صالحی: حاشیههای فرهنگ پررنگتر از متن شده، حرف من در مورد صادق هدایت جعل شد
خبرگزاری تسنیم: معاون فرهنگی ارشاد نهادسازی صحیح، یافتن منابع انسانی و حرکت بر اساس نقشه راه را ۳ اولویت این معاونت در سال جدید عنوان کرد و از برگزاری نخستین جلسه هیأت نظارت در هفته جاری و تعیین هیأت امنای جدید بنیاد شعر و ادبیات داستانی خبر داد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بهخلاف بسیاری از مدیران و معاونان تلاش دارد تا از حضور در رسانهها پرهیز کند، در ابتدای مسئولیتش یک ماهی روزه سکوت اختیار کرد تا قبل از سخن گفتن، وضعیت موجود را ارزیابی کند. سیدعباس صالحی با وجود اینکه بعد از انتصاب به سمت معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای بسیاری از فعالان در این عرصه چهرهای ناشناس به شمار میرفت، امروز بهعنوان مدیری آرام و پراندیشه که سعی میکند کم و البته بهجا و بهموقع اظهار نظر کند، شناخته شده است.
وی بهخلاف نخستین روزهای حضورش در معاونت فرهنگی دیگر در مواجهه با رسانهها لبخند بر لب میراند و سعی میکند در حد مقدور پاسخی به آنها بدهد، رویکرد صالحی در دوران مدیریتش در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد بهطور مشخص اعتماد و تکیه بر دادهها و ظرفیتهای موجود در وزارتخانه برای ساخت فرهنگی بوده است که مدنظر دارد و شاید به همین دلیل بیشتر تغییرات مدیریتی وی در این مدت بر پایه جابهجایی مدیران و نه تغییر آنها استوار بوده است.
معاون فرهنگی ارشاد هفته گذشته با حضور در خبرگزاری تسنیم از بخشهای مختلف این خبرگزاری بازدید و با مدیران دیدار کرد. در خلال این بازدید و در مدت زمان محدودی که در اختیار داشتیم، با وی گفتوگویی انجام دادیم، صالحی در این گفتوگو از برنامههایی که در ادامه راه معاونت فرهنگی ارشاد وجود دارد، سخن گفت، به حاشیهسازیهای رسانهها اشارهای داشت و از برنامههایی که برای تعیین تکلیف نمایشگاه کتاب تهران پس از 27 سال از آغاز برگزاری در دست انجام است خبر داد. این گفتوگو بهشرح ذیل است:
تشکیل نخستین جلسه هیأت نظارت بر ضوابط نشر بزرگسال در هفته جاری
* تسنیم: آقای صالحی، شما در نخستین نشست خبری با رسانهها اذعان داشتید که یک ماه نخست آغاز فعالیت خود را به شناخت حوزه معاونت فرهنگی اختصاص دادید تا کم و کیف کار را بشناسید، اکنون که 6 ماه از آغاز مسئولیت شما در وزارت ارشاد میگذرد، وضعیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
اکنون که 6 ماه از آغاز فعالیت میگذرد، آنچیزی که اولویت اصلیتر ما قرار گرفته است، این است که نخست، نهادسازیهای لازم برای حرکت سریعتر اتفاق افتد و این نهادسازیهای لازم کمک میکند به اینکه بحثهای سلیقهای خود را کمتر کنیم و بهطرف یک حرکت شفافتر و روشنتری برویم که هم برای خودمان تبیین آن راحتتر باشد و هم برای دیگران، الحمدلله در یک مورد که همان بحث هیأت عالی نظارت بر ضوابط نشر کتاب بود، این موضوع شکل گرفت، سخن بر این نیست که این بهترین شکل نهادینه کردن این مسئله است، اما بالاخره ما نیاز داشتیم به اینکه از یک فضای شخصی یا سلیقههای جمعی تبدیل شود به رویکرد تعریفشده نهادین که این رخ داد و ما اواخر سال گذشته شاهد ابلاغ احکام توسط رئیس جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی بودیم. ما نخستین جلسههای این هیأت را در هفته جاری برگزار خواهیم کرد.
