جرس: نزدیکی ادبیات روحانی به رهبری نگران کننده است
خبرگزاری تسنیم: معاون متواری وزارت ارشاد و همکار شبکه دولتی انگلیس از نزدیکتر شدن ادبیات رئیس جمهور به نظام و رهبری ابراز نگرانی کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم در ستون اخبار ویژه کیهان آمده است:
سخنگوی دولت یا کارگزار فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 ؟!
محمدباقر نوبخت گفت دولت نسبت به موضوع حصر بیتفاوت نیست.سخنگوی دولت دیروز درباره نامه مطهری به روحانی (با موضوع حصر برخی سران فتنه) گفت: آقای مطهری نماینده محترم، شجاع، متدین و صریحاللهجه هستند و براساس آنچه وظیفه قانونی خود است اظهارنظر میکند اما قطعا همه اطلاعات پیش ایشان نیست، دولت در پارهای موارد که ضروری نمیداند، موضوعی را رسانهای نمیکند. وی افزود: دولت قطعا نسبت به این موضوع بیتفاوت نیست و ما بر خود فرض میدانیم تعهداتی که جناب آقای رئیسجمهور فرمودند را انجام دهیم.این اظهارنظر در حالی است که رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیئت دولت، نسبت به خلط جناحبندیهای سیاسی با خط قرمز نظام نسبت به فتنه هشدار دادند و تأکید کردند «علایق اعضای دولت به برخی جناحهای سیاسی اشکالی ندارد اما دولت و اعضای آن نباید اسیر جناحبندیها شوند... در موضوع جناحبندیهای سیاسی همواره تاکید بر رفاقت و انس با یکدیگر است اما در برخی موارد مسئله متفاوت است و باید حتما خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند. مسئله فتنه و فتنهگران از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رای اعتماد خود بر فاصلهگذاری با آن تاکید کردند همچنان بر آن پایبند باشند.
علی مطهری نیز پیش از این با اشاره به دیدار خود به همراهی جمعی از هنرمندان و خانوادههای شهدا با رهبر معظم انقلاب و طرح موضوع حصر گفته بود: ایشان (رهبری) فرمودند: «من قبلا درباره بصیرت صحبت کردهام و این که نباید راه شهدا و راه انقلاب را گم کنیم. جرم اینها بزرگ است و اگر امام(ره) بودند شدیدتر برخورد میکردند. اگر اینها محاکمه شوند حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعا شما راضی نخواهید بود. ما اکنون به اینها ملاطفت کردهایم.»با این اوصاف و با عنایت به خیانت و جنایت بزرگی که از سوی سران فتنه در کشور رخ داد، باید از آقای نوبخت پرسید ایشان سخنگوی دولت جمهوری اسلامی است یا وکیل و گماشته خائنین به کشور و نظام جمهوری اسلامی؟!
مشاور اوباما: مسئله هستهای ایران در آینده نزدیک حل نخواهد شد
هماهنگکننده سابق کاخسفید میگوید چه مذاکرات هستهای تمدید شود یا نشود مسئله هستهای ایران در آینده نزدیک حل و فصل نخواهد شد.گری سیمور مشاور سابق اوباما در مصاحبه با نشریه فرانسوی لوپونت گفت: توافق میان ایران و غرب بر سر موضوع هستهای در آینده نزدیک غیرممکن است.وی گفت: «از زمان تمدید طرح اقدام مشترک برای چهار ماه دیگر در 24 ژوئیه، مذاکرهکنندگان پیشرفت محسوسی داشتهاند و شاهد دیدارهای چندجانبه رسمی کمتری بین ایران و گروه 1+5 بودهایم. در این مدت ایران بیشتر خواهان دیدارهای دوجانبه از جمله با تیم آمریکایی بوده است که این تغییر رویه ایران بسیار خوب و مفید است چرا که ساختار 1+5 برای مذاکرات واقعی، سخت و پیچیده، بسیار ضعیف و دست و پاگیر است. اما متاسفانه دو طرف هنوز درباره بسیاری از مسائل مهم و مورد اختلاف با هم فاصله زیادی دارند. این مقام سابق کاخ سفید گفت: «آمریکا از ایران میخواهد که به طور قابل توجهی ظرفیت غنیسازی خود را کاهش دهد و آنرا به حدود دو هزار دستگاه سانتریفیوژ فعال برساند و خواهان اعمال محدودیت به مدت بیش از بیست سال است.
