چرا روسیه به کانون جدید رایزنیها درباره بحران سوریه تبدیل شد؟
خبرگزاری تسنیم: طی چند هفته اخیر با سفیر ولید معلم، طرح دی میستورا، سفر سعود الفیصل به روسیه، مسکو به محور و کانون جدید برای تحولات و بحران سوریه تبدیل شده است که سؤالهایی را در مورد چرایی این تحول ایجاد میکند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در روزهای اخیر روسیه به کانون رایزنیهای جدید در خصوص بحران سوریه تبدیل شده است. در این راستا ولید معلم وزیر امور خارجه سوریه چهارشنبه (5 آذر) در رأس یک هیئت سیاسی بلندپایه به سوریه سفر کرد و در شهر بندری سوچی علاوه بر سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه و همتای روسی خود، با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور این کشور نیز دیدار و گفتوگو کرد.
پیش از این نیز، سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان (بهعنوان یکی از بازیگران عرصه بحران سوریه) در سفری غیرمنتظره به مسکو با مقامات این کشور دیدار کرده بود و اگرچه مقطع زمانی این سفر که در آستانه نشست وین درباره موضوع هستهای ایران صورت گرفت این ذهنیت را تقویت میکرد که این سفر درباره موضوع هستهای ایران بوده است اما انتشار محتوای مذاکرات فیصل در مسکو نشان داد که بحران سوریه نیز در کانون توجه و مذاکرات دو کشور بوده است. در پی این سفر برخی از رسانههای وابسته به عربستان از جمله الشرق الاوسط از میزبانی روسیه برای حل بحران سوریه خبر دادند و در همین حال مقامات روسی نیز از آمادگی خود برای میزبانی نشست مخالفان دولت سوریه خبر دادند.
پیش از اینها نیز روسیه از طرح استیفان دمیستورا نماینده جدید سازمان ملل در امور حل بحران سوریه برای توقف درگیریها در شهر حلب بهعنوان مقدمهای برای برقراری آتشبس در سایر مناطق استقبال کرده بود و علاوه بر این مقامات روسیه از آمادگی خود برای اجرای توافقنامه ژنو1 خبر دادهاند حال آنکه شرایط میدانی در مقایسه با مقطع زمانی توافقنامه که به حدود دو سال قبل میرسد تا حدود زیادی بهنفع دولت سوریه رقم خورده است. حال این سؤال پیش میآید: چه عواملی موجب شده است اولاً روسیه به کانون دور جدید رایزنیها درباره بحران سوریه تبدیل شود و دوم اینکه چرا بر توافقنامه دو سال پیش ژنو1 تأکید میکند؟
چرایی تبدیل روسیه به کانون جدید رایزنیها درباره بحران سوریه
به نظر میرسد پاسخ این چرایی در چند نکته نهفته است که اغلب آنها بهنحوی به تغییر اولویتهای امنیتی ناشی از ظهور داعش برمیگردد. بهعبارت روشنتر ظهور داعش و اعلام خلافت اسلامی از سوی آن موجب شد که آمریکا به تشکیل ائتلافی موسوم به ضدداعش دست بزند که در آن سوریه و حامیان منطقهای و بین المللی آن از جمله ایران، روسیه و چین حضور ندارند و تا زمانی که این خلأ پر نشود تلاشهای موجود همچنان ناقص باقی خواهد ماند.
از این موضوع آنچه به روسیه مربوط میشود این است که هرچند روسیه بهطور رسمی در ائتلاف ضدداعش حضور ندارد اما با توجه به اینکه برخی از اعضای داعش از مناطق مسلمان نشین روسیه و یا کشورهای آسیای مرکزی هستند ازاینرو روسیه نیز همانند کشورهای غربی از خطر بازگشت تکفیریهای عضو داعش نگران است.
از طرف دیگر بعد از آنکه آمریکا به این واقعیت پی برد که بدون کسب حمایت همه قدرتهای جهانی و منطقهای از جمله روسیه قادر نخواهد شد در مبارزه با موج جدید تروریسم توفیقی به دست آورد لذا به همکاری امنیتی با روسیه روی آورد و در این راستا دو کشور علیرغم اختلاف نظر و تعارض منافع شدید در خصوص بحران اوکراین در خصوص مقابله با داعش و تکفیریها به توافق امنیتی دست یافتند.
