اقتصاد بدون نفت وجود خارجی ندارد؛مشکلات از تحریم نیست
خبرگزاری تسنیم: عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تعبیر وابستگی اقتصاد به نفت به نفرین منابع در مورد تحریم ها گفت: نمی توان همه مشکلات اقتصادی کنونی را منتج از تحریم ها دانست چون زمانی که ما با تحریم مواجه نبودیم هم مشکلات اقتصادی زیادی داشتیم.
"به طور کلی رفع تحریم ها بخشی از مشکلات را حل خواهد کرد. اقتصاد کشور در طول زمان بازتر شده است. لذا با اعمال تحریم آسیب پذیر گردیده است. اینکه تحریم ها مشکل ایجاد کرده است شکی در آن نیست. ولی نمی توان همه مشکلات اقتصادی کنونی را منتج از تحریم ها دانست. چون در زمانی که ما با تحریم مواجه نبودیم، با مشکلات اقتصادی زیادی دست و پنجه نرم می کردیم و مشکلات قابل توجه بود. واقعا در کشوری که رشد اقتصادی نباشد، و به ویژه در بخش غیرنفتی رشد قابل ملاحظه ای مشاهده نشود، نمی توان به سراغ افزایش مالیات رفت." این اظهارنظرها مربوط به گفتوگوی تیمور رحمانی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم است.
در ادامه مشروح این گفتوگو را می خوانید:
*تسنیم: در حال حاضر اقتصاد کشور با محدودیت های خارجی مواجه است که ممکن است در آینده بیشتر شود به حدی که اصلا نتوانیم نفت صادر کنیم. از طرف دیگر اقتصاد در رکود تورمی قرار دارد. به نظر حضرتعالی اگر شرایط تحریم شدت یابد، چه بخش هایی از اقتصاد دچار آسیب خواهند شد؟
رحمانی: به اعتقاد من تصور اینکه محدودیتهای تجاری به قدری تشدید شود که نتوانیم حتی یک بشکه نفت هم بفروشیم غیر ممکن است. اما اگر محدودیتهای فروش نفت ما افزایش یابند رکود تورمی در کشور به شدت افزایش مییابد. همه بخشهای اقتصادی حتی بخش کشاورزی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت چرا که بخشهای قابل توجه ای از اقتصاد ایران به درآمدهای ارز ی حاصل از فروش نفت وابسته است.با این حال، بخش صنعت بیش از سایر بخش ها صدمه خواهد دید. به ویژه در بخش تامین ارز مورد نیاز واردات چه برای کالاهای مصرفی، چه برای کالاهای سرمایه ای و چه برای کالاهای واسطه ای و مواد اولیه چالش به وجود می آید. همچنین به دلیل آنکه بخش قابل توجهی از بودجه کشور وابسته به درآمدهای نفتی است، تشدید تحریمها دولت را در تامین هزینه ها به ویژه هزینه های جاری با مشکل روبرو خواهد کرد.در آن صورت، به طور اجتناب ناپذیر دولت به انتشار پول برای تامین هزینه های خود روی خواهد آورد که نتیجه آن تشدید تورم موجود است. به نظر من اگر شرایط مندرج در سوال رخ دهد دولت و اقتصاد هیچ راهی برای جبران ندارند و تنها راه ممکن تحمل شرایط است.