این در حالیست که ایران از هرگونه کاهش میزان ظرفیت کنونی خود امتناع میکند و بر ایجاد ظرفیت غنیسازی صنعتی بیشتر در مدت چند سال تاکید دارد. با توجه به این شرایط شکلگیری توافقی جامع تا پایان ماه نوامبر(آذر) دشوار است. با توجه به این شرایط بسیار پیچیده و فنی و بعضا سیاسی، در مرحله کنونی اینکه بتوان شاهد شکلگیری توافقی جامع تا پایان ماه نوامبر بود، موضوعی دشوار است. سیمور همچنین در مقالهای که از سوی «مؤسسه بینالمللی مطالعات راهبردی» منتشر شده، تاکید میکند: گره هستهای میان ایران و آمریکا در آینده نزدیک باز نمیشود.سیمور نوشت: طرفین همچنان در رابطه با مهمترین مسئله مورد مناقشه، یعنی وضعیت ایران به عنوان کشوری در آستانه دستیابی به تسلیحات هستهای، با هم اختلاف دارند. آمریکا خواستار کاهش قابل توجه توانمندی غنیسازی فعلی ایران و حفظ این محدودیتها به مدت 20 سال است، اما ایران با هر گونه کاهش توانمندی فعلیاش مخالف و خواستار ایجاد توانمندی در سطح صنعتی بزرگتر در چند سال آینده است.
مشاور سابق اوباما نوشت: ایران اطمینان دارد که در صورت پایان مهلت برنامه مشترک اقدام، اقتصاداش توان ایستادگی در برابر از سرگیری تحریمها را دارد.سیمور افزود: هیچ نشانهای دال بر آمادگی «باراک اوباما» برای پذیرش «توافقی بد» که امکان حفظ یا توسعه توانمندی غنیسازی را در آینده نزدیک فراهم آورد، وجود ندارد. چنین توافقی به منافع راهبردی آمریکا لطمه خواهد زد، متحدانش را در منطقه ناامید خواهد کرد و با مخالفت شدید کنگره مواجه خواهد شد، آن هم در زمانی که اوباما درصدد تجمیع توان خود برای پیشبرد کارزار علیه داعش است.این مقام سابق آمریکایی مینویسد: انتظار میرود آمریکا و ایران در نهایت، راههایی را برای تمدید مذاکرات در چارچوب توافقنامه موقت جدید پیدا کنند. احتمالا هرگونه توافقنامه موقت جدید شامل محدودیتهای هستهای و گامهای بیشتر از سوی ایران در ازای کاهش بیشتر تحریمها از سوی آمریکا و اروپا و تعیین مهلتی جدید برای تکمیل توافقنامه نهایی خواهد بود.
سیمور با اشاره به پیشرفتهای مذاکرهکنندگان در برخی از مسایل مانند تغییر کاربری تاسیسات غنیسازی فردو و راکتور آب سنگین اراک، گفت: البته، در صورتی که توافقنامه موقت جدید فقط شامل محدودیتهای هستهای بیشتر و یا کاهش بیش از حد تحریمها باشد، با مخالفت کنگره آمریکا و متحدان این کشور در خاورمیانه مواجه خواهد شد.وی در پایان نوشت: چه این مذاکرات تمدید شود یا نشود، مسئله هستهای ایران در آیندهای نزدیک حل و فصل نخواهد شد.
جرس: نزدیکی ادبیات روحانی به رهبری نگران کننده است
معاون متواری وزارت ارشاد و همکار شبکه دولتی انگلیس از نزدیکتر شدن ادبیات رئیس جمهور به نظام و رهبری ابراز نگرانی کرد.علی اصغر رمضانپور معاون فرهنگی وزیر ارشاد در دولت اصلاحات بود. او چند سال پیش به انگلیس رفت و عار همکاری با شبکه بیبیسی را به جان خرید. وی در مصاحبه با جرس و درباره اظهارات روحانی در مصاحبه با سیانان مبنی بر اینکه کسی در ایران به خاطر روزنامهنگاری در زندان نیست، معتقد است «زبان روحانی» درباره مسئله «آزادی بیان» و «حقوق بشر» تغییر کرده است. وی پیام سیاسی اظهارات اخیر رئیس جمهور را نزدیکی به زبان رسمی حکومت میداند و میگوید «پیام داخلی این نزدیکی، به این معناست که این مسئله از فهرست اولویتهای دولت به هر دلیلی خارج شده است. این تغییر زبان دیپلماتیک از نظر بینالمللی به معنای نزدیکتر کردن بیان آقای روحانی به زبان رهبر جمهوری اسلامی و نمایش دهنده کاهش فاصله میان جناحها در سطح بالای جمهوری اسلامی است».