بنابراین انجام نهادسازیهای لازم از موارد اصلی در دستور کار معاونت فرهنگی است، نکته دومی که به نظر میرسد ما بهطور جدّ به آن نیاز داشته و داریم، بحث منابع انسانی خلاق در حیطه فرهنگ است، ما در تلاش هستیم منابع انسانی خلاق بیرون وزارتخانه را به وزارتخانه وصل کنیم، یعنی نوعی همگراییهایی که میتواند اتفاق افتد. بخشی از این دیدارهای من با این نگاه است که ما در حیطه رسانه، مؤسسات فرهنگی و مجموعههای دیگر چگونه میتوانیم همدیگر را در حیطه فرهنگ پیدا کنیم، این انرژیهای درونی حاکمیت، شبهحاکمیت، بخش عمومی و خصوصی چگونه میتوانند بهشکل ظروف مرتبطه به هم وصل شوند و در جریان فرهنگ قرار گیرند، یا به عزم ملی کمک کنند و یا در مدیریت جهادی، این هم تبعاً دغدغه مهم دیگری است. منابع انسانی دولتی ما علیرغم اینکه نمیخواهیم نسبت به آنها تصویر نادرستی القا کنیم، اما بالطبع مشکلات خود را دارند، از نظر کمیت و کیفیت نمیشود کارهای بزرگ را صرفاً بر این قاعده پیش برد. این بخش دوم از آنچیزی است که در اولویت ذهنی من قرار داشته و بهطرفش حرکت میکند که منابع انسانی عرصه فرهنگ را بیابیم، در این قسمت کارهایی شده و در حال انجام است.
باید نقشه راه حرکت فرهنگی خود را یافته از آزمون و خطا و حرکتهای زیگزاگی فاصله بگیریم
اولویت سوم در فضای همین نقشههای راه حرکت فرهنگی است، ما باید نقشه راه حرکت فرهنگی خود را یافته از آزمون و خطا و حرکتهای زیگزاگی فاصله بگیریم. طبعاً ممکن است که من نقشه راهی را در ذهنم داشته باشم از تأملات گذشته و جدید، اما اینکه این نقشه راه تثبیت شود و با دیگران مفاهمه شود، را باید بررسی کرد. میتوان اولویتهایی را اضافه کرد، اما اولویتهای اصلی در این 3 مورد خلاصه میشود که نهادسازیها بهدرستی انجام شود، منابع انسانی عرصه فرهنگ را در 4 حوزه حاکمیتی، شبهحاکمیتی، عمومی و خصوصی بهنحو بهتری چه در سطح تهران و چه در سطح ملی پیدا کنیم و بحث نقشه حرکت فرهنگی را در حد وظایف و اختیارات خود بهمعنای معاونت فرهنگی از طریق گفتوگوها بیان و یک مفاهمه ملی ایجاد کنیم.
فهمهای فرهنگی و برداشتهای مدیران از حیطه فرهنگ جامع و مانع نیست
*تسنیم: نگاه شما به حوزه فرهنگ، کلان است و بارها اعلام کردید که مدیریت ساختار شکنانه ندارید، اما در مجموعه تحت معاونت شما و میان مدیران میانی درگیری در مسائل خرد حوزه فرهنگ از صدور یا عدمصدور مجوز انتشار یک کتاب خاص گرفته تا ... دیده میشود که موجب شده تا برخی از کارشناسان و فعالان نشر دغدغه اصلی خود یعنی اقتصاد نشر را فراموش شده بپندارند، گویی که حاشیهها در وزارت ارشاد بر متن پیشی گرفته است، آیا بهواقع اینگونه است یا در رسانهها حداقل اینگونه نمایش داده شده است؟
حتماً در وزارت ارشاد، حرکت در متن مورد نظر است، اما بالاخره شاید چند نکته موجب شود که حاشیهها بیش از متن مورد توجه قرار گیرند. یک مقوله یا حادثهای وجود داشته و حوادث معمولاً برای رسانهها جذابترند تا فرآیندها و روندها. یک بازی 90دقیقهای 90 دقیقه است، اما ممکن است حادثهها با وجود کوتاهی جذابیت داشته و محل توجه رسانه قرار گیرند. خاصیت رسانه این است که شاید روند و فرآیند را در نظر نگیرد و بیشتر به حادثهها و اتفاقات توجه نشان دهد. فرض کنید در جریانی که اشاره کردید بحث صدور مجوز به یک کتاب یا تعلیق یک ناشر، مجوز به ناشران مختلف داده شده و داده میشود. یک فرآیند و روندهایی وجود داشته اما بین دههزار کتابی که به وزارت ارشاد ارجاع داده شده یک مورد جذابیت پیدا میکند.
