لطفی و علیزاده شیفتهی کمانچهنوازی «همتعلی» بودند
خبرگزاری تسنیم: درویشرضا منظمی میگوید: بعد از این که همتعلی برای ما کمانچه نواخت، آقای لطفی و علیزاده بلند شدند و دستش را بوسیدند.
خبرگزاری تسنیم - تقریبا دو سال از آخرین دیدارم با درویش رضا منظمی میگذشت. وقتی دو سال پیش به دیدار منظمی در شهرک اکباتان آمدم زمستان بود و برف هم بر زمین نشسته بود. امسال هم زمستان است که بار دیگر به اکباتان میآیم، اما دیگر خبری از برف بر روی زمین نیست. باز هم با آغوش گرم پذیرای ماست. این بار در کنار استاد درویش رضا منظمی و در میانههای گفتوگو، فرزندش شهرام منظمی هم به جمع ما اضافه شد و ما را در تکمیل و پیشبرد بحثها یاری داد. بیش از هر چیز درباره، کمانچه، گروه شیدا، اوضاع کنونی کمانچه نوازی و روزگار کنونی موسیقی صحبت کردیم. در ادامه میتوانید بخش نخست گفتوگو با درویش رضا منظمی را بخوانید.
تسنیم: شما سالهای بسیاری را در عرصه نوازندگی کمانچه سپری کردهاید و تجربه همکاری با گروههای بسیاری را دارید. از طرف دیگر در امر آموزش هم سالهای بسیاری در دانشگاه تهران مشغول تدریس بودهاید. میخواهیم از دیدگاه شما را ساز کمانچه آشنا شویم.
تاریخچه این ساز در اصل به اروپا بر میگردد و با ایجاد تغیرات متعددی تبدیل به ساز کمانچه میشود. این ساز اصلتا بر گرفته شده از ویلن در اروپا بوده است و در چین هم مشابه این ساز ساخته میشود به نام روان استران، که بعدها به سیستان و بلوچستان میآید و مورد استقبال زیاد مردم آن نواحی قرار میگیرد. البته در ابتدای ساز قیچک به ایران میآید و در ایران هم مورد توجه بسیار زیادی از سوی مردم قرار میگرد، هر چند قبلا در ایران این ساز کار رونقی نداشته و حتی بسیاری نواختن آن را ننگ میدانستند، چرا که ریشهٔ آن را از ویلن اروپایی میدانستند و برای این ساز اصالتی قائل نبودند. اما به مرور زمان کمانچه راه خود را در فرهنگ اصیل ایرانی باز کرد و نمودی از حاکمیت و فرهنگ ایرانی را به خود میگیرد، البته باید این را هم اشاره کنم که یکی از عوامل بسیاری موثری که باعث رشد کمانچه در ایران شد سازگاری آن با روحیهٔ آرام موسیقی ایرانی بوده است. کمانچه بسیار ساز ملیح و آرامی است همین خود باعث شده است که راه ورد به موسیقی ایرانی را برای خود هموار کند.
تسنیم: کمانچههایی که امروز در ایران مورد استفاده قرار میگیرد، کاسهای ته بسته دارند. اما در عین حال برخی از کمانچههای سمت غرب کشور کاسهای ته باز دارند. به نظر میرسد که این نوع کاسه در صدادهی این ساز تاثیر بسیاری دارد. کمی در این باره برایمان توضیح دهید.
ابتدا سازهایی با کاسه ته باز در لرستان به وجود آمدند. در لرستان همان طور که میدانید کمانچه بیشترین قدمت را نسبت به دیگر شهرهای ایرانی دارد. در لرستان از میان هر 10 خانه یک ساز کمانچه وجود دارد و نوازندگان کمانچه در لرستان در نواختن این ساز بسیار قوی و مسلط هستند.