به اعتقاد رمضانپور این «تغییر زبان» برای این است که «به غربیها بگوید روی باز شدن فضا در ایران حساب نکنید. در عین حال به منتقدان تندروی خود در ایران اجازه ندهد تا از سخنان او برای تحریک قوه قضائیه علیه دولت استفاده کنند».جرس نوشت: غیر از روحانی، محمود احمدینژاد و محمد خاتمی، رؤسای جمهوری پیش از وی نیز، وجود روزنامهنگاران زندانی را انکار کرده بودند. خاتمی در پاسخ به سؤالی در این باره گفته بود «از کجا معلوم است که اینها خودشان مقصر نباشند و جرمشان چیز دیگری نباشد؟». احمدینژاد نیز بارها در مجامع مختلف عنوان کرده بود که «کسی به جرم روزنامهنگاری یا سیاسی در زندان نیست».یادآور میشود برای عناصر ضد انقلاب و مهرههای سرویسهای جاسوسی بیگانه نفوذ در مطبوعات اغلب پوششی برای پیشبرد فعالیتهای غیر مطبوعاتی و ضد امنیتی است. نشانه روشن این حقیقت نیز، اتفاقات پس از خروج برخی از همین روزنامهنگارنماها از کشور و برداشتن نقاب از هویت واقعی خویش است.
اصغرزاده: دولت اعتدال به درد اصلاحطلبان گرفتار شده است
ابراهیم اصغرزاده میگوید اصلاحطلبان به معیشت مردم بیاعتنایی کردند و اگر در انتخابات سال 84 حتی ائتلاف هم میکردند، بازهم از مردم «نه» میگرفتند.وی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: در انتخابات سال 84 تجربه مهمی از ائتلاف طبقاتی میان اقشار میانی و تهیدست صورت گرفت. آنالیز آرا نشان میدهد بخشهای حاشیهای و نادیده گرفته شده دوران اصلاحات به دامن قرائتهای رادیکالتر سنت درغلتید. طبقه متوسط نیز تجزیه شد و در شهرهای دور افتادهتر با مطالبات کوتاهمدت گروههای حاشیهنشین و خارج از متن پیوند خورد.خبرنگاری پرسد: «با این تفسیر حتی اگر در سال 84 همه اصلاحطلبان با کاندیدای واحد در انتخابات شرکت میکردند به این دلیل که اصلاحطلبان برای طبقه محروم جامعه برنامهای نداشتند و سرمایهگذاریای روی طبقه متوسط نکرده بودند بازهم نتیجه انتخابات تغییر نمیکرد؟» و اصغرزاده در پاسخ میگوید: به احتمال زیاد بازهم احمدینژاد میآمد. ناکارآمدی دولت دوم اصلاحات زمینه را برای پذیرش شعارهای پوپولیستی حتی در لایههای میانی مهیا ساخته بود.
دوستان ما بیش از هر چیز روی مطالبات مدنی و آزادیخواهانه طبقات متوسط جدید تکیه داشتند درحالی که از نظر توده بیشماری، داشتن مسکن و سرپناه، برخورداری از شغل مناسب یا کسب درآمد عادلانه، معیشت شرافتمندانه به مراتب مهمتر از آزادی بیان و آزادی مطبوعات بود. شاید به همین علت اکثریت رای دهندگان در انتخابات سال 84 از شعارهای آقای کروبی که تمرکز بر معیشت عمومی داشت نسبت به شعارهای انتخاباتی دکتر معین استقبال بیشتری کردند. حالا بر فرض محال تصور کنید جناح اصلاحطلب از میان هاشمی رفسنجانی، کروبی و معین آن زمان به کاندیدای واحدی هم میرسید و کاندیدای برگزیده میرفت سراغ همان برنامه و شعار دکتر معین، آن وقت چه پیش میآمد؟ تصور میکنید رای دهندگان زیربنا را ول میکردند میرفتند سراغ مطالبات روبنایی؟
اصغرزاده که چندماه قبل در مصاحبه با روزنامه قانون، دولت روحانی را رحم اجارهای اصلاحطلبان خوانده بود در ادامه این مصاحبه گفت:راهبرد دولت اعتدالی طبعا متفاوت از راهبرد اصلاحطلبان است. دولت روحانی از منظر نداشتن راهبرد شاید بیشتر در معرض آسیب قرار داشته باشد. اگر فقدان راهبرد روشن، دولت دوم اصلاحات را به زمین سخت و سنگلاخی زد، در دولت روحانی هنوز چندماه نگذشته آنچنان به اعتبار دولت ضربه زد که اثر مهرش تا پایان بر پیشانی دولت باقی خواهد ماند. چرا؟ اینکه دولت بدون هیچ استراتژی منسجمی در ماههای منتهی به اردیبهشت امسال به صورت متوالی تقاضا کرد که مردم به او اعتماد کنند و صرفا کسانی جهت دریافت یارانه بروند ثبت نام کنند که نیازمند واقعی باشند ولی در کمال ناباوری مشاهده شد 73 میلیون نفر رسما بیاعتنا به تقاضای رئیسجمهور منتخبشان، به هر دلیلی خود را مستحق دریافت یارانه دانستند.
