آمانو چه نقشهای درباره ایران دارد؟
خبرگزاری تسنیم: آمانو در گزارش اخیر خود، مدام کشور را مورد ارزیابی منفی قرار داده، گوئی ایران حاضر به پذیرش خواستههای آژانس نبوده و در پی عدم همکاری است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، آژانس در گزارش جدید خود که دیروز جمعه (14 شهریور ماه) منتشر کرد، همان بازی دوگانه و ارزیابی دوپهلو از ماهیت برنامه هستهای کشورمان را به نمایش گذاشت. نکته در اینجاست که این بازی، قبل از همکاریهای اخیر که بعد از توافق مشترک و دوجانبه ایران و آژانس در تاریخ 11 نوامبر 2013 آغاز شده نیز وجود داشته است. گوئی، آژانس این همکاریها و نتایج آنها را دلیلی کافی برای تغییر نگاه قبلی خود به ایران و برنامه هستهای کشور ندانسته است.
آژانس در مورد همکاریهایی که ایران در ارتباط با گروه 1+5 داشته است، بالاترین درجه از راستی آزمائی و تائید عملکرد را نشان داده است. اما در مورد سایر عرصهها، رویکرد آژانس کاملاً متفاوت و ابهام آمیز است.
آمانو در گزارش اخیر خود و هرگاه که به عرصههای دیگر برنامه هستهای کشور پرداخته است، مدام کشور را مورد ارزیابی منفی قرار داده، گوئی حاضر به پذیرش خواستههای آژانس نبوده و در پی عدم همکاری از نوعی است که شورای حکام و مدیرکل درخواست کردهاند!
با نگاهی به 6 محور زیر که از خلال گزارش مورخ 5 سپتامبر استخراج شده اند، میتوان زوایای سناریوی ضدایرانی آمانو را دریافت. این محورها در حالی ارائه شده اند که ممکن است برخی تحلیلگران و کانونهای تحلیلی، در بندها و عبارات مثبت راجع به توافق ژنو باقی مانده و این محورهای مهم را از نظر دور بدارند. به واقع، اگر این نکات به قدرت بررسی شود، این امکان و حق اعتراض برای کشورمان روشن تر خواهد شد که در قالبهای مختلف از جمله رویهای که تا کنون به عنوان «یادداشت توضیحی در مورد گزارشهای مدیرکل آژانس» داشته و نقطه نظرات خود را به عنوان سند رسمی آژانس نیز ثبت و منتشر نموده، انتقادها و اعتراضهای خود را بیان نماید.
بنابراین، محتوای گزارشی که پیش روی شماست، علاوه بر فراهم کردن امکان بررسی همه جانبه گزارش اخیر، میتواند در عملکرد دیپلماسی هستهای کشور در قبال آژانس، مفید و موثر باشد.
1- راهبرد آژانس: مطالبه دسترسیهای فراگیر چهاربعدی
یکی از راهبردهای مهم آژانس طی یک دهه گذشته و از زمانی که اتهاماتی را با عناوین مختلف از جمله مطالعات ادعائی و بعدها ابعاد نظامی احتمالی مطرح کردند، این بوده است که بتواند به «کلیه اطلاعات، محلها، افراد و اسناد» دسترسی یافته و اطلاعات جامعی را در این سه محور کسب نماید. از این رو، سه محور مذکور به عنوان اضلاع چهارگانه ای بوده اند که راهبرد غرب را در این رابطه تشکیل می دادهاند.
متاسفانه در این زمینه، شورای حکام نیز به ابزاری برای قانونی جلوه دادن و الزامی کردن تحقق این امر مورد استفاده قرار گرفت.
این شورا در نوامبر 2011 و بنا به تقاضای مدیرکل، با صدور قطعنامه شماره 69 همین رویکرد را تائید کرد. شورا تاکید کرد "ایران و آژانس باید گفتوگوها برای حل فوری تمامی موضوعات اساسی باقی مانده را افزایش دهند و این مذاکرات باید با هدف ارائه توضیحات درباره موضوعاتی نظیر دسترسی به تمامی اطلاعات مربوطه، اسناد، سایتها، مواد و افراد در ایران باشد".
در این راستا، تحمیل این اقدامات بر ایران به عنوان شرط ارائه تصویر بهتر آژانس از ماهیت برنامه هسته ای صلح آمیز ایران و حل ابهامات در این رابطه تلقی گردید. یعنی، احراز ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای کشور، مشروط شد به اینکه ایران چنین فرایندی را مورد عمل قرار دهد.