تسنیم: از نظر ویژگی صدایی کمانچههایی که کاسهای باز دارند با کمانچههای کاسه گرد، چه تفاوتی دارند؟
کمانچههایی که کاسهای باز دارند در مراسم عروسی بیشتر استفاده میشوند و دلیل اصلی این است که صدایشان بسیار بلند است و این کاسهٔ باز مانند بلندگو عمل میکند. چون در قدیم هم بلند گو نبوده است استفاده از کمانچههای کاسه باز بیشتر کاربرد داشته است. اما کمانچههایِ پشت بسته صدایشان داخلی است و چندان پخش نمیشود. به هر روی و به طور کلی هر کدام از این نوع سازها ویژگی منحصر به خودشان را در ایجاد صدا دارند. من از صدای هر دو نوع کمانچه خوشم میآید و از هر دو استفاده میکنم.
تسنیم: یادتان هست برای نخستین بار کجا ساز کمانچهرا دید و به آن علاقهمند شدید؟
بله کاملا یادم هست. من اولین بار در مراسم عروسی ساز کمانچه را دیدم؛ مردی به نام «صفدر قلی» که مرد فلجی بود و همیشه سازش را روی پایش میگذاشت در اکثر عروسیها به عنوان نوازنده ساز میزد و بسیار هم خوب ودلنشین مینواخت. نوعی اصالتِ خاص در ساز زدنش نمایان بود که آدم نمیتوانست شیفته این ساز نشود. البته باید به این نکته هم اشاره کنم که صفدرقلی در آن زمان سازش 4 سیم داشت در حالی که تقریبا بیشتر سازهایی که مردم در دست داشتند سازهای 3 سیمه بود. نواختن با ساز کمانچهٔ 4 سیم در آن زمان که آموزش تخصصی خاصی وجود نداشت، بسیار سخت بود. همین که صفدر قلی با کمانچهٔ 4 سیمی مینواخت، خودش نشانی برای تبحر این فرد در خصوص نوازندگی بود و همین امر موجب شد من توجه ویژهای به او داشته باشم. آن زمان من در الشتر (یکی از شهرستانهای استان لرستان) ساکن بودم.
تسنیم: آن زمان شما چند سال داشتید؟
من در آن زمان ده یا دوازه سال داشتم بعد از اینکه من او را چندین بار در مراسم مختلف دیدم از او خواهش کردم که یک کمانچه برای من درست کند و او هم یک کمانچهٔ ساده برای من درست کرد و من در خانه شروع به تمرین کردم. چون در آن زمان به این صورت نت و تکنیک نبود من بیشتر در خانه تمرین میکردم و هر موقع که برای سازم مشکلی پیش میآمد آن را پیش صفدرقلی میبردم و او برای من ساز را دوباره کوک میکرد. بعدها که برای تحصیلات متوسطه به خرم آباد آمدم یک ویلن خریدم راستش من صدای ویلن را بیشتر دوست داشتم اما همزمان کمانچه هم میزدم. تقریبا بعد از 3 یا 4 سال در رادیویه خرم آباد به عنوان نوازنده آغاز به کار کردم که شبهای دوشنبه برای رادیو برنامه اجرا میکردیم.
تسنیم: اولین قطعههایی که مینواختید را یادتان هست؟
با ویلن یادم هست. در آن زمان مرحوم پرویزیه یا حقی آهنگی ساخته بود که من هم آن را شنیده بودم و مینواختم.
تسنیم: نخستین استادی که به شما درس نوازندگی داد، چه کسی بود؟
در زمینه کمانچه همان صفدر قلی بود. وقتی از الشتر به خرم آباد آمدم باز هم به مراسم عروسی میرفتم و همزمان با چند نفر دیگر از جمله همت علی، پیرولی و قورچ علی آشنا شدم. از این سه نفر که نوازندگان بسیار خوبی هم بودند بسیار آموختم.
تسنیم: استاد لطفی در یکی از مقالاتشان در مورد ساز کمانچه نوشتهاند که برای شندیدن صدای واقعی این ساز سفرهایی به نقاط مختلف از جمله خرم آباد داشتهاند. لطفی در این مقاله نوشته که نوای کمانچه نوازی همت علی سالم در خرمآباد صدایی واقعی کمانچه بوده است. شما که از نزدیک نوازندگی این استاد را دیدهاید، ویژگی ساز همت علی را چگونه بیان میکنید.