ماجرای گلوله برفی و چاپ کتابهای صادق هدایت
نکته دوم نیز به این بازمیگردد که ما متأسفانه یک مشکل بزرگتری داریم، واقعاً فهمهای فرهنگی و برداشتهای مدیران از فضای بیرونی در حیطه فرهنگ جامع و مانع نیست، این موجب میشود که این تعلقات حاشیهای افزایش یابد. یافتن یک نگاه کلان به حوزه فرهنگ نیازمند تعلیم، تربیت و تمرین است، مدیران بهیکگونه، مخاطبان بهگونهای دیگر و اهل رسانه بهگونهای دیگر. نکته سوم که ما گاهی اوقات با آن مواجه میشویم، بحث حیطه تهمتها، اتهامهای دروغ و غلط است، که حاشیهسازی میکنند، برای نمونه یک روز خبرنگاری از من پرسید: نظر شما درباره کتابهای صادق هدایت چیست؟ من گفتم: ما در ایران هیچ نویسنده ممنوع القلمی نداریم، آثار صادق هدایت مطابق با ضوابط نشر عمل خواهد شد، این عین حرفی بود که مطرح کردم. این در دو رسانه چنین مطرح شد که صالحی گفته آثار صادق هدایت اجازه انتشار دارند و دستور شفاهی انتشار آنها صادر شده است، این توده بهمن شکل گرفت و تبدیل به یک شایعه بزرگ شد. پس از آن برخی دیگر از سایتها نقل کردند که این آثار مجوز گرفتند. در اصفهان یکی از دوستان گفته بود چهخوب که آقای صالحی به معاونت ارشاد رفته است، دوست دیگر گفته بود نه، ایشان هم که رفته کتابهای صادق هدایت را مجوز داده است. پس از آن در حوزه مجلس خبرگان، مراجع و... این توده بهمن حرکت کرد و همینطور با خود این شایعه را پراکند. قبل از پایان سال یکی از مشاوران روحانیت به دفتر من آمده بود، در میان صحبتها گفت: در جایی حضور داشتم که گفتند شما 50 میلیون تومان برای بزرگداشت صادق هدایت بودجه دادهاید. به اینجا که رسید من خودم شک کردم که نکند واقعاً اتفاقی افتاده است و من خبر ندارم، آنقدر که این شایعه بزرگ شد که خود من هم شک کردم که نکند کاری صورت گرفته باشد.
از آقای شجاعی خواستم که تمام مجوزهای مربوط به نام صادق هدایت را برایم پرینت گرفته بیاورند. تمامی مجوزهای صادره از سال 1380 تا کنون برایم آورده شد و مشاهده کردم که در دوره مسئولیتم تا 24 اسفند هیچ مجوزی با نام صادق هدایت نداشتیم، جز یک اثر که سیدصادق هدایت بود که برای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است، اما در دورههای گذشته موارد متعددی مجوز داده شده بود. بنابراین شایعهها در رسانهها و حاشیهسازیها به نقطهای میرسد که یکی از دوستان که بیش از سی سال است من را میشناسد، باور کند که این اتفاق افتاده است، در میان مراجع نیز آیتالله مکارم شیرازی چند بار این مسئله را مطرح میکنند، حتی در جلسهای که هفته گذشته آقای نهاوندیان خدمت ایشان بوده مطرح میشود، این حاشیهسازیهای رسانه به یک باور عمومی سوق پیدا میکند و بهگونهای میرسد که من نیز میگویم که حتماً اتفاقی افتاده و الّا نمیتواند دروغی به این بزرگی باشد. عوامل متعددی در این حاشیهسازیها دخیل است، گاهی انسان درگیر این جزئیات میشود، ما تلاش کردیم از دوستان قدیم که در معاونت مشغول به کار بودند، استفاده کنیم؛ اما شاید ذهنیتها و نگاههایی هنوز درگیر جزئیات باشند.
