آیتالله کمالوند پاسخی کوبنده به انتقادهای شاه داد
خبرگزاری تسنیم: در قضیه انقلاب سفید آیتالله کمالوند با همه آیات عظام دیدار کرد، سپس برای ملاقات شاه و انتقال صریح خواستههای روحانیون به تهران رفت و در این دیدار به انتقادهای شاه به علمای شیعه پاسخی کوبنده داد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرم آباد، آیتالله کمالوند از علمای مجاهد لرستانی است که پایه علمی، خدمات و مبارزاتش ایشان را از دیگر علمای این دیار ممتاز کرده است. این موضوع را به خوبی میتوان با مطالعه نامه هایی که علمای هم عصر ایشان به ویژه امام خمینی (ره) برای ایشان ارسال کرده است دریافت.
امام در جریان لغو تصویب نامه انجمنهای ایالتی و ولایتی طی نامهای به ایشان نوشت: «گرچه در مدتی که بر ما گذشت، بسیار تلخیها دیدیم و رنج فراوان بردیم و حقیقتهای ناگوار روشن شد که کاش نمیشد، لکن تلخیها را اعلام لغو تصویبنامه با همه لجاجت و سرسختی دولت و غیره محو کرد و اینجانب در خلال این مدت که به مطالعه ی شخصیات نیز مشغول بودم، اعتراف میکنم که جنابعالی در صف اول واقع بودید» افزون بر این آیات عظام گلپایگانی و میلانی نیز طی نامههای جداگانهای از تلاش ایشان قدردانی کردند.
تولد و آغاز تحصیل
روحالله کمالوند در سال 1319 قمری در خانوادهای کشاورز در خرمآباد به دنیا آمد. وی دوران کودکی و نوجوانی خود را در زادگاهش گذراند و علوم اسلامی را نزد ابوتراب جزایری آموخت. سپس در سن هفده سالگی به بروجرد رفت تا در محضر آیتالله حسین بروجردی فقه بیاموزد.
رشد علمی
پس از بروجرد به سلطانآباد یا اراک امروزی رفت و شاگرد عبدالکریم حائری یزدی شد. در اراک وی همدرس روح الله موسوی خمینی شد که وی نیز از شاگردان آیتالله حائری بود. با مهاجرت آیتالله حائری به قم، کمالوند نیز همراه وی به این شهر روانه شد. بعدها با مهاجرت آیتالله بروجردی از بروجرد به قم، روح الله کمالوند فرصت دوباره یافت تا در درس وی حاضر شود و یکی از شاگردان برجسته و بعدها از یاران نزدیک وی شد.
ایشان در فلسفه هم مباحثه حضرت امام (ره) و در فقه هم مباحثه حضرت آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی بودهاند. ایشان علاوه بر استفاده از درس علمای بزرگ خود از استادان پرتوان حوزه علمیه قم به شمار می رفته اند به گونه ای که هنگام ورود آیت الله بروجردی به قم به تدریس کفایه و درس خارج مشغول بود و شاگردان نمونه و بارزی تربیت کرد.
حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی می گویند: بنا بود امتحان درس خارج بدهیم، ایشان یکی از ممتحنین ما بودند، یکی دیگر از ممتحنین مرحوم آیت الله محقق داماد و دیگری مرحوم آیت الله حائری بودند و هر سه از چهره های برجسته و مبرز حوزه بودند. حضرت آیت الله کمالوند گفت برای من قبولی ایشان روشن است شما چه می گویید آنها هم گفتند همین طور است.
بازگشت به خرمآباد
گروهی از مردم خرمآباد در سال 1329 خورشیدی به قم آمدند و ضمن دیدار با آیتالله بروجردی که در آن زمان مرجع تقلید بزرگ شیعیان شده بود، از او خواستند روح الله کمالوند را برای ارشاد دینی به خرمآباد بفرستد.
