شعرهای هیئت محرم و شعر «مرگ بر آمریکا» را در یک دفتر نوشتم
خبرگزاری تسنیم: شاعر کتاب «رودخوانی» گفت: همین ترانهها مانند "گزینههای روی میز" و "مرگ بر آمریکا" را در همان دفتری نوشتم که شعرهای هیئت را برای آقای مطیعی مینوشتم. حتی شعر مرگ بر آمریکا را در ابتدای قصد و نیت داشتم که در هیئت خوانده شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمد مهدی سیار شاعر کتاب «رودخوانی» در مراسم رونمایی از کتاب جدید خود در محل هیئت شهدای گمنام در حسینیه قهرودیها گفت: برنامه معمولی هیئت ما همیشه این بوده است که در آن شعر خوانده میشود و شما با این برنامهها انس داشتهاید و فکر میکنم که شعر معاصر هم باید بیشتر با این فضا انس بگیرد و به میان مردم برود.
وی با اشاره به اینکه تمام اشعار این کتاب آئینی نیست، گفت: هیئت، محل جمع شدن همه استعدادهای هنری اهل مکتب تشعیع بخصوص ایرانیها بوده و خواهد بود. تمام هنرهای ما از خطاطی بگیرید مانند کتایبه ها تا نقاشس و نگکاری گری بگیرید تا شعر که از زببان مداحان شنیده میشود تا تئاتر و نمایش و تعزیه و موسیقی که به طور طبیعی در نوحه ها و مراثی میبینید همه اینها را ایرانیها زیر خیمه امام حسین جمع کرده اند.
وی افزود: راه درست هنر هم اگر بخواهد از محیطهای بسته روشنفکری خودش خارج شود و به میان مردم بیاید باید رجعت و برگشتی کند به اصل خودش و زیر همین خیمه همه هنرها اوج خود را آشکار کنند.
سیار با اشاره به اینکه همین ترانهها مانند "گزینههای روی میز" و "مرگ بر آمریکا" را در همان دفتری نوشتم که شعرهای هیئت را برای آقای مطیعی مینوشتم، گفت: حتی شعر مرگ بر آمریکا را در ابتدای قصد و نیت داشتم که در هیئت خوانده شود منتهی مسیر دیگهای پیدا کرد و فکر میکنم آن مسیر هم به پیوند این هنرها و خیمه اهل بیت کمک میکند.
وی در پایان گفت: هیچکدام از صحبتها و تعریفهای دوستان در این جلسه و صحبتهای اساتید دیگر را جدی نگیرید چرا که آنها شاگردپروری کردهاند و امیدوارم این رونمایی برای من خودنمایی پیدا نکند تا اجر این کارها از بین نرود و شما باید برای کسانی که توفیق کاری پیدا میکنند دعا کنید چرا که بسیار در معرض تباه شدن اعمال قرار دارند و ممکن است همه اینها از بین برود.
محمدمهدی سیار در پایان شعری را از زبان امیرالمونین در سوگ حضرت زهرا(س) خواند که به شرح زیر است:
قرار بود که عمری قرار هم باشیم
که بیقرار هم و غمگسار هم باشیم
اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز
من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم
اگر تمام جهان دشمنی کند با ما
من و تو یار هم و جاننثار هم باشیم
کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم
غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم
در این دیار اگر خشکسالی آمده است
خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم
نگفتیام ز چه خون گریه میکند دیوار
مگر قرار نشد رازدار هم باشیم
نگفتیام ز چه رو رو گرفتهای از من
مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم
به دست خستهی تو دست بستهام نرسید
نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم
شکسته است دلم مثل پهلویت آری
شکستهایم که آیینهدار هم باشیم
انتهای پیام/