گشایشهای جدید اقتصاد نشر در برنامه معاونت فرهنگی
* تسنیم: کنار این حاشیهها به نظر میرسد، معاونت فرهنگی باید متقنتر وارد میدان شود، حرکتهایی را باید از سوی معاونت فرهنگی در زمینه رفع مشکلات اقتصادی ناشران، تعهداتی که معاونت پیش از این داشته مانند خرید کتاب و... مشاهده کنیم، که اولویت نخست باشد نه درگیر شدن مدیران در مسائل حاشیهای و خرد؟
این اهمیت وجود دارد که گردونه نشر بهعنوان یک سرمایه در گردش اگر بازدهی بالایی ندارد، همچنان بهعنوان یکی از ارکان اصلی چرخه تولید کتاب بچرخد، در اولویتهای کوتاهمدت در ذهن ما این بود که ما به تعهداتی که داشتیم عمل کنیم. حس من این بود که بالاخره این تعهدات پیشین که بخش زیادی از آن به ناشران بود، یک مسئله قابل توجهی است که بالاخره ناشران روی این حمایتها حساب کردهاند و مدتهاست این قضیه متوقف مانده است، اگر گزارشها را بررسی کنید و با ناشران صحبت کنید، خواهید دید که ما بخش اعظمی از بدهیها به ناشران را پرداخت کردیم، اگر بدهی ناشران خارجی نیز پرداخت شود، ما این مسیر را به پایان بردیم، در حوزه خرید کتاب نیز کمیته خرید کتاب را دوباره شکل دادیم بهگونهای که برخی ناشران تعجب میکنند که ما چگونه فاصلههای پرداخت را به این میزان کاهش دادیم چون بههرحال ناشر سرمایهای را درگیر کرده و ما تلاش کردیم کمتر از یک ماه پولشان پرداخت شود.
اکنون در بخش بدهی به ناشران بهعنوان اولویت اولی که در ذهن من بود، ما تقریباً مسیر را به اتمام رسانده و بدهی 15 میلیاردی را پرداخت کردیم، گام قابل توجهی برداشته شده است. زمانی که من آمده بودم با مراجعه انبوه ناشران برای دریافت طلبهایشان روبهرو بودم، بدهی به ناشران از سالهای 90، 91 و 92 باقی مانده بود که ما بهشکلهای مختلف تلاش کردیم آن را پرداخت کنیم. طبعاً بخش دوم اولویتهای ما به گشایشهای جدید بازمیگردد، مدیریت عقلانی اذعان میدارد که باید تعهدات پیشین را حل کرد و سپس بهسراغ گشایشهای جدید رفت. در گشایشهای جدید نیز برنامههایی داریم که بهزودی اعلام میشود.
هیأت امنای بنیاد «شعر و ادبیات داستانی» تعیین شدند/ تعیین مدیرعامل در نخستین جلسه هیأت امنا
* تسنیم: تعیین تکلیف بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان یکی از پروژههای در دست انجام معاونت فرهنگی طی ماههای اخیر بود، در جلسه 10 اسفند ماه سال گذشته چه تصمیماتی اتخاذ شد و معاونت چه برنامهای برای بنیاد دارد؟
اولین جلسه مقدماتی را ما داشتیم که بیشتر با این نگاه بود که شعر و ادبیات داستانی چهنسبتی با هم برقرار میکنند، چون وقتی شعر به حوزه معاونت فرهنگی بازگشت، سه راهکار پیشِروی ما قرار داشت، راهکار اول این بود که برای شعر مؤسسهای مستقل شبیه به بنیاد ادبیات داستانی تأسیس کنیم و ما دو مؤسسه داشته باشیم، بنیاد شعر و بنیاد ادبیات داستانی، اشکال این راهکار این بود که ارشاد اکنون با تکثری در مؤسسات زیرمجموعه خود روبهروست. بنابراین میدان برای تأسیس یک مؤسسه جدید باز نبود. راهکار دوم این بود که شعر در فضای معاونت دنبال شود که این راهکار تفاوتی میان شعر و حوزه ادبیات داستانی ایجاد میکرد و چندان بهصلاح نبود. چون محدودیتهایی برای ورود به صف در معاونت وجود داشت، در حالی که مؤسسات وابسته کمتر با آن روبهرو هستند، لذا به نظر آمد که راهکار بهتر این باشد که این دو مجموعه علیرغم اینکه تفاوتهایی با هم دارند، اشتراکاتی نیز دارند که میتوانند کنار هم قرار گیرند، بررسی این راهکار احتیاج به این داشت که ما آن را در جمعی متشکل از کارشناسان هر دو حوزه مباحثه و بررسی کنیم.
