دولت آمریکا همچنان به فعالیتهای جاسوسی خود ادامه میدهد
خبرگزاری تسنیم: کارشناسان مسائل امنیتی معترفند که هنوز هم بسیاری از مردم دنیا از چیستی و چگونگی کار آژانس امنیت ملی چیزی نمیدانند و این غفلت همچنان به دولت آمریکا اجازه میدهد به فعالیتهای جاسوسی خود در داخل و خارج از کشور ادامه دهد.
به گزارش گروه بینالمللی خبرگزاری تسنیم به نقل از نشریه فارن افیرز، کارشناسان مسائل امنیتی در یادداشتی مفصل که خلاصهای از آن را در ادامه میخوانیم، مدعی هستند که افشاگریهای اسنودن تنها برخی از زوایای پنهان فعالیتهای جاسوسی آمریکا را برای افکار عمومی آشکار کرده است و دولت آمریکا میکوشد با انجام اصلاحاتی که ماهیتی مبهم دارند همچنان از غفلت مردم سوء استفاده کرده و به فعالیتهای جاسوسی خود در داخل و خارج از کشور ادامه دهد.
بحث و گفتگوهای طولانی مدت در مورد بده بستانهایی که آمریکا باید میان امنیت ملی و آزادیهای مدنی ترتیب دهد، از تابستان سال گذشته و پس از ماجرای رسوایی اسنودن به طور خاص افزایش یافته است. آمریکاییها به ناگهان متوجه شدند که در سالهای اخیر آژانس امنیت ملی مکالمات تلفنی آنها و نیز ارتباطات اینترنتی ایشان را شنود کرده است. آمریکاییها و دیگر مردم جهان متوجه شدند که این آژانس قالبهای متعارف رمزگذاری آنلاین را در هم شکسته، تلفن رؤسای ممالک خارجی را شنود کرده و ارتباطات جهانی را بسیار گستردهتر و عمیقتر از گذشته شنود کرده است.
در پی این ماجرا، اعتراضات گسترده چه در داخل و چه در خارج، آشکار شد و لذا طرحهای پیشنهادی برای انجام اصلاحاتی در آژانس ارائه گردید. اوباما هم در محافل عمومی و خصوصی اعلان کرد که این اصلاحات ضروری بوده و محقق خواهد شد. هر چند که طرحهای اوباما جسورانه به نظر میرسد، اما در واقع این اصلاحات در برخی موارد بسیار مهم و حساس، مبهم هستند. در ماه ژانویه وی اعلان کرد که آمریکا همچنان از شهروندان غیر آمریکایی، از جمله رهبران خارجی، جاسوسی خواهد کرد اگر «یک مسئله امنیت ملی مهم فوری و حساس وجود داشته باشد» ـ که احتیاط و ابهام در این جمله کاملاً آشکار است. همچنین وی اعلان کرد که با کنگره در مورد مسائل امنیت ملی همکاری خواهد کرد ـ که به هیچ وجه اقدامی نتیجه بخش نخواهد بود. اما نگفت که افبیآی پیش از مطالبه بایگانیهای مختلف، باید مجوز قضایی اخذ کند.
اصلاحات پیشنهادی و رفتار کجدار و مریز اوباما در قبال آنها، حاکی از تنش بنیادین است؛ به ویژه هنگامی که به مطالبه مردم از جامعه اطلاعاتی آمریکا میرسیم. مسئله و مشکل واقعی که افشاگریهای اسنودن برملا کرد این نبود که یکی از آژانسهای حکومتی دست به اقدامات جنونآمیز زده است؛ مسئله این افشاگریها نشان داد که میان مطالبه مردم از جامعه اطلاعاتی و مطالبه دولت آمریکا از این جامعه تنشی بنیادین وجود دارد: سطحی بالا، هر چند ناکامل، از امنیت از یک سو و صیانت از حریم خصوصی، پاسخگویی و شفافیت از سوی دیگر. این ضرورتها هرگز به راحتی با یکدیگر سازش نمیکنند و امروز ایجاد یکچنین مصالحهای دشوارتر هم شده است. در واقع افشاگریهای اسنودن نشان داد که چگونه سوداگری آشکاری که از دهه 1970 بر جامعه اطلاعاتی آمریکا حاکم بوده است، در هم شکست.