*تسنیم: آیا شما اعتقادی به اقتصاد بدون نفت دارید؟ اینکه برخی معقتدند باید اقتصاد را بدون نفت اداره کرد، چقدر درست است؟
رحمانی: به اعتقاد من چیزی به اسم اقتصاد بدون نفت وجود ندارد و البته ضرورتی هم ندارد. کشور از منبع خدادادی به نام نفت برخوردار است. لذا میتوانند از این منبع به درستی استفاده کنند. بسیاری از کشورها از این نعمت خدادادی بی بهره اند در شرایط کنونی دولت باید در کنار استفاده بهینه از درآمدهای نفتی تنوع سازی را در دستور خود قرار دهد. دولت بایستی از منابع درآمدی دیگر استفاده کند و ظرفیت های کشور در این زمینه را فعال کند. دولت می تواند از تجربه کشورهای دیگر از جمله قطر، امارات در عرصه کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و تنوع سازی درآمدی استفاده کند. در کوتاه مدت، دولت کار چندانی نه در کاهش اتکای کل اقتصاد و نه حتی در اتکای بودجه خود به نفت نمی تواند انجام دهد و در شرایط کنونی تنگنای اقتصادی و فشار بر زندگی روزمره مردم نیاز نیست کاری هم انجام دهد.حتی کاهش هزینه های دولت هم که عمدتا متکی به نفت است توصیه نمی شود. اما در یک توافق سیاسی بین طیف های مختلف در مورد نحوه هزینه کردن و اولویت بندی آن ضروری است اقدام شود. در میان مدت، دولت ضمن حرکت تدریجی به سوی هدفمندی استفاده از درآمدهای نفتی و هموارسازی میزان تزریق درآمدهای نفتی از ایجاد آشفتگی های ناشی از درآمدهای نفتی می تواند جلوگیری نماید. در بلند مدت، دولت باید زمینه متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی از طریق کاهش اختلالات مرتبط با وجود انحصارات و دخالت دولت و نظام قیمت گذاری مبتنی بر بازار آزاد امکان افزایش بهره وری را فراهم سازد تا سهم اقتصاد با بزرگ شدن بقیه بخشهای اقتصاد و نه کوچک شدن بخش نفت فراهم نماید و به این ترتیب اقتصاد ضمن بهره مند شدن از نعمت نفت از اتکای به نفت رهایی یابد.
*تسنیم: آمارها نشان می دهد که دولت ها در طول سال های گذشته به سمت اقتصاد با اولویت کاهش وابستگی به نفت حرکت نکرده اند. به نظر شما دلیل این موضوع چیست؟
رحمانی: با نگاهی به وضعیت قیمت نفت و درآمد های نفتی می توان این مسئله را بررسی کرد که سهم نفت در طول چند دهه اخیر در اقتصاد کشور کاهش یا افزایش داشته است. اگر در سال هایی شاهد بودیم که سهم نفت در اقتصاد کشور کاهش یافته، به سبب تلاش دولت ها نبوده بلکه به دلیل کاهش قیمت نفت بوده است. عمدتا در سال های بعد از انقلاب وابستگی به درامدهای نفتی بالا بوده است. این روند در سال های نزدیک به قبل از انقلاب نیز همین گونه بوده است. در برخی برهه های زمانی که در مقابل وابستگی به درآمدهای نفتی مقاومت شده است، به طور محدود مبالغی به صندوق توسعه ملی واریز شده است.
در خصوص اینکه چرا دولت ها علی رغم تلاش های صورت گرفته ولی نفتی تر شدند باید بگویم که اقتصادی که رانت جو است و نفرین منابع در آن وجود دارد وابستگی به درآمدهای نفتی طبیعی است. این مسئله خاص ایران هم نیست. در غالب کشورها با شرایط مشابه همین اتفاق رخ داده است. لذا علی رغم که اینکه دولت ها دلشان نخواسته است ولی در عمل موفق به کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی نشده اند.همانطور که اشاره شد کاهش وابستگی به درآمد نفت در مقاطعی بیشتر نوعی توفیق اجباری بوده است تا اقدامی برنامه ریزی شده.بیش از هر چیز بلند پروازی در برنامه های توسعه و دولتی بودن بیش از حد اقتصاد که متاسفانه حتی با تلاشهای زیاد تداوم یافته است عامل عدم توفیق دولتها بوده است.شیوع رانت جویی در اقتصاد این توصیه را به همراه دارد که از اهداف بلند پروازانه و در پیش گرفتن پروژه های عمرانی گسترده خودداری شود تا اقتصاد پس از قرار گرفتن در یک مسیر باثبات رشد اقتصادی به صورت تدریجی به گسترش طرح های عمرانی بپردازد و زمینه کاهش وابستگی بودجه دولت به نفت را فراهم نماید.