2- اصرار بر مقولهای به نام ابعاد نظامی احتمالی
البته ایران همواره نسبت به عبارتی با نام «ابعاد نظامی احتمالی» به شدت اعتراض داشته است. همین مساله در گزارش قبلی آژانس که در 23 مه منتشر شد نیز وجود داشت که ایران رسماً اعتراض شدید خود را نسبت به اصل این عنوان و مطرح کردن آن در گزارش مدیرکل، ابراز کرد.
اما گویا گوش آمانو به این اعتراض ها بدهکار نیست و همان مسیر خود را دنبال می کند. متاسفانه بند 62 گزارش دیروز، یکی از بدترین بندهای این گزارش است که صراحتاً با اتهام زنی به کشورمان، بخش های نظامی را هدف قرار داده و آنها را متهم به فعالیت هسته ای کرده است.
این بند چنین است: "گزارشهای پیشین ارائه شده توسط مدیر کل به موارد باقیمانده از ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران و اقدامات لازم جهت حل موضوعات مزبور را مشخص کرده بود. آژانس همچنان در خصوص وجود ابعاد اعلام نشده هستهای از جمله فعالیتهای سازمانهای نظامی ایران همچون تولید کلاهک هستهای قابل نصب بر روی موشک نگران است. لازم است که ایران در خصوص تمام ابعاد باقیمانده با آژانس بهطور کامل همکاری کند، بهخصوص ابعادی که به نگرانی در خصوص ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران دامن میزنند. از جمله این اقدامات فراهم آوردن دسترسی به تمام پایگاهها، تجهیزات، افراد و مستنداتی است که مورد تقاضای آژانس هستند" (بند 62).
آژانس تا بدانجا در اصرار بر این اتهامات به جلو می رود که تاکید می کند: "آژانس به این نتیجه رسیده که این اطلاعات در کل صحیح هستند. اکنون آژانس به اطلاعاتی دست یافته که آنالیز نوامبر 2011 را بیشتر تقویت میکنند"(بند 63). شگفتی در اینجاست که آژانس این «نتیجه گیری»! را صرفاً بر اساس اتهامات و اسناد جعلی جاسوسی و بازیگران ضدایرانی به عمل آورده است. یعنی قبل از بررسی، نتیجه ای را علیه کشورمان و برخلاف ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای کشور گرفته است.
آژانس در ادامه این اتهامات، به مساله چاشنی های انفجاری اشاره می کند ولی نهایتاً بدون اینکه صراحتاً از مختومه شدن این مساله نامی به میان بیاورد، جمع بندی خود را به ارزیابی سیستماتیک و کلان بعدی موکول کرده است. البته همین که آژانس پاسخ جزئی ایران را درباره استفاده ای که از این فعالیت در حوزه صنعت نفت و گاز کرده، مورد اعتنا قرار داده، موید اینست که «نتیجه گیری» قبلی آن در این زمینه، نادرست بوده است. از این رو، همین مساله نمادی است از اینکه آژانس حق نداشته به صورت یکطرفه به قضاوت پرداخته و ایران را مظنون به فعالیتی غیرصلح آمیز قرار دهد.
3 - ارزیابی سیستمی پاسخ ایران به مساله چاشنی انفجاری
بند 65 گزارش آژانس در این رابطه می گوید: "یکی از 7 اقدام اساسی که در مرحله دوم چارچوب همکاری در مورخ 24 مه سال 2014 مورد موافقت قرار گرفت، این بود که ایران اطلاعات و توضیحات مورد نیاز آژانس را در زمینه «بریج وایر» (چاشنیهای انفجاری) را فراهم آورد. در این زمینه همانطور که در گزارش قبلی مدیر کل آژانس بینالمللی اتمی ذکر شده بود، این کشور اطلاعات و توضیحات مورد نیاز این نهاد را در آوریل سال 2014 فراهم کرده و در ماه مه 2014 اطلاعات و توضیحات بیشتر را نیز شامل ارائه اسناد مورد نیاز در مورد بریج وایر، ارائه کرده است" (بند 65).
آژانس تنها «ارائه اطلاعات و توضیحات بیشتر» ایران را تائید کرده و نه مختومه شدن آن را. بنابراین، برخلاف برداشت هائی که در مورد مختومه شده این مساله ابراز شده است، آژانس همچنان ادعاهای خود در این زمینه را صحیح ارزیابی می کند و از این روست که مقوله ای به نام ارزیابی سیستماتیک و کلی را در خاتمه مسائل باقیمانده و در ارتباط با همه این مسائل، مطرح کرده است.
