میرشکاک:هر گونه وِلایت بدون وَلایت، شیطانی است
خبرگزاری تسنیم: یوسفعلی میرشکاک شاعر و پژوهشگر گفت: این چه فکر کردنی است که همواره نگرانیم از صراط مستقیم ولایت خارج شویم و چون نگرانیم جسارت فکر کردن را از خود بگیریم و آهسته برویم و بیاییم تا گربه شاخمان نزند؟!
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، همایش امام خمینی(ره) و تقدیر تاریخی عصر با گردهمایی اصحاب فکر انقلاب اسلامی به همت موسسه اشراق عصر امروز در سالن سوره حوزه هنری کار خود را آغاز کرد. این همایش امروز 12 خرداد نیز با سخنرانی 4 اندیشمند دنبال خواهد شد.
در نخستین روز این همایش حجتالاسلام سیدعباس نبوی، یوسفعلی میرشکاک و حسن رحیمپور ازغدی از زوایای مختلفی تاثیر تاریخی - تمدنی امام و انقلاب اسلامی را در عصر حاضر بررسی کردند.
یوسفعلی میرشکاک شاعر و اندیشمند جبهه فکری انقلاب اسلامی در این همایش گفت: از نظر من امام خمینی(ره) بعد از فردوسی، بزرگترین حقیقتی است که در فرهنگ و ادب ما آشکار شده است؛ با این تفاوت که فردوسی فوندانسیون آئین شهریاری و پهلوانی را ریخت ولی امام واپسین برج و باروهای این دژ را ساخت و پرداخت.
میرشکاک ادامه داد: اما امام برای میلیونها و میلیارها انسان منتشر قیام نکرد، بلکه ایشان به انگیزش ایزدیان و آسمانیان انقلاب کرد تا انسان اهل انتظار را از خود و جهان متعارف کنونی به در برد. ایشان برای کسانی که طمع پول آب و برق مجانی را داشتند انقلاب نکرد اما تقدیر تاریخی عصر ما چنان بود که انقلاب امام اقتضا کرد که افراد منتشر هم از جا کنده شده و با ایشان همراه شوند.
وی با بیان اینکه امام غریب است، افزود: «طوبی للغربا» (خوش به حال غریبان). این مرد حقیقتا به گونه اساطیر باعث شد کسانی که اهل دکان و دستگاه بودند، دکان و دستگاهشان را تعطیل کنند. زیرا ایسان واقعا مطلع ظهور ولی عصر(عج) هستند.
این شاعر و نویسنده گفت: امام با اینکه از توان تصرفش در نفوس و عقول استفاده میکرد و از هیچ خطری هم در ملک و ملکوت پروا نداشت، اما گاهی رفیق اعلیایش ایشان را وادار به تصمیماتی میکرد و ایشان هم بالاجبار تسلیم میشدند. اینها بازیهای پنهانی بودند که امام گاهی باید به آنها گردن مینهاد و اگر نمینهاد باید از حوزه نیابت وارد حوزه امامت میشد که حوزه حضرت ولی عصر(عج) است.
این چهره فرهنگی با طرح این سوال که «وقتی امام جمهوریت را در کنار اسلامیت قرار داد، آیا اهل فلسفه نبود یا فقه را نمیشناخت و نمیدانست این دو امر دیگری را نقض میکنند؟» گفت: اینطور نبود. ما در اوایل نمیتوانستیم با این پیوند «جمهوری» با «اسلامی» ارتباط برقرار کنیم و میگفتیم اما به دلایل تبلیغاتی این پیوند را برقرار کردهاند اما بعد وقتی فرمودند «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» فهمیدیم که یک خبری هست و امروز میفهمیم که آن خبر چه بود!
وی افزود: شان جمهوریت شان دنیا و ناسوت است و شان اسلامیت شان آسمان و ملکوت است.
به گفته میرشکاک افق امام، همان افق امام معصوم و حضرت رسولالله(ص) بود. اگر ایشان اهل دنیا بودند و افق ناسوتی داشتند وقتی بارها و بارها به ایشان اصرار میکردند که حاج احمد رئیس جمهور بشود، ایشان میپذیرفتند. سالک مستهلک چیزی از دنیا نمیخواهد و امام دقیقا اینچنین بودند. اما در همین شرایط کسانی هم بودند که اهل دنیا بودند و به مطامع خودشان هم رسیدند. در همه دولتها از زمان سازندگی به این سو هر کسی خواست به جیفه دنیا برسد رسد و در آینده هم اینچنین خواهد بود. مسئله این است که ما چه افقی را در جریان جمهوری اسلامی دنبال کنیم.
وی افزود: در این میانه اما، اهل آخرت و ملکوت دائما به غربال میافتند و در این فرایند غربالگری دشواریهای زیادی هم متحمل میشوند. این غربال به گونهای است که روز به روز سوراخهایش گشادتر میشود و ما در تاریخمان دیدیم که عدهای در مراحل مختلف از این سوراخها رد شدند و افتادند.
میرشکاک اظهار کرد: افق اهل ولایت و کسانی که میخواهند از ولی پیروی کنند، افق شهادت است ولی باید بدانیم که این شهادت فقط در جهاد اصغر صورت نمیگیرد بلکه شهادت و مجروحیت در جهاد اکبر به مراتب دشوارتر است. ولی خود این ولایتمداری و شهادت طلبی هم دقایق و ظرافتهایی دارد که باید مد نظر گرفته شود.
این پژوهشگر حوزه ادبیات و اندیشه ادامه داد: ولایتپذیری این نیست که هر چه میخواهیم بنویسیم و هر کاری میخواهیم انجام دهیم برویم بیت و از حضرت آقا اجازه بگیریم که که آیا این کار را انجام دهیم یا خیر. این چه فکر کردنی است که همواره نگرانیم از صراط مستقیم ولایت خارج شویم و چون نگرانیم جسارت فکر کردن را از خود بگیریم و آهسته برویم و بیاییم تا گربه شاخمان نزند؟! در عالم فرهنگ بازی اشکنک دارد، سرشکستنک دارد!
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: امام خمینی(ره) وارث حضرت سیدالشهدا(ع) بود و حضرت آقا وارث حضرت علی بن حسین(ع) هستند. اگر میخواهیم امام را بشناسیم باید یک شناخت کلی از ایشان پیدا کنیم و ایشان را جزء جزء نکنیم، از طرف دیگر باید این تقدیر را هم به درستی درک کنیم و ساحتها را بشناسیم و در نهایت افقمان را افق شهادت قرار دهیم.
میرشکاک در پایان سخنانش را با نقل قولی از استادش احمد فردید سخنانش را به پایان رساند: «هر گونه وِلایت بدون وَلایت، شیطانی است».
انتهای پیام/