البته باید توجه داشت که تاکنون مواضع آمریکا در خصوص سوریه کاملاً شفاف نشده است و ظاهراً درباره اینکه چگونه بین مبارزه با داعش و مقابله با دولت سوریه سازش ایجاد کرد با اختلاف نظر همراه است. برخی علائم و نشانهها حاکی از این است که مشورتهایی به اوباما داده میشود که در آنها از وی خواسته میشود مقابله با دولت سوریه را مقدم بر مبارزه با داعش قرار دهد چرا که روند کنونی میتواند بهنفع دولت سوریه تمام شود و گروههای مخالف سنی و دولتهای عرب منطقه را از آمریکا رنجور سازد. در مقابل برخی دیگر از علائم و نشانهها حاکی از مقاومت اوباما در این زمینه است و برای مثال گفته میشود چاک هیگل به این دلیل از مقام خود استعفا داد (و یا بهقولی کنار گذاشته شد) که با کاخ سفید و همچنین دمپسی رئیس ستاد ارتش درباره چگونگی مدیریت جنگ علیه داعش و دولت سوریه دچار اختلاف شد و در این میان ظاهراً هیگل با رویکرد کنونی تمرکز دولت اوباما بر حملات هوایی موافق نبود.
از طرف دیگر عربستان که زمانی در خط مقدم گروه موسوم به دوستان سوریه برای تغییر نظام سیاسی سوریه قرار داشت بعد از ظهور داعش با خطرات امنیتی جدید از سوی این گروه بهخصوص پس از اعلام خلافت اسلامی، مواجه شده است که این مسئله اولویتهای امنیتی این کشور را تغییر داده است و بر همین اساس به نظر میرسد عربستان دیگر مثل سابق از لزوم براندازی دولت سوریه حمایت نمیکند که این ریاض را یک قدم به مسکو نزدیکتر میکند.
بهموازات این تغییر و تحولات استفان دمیستورا نماینده جدید سازمان ملل نیز (ظاهراً با چراغ سبز آمریکا و عربستان) وارد عمل شده و طرح جدیدی در خصوص برقراری آتشبس در حلب مطرح کرده که در صورت موفقیت به سایر مناطق نیز قابل تعمیم باشد. روسیه از این طرح استقبال کرده و دولت سوریه نیز آن را قابل بررسی خوانده اما در عمل ارتش سوریه با سرعت بخشیدن به روند پیشرویهای خود میخواهد کار را در این منطقه نیز یکسره کند.
با در نظر گرفتن این پیشزمینهها و تحولات تا حدودی پیشتازی روسیه در دور جدید تحرکات و رایزنیهای سیاسی مشخص میشود و آن اینکه این کشور میخواهد در پرتو این رایزنیها از یکسو زمینه را برای تقویت آشتی ملی و تشکیل دولت شراکت ملی حول محور نظام فعلی سوریه فراهم کند و از دیگر سو زمینه را برای عضویت سوریه در ائتلاف ضدداعش فراهم سازد که در عین حال میتواند امکان بازگشت سوریه به نظام بین المللی و عادی سازی روابط خود با جامعه جهانی را نیز در پی داشته باشد و اعضای ائتلاف را نیز به استفاده از تجارب و توانمندیهای سوریه در مبارزه با داعش و تکفیریها برخوردار میکند. چه در جریان دیدار هیئت پارلمانی روسیه با بشار اسد در دمشق و چه در جریان دیدار هیئت سوری بهریاست ولید معلم با مقامات روسی اعم از سرگئی لاوروف و ولادیمیر پوتین در سوچی، اولویت مبارزه با تروریسم تأکید شد که این در اصل پاسخ به کسانی است که معتقدند مبارزه با داعش باید با مبارزه با دولت سوریه همتراز و همردیف باشد و مبارزه با داعش نباید بهگونهای باشد که در نهایت به تقویت دولت سوریه تمام شود.
