نصرالله: داعش خطری بزرگ برای تمام منطقه است/ ترس عربستان و رژیمهای عربی از خطر داعش
خبرگزاری تسنیم: دبیرکل حزب الله لبنان گروهک تکفیری داعش را خطری بزرگ برای کل منطقه دانست و گفت: ترس واقعی نسبت به داعش در داخل رژیم های خلیج فارس بویژه عربستان سعودی ایجاد شده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه الاخبار لبنان دومین بخش از مصاحبه با سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان را امروز منتشر کرد، آنچه می خوانید متن کامل این مصاحبه است:
برخی معتقدند که حزب الله لبنان با یک جنبش اسلامی آغاز به کار کرده که هیچ مرزی نمی شناسد، اما در مرحله بعد به یک جنبش مقاومت ملی با ماهیت اسلامی تبدیل شده است، در مرحله بعد نیز به جنبش مقاومت تبدیل شده که فرامرزی است و بعد از مبارزه در سوریه الان صحبت از عراق و یمن در میان است. این سخن تا چه اندازه درست است و شما چقدر با آن موافقید؟
خارج از فضای فکری و سیاسی من می خواهم واقعیت مسایل را بیان کنم. حضور در سوریه در درجه اول دفاع از لبنان و مقاومت لبنان و تمامی لبنانیها بدون استثنا به شمار می رود. حوادث اخیر عرسال نشان دهنده این دیدگاه بود. برخی می گفتند ما به جنگ پیشدستانه در سوریه پرداخته ایم. من این تعبیر را دقیق نمی دانم، چرا که جنگ در مرزهای ما بود. امروز برخی نیروهای 14 مارس که همچنان از تمامیت ارضی و دخالت در کشور دم می زنند، آیا به عنوان مثال نمی دانند که منطقه عرسال شامل دهها کیلومتر و محیط پیرامونی آن از همان ابتدای حوادث از سوی گروه های مسلح سوری تحت اشغال قرار گرفت. این عده اردوگاههای آموزش و اتاقهای عملیات و بیمارستان های میدانی و پادگان ها و تجمعاتی را در داخل لبنان ایجاد کرده بودند، سابقه این اقدامات نیز حتی به زمان قبل از حضور حزبالله در سوریه باز می گردد. ابتدا آن ها به لبنان آمدند و بعد ما به سوریه رفتیم.
دبیرکل حزب الله لبنان تاکید کرد که این موضوع جنگ پیش دستانه نیست، چرا که منطقه القصیر در مرزهای لبنان قرار دارد و چیزی که قطعی است، اینکه اگر جنگ القصیر نبود، گروه های مسلح خیلی زود وارد هرمل لبنان و بقاع شمالی این کشور میشدند. مبارزه ما در سوریه بعد ملی مقاومت را زیر سوال نمی برد، چرا که ما از مرزهای خود و کشور خود دفاع کرده اینک درست است که ما در برخی مناطق سوریه وارد شده ایم، اما معرکه اصلی در مرزهای لبنان بوده است.
وی گفت: مهم ترین موضوع این است که الان خطر همه را تهدید میکند. ما سه سال قبل از خطری خبر دادیم که امروز همه از آن سخن می گویند، حتی دشمنان نیز اقرار میکنند که اتفاقات منطقه دولتها و ملت ها و تمام منطقه را تهدید می کند و منافع دولتهای بزرگ در جهان را نیز به مخاطره می اندازد.
امروز بر تمام کسانی که می توانند بخشی از این معرکه دفاع از لبنان، سوریه، عراق، فلسطین، منطقه و آرمان فلسطین باشند، واجب است که وارد عمل شوند و از مسلمانان و مسیحیان و اقلیت های دینی حمایت کنند. در اینجا باید تمام بحث های فکری و راهبردی و تاکتیکی و نظریه پردازی های سیاسی را کنار گذاشت.
البته شکست داعش ممکن است و ما بر این تفکر در القصیر و قلمون پیروز شدیم. خطر بسیار بزرگ وجود دارد که پیش می آید و جنایت های هولناکی را مرتکب می شود. این گروه هیچ قاعده و قانونی ندارند از لحاظ فکری و اخلاقی و شرعی و انسانی هیچ حد و مرزی برای خود نمیشناسند.
اینها عدهای وحشی هستند که مهار آنها در منطقه از دست رفته است، آیا اگر کسی پیدا شود که با این وحشیها بجنگد و آنها را از دریدن ملت های منطقه و دولت های آن بازدارد، باید قدردانی شود یا مورد مواخذه قرار گیرد. روزی فرا می رسد که دشمنان خواهند گفت که شما راست می گفتید و ما از شما متشکریم.
