فروشی بالای ده میلیارد تومان برای گیشههای سینما، حاصل سهم اندک فیلمهای دفاع مقدسی بودن که سال گذشته روی پرده سالنهای سینمایی رفت. «شیار 143» در جشنواره فیلم فجر سال گذشته بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد و مدیران سینمایی آن را سر دست گرفتند و هر جا از حمایت از آثار انقلابی درسینما یاد میشد از این نمونه نام میبردند. میگفتند که میشود فیلمی ارزشمند با هزینههای کم ساخت.
سینماگر ایرانی از هر جریان فکری که باشد میخواهد در گونه دفاع مقدس فیلم بسازد. اما چه میشود در فرآیند تولید، کاری صورت نمیگیرد؟ گواه این مدعا فیلمنامههایی است که در داستان کمال تبریزی، بهروز افخمی، رضامیرکریمی، تهمینه میلانی، رضا داودنژاد و... باقی ماندند و وارد چرخه تولید نمیشوند. نتیجه این میشود که در بین 60 اثر سینمایی جشنواره فیلم فجر و در انبوه فیلمهای اجتماعی فقط چند اثر بیرمق با مضمون سینمای انقلاب و دفاع مقدس دیده میشود.
«حکایت عاشقی» از جمله فیلمهایی که امسال در جشنواره امسال نمایش داده شد تا قصهای را در بستر فاجعه بمباران حلبچه تعریف کند. بهرام رادان بازیگر نقش اصلی «حکایت عاشقی» در نشست رسانهای این فیلم میگوید «خیلی وقت بود که دلم میخواست فیلمی با موضوع دفاع مقدس کار کنم هرچند که این فیلم را فیلمی دفاع مقدسی نمیدانم و فیلمی عاشقانه است.»
احمد رمضانزاده کارگردان «حکایت عاشقی» که فیلمش را با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی ساخته است، ادعا دارد که میخواسته ملودرامی عاشقانه را در بستر واقعه حلبچه روایت کند و پیش از نمایش فیلم میگوید که طراحی شخصیت اول فیلم بر اساس زندگی احمد ناطقی عکاس عکسهای مشهور بمباران شیمیایی حلبچه است. ولی حکایت عاشقی از هجمه خرده قصههای بیسرانجام در امان نیست و از همه چیز حرف میزند از خوانندگی یک زن کُرد تا داستان عشق دو مرد به آن زن و هر آنچیزی که میتواند در فیلمی جداگانه روایت شود. رادان در این نشست حرف جالبی میزند او میگوید: خوشحالم که این فیلم در اجرا از فیلمنامه بهتر در آمده است.» مشکل اصلی فیلم از همینجا نمایان میشود؛ فیلمنامه. فیلمنامهای که در مراحل فیلمبرداری تغییر کرده است و تعجیل در اجرا، اثری را شکل داده است که تدوینهم نمیتواند کمکی به حال روایتش کند.
فیلم دیگری که در جشنواره امسال اکران شد تاآدمهای پشت جبهه در سالهای دفاع مقدس را نشان دهد فیلم «تگرگ و آفتاب» بود. فیلمی که با بضاعت اندکی کارگردان و با حمایت بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده است. رضا کریمی نویسنده کارگردان فیلم میگوید که طرح اولیه فیلمش تحت تاثیر داستان «داش آکل» صادق هدایت نیست ولی در روند روایت قصه از آن استفاده شده است که در تیتراژ هم از آن ذکر شد.
کمتر فیلمسازی است معترف نباشد که وقایع جنگ، قصههای دراماتیکی و حماسی دارد. سوال اینجاست که چرا این پتانسیل آزاد نمیشود و نهایتا اثری ساخته میشود که هدف ساخت یک فیلم دفاع مقدسی در بستر کار فراموش شود. قصهٔ روزهای جنگ اگر عاری از غلو و بدون هیچ تحریفی روایت شود میتواند مخاطبش را داشته باشد. مخاطب در مواجهه با فیلم «تگرگ و آفتاب» به چه خواهد رسید؛ تناقضی مضحک از روایت قصهٔ عشقی داش آکلی با مضمون دفاع مقدس.
