پاسخ به سوال معروف شهید آوینی بعد از ۲۱ سال: «روایت فتح چه دارد؟»
خبرگزاری تسنیم: دوباره روزهای شهادت شهید آوینی نزدیک است و دوباره صفحات خبرگزاریها و سایتها و روزنامهها با عناوینی مشابه پر خواهد شد. سعی کردیم نگاه متفاوتتری به ساختههای شهید آوینی داشته باشیم، با حضور سه همراه شهید.
20 فروردین ماه امسال 21 سال از سالروز شهادت سید مرتضی آوینی می گذرد. در سالهای اخیر در آستانه سالگرد شهادت ایشان همایشهای هم به یاد شهید سید مرتضی آوینی به بررسی وجوه شخصیتی این شهید می پردازند.
در تمام این سالها، همایشهای پی در پی تنها به ذکر خاطرات و روایت زندگینامه شهید آوینی محدود شده است و بررسی آثار شهید آوینی با نگاهی جزئی تر از جمله حلقه های مفقوده این سالها بوده است.مجموعه ی مستند روایت فتح از جمله آثار تصویری برجسته درحوزه دفاع مقدس است که ایجاد وجههی حماسی سینمای داستانی دفاع مقدس را تحت تاثیر خود قرار دهد. نقش شهید آوینی در شکل گیری مجموعه مستندروایت فتح برکسی پوشیده نیست. جمعی از جوانهای جهاد سازندگی با نقش فعال شهید آوینی در سالهای نه چندان دور به تصاویری از دفاع مردم ایران ثبت کردند که امروز آرشیوی برای تاریخ بصری دفاع مقدس است.
خبرگزاری تسنیم نشستی را با حضور مصطفیدالایی و میرکیوان خلیل پور، فیلم برداران مجموعه مستند روایت فتح و پرویز رمضانیصدابردار مستند روایت فتح برگزار کرد تا بخشی از تلاشی بچه های روایت فتح و نقش و نوع نگاه سید مرتضی آوینی در ساخت مجموعه مستند روایت فتح را کنکاش کنیم. پرویز رمضانی خود را از نسل سوم همراهان شهید آوینی در روایت فتح می داند که در لحظه شهادت سید مرتضی آوینی در فکه حضور داشت و جانباز هم شده است.
در این نشست تلاش داریم با همهی این عزیزان به عنوان نمایندگانی از مجموعه مستند روایت فتح گفتگو کنیم تا کنکاشی کوتاه بر نحوه شکل گیری اثر عظیم مجموعه مستند روایت فتح داشته باشیم.
اولین سوال این نشست را خود شهید سید مرتضی آوینی طرح کرد. سید مرتضی آوینی زمانی که در گروه تلویزیونی جهاد سازندگی حضور داشت در یکی از جلسات خصوصی به موضوع مستند سازی و بخصوص بررسی مجموعه مستند روایت فتح می پردازد.در ابتدای این نشست کلیپی کوتاه از کلاسهای خصوصی شهید آوینی پخش شد. در این کلیپ که بخشی از یک فیلم دو ساعته است شهید آوینی سوالی را مطرح می کند که چه چیزی است که فیلمهای روایت فتح را از سایر آثار مستند حوزه دفاع مقدس متمایز کرده است؟
در آن روزها و در 22 سال پیش مصطفی دالایی در پاسخ به این سوال می گوید: آقا مرتضی
این بار مصطفی دالایی در مقابل سوال شهید آوینی بعد از گذشت بیست و یک سال از شهادت سیدمرتضی آوینی چه پاسخی خواهد داد؟ مصطفی دالایی یکی از تصویربرداران برجسته و با تجربه مجموعه مستند روایت فتح در زمان جنگ است. «پاتک روز چهارم»، «شب عاشورایی»، «دلباخته» و... از جمله آثار تصویری او در روایت فتح به شمار می آید و تصویربرداری های دالایی در روایت فتح مورد توجه و علاقه خاص سیدمرتضی آوینی بوده است. شهید آوینی دالایی را تصویربرداری می داند که حرف های او را درست فهمیده و کارش را به درستی انجام داده است.
در ابتدای این نشست مصطفیدالایی گفت: من هنوز هم این نظر را دارم که آقا مرتضی در ساخت روایت فتح نقش موثری داشته است. روح روایت فتح نزدیک به روحیات و سلوک سید مرتضی بود. بعد از سید مرتضی عده ای هم سعی کردند یک چیزهایی شبیه روایت بسازند ولی هیچوقت روایتفتح تکرار نشد و به نظرم تفاوت فیلمهای روایت فتح با سایر آثار مستند دفاع مقدس تاثیرخود آقا مرتضی بود و صد البته به خاطر نریشنهای شهید آوینی و همچنین فضایی که در جبهه و جنگ در بین رزمنده ها وجود داشته است.