آیا شما اطمینان دارید که این اتفاقات رخ خواهد داد؟
مزاج عمومی مردم تغییر می کند، سیاستمداران آخرین گروههایی هستند که مزاجشان تغییر میکند، چرا که آنها منافع مربوط به خود دارند. مثلا وقایع عرسال را در نظر بگیرید، آیا افکار عمومی عرسال الان با دوره قبل از حوادث این شهر یکی است؟ ما از آن ها و برخی مقامات المستقبل می شنویم که می گویند، آیا این پاداش عرسال است که آوارگان را پناه داده است؟ البته برخی این شهر را به پایگاه نظامی پیشرفته ای برای گروه های مسلح تبدیل کرده اند. به همین علت بود که جبهه النصره در بیانیه ای بعد از حوادث این شهر به اشتباه خود در عرسال اذعان کرد. چیزهایی که عرسال به آن ها داد-البته من مردم عرسال را نمی گویم- از موقعیت جغرافیایی گرفته تا پناهگاهی برای معارضان مسلح، در هیچ جای لبنان سابقه نداشت. اما آنها چطور به اهالی این شهر پاداش دادند؟ حتی قبل از حوادث این شهر نیز گروه های مسلح وارد آن میشدند و دست به غارت و کشتار و ربایش افراد می زدند. اهالی عرسال حتی قبل از این حوادث نیز خواستار حمایت از خود بودند، چرا که حاکمان آن جا داعش و النصره بودند.
وی ادامه داد: افکار عمومی مسیحیان را در نظر بگیرید، آیا تغییر نکرده است؟ در بقاع شمالی امروز دیگر مسیحیان 14 مارس و مسیحیان 8 مارس حضور ندارند، هر کسی که می خواهد از املاک و روستا و محیط خود حمایت کند حاضر است که سلاح در دست بگیرد و در کنار ارتش در مقابل گروه های مسلح سوری وارد مبارزه شود. در این موضوع بحثی نیست. این افکار عمومی لبنانی هاست و البته شخصیت های سیاسی نیز هستند که بزرگنمایی را در راستای منافع خود می دانند. برخی می گویند که در معرکه بر ضد افراط گرایی و تروریسم وارد خواهند شد، خب حال بیایند معنی افراط و تروریسم را بگویند. وقتی که دولت لبنان فهرستی تروریسم ندارد، عده ای هستند که چنین فهرستی برای خود درست کرده اند و برخی را تروریسم میخوانند.
آیا مواضع ولید جنبلاط در این راستاست؟
قطعا، این بخشی از مسایل مد نظر است.
وحشی های داعش هیچ تفاوتی بین مردم قائل نیستند و دوست و دشمن نمی شناسند. مبارزه با آن ها ارتباطی با موضوع سلاح یا مبارزات میدانی ندارد. ساده نیست که کسی به این اندازه از کینه و نفرت برسد و این اندازه آمادگی خونریزی را داشته باشد. مانند این ها در کجای تاریخ وجود داشته است؟ سازمان ملل می گوید که داعشی ها زنان و کودکان ایزدی را زنده به گور کرده اند. آن ها در کشتن مردم تفریح برای خود درست کرده اند. آن ها چطور به اینجا رسیده اند؟ سالها روی این تفکر کار شده تا به این مرحله برسد.
این تفکر الان چه کسی را تهدید می کند؟ به تجربه داعش در سوریه نگاه کنید؟ آن ها غیر از خود همه را می کشتند، در عراق برخی می گویند که جنگ شیعه و سنی راه افتاده است. در استان نینوا و صلاح الدین کجا شیعیان وجود دارند؟ آنها ائمه مساجد سنی را می کشند و شیوخ عشایر سنی را نیز می کشند، تنها به این علت که بیعت با خلیفه آن ها را رد می کنند. آن ها بسیاری از اهل تسنن را آواره کردهاند و مساجد و مقدسات و مرقدهای زیارتی آن ها را تخریب می کنند. آن ها با اقلیت های دینی دیگر نظیر مسیحیان و ایزدی ها نیز همین کار را می کنند. کدام منطق در دنیا اجازه می دهد که دهها هزار نفر را در کوهستان ها آواره کنند و در برابر چشمان دنیا آن ها را محاصره کنند تا از تشنگی و گرسنگی بمیرند؟
این خطر[داعش]، سنی و شیعه و مسلمان و مسیحی یا درزی و ایزدی و عرب و کرد نمی شناسد، این یک جریان وحشی است که رشد کرده و بزرگ شده است، البته جبهه های مشخصی در سوریه عراق با آن ها می جنگند، در برخی جبهه های اوضاع میدانی تقریبا خوبی به وجود آمده است، اما به نظر می رسد امکانات و نفرات موجود در اختیار داعش الان زیاد است و این باعث نگرانی همه شده است. همه باید نسبت به این خطر نگران باشند.