قصههای عاشقانه فیلمهای جشنواره به شکلی مضحک در بستر قصههای دفاع مقدس روایت میشوند. روایتهای عشقی که خندههایگاه و بیگاه تماشاگران این فیلمها در سالن اصلی برج میلاد را همراه داشت. «ماهی سیاه کوچولو» از جمله این فیلمها ست. فیلم قرار است در بستر غائله آمل در 5 بهمن 1360 داستان شهادت شهیدطاهره هاشمی را روایت کند. اما روایت عشق یک تازه کمونیست شده به این شهید را نشان میدهد.
شمایل فیلم نشان میدهد که مجید اسماعیلی کارگردان فیلم و عواملش برای ساخت این اثر زحمت کشیدهاند. بازیهای خوبی هم در فیلم دیده میشود. فیلم تلاش دارد از پرداخت مستقیم به نحوه شهادت طاهره هاشمی و مقاومت مردم آمل در برابر اعضای اتحادیه کمونیستها پرهیز کند اما نتیجهاش این میشود که به پرداختی درست و درمانی از واقعه تاریخی نمیرسد. تغییر زاویه دید از جبهه انقلابیون به درون کمونیستها میتوانست از نقاط قوت روایت فیلم باشد اما فیلم از همینجا ضربه میخورد. زمان فیلم به سرعت میگذرد وروایت مغشوش شخصیت اصلی فیلم (ماهی سیاه کوچولو با بازی مریلا زارعی) به سرانجام نمیرسد.
«تا آمدن احمد» هم از آن جمله فیملهایی است که با نگاه و مضمون دفاع مقدس ساخت شد به جشنواره آمد و سازندگانش حتما امید دارند در سینماهای کشور اکران شود. موشکباران جزیره خارک ایده بکر این فیلم است که هیچگاه در رسانهها جایی نداشته است اما فیلم فقط همین را دارد. «تا آمدن احمد» در پرداخت داستان و جذابیت روایت مشکل دارد و مخاطب به سختی با آن ارتباط برقرار میکند.
تعداد فیلمهای دفاع مقدسی حاضر در جشنواره سی و سوم فیلم فجر امسال از انگشتان یک دست هم بیشتر نیست. فیلمهایی که نهایتش بتوان گفت فیلمساز در مرحله آزمون و خطا آنرا ساخته است.
مدیر سینمایی میگوید سال 94 سال ریاضت اقتصادی است اما بخشی از این ریاضت به خاطر عدم تدبیر در مرحله پیش تولید و اختصاص سرمایه به فیلم است. تضمینی وجود ندارد در سال پیش رو، فیلمهای دفاع مقدس در گیشه موفق باشند. بنیاد سینمایی فارابی بودجه را صرف حمایت از فیلمهایی کرده است که هیچ امیدی به اکران و بازگشت سرمایهشان وجود ندارد. سازمانها و نهادیهای عریض و طویلی که هم با ادعای حمایت و تولید فیلمهای انقلاب و دفاع مقدس شکل گرفتند نیز بودجههایشان صرف تولید فیلم نمیشود. دغدغهشان برگزاری جشنواره و هفتههای فیلم دفاع مقدس در کشورهای خارجی شده است. در این میان حرفهای نگفته سالهای جنگ به گوش مخاطب نمیرسد.
اگرچه جشنواره فیلم فجر سال گذشته به اعتبار فیلمهای دفاع مقدس آبرو پیدا کرد و موج استقبال از این فیلمها در یکسال سینمای ایران ادامه داشت اما سینمای قدرناشناس ایران، حق این گونه سینمایی را به خوبی ادا نکرد.
انتهایپیام/