برای چهار دهه، جامعه اطلاعاتی آمریکا بر اساس مصالحه فعالیت میکرد. جاسوسی مخفیانه مجاز بود، از جمله در برخی مواقع از شهروندان آمریکایی، البته تا وقتی که به طور رسمی، هر چند مخفیانه، تحت نظارت قرار داشت و تمایزی جدی میان اهداف داخلی و خارجی وضع میگردید. با این حال امروز به یمن تغییر و تحولات تکنولوژیک و نقش فزاینده آژانس در مبارزه با تروریسم پس از حادثه یازده سپتامبر، این مرز بندی رعایت نمیشود. همزمان افزایش تواناییهای دولت آمریکا برای حفظ اسرار خود، سبب کمرنگتر شدن تراضی و مصالحه مذکور شده است.
اما این به معنای آن نیست که دولت آمریکا باید تلاش خود را برای برخورداری از یک جامعه اطلاعاتی مناسب، متوقف کند. با توسعه و پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطاتی و افزایش حجم کلی ارتباطات، نقش آژانس امنیت ملی افزایش پیدا میکند، حتی اگر فضای سیاسی که آژانس از آن بهره میبرد، محدود شده باشد. مسئله اصلی که حول انجام اصلاحات شکل میگیرد این است که آیا آژانس میتواند اعتماد یا حداقل رضایت مردم را جلب کند یا خیر.
در ماههای اخیر، اجماع جدیدی در مورد جمعآوری اطلاعات شکل گرفته و در حال نفوذ درمیان بخش گستردهای از ساختار سیاسی آمریکا است، هر چند که مطالبه آزادیهای مدنی در جناح چپ و مطالبات لیبرالی در جناح راست را به کنار زده و حذف کرده است. آژانس امنیت ملی باید بسیاری از ظرفیتهای مهم خود را بازیابد، اما باید روش تعاملات خود با مردم آمریکا را تغییر داده و در مورد عملیاتهای خود شفافتر عمل کند. در حالی که این آژانس همچنان روشهای جمع آوری خود را مخفی نگاه داشته است، مقامات دولتی بیشتر در مورد اینکه آژانس چه افرادی را تحت نظر میگیرد و اینکه آژانس چگونه از اطلاعات جمعآوری شده استفاده میکند، شفاف سازی مینمایند. مقامات همچنین نظارت دولتی بیشتر بر یک چنین فعالیتهایی را پذیرفتهاند و این واقعیت را نیز به خوبی درک کردهاند که بسیاری از اسرار آژانس در مورد اطلاعاتی که هدف قرار میدهد، تکنولوژیهایی که به کار میبندد و قواعدی که بر فعالیتهای آن حاکم است، بالاخره روزی افشا خواهد شد.
در نتیجه، آژانس امنیت ملی مجبور خواهد شد تا مشخص سازد که یک برنامه جدید واقعاً بر هزینههای احتمالی افشاگریها میچربد یا خیر. اتخاذ چنین تصمیمی، هزینه دارد. محدودیتهای جدید بر تجسسهای آژانس، در مواقعی آمریکا را در مورد تهدیدات و فرصتها، دست خالی باقی خواهد گذاشت. لذا سیاستگذاران آمریکایی و شهروندان به یک میزان باید به سنجش این مسئله بپردازند که تا چه حد حاضرند از مزیت امنیت و دیپلماسی صرف نظر کنند تا محدودیت بیشتری بر جامعه اطلاعاتی وضع شود.
آژانس امنیت ملی مدعی است که فعالیتهای آن پس از یازده سپتامبر به جلوگیری از حملات تروریستی متعدد در داخل و خارج، کمک کرده است. اثبات چنین دعاوی بدون دسترسی به دادهها و اطلاعات طبقهبندی شده بسیار دشوار است. مهمتر اینکه چنین دعاوی بر مبنای معیار نامناسبی از کسب موفقیت، بنیان نهاده شدهاند. خواسته واقعی آژانس بسیار فراتر از متوقف کردن حملات است: آژانس به دنبال شناسایی تروریستها، درک سازمانهای ایشان و پیشبینی و مختل کردن فعالیتهای ایشان است. در یک چنین مجموعه وظایف گستردهتری، آژانس در سالهای اخیر فعالیتهای بسیار زیادی را ترتیب داده است. اما به رغم انجام این اقدامات مهم، جمعآوری اطلاعات توسط آژانس، به ندرت تنها عامل مبارزه مؤثر با تروریسم بوده است. یک چنین عملیاتهایی نتیجه هماهنگی و همکاری میان سازمانهای اطلاعاتی مختلف بسیاری است.