با موافقت آیتالله بروجردی، کمالوند به همراه گروهی از روحانیون و طلبههای جوان، راهی زادگاه خود شد و به تاسیس و رونق حوزه علمیه آن شهر همت گماشت که امروزه با نام حوزه علمیه کمالیه شناخته میشود.
آیت الله کمالوند از محبوبیت بالایی در میان مردم لرستان برخوردار بود. آیت الله مکارم شیرازی در این باره میگویند: من حدود شصت سال قبل به منظور سفر تبلیغی به خرم آباد رفتم، در آنجا مرحوم حضرت آیت الله کمالوند به ما محبت بسیاری کرد و البته خودشان محبوبیت فوق العاده ای داشتند و مردم به ایشان علاقه وافری داشتند.
مجاهد روشن بین خرم آباد در بسیج مردم علیه گروهک های منحرف و در جریان انقلاب اسلامی نیز نقش بسزایی داشت و با سخنرانی های بیدار کننده خویش نقشه های آنان را نقش بر آب می کرد؛ از حامیان و مریدان حضرت امام خمینی(ره) بود و دوشادوش آن مبارز قدم بر می داشت.
انقلاب سفید
با اعلام طرح اصلاحات اجتماعی و اقتصادی محمدرضا شاه و مردم معروف به "انقلاب سفید"، روحانیون به مخالفت با این طرح پرداختند که آیتالله کمالوند به دلیل داشتن ارتباط با افرادی در دستگاه حاکمه، نقش واسطه را در تبادل نظرات روحانیون و شاه داشت به نمایندگی از طرف روحانیون قم، پیام مخالفت روحانیت با طرح انقلاب سفید را به محمدرضا شاه رساند.
مبارزات با رژیم شاهنشاهی
با طرح مرجعیت عامه آیتالله بروجردی و در پی عزیمت وی به قم، آیتالله کمالوند نیز به قم آمد و دوره نوینی از فعالیتهای سیاسی مذهبی او آغاز شد.
او در کنار تدریس، به مسائل سیاسی نیز توجه داشت و در 22 جمادیالاخر 1366ق همراه با حضرت امام و آقایان گلپایگانی، مرتضی حائری و محمد یزدی طی نامهای به آیتالله بروجردی نگرانی خود از شایعه موافقت ایشان با تشکیل مجلس مؤسسان برای تغییر قانون اساسی را اعلام کرد (کاظمی، 154).
در پاییز 1330 که هفت تن از فدائیان اسلام به سرپرستی شیخ علی اصغر مروارید به خرمآباد تبعید شدند، آیتالله کمالوند از حامیان و میزبانان آنان بود و مبارزه شدید وی با گسترش نفوذ تودهایها در لرستان، از جمله دیگر اقدامات او در این زمان است.
همچنین به دنبال حادثه درگیری طلاب قم با تودهایهای استقبال کننده از سید علی اکبر برقعی در دی ماه 1331، با برپایی مجالسی در حوزهی کمالیه و ارسال تلگرافهایی شهر خرمآباد را به تعطیلی کشاند (خاطرات آیتالله طاهریخرمآبادی، 65 و 72-74 و 89).
سالهای 1341 تا 1343 اوج فعالیتهای سیاسی آیتالله کمالوند در تاریخ مبارزات روحانیون ایران است. وی در جریان لغو تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی طی ماههای مهر تا آذر 1341، ارتباط نزدیکی با امام داشت.
در بیشتر موارد رابط او آیتالله طاهری خرم آبادی بود که به گفته وی، آیتالله کمالوند به امام میگفت که هر وقت شما صلاح بدانید من به تهران بروم و با سران حکومت صحبت کنم یا اگر دستور بدهید ما بازار را تعطیل کنیم (طاهری خرم آبادی، 147).