چرایی تأکید روسیه بر توافقنامه ژنو در دور جدید تحرکات سیاسی
موافقتنامه ژنو حدود دو سال پیش زمانی امضا شد که دولت و ارتش سوریه در مقایسه با وضعیت کنونی در موقعیت ضعیف و در مقابل گروههای مسلح و تکفیری در موقعیت نسبتاً برتر قرار داشتند و با کمکهایی که از سوی ائتلاف موسوم به دوستان سوریه دریافت میکردند هرروز بر گستره تجاوزات و اشغالگریهای خود می افزودند، اما اکنون وضعیت کاملاً بهعکس شده و دولت سوریه توانسته خیلی از مناطق و سرزمینهای خود را از دست گروههای مسلح و تکفیری آزاد سازد و در چنین شرایطی این سؤال پیش میآید: چرا باید روسیه بر توافقی تأکید کند که محصول شرایط میدانی و سیاسی دو سال پیش است و اینکه آیا طرح این مسئله میتواند مورد توافق دولت سوریه قرار گیرد؟
در پاسخ به بخش اول سؤال احتمال قوی این است که پیشنهاد از سرگیری مذاکرات بر اساس توافق ژنو از سوی آمریکا و عربستان صورت گرفته است که در این صورت باز این سؤال پیش میآید: چرا روسیه با این درخواست موافقت کرده است؟ در پاسخ میتوان گفت روسیه احتمالاً از این نگران است که پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات کنگره آمریکا باعث سرسختتر شدن مواضع این کشور در قبال بحرانهای سوریه و اوکراین شود و لذا تا دیر نشده از الآن دست به کار شده با نشان دادن در باغ سبز میخواهد آمریکا را به مذاکره بکشاند و از این طریق دیدگاه جناحی را که بر مبارزه با داعش بهجای دولت سوریه اولویت میدهند، تقویت کند.
بااینحال هرچند دولت سوریه تاکنون به هیچ راهحل سیاسی "نه " نگفته است اما بعید است در شرایط فعلی با از سرگیری مذاکرات بر اساس توافق ژنو1 موافق باشد مگراینکه این مذاکرات در مسیر اهداف مورد انتظار این کشور پیش رود.
نتـــــــــــــــیجـــــــــــــــــــه گــــــــــــــیـــــــــــــــــــــــــــــــری
در مجموع روند تحولات حاکی از این است که بهموازات ادامه پیشرویهای ارتش سوریه و تثبیت موقعیت نظام سیاسی حاکم بر این کشور، روسیه بهتدریج به محور جدید تحرکات سیاسی برای حل سیاسی بحران این کشور تبدیل میشود که این مسئله هرچند از جهاتی میتواند بهنفع دولت سوریه باشد اما از این جهت که ظاهراً قرار است توافق دو سال پیش ژنو مبنای این تحرکات باشد تا حدودی سؤال برانگیز است و به نظر نمیرسد مورد توافق دولت سوریه باشد. بااینحال در صورتی که دور جدید تحرکات بر مبنای اولویت بر مبارزه با تروریسم متمرکز باشد که مورد نظر مشترک روسیه و سوریه است در این صورت این امید وجود دارد که در دور جدید تحرکات سیاسی روزنهای باز شود که سوریه نیز به عضویت ائتلاف ضدداعش در آید که این میتواند معادلات سیاسی و نظامی را تا حدود زیادی دگرگون سازد و از اینکه راهبرد جدید آمریکا علیه دولت سوریه هدف گیری شود، جلوگیری میکند و در مجموع به نظر میرسد روسیه با این هدف پیشگام این دور از رایزنیها و تحرکات سیاسی شده است، اما بااینحال موفقیت این دور از تحرکات نیز به همراهی و همگامی مخالفان بستگی دارد که آنها با قید شروط غیر قابل قبول و درخواستهای حداکثری پیشاپیش امید به کسب نتیجه از این تحرکات را تضعیف کرده است.
یادداشت: احمد کاظمزاده، کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه
انتهای پیام/ر*