این بحث در نخستین جلسه بنیاد مطرح و بررسی شد و نهایتاً هیئت مدیره به تلفیق شعر و ادبیات در بنیادی بهنام «شعر و ادبیات داستانی ایرانیان» رأی داد. هیئت امنایی با همین نگاه مشخص شده است که احکام اعضای آنها بهزودی امضا میشود و ما در جلسه بعدی بنیاد «شعر و ادبیات داستانی» مدیرعامل این بنیاد را انتخاب خواهیم کرد.
تغییرات رویکردی و ساختاری در بنیاد شعر و ادبیات داستانی
*تسنیم: عملکرد بنیاد ادبیات داستانی طی سالهای اخیر نشان میدهد که بنیاد که در ابتدا قرار بود بهعنوان بازوی اجرایی معاونت برای حمایت از ادبیات داستانی شکل بگیرد، تبدیل به رقیب سرسخت برای ناشران شده بود؟ با این اوصاف آیا برنامهای برای تغییر ساختار و رویکرد بنیاد وجود دارد؟
طبعاً تغییر رویکردی در بنیاد خواهیم داشت، چرا که معاونت فرهنگی یکی از سیاستهای خود را این قرار داده که رقیب ناشران نباشد، مولد و تولیدکننده نیستیم، این سیاست قطعی معاونت فرهنگی در این دوره است. ما با همین نگاه در خانه کتاب نیز تغییراتی ایجاد کردیم که جز در حیطه خود کتابپژوهی که از وظایف خانه کتاب است، تولید نداشته باشد، بنابراین طبعاً در بنیاد ادبیات داستانی نیز همین سیاست و مبنا بهعنوان یک سیاست جدی خواهد بود.
دبیرخانه دائمی نمایشگاه کتاب تهران تأسیس میشود
* تسنیم: در آستانه برگزاری مهمترین رویکرد فرهنگی کشور هستیم، در حالی که سالهاست در حوزه نمایشگاه کتاب تهران با شعارهای ریز و درشت مسئولان روبهرو هستیم، این شعارها از مکان برگزاری گرفته تا کلّیت برگزاری، سیستم توزیع، تولید و... را در بر میگیرد، ولی در عمل کارنامه موفقی ندارد، برنامهای شما برای نمایشگاه کتاب تهران دارید؟
نمایشگاه کتاب در فضای ساختاری ما قابل توجه است که دوره 27 آن را در شرف برگزاری داریم، اما یک دبیرخانه دائمی ندارد و مستندات آن پخش است و حتی از برخی دورهها سابقه مستند سازی ندارد، و خیلی از نکتههای دیگر، امری که بهنظر من میرسد این است که ما طبعاً بهمانند هفته کتاب یک دبیرخانه دائمی تأسیس خواهیم کرد که بهطور پیوسته هم اسناد و مستندات و هم مطالعات و هم افرادی که ایدههایی دارند و میخواهند ایدههایشان را مطرح کنند، این دبیرخانه کوچک باید فعال باشد در طول مسیر و اینگونه نباشد که نزدیک به نمایشگاه فعال شود.