تیم فیلمبرداری روایت فتح وقتی به جبهه می رفتند یک تفاوت ویژه ای را درکارشان لحاظ می کردند .بچه ها در تیم روایت فتح دنبال جلوه گری عاشورایی انسان امروز بودند. شما اگر به شخصیتهایی که در روز عاشورا حضور داشتند مثل حبیب بن مظاهر نگاه کنید، میبینید که در طول زندگی فراز و نشیبهای زیادی داشته است ولی یک جا شکفته شده است و به اوج رسیده است آن هم عاشوراست و آن زمانی است برای یک حقیقت والا با مرگ روبرو شده است و به مرگ آگاهی می رسد و ما در طول زندگی هر کدام از اصحاب امام حسین هر حرفی زده باشند خیلی توجهی نمی کنیم ولی صحبتهای حبیب بن مظاهر در شب عاشورا در تاریخ ثبت شده است و به صورتی آن کلمات را حماسی روایت می کنیم. چون اوج شخصیت امام حسین و یارانش را در روز عاشورا می بینیم.
مصطفی دالایی
در جبهه و جنگ ما همینطور بود. چون بچه های جنگ در آن روز با موضوع بزرگی مواجه شدند و آن هم یاری رساندن به بزرگ ترین حقی که مطرح بود و آدمهایی شده بودند که جان خود را هم حاضر بودند بدهند. سید مرتضی بر این امر واقف بود که بچه های جنگ لحظات و «آن» هایی دارند که این لحظات عاشورایی است و این لحظات عاشورایی و انسانی را باید ضبط کنیم و معتقد بود که بچه های جنگ در طرفداری از حق و انقلاب اسلامی مهم ترین لحظات شکوفایی خودشان را در جبهه ها نشان می دهند و زمانی که با سید مرتضی صحبت میکردیم خیلی دنبال این نبودیم که در جبهه ها سوالاتی در مورد وضعیت جبهه بپرسیم و بیشتر سوالاتی که می پرسیدیم این بودیم که مثلا برای چه به جبهه امدی؟ البته هر چه به خطوط مقدم نزدیک می شدیم جوابها شکفته تر بود و این کاملا به موقعیت خطوط جبهه بستگی داشت.
یعنی دو موقعیت بود که بچههای روایت فتح برای تصویر برداری در نظر می گرفتند یکی موقعیت جبهه ها به لحاظ خط بود که به آن نزدیک میشدند و دیگری هم افرادی که به عنوان موضوع به آن ها نزدیک می شدیم. البته فیلم بردارهای روایت فتح از بچه هایی که از دوربین فرار می کردند هم نمی گذشتند مثلا در عملیات کربلای 1 در ارتفاعات قلاویزان یک طلبه جوانی بود که هر کاری می کردیم مصاحبه نمی کرد. بچه های جبهه این گونه بودند که خلوتی که در جبهه داشتند را برای خودشان حفظ کنند ولی وظیفهی ما هم به لحاظ ثبت تصاویر تاریخی این بود که خلوت آنها را بشکنیم. من یادم هست برای اینکه از این طلبه سوال کنم اینقدر صبر کردم تا یک سوالی پیدا کنم که هیچکس به غیر از او نتواند پاسخ بدهد و زمانی که فیلم این طلبه را سید مرتضی میدید به من میگفت چقدر تو صبر داری که توانستی این سوال را از این طلبه بپرسی. البته گروه های تصویر برداری روایت فتح مثل آقای یوسف زادگان، پیرهادی، صدری و بقیه دوستانی که برای فیلم برداری به جبهه می رفتند همه از این گونه قصه ها زیاد دارند.
وقتی که ما فیلم ها را از جبهه می آوردیم مرتضی به این دو مساله توجه بیشتری داشت یکی فیلم هایی که برای موقعیتهای نزدیک به خط اول بود و آن شکفتگی بچه ها در این فیلمها دیده میشد و دیگری آدمهایی که در آن منطقه حضور داشتند به یک مرگآگاهی رسیده بودند.تاکید مرتضی بر روی موقعیت و آدمهای در موقعیت بود. مثلا موقعیت کجاست؟ کربلا! که تخفیف داده شدهاش خط مقدم بود.آدمهایش چه کسانی بودند؟ آدمهای عاشورایی! که به مقدار نازل تر امتداد آدمهای عاشواری حسینی بود. چون این امتدادعاشورای حسین و آدمهای جنگ در وجود خود مرتضی شکل گرفته بود . اینکه من گفتم تفاوت روایت فتح با سایر مستند های جنگ خود "مرتضی" است به خاطر همین موضوع بود که مرتضی بر این تاکید داشت که آدمهای عاشورایی را در حالت شکفتگی شان تصویر کند و در تمام نریشن هایی که خود آقای مرتضی نوشتند همین موضوع رامی بینید.مثلا شما در نریشن های «با من سخن بگو دوکوهه» که بعد از جنگ هم گرفته شده است نیز همین موضوع دیده می شود.
