طلب باران الهی در سایه عروسکهای کردستان
خبرگزاری تسنیم: نمایش «هیوا»، از تمام ظرفیتهای خود استفاده نموده تا تصویری بومی خلق کند. تصویری از زندگی مردم کردستان و تاثیر آب بر روند زندگی روزمره آنان، نمایش تصویری از سخاوتمندی مردم کردستان به واسطه آسمان و زمین سخی کردستان است.
خبرگزاری تسنیم_ احسان زیورعالم
سالن سایه میزبان گروه مشترک تئاتری از دو کشور ایران و عراق بود. گروهی که وجه مشترکشان زبان کردیشان است. نمایش «هیوا» کاری از گروه پهپوله، به کارگردانی صبا مولودی و نویسندگی نعیم بذرکار است. طبق اطلاعات موجود در بروشور، این نمایش نگاهی آزاد به آیین طلب باران در کردستان دارد که با عنوان بوکه بارانه شناخته میشود.ژ
«هیوا» داستان دختر کوچولوی کردی است که با خانواده نه چندان خوشحالش زندگی میکند. خشکسالی رمقی برای مادر، پدر و پدربزرگش نگذاشته است و آنان که روزگاری هیوا را از صمیم قلب دوست میداشتند و با او بازی میکردند، دیگر کاری به کار هیوای کوچک ندارند. هیوا خاطراتش را به یاد میآورد که دیارشان سرسبز و پربرکت بود و اهالی روستا و خانوادهاش چه سخاوتمندانه به او انار و نان هدیه میدادند. حال خشکسالی آن سخاوت را از مردم ربوده است. در این اثنا، مادرش فرزند نونهال خود را از فرط تشنگی و گرسنگی از دست میدهد. مادر از قصه کودک هیوا را پس میزند، پدرش تنها گندم به جای مانده را به وی نمیدهد و پدربزرگ عصایش را برای بازی از هیوا میگیرد. هیوا غصهدار از این روزگار، به قله کوه میرود و عروسکش، تنها همدمش را قربانی میکند تا باران ببارد. او خسته و زخمی به خانه بازمیگردد، باران میبارد و همگان خوشحال میشوند. هیوا بیعروسک غمگین و فسرده است. خانواده با آنچه از هیوا دریغ داشتهاند، برایش عروسکی میسازند و زندگی باز به جریان میافتد.
نمایش «هیوا»، از تمام ظرفیتهای خود استفاده نموده تا تصویری بومی خلق کند. تصویری از زندگی مردم کردستان و تاثیر آب بر روند زندگی روزمره آنان، تصویری از سخاوتمندی مردم کردستان به واسطه آسمان و زمین سخی کردستان. صبا مولودی با به کارگیری هر المانی که تداعیگر کردستان باشد، فضایی برای مخاطب خلق میکند تا آنچه لازم است از کردستان بدانیم را درک کنیم. موسیقی، لباس، رفتار و آیینها دستمایههای خوبی برای درک مناسب از کردستان زیباست.
با توجه به اهمیت جشنواره نیز مولودی از تمام ظرفیتهای گروه خود استفاده نموده تا نمایشی جذاب خلق کند. استفاده از دو نوع شیوه عروسکگردانی در نمایش را به کار میگیرد که یکی تصویری از خشکسالی و روزگار سخت است و دیگری تصویری زیبا برگرفته از ذهن کودکی قهرمان است.
نمایش فارغ از جنس اجرا، از اطناب در روایت آسیب میخورد. نمایش که فاقد هر گونه دیالوگ است، قصد دارد خلاء صوتیش را با موسیقی پر کند؛ ولی این تصویر است که خلاء موسیقی را پر میکند. منظورم از این سخن این است که به جای آنکه موسیقی در خدمت اجرا باشد، اجرا در خدمت موسیقی است. موسیقی هر قدر طول بکشد، اجرا نیز آن را مشایعت میکند. این مساله موجب میشود مخاطب تصویری را مکرراً ببیند یا تصویری که ارزش اجرایی آن یک دقیقه است را تا سه دقیقه یا حتی بیشتر شاهد باشد.
نمایش «هیوا» از این طولانی بودن، کند بودن آسیب دیده است و آن را از میانه تبدیل به اثری کسالتآور میکند و شاید اگر آن موسیقی شاد کردی انتهایش نبود، مخاطب را دلآگین بدرقه میکرد. انتخاب عروسک برای اجرای چنین نمایشی، انتخابی شایسته است که میتواند رسالت آشنایی و آگاهی فرهنگ غنی و مردمی هر دیاری را به هر فردی از هر قشری را به جا آورد. امید است با ایجاد فضایی مناسب برای چنین آثاری، شعایر فرهنگی عملی نشده در کشور، جامه عمل به خود بپوشاند.
انتهای پیام/