*تسنیم: برخی از کشورهایی آسیای شرقی مانند کره جنوبی بدون داشتن منابع نفتی توانسته اند به رشد پایدار اقتصادی دست یابند ولی کشور ما با وجود داشتن منابع طبیعی مانند نفت هنوز به این مهم نرسیده است. به نظر حضرتعالی علت چیست؟
رحمانی: دو مسئله در اقتصاد بسیار حایز اهمیت است. یکی اینکه اقتصاد نیاز به ثبات اقتصادی دارد و دوم اینکه توجه به نیازهای بازار(به ویژه خارج) مسئله مهم دیگر است. استراتژی ژاپن، چین، کره جنوبی مبتنی بر اقتصاد با ثبات بوده است. نگاه این کشورها همین است. تا ثبات اقتصادی حاکم نباشد، هیچ رشد اقتصادی صورت نمی گیرد. همچنین در این کشورها استراتژی تقویت و حمایت از تولید داخل و ملی و تصاحب بازارهای خارجی است. روابط تجاری این کشورها با دنیای خارج به گونه ای بوده تا بتوانند بازارهای دیگر را با افزایش صادرات تصاحب کنند. در مورد نروژ نیز باید گفت که نروژ یک کشور اروپایی است و قبل از هر اتفاقی توسعه یافته بوده است. توسعه یافتگی این کشورها داستان تاریخی دارد.
متاسفانه ایران چون نتوانسته است اولا ثبات اقتصادی ایجاد کند و دوم آنکه در خصوص استراتژی صادرات و تصاحب بازارهای خارجی سیاست گذاری و برنامه ریزی کند و فقط به صادرات نفت خام مبادرت کرده لذا در امر توسعه و پیشرفت ناموفق بوده است.به نظر نمی رسد که ایران لازم باشد استراتژی کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی و یا حتی چین را دنبال کند چرا که آنها کشورهایی فقیر از نظر منابع معدنی هستند در حالی که ایران بسیار غنی است و گسترش صادرات فراورده های مواد معدنی تنها استراتژی دارای مزیت برای ایران است.
*تسنیم: درآمدهای مالیاتی همواره در کشور مورد غفلت جدی قرار گرفته است. به بیان دیگر به علت وفور منابع و درامدهای نفتی کمتر به نظام مالیاتی کشور و افزایش سهم مالیات در بودجه توجه شده است. با توجه به تنگناهای موجود در اقتصاد به نظر شما چگونه می توان بودجه را به سمت اتکای بیشتر به درآمدهای مالیاتی سوق داد؟
رحمانی: واقعا در کشوری که رشد اقتصادی نباشد، و به ویژه در بخش غیرنفتی رشد قابل ملاحظه ای مشاهده نشود، نمی توان به سراغ افزایش مالیات رفت. مطالعات نشان می دهد که به دلیل وجود اقتصاد زیرزمینی بالا در اقتصاد کشور و عدم پرداخت مالیات بخش قابل توجهی از اقتصاد رسمی، فرار مالیاتی بسیار بالاست. به نظر می رسد در اقتصاد ایران اجماع کافی برای افزایش مالیات وجود ندارد. اگر این اجماع به وجود بیاید، مسلما می توان در عرصه افزایش سهم درآمدهای مالیاتی در اقتصاد قدم های موثری برداشت. در این راه رشد بخش غیرنفتی شرط لازم است. البته بدون این شرط نیز پتانسیل های لازم وجود دارد. همان طور که گفتم اقتصاد زیرزمینی و فرار مالیاتی ظرفیت هایی است که اگر به آن توجه شود در شرایط کنونی بدون افزایش رشد بخش غیرنفتی نیز می توان درآمدهای مالیاتی را افزایش داد.اما قبل از آن لازم است نوعی اجماع و توافق ضمنی بین بدنه تصمیم گیری و اجرایی کشور فراهم شود تا ضمانت اجرایی داشته باشد. با این حال، به دلیل مشکلات زیاد فراروی آغاز فعالیتهای اقتصادی بویژه در بخش صنعت نباید انتظار قابل توجهی از مالیات داشت و استراتژی مناسب در بلند مدت رشد بخش غیر نفتی اقتصاد است که بتواند امکان افزایش سهم مالیاتها در بلند مدت را بوجود آورد.