آقای لطفی و علیزاده وقتی که آمدند خرم آباد به خانه من آمدند و خواستند که کمانچه کشهای معروف خرم آباد را به آنها معرفی کنم. من هم همت علی را به آنها معرفی کردم تقریبا نزدیک غروب بود که رفتیم جلوی در خانه همت علی و او را صدا زدیم. همسرشان آمد و گفت؛ در حال وضو گرفتن است و ما را دعوت کرد داخل که منتظر باشیم. بعد از تمام شدن وضو کنار ما نشست آقای لطفی از او خواست که برایش کمانچه بنوازد و همت علی هم چند قطعه را با کمانچه به خوبی نواخت. آنها بسیار لذت بردند. حتی بعد از نواختنش آقای لطفی و علیزاده بلند شدند و دستش را بوسیدند و به من گفتند که امشب همت علی را با خود به خانه ببریم. همت علی دعوت ما را پذیرفت و بعد از موافقت او با هم به خانهٔ من آمدیم. آن شب کلی برایمان ساز نواخت. برای علیزاده و لطفی اصالت نوازندگی همت علی در کمانچه بسیار جالب بود و از انصاف هم به دور نبود قضاوتشان، چرا که همت علی واقعا اصیلترین نوع کمانچه را مینواخت.
تسنیم: کمی درباره صدای واقعی کمانچه برایمان بگویید. صدایی که نوازندگان امروز از کمانچه ارائه میکنند چه تفاوتی با صدای نوازندگی قدما دارد؟
نوازندگان امروز اتفاقا از لحاظ تکنیکی بسیار پیشرفت کردهاند. در واقع نوازندهها واقعا حرفهای هستند ولی متاسفانه غروری در آنها به وجود آمده که وقتی به سن و شرایطی میرسند، دیگر کسی را قبول ندارند. من به شدت با این موضوع مخالفم و معتقدم همیشه چیزهای بسیاری برای یادیگیری وجود دارد. همیشه معتقد بودم و هستم؛ تا زمانی که زندهای در این عرصه همیشه شاگرد باقی خواهی ماند. اما متاسفانه همانطور که اشاره کردم غروری در نوازندگان امروزی وجود دارد که باعث میشود، خیلی زود تصمیم به کنار گذاشتن استادان خود بگیرند و همین مسئله باعث شده که این جوانان از یادگیریِ برخی نکاتِ ریز در نوازندگی و موسیقی محروم بمانند. بدون اغراق میتوانم بگویم در موسیقی سنتی ایرانی بیش از دویست گوشه داریم که یادگیری اینها نیاز به زمان و پشتکار بسیار دارد، اما اکثر نوازندگان جوان بعد از یادگیری چند گوشهٔ خاص دیگر تلاشی برای ادامه یادگیری نمیکنند و به زعم من این تنها میتواند نشانهای از غرور فرد باشد و این رفتار قطع به یقین شکست را برای نوازنده در عرصه موسیقی در پی دارد.
تسنیم: بعد از تحصیل در خرم آباد چطور شد که تصمیم گرفتید به دنبال دانشگاه و آموزش موسیقی به تهران بیایید؟
راستش من قبل از اینکه به تهران بیاییم در خرم آباد دبیر آموزش و پرورش بودم و تا مقطع دیپلم در خرم آباد درس خواندم و معلم شدم. بعد از چند سال فوق دیپلم گرفتم و بعد از آن هم امتحان دانشگاه دادیم. سال 1347 بود که در آزمون ورودی دانشگاه هنرهای زیبا شرکت کردم اما قبول نشدم. یادم هست که مرحوم محمدرضا لطفی و مجتبی میرزاده هم بودند، اما من قبول نشدم و رفتم دانشگاه دراماتیک و در آنجا لیسانس گرفتم. اما باز به خاطر علاقهام به موسیقی دوباره آمدم در دانشکده هنرهای زیبا امتحان دادم واین بار قبول شدم. اما بعد از پایان درسم تصمیم گرفتم که به خرمآباد برگردم منتها تا سال پنجاه و شش که آقای لطفی گروه شیدا را دایر کرده بود با آقای لطفی بودم. بعد از بازگشتم به خرم آباد دوباره کار دبیری را ادامه دادم و در دانشسرا درس میدادم. بعد از بیست و چهار سال خدمت در عرصه معلمی بازنشست شدم.