ترس واقعی نسبت به داعش در عربستان سعودی ایجاد شده است، چرا که آنجا همان جایی است که این تفکرات را در روش های تحصیلی خود آموزش می دهند.
کُردهای عراق در تحولات اخیر دچار اشتباه محاسباتی شدند
کردها نیز محاسبات اشتباهی دارند، در هنگام اتفاقات موصل کردها به مناطق مورد تنازع خود با عراقی ها وارد شدند و خود را از دخالت در دیگر جاها معاف کردند و گفتند این مسئولیت بقیه عراقی هاست. آن ها باید در این زمینه دقت میکردند. آن ها تصور می کردند که داعش وقتی به مرزهای آن ها برسد، متوقف خواهد شد و چیزی اقلیم کردستان عراق را تهدید نمی کند. شاید عامل اصلی این تحلیلها و آسودگی، وعده ها و تضمین هایی بوده که داعش و برخی حامیان منطقه ای آن داده اند. اما اتفاقی که افتاد این بود که داعش به 30 تا 40 کیلومتری اربیل رسید و این مقامات کرد را مجبور کرد تا از آمریکا و غرب و ایران و دولت عراق کمک بخواهند.
داعش هیچ حد و مرزی را نمی شناسد. داعش یک خطر واقعی است که نزد بسیار از کشورهای احساس خطر ایجاد کرده است. چرا که یکی از ویژگی های این جریان قدرت جذب نیروهای نزدیک به تفکر القاعده و دیدگاه های وهابی است. علت تغییر رویکردهای هواداران النصره به داعش نیز این است که همان دیدگاه ها را دارند. اختلافات سازمانی تنها بین خلافت ابو محمد الجولانی و ابوبکر البغدادی است. در نتیجه اگر فردی از النصره بداند که داعش نیز همان اهداف را تامین می کند به آن خواهد پیوست. برای پیوستن و ایجاد این تفکرات دهها سال کار شده و میلیاردها دلار هزینه شده است. قدرت جذب داعش از عناصر النصره نیز تنها نظامی نیست. این تفکر در هر جایی از دنیا باشد، داعش را امید و آرزوی و پروژه اصلی و آینده خود خواهد دید.
برخی از دولتها می دانند چه چیزی را تربیت کردهاند، به همین علت الان داعش را بزرگترین و مهم ترین خطر میدانند، چرا که می دانند داعش چه چیزهایی در اختیار دارد. الان ترس واقعی نسبت به داعش در داخل رژیم های خلیج فارس بویژه عربستان سعودی ایجاد شده، این تفکر دهها سال در این منطقه به مردم تلقین میشد و در مدارس و مراکز آموزشی به آنها القا می شد. به همین علت است که ما می گوییم این یک خطر است و همه باید نسبت به آن هوشیار باشند.
خطر واقعی علیه رژیم ها و جوامع و ملت ها و دولت ها وجود دارد، قطعا تمامی اقلیت های دینی نیز در خطر هستند، تمامی اهل تسنن از اشاعره نیز که اکثریت اهل تسنن را به خود اختصاص داده اند در معرض این خطر هستند. اموال، آبرو، زنان، کودکان و مقدسات این عده در خطر است،. ما نمی خواهیم حالت ترس را در میان مردم ایجاد کنیم، اما قطعا باید با این خطر مقابله کرد و آن را شکست داد. البته نیاز به جدیت وجود دارد.
ما در القصیر و قلمون و دیگر جاها با ارتش آزاد و صاحبان دیدگاه های لائیک یا لیبرال مبارزه نمی کردیم، بلکه با این تفکر مبارزه کرده و آن را شکست دادیم. البته از مردم خواسته می شود که نسبت به این خطرات هوشیار باشند.
بازگشت سعد حریری آیا می تواند آغازی بر این درک ریاض باشد که باید اوضاع را کنترل کرد و عناصر و رهبران اعتدالگرا را در برابر تروریسم قرار داد؟
ممکن است.
؟در دیدارهای اخیر با شخصیت های سیاسی حمله داعش به کردستان عراق را قبل از وقوع آن پیش بینی کرده بودید، چرا آنها به سمت شمال حرکت می کنند و چرا عربستان و اردن و ترکیه را رها کرده اند.