*تسنیم: نظر حضرتعالی در خصوص اقتصاد مقاومتی چیست؟ چگونه می توان اقتصاد مقاومتی را در کشور محقق نمود؟
رحمانی: به یک معنا همیشه اقتصاد ایران در وضعیت اقتصاد مقاومتی بوده است. چرا که ما همواره یا در حال جنگ نظامی بوده ایم و یا در حال جنگ اقتصادی. نکته قابل توجه این است که در زمان افزایش تحریم، لازم است توجه به اقتصاد و بهینه بودن سیاست ها بسیار مورد توجه قرار می گیرد. اگر در شرایط معمولی اقتصادی با اندکی ناکارایی کنار بیاییم، در شرایط تحریم این مقدار کم نیز زیانبار است. اگر به دنبال عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی هستیم، باید علم اقتصاد را به طور جدی پیگیری کنیم. به طور کلی در قاعده عمومی نباید تصمیمات اقتصادی بدون هزینه فایده صورت گیرد. به بیان دیگر هر گونه سیاستی باید قبل از ابلاغ و اجرا به طور دقیق مورد واکاوی و تمامی جوانب، هزینه و فایده آن مورد بررسی قرار گیرد. هر سیاستی باید با منطق و اصول اقتصادی اتخاذ شود. لازمه یک اقتصاد مقاومتی محکم این است که اصل هزینه فایده مبنای اتخاذ تصمیمات در اقتصاد باشد.
*تسنیم: برخی تحریم را مسبب مشکلات اقتصادی کشور میدانند. نظر شما در این باره چیست؟
اینکه تحریم ها مشکل ایجاد کرده است شکی در آن نیست. طبق ادبیات علم اقتصاد، تحریم شوک عرضه ایجاد می کند و اقتصاد را دچار رکود تورمی می نماید. ولی نمی توان همه مشکلات اقتصادی کنونی را منتج از تحریم ها دانست. چون در زمانی که ما با تحریم مواجه نبودیم، با مشکلات اقتصادی زیادی دست و پنجه نرم می کردیم و مشکلات قابل توجه بود. مسلما تحریم ها به اقتصاد کشور ضربه زده است ولی بخشی از مشکلات به سبب اشتباه در سیاستگذاری و اجرای آن و اتخاذ سیاست های ناکارآمد است.
*تسنیم: برای کاهش تاثیرات تحریم، چه اولویت های اصلاحی را باید در دستور کار قرار داد؟
رحمانی: به طور کلی رفع تحریم ها بخشی از مشکلات را حل خواهد کرد. اقتصاد کشور در طول زمان بازتر شده است. لذا با اعمال تحریم آسیب پذیر گردیده است. به ویژه در دهه 80 که با افزایش قابل ملاحظه واردات مواجه بودیم، اقتصاد کشور ما را ضربه پذیر تر کرده است. لذا به طور کلی این خوش بینی نباید ایجاد شود که با کاهش تحریم ها همه مشکلات اقتصادی به طور کل حل خواهد شد. با این حال، رفع تحریم ها می تواند برای سرمایه گذاری بلند مدت داخلی و خارجی که نیاز مبرم اقتصاد است سودمند باشد و در کوتاه مدت نیز پاره ای از فشارهای تورم رکودی را از میان بر دارد.
به اعتقاد من اصل مسلم هزینه فایده باید در تمامی ساختارهای اقتصادی رعایت شود. هنگامی که مردم مشاهده کنند در تصمیم گیری و اجرا و هزینه کردن منابع عمومی اصل هزینه فایده به خوبی دنبال می شود اقتصاد مردمی و توانمند برای خنثی سازی تحریم ها امکان پدیدار شدن دارد.
انتهای پیام/