تسنیم: در دانشگاه کسانی قبل از شما بودند که ردیف نوازی را آموزش دیده باشند؟
بله خیلیها بودند. دانشگاه از سال 1347 فعالیت خود را آغاز کرد و در این مدت شاگردان زیادی را هم آموزش داده بود یادم هست که کسی مانند داوود گنجهای در آن زمان یعنی سال 48 دانشجوی موسیقی بود.
تسنیم: طی 4 سالی که در دانشگاه در رشته موسیقی تحصیل کردید، کل ردیف را به شما اموزش میداند؟
ردیف را به ترتیب شور، همایون، ماهور، سهگاه، چهارگاه و در کل هفت دستگاه را یاد میدادند منتها آوازها را آموزش نمیدادند. شندیهام که الان در دانشگاه آوازها را هم تدریس میکنند اما در آن زمان این کار را نمیکردند. مگر اینکه با تمایل استاد و شاگردان این کار انجام میشد. از نظر من آواز را باید در کنار ردیفها تدریس میکرند امام متآسفانه چنین اتفاقی نمیافتاد.
تسنیم: ردیف موسیقی ایران را خانواده فراهانی تدوین کردهاند که در نوع خود خدمت بزرگی به موسیقی ایران محسوب میشود. شما به عنوان نوازنده یکی از سازهای ایرانی، این ردیف چگونه به شما منتقل شد؟
بله کاملا درست است خانواده فراهانیها در واقع سکان دار اصلی ردیف نوازی در ایران محسوب میشوند و در واقع پیشکسوت موسیقی بودهاند این ردیفها به وسیله میزرا عبدالله و حیسن قلی تدوین شدند و در اختیار دیگران قرار گرفت. البته استاد برومند قبلا در دانشگاه پزشکی بود و متاسفانه بعد از چند سال بیناییش را از دست داد و کور شد. اما با این اوصاف تسلط بسیار زیادی بر موسیقی داشتند و شاگردان بزرگی را هم آموزش دادهاند که بجز مرحوم مشکاتیان و لطفی هنوز شاگردان برومند در حال تدریس هستند و این خدمت از طریق آنها به جامعهٔ موسیقی کماکان ادامه دارد.
تسنیم: شنیدهام که در زمان دانشجویی شما در دانشگاه موسیقی، محمدرضا شجریان هم به دانشگاه میآمد، البته نه به عنوان دانشجو، بلکه به عنوان تمرین دهندهٔ آواز در کلاسهای نورعلی برومند.
شجریان در آن زمان دانشجوی دانشگاه نبود و دلیل حضورش در کلاسهای برومند دوستیش با لطفی بود. اما خودش در آن کلاسها که بیشتر آواز خوانی بود فعالیت میکرد. البته باید به این نکته هم اشاره کرد که زحمات لطفی برای شجریان بسیار قابل توجه بود هر چند که خود شجریان توانایی و یادگیری بالایی در یادگیری آواز و سازها داشت؛ یک توانایی خدادای و قابل توجه.
تسنیم: درآن زمان شجریان به چه عنوان یا سمتی با برومند فعالیت میکرد؟
اکثرا به عنوان تمرین دهندهٔ آواز میآمد و البته همراه شجریان مرحوم علی اصغر بهاری نیز حضور داشت که کمانچه مینواخت.
تسنیم: شما به عنوان شاگرد نزد علی اصغر بهاری تحصیل کردید یا فقط با شندین صدای سازش از او یاد گرفتید؟
من به عنوان شاگرد هیچگاه نزد بهاری نبودم اما با صدای شنیدن صدای سازش از او بسیار یاد گرفتم. بهاری واقعا تبحر و تسلط خیره کنندهای بر ساز کمانچه داشت. به همین دلیل هرگاه شجریان کلاس آواز خوانی داشت و بهاری برایش کمانچه مینواخت حتما در کلاس حاضر میشدم تا بتوانم از صدای سازش بهرمند شوم.
ادامه دارد...
--------------------
گفتوگو: یاسر شیخی یگانه
--------------------
عکاس: امیر امیری
--------------------
انتهای پیام/