علاوه بر این، بحثهای اخیر در مورد آژانس بیشتر روی مبارزه با تروریسم متمرکز بوده است. یک چنین توجهی کاملاً قابل درک است: مقامات دولت آمریکا میدانند که سادهترین راه برای دفاع از آژانس پس از افشاگریهیا اسنودن این است که نقش آن در جلوگیری از حملات تروریستی برجسته شود. همچنین، ایجاد پایگاههای داده بزرگ از مکالمات تلفنی ـ مناقشه برانگیزترین برنامهای که اسنودن پرده از آن برداشت ـ اتفاقاً یکی از برنامههای مبارزه با تروریسم است. اما آژانس در حوزه دیپلماسی و امنیت سایبری نیز فعالیتهای بسیاری دارد. با ورود به فعالیتهای ارتباطاتی رهبران و مقامات خارجی، به ویژه دشمنان و رقبای آمریکا، آژانس این امکان را به سیاستگذاران آمریکا میدهد تا در هنگام تصمیم در مورد یک جنگ، فصل قرارداد یا ایجاد تغییری جدی در سیاست گذاری، آگاهانه عمل کنند.
افشاگریهای اسنودن به دو طریق به روابط آمریکا با متحدین آن آسیب زد. اول اینکه این افشاگریها مردم این کشورها را متعجب و خشمگین کرد و رهبرانی همچون مرکل و روزف را وادار ساخت تا به این خشم واکنش نشان دهند. دوم اینکه آمریکا اکنون جایگاهی را که در مباحث مربوط به امنیت سایبری و حکمرانی در فضای اینترنت برای خود دست و پا کرده بود، تا حدودی از دست داده است. پس از سالها مقابله با نفوذ سایبری چینیها در سیستمهای آمریکایی، واشنگتن اکنون ریاکار و ظاهر ساز به نظر میرسد. در واقع، اسناد اسنودن نشان میدهد که آمریکا همانند چین نه تنها در جاسوسی سایبری دست دارد، بلکه بسیار خبره و کارآمد چنین اقدامات غیر قانونی را ترتیب میدهد.
این افشاگریها همچنین شرکتهای تکنولوژیک آمریکا را در معرض تهدید قرار داده است. شرکتهایی که اکنون به طور داوطلبانه با آژانس همکاری کرده و ضرورتاً به بازویی برای دولت آمریکا تبدیل شدهاند. دستور ریاست جمهوری به دنبال سخنرانی اوباما در ماه ژانویه، به خوبی از خطراتی که چنین تصوراتی متوجه «منافع تجاری، اقتصادی و مالی» میکند پرده برداشت از جمله از دست رفتن اعتماد بینالمللی نسبت به شرکتهای آمریکایی و «اعتبار تعهد آمریکا نسبت به اینترنت باز، تعاملی و ایمن». لذا شرکتهای اینترنتی مهم آمریکا چندی است که روشهای کدگذاری پیچیدهتری را اتخاذ کردهاند.
به هر ترتیب و به هر دلیلی، واقعیت آن است که آژانس امنیت ملی و به طور کلی دولت اوباما، اکنون با مشکل بزرگی در روابط عمومی خود مواجه شدهاند. یکی از پاسخهای احتمالی به این مشکل این خواهد بود که محرمانه بودن فعالیتهای جمعآوری اطلاعات افزایش خواهد یافت به انی امید که مانع افشاگریهای شرمآور بیشتر شوند. پاسخ دیگر پذیرش این امر است که اطلاعات بیشتری در مورد فعالیتهای اطلاعاتی آمریکا در آینده آشکار خواهد شد لذا لازم است که این قبیل اقدامات با شفافیت بیشتری انجام شوند. بهترین رویکردی که واشنگتن در قبال این ماجرا میتواند اتخاذ کند، ترکیبی از این دو روش است البته با اضافه کردن معیارهای دشوارتری برای قضاوت در مورد اینکه چه اطلاعاتی باید برچسب محرمانه بخورد و چه اطلاعاتی را میتواند حساسیت کمتری بخشید.
به رغم افشاگریهای اسنودن، بیشتر مردم هنوز هم چگونگی و چیستی کار آژانس امنیت ملی را نمیدانند. در گذشته آژانس از این غفلت استقبال میکرد، چرا که این غفلت به دولت کمک میکرد تا اسرار خود را مخفی نگاه دارد. اما اکنون که پرده از برخی امور افتاده است، آژانس امنیت ملی که به شدت محتاج اعتماد عمومی است، نیاز به تغییر و تحول در شیوههای عملیاتی خود دارد تا درک مردم را از چگونگی عملکرد خود بالا ببرد. اصلاحات ضروری تا حدودی آمریکاییها را وادار به پذیرش خطر میکند.
انتهای پیام/ع