روایت برادر شهید تهرانی‌مقدم از امدادرسانی شهدای اقتدار به مردم غزه

روایت برادر شهید تهرانی‌مقدم از امدادرسانی شهدای اقتدار به مردم غزه

خبرگزاری تسنیم: امانی رزمنده دوران دفاع مقدس ماجرایی را به نقل از برادر شهید تهرانی‌مقدم گفت و افزود: شبی برادرم را در خواب دیدم پرسید چه حالی داری؟ گفت محدودیت‌ها تازه برداشته شده و می‌ توانیم کمک خود را برسانیم. غزه را می‌بینی؟ این‌ها کمک‌های ماست.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم: مراسم بزرگداشت شهدای گردان حبیب و ابوذر عصر روز گذشته جمعه 18 مهرماه با حضور محمد حسن محققی از فرماندهان لشگر27 حضرت رسول (ص) و جمعی از رزمندگان گردان حبیب و ابوذر و خانواده شهدا و ایثارگران در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد.

در ابتدای این مراسم تصاویری از گردان های حبیب و ابوذر نشان داده شد و حجت السلام مهدوی درباره آنها گفت: این تصاویر مربوط به عملیات والفجر و زمانی بود که برای اولین بار در 14 سالگی به جبهه رفتم. اولین حضورم در گردان حبیب ابن مظاهر بود و در تبلیغات گردان کار می کردم و این صحنه ها مربوط به اردوگاه کارون قبل از عملیات بود. ابتدای ورود ما قبل از اردوگاه کردخه بود و گردان حبیب منسجم و کادر آن بازسازی شده بود. در اردوگاه کرخه برای اقامه نماز حسینیه نداشتیم و  فقط یک بلوک سیمانی بود.

حجت الاسلام مهدوی ادامه داد: وقتی با مشکل کمبود جا برای اقامه نماز مواجه شدیم، با توجه به سردی هوا تصمیم گرفتیم که سقفی برای بلوک سیمانی تعبیه کنیم و این موضوع را به حاج آقا عطاران گفتیم و ایشان به سختی چادرهایی را فراهم کرد. وقتی بچه ها خود را برای عملیات آماده می کردند، در عرض چندساعت چادرها برپا و حسینیه ایجاد شد. نام انتخاب شده برای حسینیه با حال و هوای آن روزگار ما مطابقت داشت و ما نام بیت الزهرا(س) را انتخاب کردیم. اولین مراسم ذکر حضرت زهرا(س) بود و پارچه نوشته یا زهرا(س) نوشتند که شنیدم هنوز این پارچه نوشته وجود دارد.

وی با اشاره به سختی عملیات عنوان کرد: حجم عملیات زیاد بود و بچه ها هر روز چند نوبت مانور و خشم شبانه داشتند و این نشان می داد که عملیات سختی در پیش است. گاهی بچه ها از شدت خستگی در حال حرکت خواب بودند و وقتی به یکدیگر برخورد می کردند، بیدار می شدند. میانگین سنی اکثر بچه ها زیر 20 سال بود و در نیمه های شب اکثر این بچه ها از یک ساعت به اذان صبح مانده برای نماز شب بلند می‌شدند و در وضوخانه صف بود.

این برادر شهید با بیان اینکه دوستی ها و صمیمیت ها در جبهه خالصانه بود، افزود: برادری، دوستی و صمیمت بین بچه ها و ارتباط با خدای متعال هیچ جای دیگر دنیا پیدا نشد. همه بچه ها دو به دو پیمان برادری می‌بستند. روزها تا شب بچه ها تلاش می‌کردند و نماز اول وقت داشتند. زیباترین صحنه‌ها این بود که بچه‌ها با همه خستگی‌ها هرشب در یک گروهان جمع می‌شدند و همه برادری‌ها در این مجالس خود را نشان می داد. معمولا در این جلسات تجربیات عملیات گذشته گفته می شد و این بچه ها را برای رزم آماده می کرد. علاوه بر این شوخی و خنده و صمیمیت بین بچه ها وجود داشت.

وی افزود: پایان تمام این جلسات بدون استثنا به ذکر مصائب اهل بیت ختم می شد. بچه ها دور هم زانو به زانو حلقه می زدند و به اهل بیت متوسل می شدند. امیر معرفی فرمانده گروهان می گفت این توسل نشان می دهد که این عملیات بوی فتح المبین دارد. همیشه عکس امام(ره) و سربند یا فاطمه(س) توزیع می کردیم و همیشه سربند یا فاطمه(س) کم بود چون بچه ها بیشتر سراغ آن را می گرفتند. برادرم یکی از افراد طالب این سربند بود و تنها جایی که پارتی بازی کردم اینجا بود که سربند را به او دادم.