در نمایشگاه سال 93 با بحثهای مختلفی روبهرو هستیم، تلاش شده اتفاقات تازهای رخ دهد، تا مسیر رو به جلویی را شاهد باشیم که نمایشگاه خواهد داشت. در بحث مکان نمیشد تغییراتی را ایجاد کرد بهعلل مختلف، بحث باغ کتاب که برای سال آینده نیز منتفی است، اما چند پروژه را در حاشیه نمایشگاه کتاب باید جدی گرفت، بحث مکان نمایشگاه یکی از این پروژهها است،. مسئله بسیار ناگواری است برای مجموعهای که به حوزه فرهنگ و کتاب تعلق دارد، این مقدار سرمایه منابع مالی و انسانی مصرف میشود و تقریباً دور ریخته میشود، این مقدار تلاش و حرکت مادی و منابع انسانی بعد از 10 روز جمع میشود، چرا که نمایشگاه در مکانی برگزار میشود که کارکردهای دیگری باید داشته باشد.
مکان مناسب برای برگزاری نمایشگاه کتاب در ایام برگزاری بیست و هفتمین دوره انتخاب میشود
ما امسال نیز از فضای مصلی استفاده میکنیم، اما بهدنبال این هستیم که در فضای نمایشگاه کتاب، تا پایان این دوره گزینه انتخابی خود را برای برگزاری نمایشگاه در سالهای آینده پیدا کنیم، ولو اینکه در سال آینده نتوانیم ولی به هر حال به یک مکان ثابت دست پیدا کنیم تا برنامهریزی دو تا سه سال آینده را در آنجا داشته باشیم. اما فارغ از بحث مکان، مسائل مربوط به نمایشگاه کتاب در چند مرحله پیگیری شد، یک بخش مسائل مقدماتی بود که چندین جلسه با دوستان ناشر و غیرناشر صحبت شد، اما 3 موضوع محوری در این بحثها دنبال شد، نخست اینکه ما چه تفسیری از نمایشگاه کتاب تهران داریم، هریک از این تعریفها موافقان و مخالفانی داشت، مباحثی از جمله اینکه نمایشگاه کتاب در ایران بهخلاف دیگر کشورها فروشگاه بزرگ کتاب است، اینکه ما این تعریف را میخواهیم تغییر دهیم یا خیر؟ اصلاً میتوانیم یا نه؟ اینکه در این شرایط اقتصادی نشر، حداقل در کوتاهمدت امکان تغییر این فروشگاه بزرگ را نداریم، چرا که در غیر این صورت به اقتصاد نشر ضربهای وارد میشود که حداقل در سال جاری نباید این ریسک را پذیرفت، این از جمله بحثهایی بود که در خلال بحث نخست مطرح شد.
نمایشگاه بیست و هفتم شاهد تبدیل شدن اتفاقات جنبی به رخدادهای اصلی خواهد بود
نکته دوم اینکه در کشور ما نمایشگاه کتاب به جشنواره بزرگ فرهنگی بر محور کتاب تبدیل شده است، این خوب است یا بد؟ این هم بحثهای خود را داشت و دارد، به هر حال عدهای معتقد بودند این میتواند خوب باشد و ما نباید این فضا را از دست بدهیم، نکته سوم هم پررنگ کردن اتفاقات اصلی که میتواند در نمایشگاه رخ دهد و تبدیل شدن اتفاقات جنبی به رخدادهای اصلی نمایشگاه کتاب تهران بود. میان این سه بحث، از نکته سوم غفلت شده بود و قابلیت تقویت آن وجود داشت، ما یک جشنواره بزرگ فرهنگی بر محور کتاب داریم و میتوانیم آن را محور قرار داده و اتفاقات مهمی را که تاکنون در حاشیه قرار داشته تبدیل به متن کنیم.
ما در این دوره بر مبنای بحث سوم، قدمهای قابل توجهی را توسط مجموعههای مختلف برداشتیم، سالن ترجمه معکوس و جمعآوری هزاران کتاب منتشر شده به زبانهای مختلف از ایران، شکلگیری خانه ترجمه ایران کنار بحث خانه کتاب و ذیل خانه کتاب که ترجمه را ساماندهی کند، سالن تولید علم، برگزاری نشستهای علمی و... از جمله این اقدامات بود. در مجموع تلاش کردیم که بازدیدکنندگان از نمایشگاه شاهد نمایشگاه رو به رشدی باشند.
انتهای پیام/*