تلاش و نقش مؤثر او در این برهه، مورد توجه بسیاری از مراجع آن روز قرار گرفت. در جریان لغو تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی امام طی نامهای به ایشان نوشت: "گرچه در مدتی که بر ما گذشت، بسیار تلخیها دیدیم و رنج فراوان بردیم و حقیقتهای ناگوار روشن شد که کاش نمیشد، لکن تلخیها را اعلام لغو تصویبنامه با همه لجاجت و سرسختی دولت و غیره محو کرد و اینجانب در خلال این مدت که به مطالعه شخصیات نیز مشغول بودم، اعتراف میکنم که جنابعالی در صف اول واقع بودید."
با طرح انقلاب سفید و لوایح ششگانه در زمستان 1341، علمای خرمآباد نیز مبارزه خود را آغاز کردند. آیتالله کمالوند ضمن رهبری نهضت در لرستان، روزهای پایانی اسفند 1341 به قم عزیمت کرد (خاطرات آیتالله طاهری خرم آبادی، س. ش 36 و 37).
به هنگام وقوع حادثه دوم فروردین 1342 مدرسهی فیضیه، در قم حضور داشت و از جمله کسانی بود که توسط آیات عظام خویی و حکیم، پشتیبانی و برای مهاجرت به نجف دعوت شد .
آیتالله خرمآبادی تا 11 فروردین با همه آیات عظام و نیز فرماندار قم دیدار کرد، سپس برای ملاقات شاه و انتقال صریح خواستههای روحانیون به تهران رفت و در این دیدار به انتقادهای شاه به علمای شیعه پاسخی کوبنده داد.
در این دیدار شاه ضمن مقایسه عملکرد روحانیون ایران با علمای اهل سنت، از رفتار آنها انتقاد کرد. وی هم در پاسخ گفت: "آنها مأمورین رسمی دولتهایشان هستند و دعاکردنشان به پادشاه روی انجام مأموریت است؛ مانند استانداران و فرمانداران ایران که دعا و نیایش آنان برای پادشاه روی مراسم اداری است؛ ولی علمای شیعه در تاریخ هزارساله خود هیچ گاه مأمور حکومتها نبوده و نخواهند بود، باید حسابها را از هم جدا کرد" (دوانی، 3و4/183). شاه پاسخ روشنی به آیتالله کمالوند نداد و وی نیز نتیجه را به اطلاع مراجع قم رساند (خاطرات آیتالله طاهری خرم آبادی، 164-165).
رحلت
آیتالله کمالوند در بهمن ماه 1342 در خرمآباد دچار سکته قلبی شد و برای درمان به تهران عزیمت کرد، ولی در اردیبهشت ماه سال 1343 در تهران دیده از جهان فرو بست.
انتشار خبر رحلت آیت الله کمالوند در خرم آباد با اندوه مردم همراه بود. البته مردم در سوگ آن مجتهد گرانقدر تنها نبودند، امام امت نیز در این مصیبت داغدار شد و در ماتم فرورفت. فرزند برومند رهبر فقید انقلاب اسلامی مرحوم آقا مصطفی(ره) در این باره فرمود: وقتی خبر فوت آقای کمالوند را به امام دادم آنقدر امام ناراحت و غمگین شدند که من از کارم پشیمان شدم.
پیکر این عالم بزرگوار پس از تشییع در تهران، وارد قم شد و در صحن حضرت معصومه (س) کنار قبر استادش آیتالله حائری به خاک سپرده شد. آیات عظام امام خمینی(ره)، گلپایگانی، نجفی و شریعتمداری در مراسم تشییع پیکر وی حضور یافتند.
رحلت آیتالله کمالوند فرصتی برای آشنایی نزدیک مردم لرستان با حضرت امام بود؛ با این حال دولت تلاش کرد که حوزهی کمالیه به امام خمینی منتسب نشود، که موفق نشد (خاطرات آیتالله طاهری خرم آبادی، 286 و 291-296).
پنجاهمین سالگرد ارتحال آیت الله کمالوند، 31 اردیبهشت ماه جاری با حضور آیت الله رسولی محلاتی نماینده مقام معظم رهبری، در خرم آباد برگزار می شود.
انتهای پیام/ ب