4- اتهام زنی در مورد پارچین
پارچین هیچ ارتباطی با توافق مشترک ایران و آژانس ندارد و در هیچ یک از محورهای گزارش آژانس قرار نمی گرفته است. با این حال، آژانس همچنان ادعاهای خود در مورد این تاسیسات نظامی را ادامه داده است. این در حالیست که هنوز در مورد قرار گرفتن نام پارچین و دسترسی به آن به عنوان یکی از محورهای فاز بعدی همکاریهای مشترک نیز هیچ گونه توافقی صورت نگرفته است. با این حال، گزارش جدید در این زمینه چنین می گوید: " آژانس بینالمللی اتمی بعد از گزارش پیشتر این نهاد از طریق تصاویر ماهوارهای در تاسیسات پارچین فعالیتهای گسترده ای را در زمینه حذف یا جابجایی مصالح ساختمانی، ضایعات، نخالهها و فعالیتهای ساختمانی شاهد بوده است. این فعالیتها به توانایی آژانس در تایید این برنامهها لطمه وارد میکند. برای ایران نیز مهم است تا پاسخهای لازم را به پرسشهای آژانس و امکان دسترسی به مکانهای ویژه ابهام انگیز فراهم آورد"(بند 67).
آژانس با این رویکرد تلاش می کند تا برخی از خواسته های خود را که توسط لابی ها در داخل آژانس مطرح می شوند، در کنار و طول همکاریهای مشترکی که در توافق دوجانبه ایران-آژانس مقرر شده، ادامه بدهند و از طریق آن، بر ایران فشار وارد کنند. در این صورت، حتی اگر همکاریها در اجرای همکاریهای گام به گام نیز موفقیت آمیز باشد، این اتهامات اثرگذاری موفقیت های مذکور را تضعیف خواهد کرد و همچنان ایران به عنوان یک بازیگر نگران کننده در قالب آژانس نگریسته خواهد شد!
به نظر می رسد آژانس با مطرح کردن مجدد پارچین، به دنبال اولویت دادن به بررسی آن به عنوان یکی از مسائل مهم مربوط به اتهامات غرب است.
از همین رو، بند 68 گزارش، اهمیت دسترسی به پارچین را چنین معرفی می کند: "همانطور که در گزارش قبلی مدیر کلی آژانس بینالمللی اتمی و به دنبال نشست وی در 17 اوت سال جاری اشاره شده است این نهاد نیازمند این است تا قادر باشد ارزیابی اصولی را در زمینه موارد قابل توجه ذکر شده انجام داده و همه آنها را در قالب یک سیستم ارزیابی جامع ارائه دهد" (بند 68).
5- کد 3.1 اصلاحی و پروتکل الحاقی
آژانس در مورد اجرای کد 3.1 اصلاحی و پروتکل الحاقی نیز رویکرد مطالبه گرانه را ادامه داده است. به موجب این گزارش، بر اساس توافقنامه پادمان ها و قطعنامه های مربوطه شورای حکام و شورای امنیت، ایران ملزم است مفاد کد اصلاحی 3.1 از بخش عمومی ترتیبات فرعی توافقنامه پادمان را اجرایی سازد" (بند 69).
این در حالیست که ایران و گروه 1+5 در قالب توافق ژنو که در 24 نوامبر 2013 منعقد کردند، تکلیف دیگری را برای تصویب و اجرای پروتکل الحاقی تعیین کردند. این تکلیف، حاکی از اینست که تصویب و اجرای پروتکل الحاقی، بخشی از توافق جامع است و در یک برنامه زمنی مشخص و در مقابل اقدامات هم وزن غرب، انجام خواهد شد. اما گزارش آمانو، بدون توجه به توافق 10 ماه گذشته در این رابطه، چنین مقرر داشته است: "برخلاف قطعنامه های مربوط شورای حکام و شورای امنیت، ایران پروتکل الحاقی را اجرا نمی کند. آژانس در جایگاهی نیست که بتواند تضمینی معتبر درباره عدم وجود فعالیت ها و مواد هسته ای اعلام نشده در ایران ارائه کند مگر اینکه ایران همکاری لازم با آژانس را در این رابطه، شامل اجرای پروتکل الحاقی داشته باشد"(بند 70).