حجت الاسلام مهدوی درباره عملیات گفت: این عملیات با نام حضرت زهرا(س) آغاز شد و شگفتی های بسیاری خلق کرد و پرچم آقا ابا عبدالله(ع) روی مسجد فاو برافراشته شد. منطقه نونی ها که با وجود تلاش های بسیار موفق به فتح آن نشده بودند را بچه ها فتح کردند اما پیکرهای مطهر این بچه ها باقی ماند و هنوز بچه های آنجا از دیدگان غائب هستند و همچنان حسرت دیدار آنها را می کشیم. آنها امروز شهید گمنام هستند و امروز ما چشم امید به شفاعت آنها داریم. امیدوارم خداوند ما را در این راه ثابت قدم بدارد و قیامت ما به همراه شهدا باشد.

امانی در ادامه این مراسم با اشاره به اینکه امکان الگو گرفتن از سبک زندگی شهدا وجود دارد،گفت: ما از این نوع سبک زندگی درس های زیادی گرفتیم که باید بازخوانی شود. یک پدر شهید می گفت پسرم هرچه به دست می آورد خرج فقرا می کرد و دیدم پولی ندارد و به او پول دادم اما به شدت از دستم ناراحت شده بود. یک پدر شهید دیگر تعریف می کرد که وقتی پسرش گونی های برنج دیگران را گاهی حمل می کرد و به مغازه می برد، لباسش را می تکاند تا از مال مردم دانه برنجی به لباسش نماند. عزیزان ایثارگر بسیاری داریم که به دفعات مجروح شدند اما هنوز خوب نشده برمی گشتند و شهید ذاکری همین کار را انجام داد.

برادر تهرانی‌مقدم: شهید در خواب گفت پیروزی غزه از کمک‌های ماست

این رزمنده دوران دفاع مقدس ادامه داد: درس های بسیاری از زندگی این عزیزان می شود گرفت. شهید دیگری کتاب درسی خود را زیر لباس خود قرار می داد و از فرصت برای مطالعه و آموزش استفاده می کرد. امسال در خدمت دانش آموزان عمره گذار در کنار برادر شهید تهرانی مقدم بودیم و خواستیم که یک خاطره برای ما تعریف کند. گفت شبی برادرم را در خواب دیدم و پرسیدم آنجا چه حالی داری؟ پاسخ داد بسیار عالی است و تازه محدودیت ها برداشته شده و می توانیم کمک خود را برسانیم. پرسیدم چطور؟ پاسخ داد: غزه را نمی بینی؟ این ها کمک های ماست. شهدا زنده اند و باید سبک زندگی آنها منتشر شود.

امانی عنوان کرد: یکی از تربیت شدگان مکتب ولایت، شهید سید محمود اخوان طباطبایی است که معلم اول کلاس در منطقه 12 بود. حالات عجیبی داشت و از فرصت های خود به خوبی استفاده می کرد و در حفظ کدها و رمزها قرینه های خوبی می ساخت. او همیشه سعی داشت خانواده های خوب را از طریق ازدواج با هم آشنا کند. او به طور خصوصی کنار منبع آب با من صحبت کرد و 5 اسکناس 200 تومانی بیرون آورد و خواست که آن را بگیرم و گفت به من نشان داده اند که این سفر آخرم است و دوست دارم زمان وصال یار هیچ اثری از دنیا همراهم نباشد.

وی در پایان صحبت های خود گفت: او گفت در عملیات سومار به شدت زخمی شده بودم و حالم به گونه ای شده بود که باطن افراد به من نشان داده می شد. آدم مومن چهره های نورانی داشتند و آدم های بد چهر کریهی داشتند و از من فرار می کردند. مرا برای معالجه به مشهد بردند. ایشان در عملیات کربلای 5 به دیار باقی شتافت و نیازمند شناخت سبک زندگی این عزیزان هستیم.

سردار محققی در پایان این مراسم روی سن آمد و گفت: همچنان برنامه‌های هیأت شهدای گردان بعد از دفاع مقدس اجرا می شود تا بتوانیم فرهنگ شهادت و ایثار را منتقل کنیم. ما هیأتی به نام شهدا داشتیم و هنوز یک هفته در میان برنامه های مختلفی در جمع خانواده شهدا داریم. ما به خانواده شهدا و بازماندگان آنها سر می زنیم تا یاد آنها را زنده نگه داریم و شکرگذار افرادی باشیم که برای کشور جانفشانی کردند.

وی عنوان کرد: ما بعد از اینکه خاطرات برادران رزمنده را به صورت صوتی و تصویری جمع کردیم در کتابی که منتشر شده قرار دادیم و ادامه آن نیز عملیات والفجر 8 است که امسال منتشر می شود. از همه می خواهیم که خاطرات خود را با ما در میان بگذارند. کتاب خاطرات گردان نهم اولین جلد این کتاب هاست تا فرهنگ جهاد و شهادت منتقل شود. امیدوارم این آثار منشأ اثر برای آینده زندگی ما باشد.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران