برخیها نخبه نیستند، شبیه نخبگانند
خبرگزاری تسنیم: افرادی که تمامقد در جهت عداوت با جمهوری اسلامی ایستادند و متاسفانه برخیهایشان این روزها در برنامههای فرهنگی و هنری در ردیف اول صندلیها جا خوش کردهاند. افرادی که هیچگاه به خاطر آن اشتباهاتشان نه ابراز ندامت کردند و نه از ساحت ملت ایران عذرخواهی کردند.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، مهدی رجبی طی یادداشتی در روزنامه سیاست روز ، حاشیهای به سخنان روز گذشته آقای رئیسجمهور زد و نوشت؛
فرض کنیم کشاورزی عمری را پای درختان باغ خود گذاشته است. از خواب و خوراک خود نیز زده است و همه درختانش را مثل فرزندانش دوست دارد. آب به وقت، کود مناسب، سمپاشی دقیق و... همه مراحل کاشت و داشت را به بهترین شکل ممکن انجام داده است.
پس از گذشت چند ماه فصل برداشت فرا میرسد. درختان او میوه دادهاند و حالا او میخواهد میوههایش را توی جعبه بچیند و راهی بازار کند.
اما علیرغم همه زحمات طاقتفرسایش، برخی از همین میوهها زحمات باغبان را نادیده گرفتهاند و خراب از کار درآمدهاند. برخی از آنان به اصطلاح پوک شدهاند، برخی دیگر از داخل دچار کرمخوردگی شدهاند و بعضی دیگر هم زودتر از موعد از درخت افتادهاند و خراب شدهاند (کپک زدهاند) حالا باغبان باید چه کند؟ آنها را هم داخل جعبه بچیند،
با این توجیه که برای این میوههای خراب هم زحمت کشیده است و سرمایهاش را هزینه کرده است؟
یا باید آنها را از نزدیکی با میوههای سالم دور کند؟ قطعا عقل باغبان راه دوم را پیشنهاد میکند. چون همان یک میوهخراب در اثر همنشینی با میوههای تَر و تازه، قدرت خراب کردن همه آنها را دارد.
قطعا این به سود باغبان است که قید آن چند میوه خراب را بزند تا بر باقی دستاوردش لکی نیفتد.
اینهمه آسمان و ریسمان کردن و مقدمهچینی برای آن بود تا به سخنان دیروز رئیسجمهور محترم حاشیهای جدی را وارد بدانیم.
آقای روحانی روز گذشته در جمع استادان، هنرمندان و نخبگان برجسته کشور گفته است:
«چطور همه را کنار میزنید یکی به دلیل قومیت یا مذهب یا اعتقاد سیاسی و یکی به دلیل روش یا ویژگیهای اخلاقیاش؛ خداوند روحی را به ما داده و قلبی را به ما داده که بیشتر جذب کنیم تا دفع. اشکال ندارد حالا فردی هم اگر خدایی ناکرده تخصص لازم را ندارد به کشور و دیار و نظامش دلبستگی ندارد یا علیه کشور و نظامش قدم بر میدارد او را کنار بگذاریم اما میشود به هر بهانهای اندک و دلیلی جزئی این نخبگان را کنار بگذاریم؛ مگر دست ماست. نخبگی یعنی کسی که این همه وقت و سرمایه برای او صرف شده تا به این مقام دست یافته است... حالا که آن تلاشها مثمرثمر شده آن را با یک بهانه از ریشه در میآوریم؛ آیا این هنر است؟»
اول) قطعا هر نظام و سیستمی بدون اشکال و نقصان نیست. اما در نظام جمهوری اسلامی همواره سعی بر این بوده که از ظرفیتهای نخبگان به بهترین شکل استفاده شود. البته نمیتوان منکر ظرفیتسوزی یا عدم استفاده از نخبگان را در مقاطعی یا مواردی نادیده گرفت. اما در غالب موارد، اگر نخبهای به دلیلی یا دلایلی کنار گذاشته شده باشد (که قطعا این اتفاق افتاده است) بنا به بهانهای جزئی و پیش پا افتاده نبوده است. آن به ظاهر نخبگان افرادی بودهاند که نمک خوردهاند و نمکدان را آنچنان به زمین کوفتهاند که تکهتکه شده است.
آقای رئیسجمهور قطعا خاطرشان یاری میکند که افرادی بودهاند که در گذشته علیه احکام الهی، اسلام، نظام جمهوری اسلامی سخن راندهاند و حتی اقداماتی عملی نیز ترتیب دادهاند. به عنوان شاهد و مثال میتوان به شرکتکنندگان در آن کنفرانس کذایی برلین اشاره کرد. افرادی که تمامقد در جهت عداوت با جمهوری اسلامی ایستادند و متاسفانه برخیهایشان این روزها در برنامههای فرهنگی و هنری در ردیف اول صندلیها جا خوش کردهاند. افرادی که هیچگاه به خاطر آن اشتباهاتشان نه ابراز ندامت کردند و نه از ساحت ملت ایران عذرخواهی کردند.
ما در بین همین به ظاهر نخبگان، وکیل و وزیر هم داشتهایم. هنرمند داشتهایم، مشاور رئیسجمهور داشتهایم، استاد دانشگاه هم داشته و داریم که با سرمایه این نظام رشد کردند و به قول معروف نخبه شدند، اما حالا کافی است یکی از همان دیشهای ماهواره! را داشته باشیم و ببینیم در شبکههایی که با صدای بلند عناد خود با جمهوری اسلامی را فریاد میزنند، همین دوستان سابق! برای تخریب ایران اسلامی، همه ظرفیتها و تجارب خود را به کار بسته و میبندند.
باید به آقای رئیسجمهور یادآور شویم که در کفه ترازوی قضاوتمان وزن خطاهای مختلف را با هم یکسان نبینیم که قطعا چنین نیست. آنها که افتخارشان دشمنی با جمهوری اسلامی است. آنان که این نظام را مشروع نمیدانند و حتی رئیس دولت یازدهم آن را هم قانونی نمیدانند، صلاحیت نفس کشیدن در اتمسفر جمهوری اسلامی را هم ندارند.
این جمله «چطور همه را کنار میزنید یکی به دلیل قومیت یا مذهب یا اعتقاد سیاسی و یکی به دلیل روش یا ویژگیهای اخلاقیاش» نیز نیاز به اصلاح دارد. ایران کشوری یکپارچه است، با همه قومیتها، گویشها، ادیان، مذاهب و حتی اعتقادات سیاسی یا ویژگیهای اخلاقی. اینگونه اتهامات، قطعا در شأن رئیسجمهور همین ملت متفاوت اما یکپارچه نیست.
دوم) همین جملات آقای دکتر روحانی با عملکرد بعضی از دوستان و همکاران ایشان در بخشهای مختلف دولت تناقضی آشکار دارد.
آمار عزل و نصبهای اخیر گواه همین موضوع است. هنوز عمر دولت یازدهم به یکسال نرسیده است که شمار تغییرات در سطوح مختلف مدیریتی، بسیار بالاست. البته شاید در قیاس با دولتهای پیشین، قابل پذیرش باشد، اما انتظار از دولت اعتدال فراتر بوده است.
آیا این تغییرات با همین سخنان رئیسجمهور در تضاد نیست؟ این همه تغییر و تحول در عرض چندماه جای تعجب ندارد؟ یعنی در بین این همه تغییرات اتوبوسی، مدیرانی نبودند که بتوانند به دولت اعتدال کمک کنند؟ یعنی همه آنها از تخصص لازم برخوردار نبودند؟ یعنی هیچکدام به دلایل سیاسی یا ویژگیهای اخلاقی از کار برکنار نشدند؟
قطعا پاسخ این سوالات واضح و روشن است. برخی مسئولان دولتی، پس از روی کار آمدن دولت جدید، چنان به برکناری مدیران گذشته پرداختند و چنان بر دولت گذشته تاختند که گویی یک ویرانه را تحویل گرفته بودند. گویی توانسته بودند کشور را از دست متجاوزان نجات دهند. این را از ژستهای فاتحانه و البته تمامنشدنی برخی مدیران میتوان دریافت.
اگر قرار است این دولت هیچ نخبهای را به دلیل قومیت یا مذهب یا اعتقاد سیاسی و یکی به دلیل روش یا ویژگیهای اخلاقیاش کنار نزند، باید این را به مدیران خود گوشزد کند. چون به عمل کار برآید.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.