6- عدم صدور روادید برای یکی از بازرسان آژانس
یکی از ابعاد نگاه بالا به پائین و تحکمی آژانس، اینست که ایران موظف باشد برای همه افرادی که آژانس به عنوان بازرس معرفی می کند، روادید صادر کند. این در حالیست که طبق مقررات و رویه آژانس، دولت میزبان حق دارد در مورد برخی از افراد معرفی شده به دلایل حاکمیت ملی و با ذکر توضیح، از صدور روادید خودداری کند. زیرا اجازه ورود هر فرد بیگانه به کشور، تابع حقوق ملی دولت میزبان و سرزمینی است و هیچ نهادی نمی تواند این حق حاکمیت سرزمینی را از کشور مذکور سلب کند.
اما آژانس استفاده ایران از حق خود برای عدم صدور روادید برای یک فرد که از نظر ایران صالح برای ورود به ایران نبوده است، چنین مقرر داشته است: "در 31 اوت 2014، برای یک عضو آژانس که برای یک دیدار فنی عازم تهران بود، روادید صادر نشد. این سومین باری است که فرد مزبور بهخاطر نداشتن روادید نمیتواند در دیدارهای فنی برگزار شده در تهران مشارکت کند. برای اینکه آژانس بتواند به شکل موثری به موضوعات باقیمانده بپردازد، لازم است که تمام افراد معرفی شده از سوی آژانس و حائز تخصصهای مورد نیاز بتوانند در فعالیتهای فنی در ایران مشارکت داشته باشند" (بند 74).
جمعبندی
آژانس با وجود تعاملاتی که ایران داشته و اقدامات داوطلبانهای که به امید عادی شدن مساله هستهای در آژانس به عمل آورده است، همچنان مشمول ارزیابی دوپهلوئی قرار دارد که قبل از همکاریها و تعاملات ده ماهه اخیر ابراز میشد: این عبارت دوپهلو که در بند 75 گزارش آژانس آمده است، عیناً تکرار گزارشهایی است که در سالهای قبل انجام میشده است.
بنابراین، هنوز هم آژانس اقدامات گسترده به اصطلاح اعتمادسازی ایران را قابل قبول و موثر بر تغییر نگاه کلان این نهاد به ایران و برنامه هستهای کشور ندانسته است. این بند مقرر میدارد: "آژانس در عین اینکه راستی آزمائی عدم انحراف مواد هستهای را در تاسیسات اتمی را ادامه خواهد داد اما در موقعیتی نیست که بتواند نسبت به نبود مواد و فعالیت های هستهای اعلام نشده در ایران و اینکه بدین نتیجه برسد که مواد بکار رفته در برنامه هستهای ایران صلح آمیز است گزارشی ارائه دهد" (بند 75).
به نظر میرسد که آژانس در این گزارش، دستورالعمل غرب برای تشدید اعمال فشار بر ایران را به خوبی اجرائی کرده است. به احتمال بسیار زیاد و حتی یقین، گزارش آمانو یکی از محورهائی خواهد بود که بر مذاکرات آینده سایه خواهد انداخت. اگر غربیها بخواهند مطالبات ایران را در این مذاکرات محدود کنند یا بر زیاده خواهی خود اصرار نمایند، از ارزیابی های منفی آژانس در بالا اشاره شد، استفاده خواهند کرد. از همین رو، آمانو در این گزارش برای کمک به تحقق منابع غربیها تلاش کرده است.
به تعبیر دیگر، از منظر چشم انداز همکاریهای ایران و آژانس، ایران مصمم به ادامه همکاری بوده و رسماً نیز این مساله را تاکید و اعلام نموده است. اما آژانس، از این اعتمادسازی ایران به نحو مطلوب برای حل ابهامات استفاده نکرده است. بلکه عمدتاً آن را بهانه ای برای مطالبه گری بیشتر قرار داده است. از همین روست که بند 77 گزارش اشاره می کند که «لازم است ایران گام های عملی جدید در مرحله بعدی و در ارتباط با چارچوب همکاری که البته تاکنون اجرا نکرده است را اجرا کند". گفتنی است که هنوز در مورد محتوای این اقدامات و گام ها، اطلاعی در دست نیست. برخی منابع خارجی و داخلی، مراکز نظامی همانند پارچین را از جمله محورهای گام هائی دانسته اند که آژانس به ایران پیشنهاد کرده است. به احتمال زیاد طی هفته های آتی که دو محور باقیمانده از 5 گام همکاریهای تعریف شده قبلی ایران و آژانس خاتمه خواهد یافت، رئوس و محورهای کامل این گام جدید نیز که در وین و در نشست پیشنهادی آژانس در همین زمینه نهائی خواهد شد، رسماً اعلام و منتشر خواهد گردید.
منبع:مشرق
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.