اصغرزاده میافزاید: گرفتاری دولت روحانی این است که نمیداند کارکردش چیست؟ فراجناحی است یا ائتلافی و به مثابه شرکت سهامی؟ اصلاحگراست و خواهان تغییر وضع یا اعتدالی و حافظ وضع موجود؟ جامعهگرا و سوسیالیست است یا نئولیبرال؟ بیطرف و معتدل است یا خنثی و منفعل؟ و اینکه به اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با کدام استراتژی و با چه مقدورات و لوازمی میخواهد دست یابد و شعارهایش را اجرایی کند؟به گفته وی «پشتیبانی اصلاحطلبان از روحانی مشروط است. معلوم است آنها در نقش یک بازنده، بازی برد-باخت یا باخت-باخت را ادامه نمیدهند.»
روایت MI6 انگلیس از خیر و صلاح اقتصادی ایران!
شبکه دولتی انگلیس در تحلیلی رسوا نوشت مقاومت مردم ایران در برابر حمله روسها در قرن 19 و مقابل رژیم صدام در قرن 20 تصمیمهایی اشتباه و پرهزینه بوده و دفاع از برنامه هستهای نیز در همین تراز قرار دارد.وبسایت بیبیسی در تحلیلی مفصل سعی کرد اینگونه القا کند که برنامه هستهای بیفایده و برای ایران به لحاظ اقتصادی پرهزینه است اما در پایان همین نوشته از ژست محاسبه اقتصادی خارج شده و تصریح میکند که مسئله اصلی این شبکه انگلیسی، نفس مقاومت و سلطهناپذیری ملت ایران است که بنابر ادعای بیبیسی پرهزینه و غیرعقلانی است!بیسیم MI6 در کودتای 28 مرداد 32 مینویسد: در کنار ورود به جنگ جهادی با روسیه در اوایل قرن نوزدهم و پافشاری بر ادامه جنگ ایران و عراق در اواخر قرن بیستم، دنبال کردن برنامه هستهای و عواقب داخلی و خارجی آن، پرهزینهترین تصمیمی بوده که دولتهای دو سه قرن اخیر ایران اتخاذ کردهاند. خوشبختانه هزینههای این تصمیم، هر چند کمرشکن، عمدتاً جنبه اقتصادی داشته و هنوز خسارات جانی و سرزمینی متوجه ایرانیان نکرده است(!)
تحلیلگر بیبیسی با وجود تخطئه منطق دفاع و مقاومت ملت ایران توضیح نداد که رژیم انگلیس با چه منطقی در طول 20 سال اخیر اقدام به نظامیگری و دست درازی به دیگر کشورها کرده یا مثلاً مردم انگلیس را مجبور به پرداخت هزینههای حضور نظامی در عراق و افغانستان نمود.بیبیسی مدعی شد «ایران باید نیازهای خود را از بازارهای جهانی تامین کند و فعالیتهای هستهای به صرفه نیست» اما به این حقیقت اشاره نکرد که غربیها هرگاه احساس کردند ایرانیها به کالایی استراتژیک در بازار جهانی نیازمند هستند، به گروگانگیری اقتصادی و تحریم پرداختند که عدم فروش سوخت 20درصد راکتور تهران و تهدید جان 800 هزار بیمار از آن جمله است. آیا به نظر بیبیسی ایران باید در برابر این رویکرد جنایتکارانه و انحصارطلبانه دست روی دست میگذاشت و اقدام به تولید سوخت راکتور تهران و تولید رادیودارو نمیکرد.
انتهای پیام/