نوبت تمام آنها می رسد، هر جا که صاحبان دیدگاه های تکفیری وجود داشته باشند، زمینه خوبی برای گسترش داعش هست. این بستر در اردن و عربستان سعودی و کویت و دولت های خلیج فارس وجود دارد، اگر دولت هایی اعتقاد داشته باشند که می توانند به این گروه کمک کنند، باید بدانند که وقتی که نوبت به خود آنها رسید، داعش به آنها رحم نخواهد کرد. البته تمام این ها به شرایط میدانی بستگی دارد.
مبارزانی که از گوشه و کنار دنیا وارد می شوند، مشخص است چه کسی آن ها را وارد می کند و چه کسی تسهیلات و سلاح و امکانات به آنها می دهد. نظر ما از همان ابتدا این بود که "چاه کن ته چاه است". این افعی که آنها به وجود آورده اند، بزرگ شده و در نهایت آنها را خواهد بلعید، حال هر کسی که می خواهند باشند، آمریکایی ها باشند یا ترک ها یا رژیم های خلیج فارس. کسی که فکر کرده می تواند بازی را مدیریت کند و ابزارها را در دست داشته باشد، کاملا در اشتباه است.
آیا ارتش سوریه و عراق در مورد رشد داعش و عدم جلوگیری زودهنگام در برابر آنها مسئول نیستند؟
نمی توان سوریه را سرزنش کرد، چرا که از همان ابتدا فارغ از عناوین و اسامی آنها، با آنها وارد جنگ شده است.
آیا ارتش سوریه در برههای از زمان داعش را از مبارزات خود کنار نگذاشت؟
تماسی بین ارتش سوریه و داعش در موضوع عراق وجود نداشت. اتفاقی که در موصل افتاد از اتفاقات خطرناک بود و قهرمانی برای داعش به حساب نمی آید. در غیر این صورت چرا با آغاز تلاش های رسمی و مردمی عراق پیشروی داعش در بخش های مختلف متوقف شد؟
به نظر شما آیا پیشروی داعش به سمت بغداد متوقف شده است؟
بنا به اطلاعات من بله تا حد زیادی متوقف شده است.
نظر شما در مورد حضور رسانه ای ابوبکر البغدادی چیست؟
سیاست او این است که در رسانه ها حاضر نشود، اما به اعتقاد من در رسانه ها حاضر شد تا یک مشکل فقهی را برطرف کند. هنگامی که داعش طرح خلافت را مطرح کرد، اختلافاتی در جهان اسلام بین علمای اهل تسنن به وجود آمد که چطور ممکن است با شخصی بیعت کنیم که او را نمی شناسیم و نامش را نمی دانیم. ما هیچ اطلاعاتی از وی نداریم و به همین علت بیعت با فرد ناشناس جایز نیست. به همین علت وی مجبور شد در رسانه ها ظاهر شود تا شناخته شده باشد و باب بیعت را باز کند.
در مورد اعلام انتساب وی به قریش، باید گفت این موضوع از روایتی گرفته شده که تاکید دارد ائمه همگی از قریش هستند. بر اساس مذاهب فقهی تمام ائمه باید از قریش باشند و البته آنها می گویند که امیر یا پادشاه یا رئیس جمهور خلیفه مسلمانان نیست. اما خلیفه مسلمین باید قریشی باشد. از آنجائیکه پروژه ابوبکر البغدادی خلافت بود، باید به همه می گفت که قریشی است تا بیعت با وی مجاز باشد. وی می خواست بگوید از قریش یا اهل بیت است، چرا که موضوع اهل بیت در میان شیعیان و اهل تسنن از جایگاه خاصی برخوردار است. اهل سنت اهل بیت را دوست دارند و برای آنها احترام قائلند. در این زمینه بحثی نیست. البته گروه خاصی در مخالفت با این اصل کلی وجود دارند، مثلا عبارت ناصبی یک اصطلاح شیعی نیست، بلکه اصطلاحی اسلامی است که علمای شیعه و اهل سنت برای کسانی که با اهل بیت دشمنی دارند، استفاده می کرده اند. ناصبیها استثناء بوده اند، اما عموم اهل سنت محب اهل بیت هستند و به آنها احترام می گذارند، البته میزان این احترام در نزد مذاهب مختلف، متفاوت است. به همین علت است که وی ادعا می کند که قریشی یا از اهل بیت است، البته من نمیدانم که این ادعا راست است یا دروغ.
انتهای پیام/پ