دالایی کتاب گنجینه آسمانی را از کیفش در آورد و بخشی از نریشنهای این مجموعه را می خواند:
«آری، ما از این موهبت برخوردار بودیم که انسان دیدیم. ما یافتیم آنچه را که دیگران نیافتند. ما همهٔ افقهای معنوی انسانیت را در شهدا تجربه کردیم. ما ایثار را دیدیم که چگونه تمثل مییابد؛ عشق را هم، امید را هم، زهد را هم، شجاعت را هم، کرامت را هم، عزت را هم، شوق را هم، و همهٔ آنچه را که دیگران جز در مقام لفظ نشنیدند، ما به چشم دیدیم. ما دیدیم که چگونه کرامات انسانی در عرصهٔ مبارزه به فعلیت میرسند. ما معنای جهاد اصغر و اکبر را درک کردیم. آنچه را که عرفای دلسوخته حتی بر سرِ دار نیافتند، ما در شبهای عملیات آزمودیم.ما فرشتگان را دیدیم که چه سان عروج و نزول دارند. ما عرش را دیدیم. ما زمزمهٔ جویبارهای بهشت را شنیدیم. از مائدههای بهشتی تناول کردیم و بر سر سفرهٔ حضرت ابراهیم نشستیم. ما در رکاب امام حسین جنگیدیم. ما بیوفایی کوفیان را جبران کردیم... و پادگان دوکوهه بر این همه شهادت خواهد داد.»
دالایی ادامه می دهد: شاید بتوان گفت این نریشنها (گفتار متن) خلاصه ای نوع نگاه فیلم سازی آقامرتضی باشد که در بقیه نریشن های آقا مرتضی هم این دیده میشود. آقا مرتضی حتی اگر عملیاتی هم در جبهه انجام میشد و بنا بود آن را روایت کند بازهم روایت انسانی و عاشورایی را در نریشن وارد میکرد. و تفاوت مستندهای روایت فتح با سایر مستندها در همین است. ما هایی که درجبهه فیلم برداری می کردیم هر کدام حالات و خصوصیات روحی مختص خودمان را داشتیم ولی همهی ما زیر چتر روحی و روانی که مرتضی ایجاد کرده بود قرار گرفته بودیم نه اینکه مرتضی به ما بگوید برو و این تصویر را بگیر، اصلا یک چنین چیزی نبود ولی این چتر و فضایی که در سالهای 62 تا 67 در صحبتهای امام و رزمنده ها بود در صحبتهای شهید آوینی دیده می شد و مرتضی به زبان خودش و زبان فیلم، صحبتهای امام و رزمندگان را تکرار می کرد.
مرتضی مستندسازی است که با روح انقلاباسلامی عجین شده است وبر اساس این روح فیلم سازی می کند گرچه مرتضی می توانست فیلمهایی بسازد که باعث تعجب هنرمندان در مستند شود ولی مرتضی در ساخت روایت فتح به این تشخیص رسیده بود که در طول حیات خود کاملا در اختیار انقلاب اسلامی و مسیر امام قرار بگیرد و از معدود فیلم سازانی بود که واله و سر مستی خودش را داشت و این شیدایی از معرفتش را از اهل بیت کسب کرده بود. زمانی که سید مرتضی را می دیدی می فهمیدی که این آدم با بقیه فرق دارد و فرق کردنش به خاطر این بود که با عشق و اشتیاق مسیر پیش روی خودش را طی میکرد و مرتضی با شیفتگی برای انقلاب کار میکرد و عاشقی اش به انقلاب باعث میشد که مرتضی را همیشه واله و سرگشته و مست می دیدی.
تسنیم: میرکیوان خلیلپور از دیگر فیلمبرداران روایت فتح است که امروز کارگردان آثار ارزشمندی در حوزه دفاع مقدس و راهیان نور هست . این کارگردان متواضع و آرام در این نشست حضور دارد و حتی نکاتی که دالایی می گفت را یادداشت می کرد و میرکیوان خلیلپور گفت: من خودم طرح با موضوع دفاع مقدس را شروع کرده ام و اتفاقا از مطالبی که دالایی گفتند تا برای این طرح استفاده کنم.
آقای خلیل پور شما به سوال شهید آوینی چه پاسخی می دهید؟
میرکیوان خلیلپور
فیلمبردارهایی که در روایت فتح حضور داشتند به یک تجربیات مشترکی با شهید آوینی رسیده بودند و آن هم نحوه برخورد با موضوع و نحوه ارتباط با فضایی که در آن قرار داشتند. فیلمبردارها تجربه میدانی داشتند و شهید آوینی تدوین فیلم ها را انجام می داد . از همکاری مشترک شهید آوینی و تیم میدانی در طی چند سال یک سری تجربیاتی بوجود آمد که حاصل این تجربیات تبدیل شد به مجموعه مستند روایت فتح. نحوه برخورد با موضوع و همچنین نحوهی برخورد با موضوع در موقعیت، تبدیل به یک دستور زبانی شده بود که بچه های روایت فتح از طریق تجربههای میدانی روستاها و جبهه کسب کرده بودند. البته شهید آوینی در تجربه میدانی نقش داشت و فیلم بردارها را هم راهنمایی می کرد مثلا اینکه از حرکت زوم استفاده نکنید و یا دوربین روی سه پایه فیلم برداری نشودو یا فیلم بردار هیچ تصویری را بدون صدا نگیرد و در حقیقت مغز متفکر روایت فتح شهید آوینی بود و بچه های فیلم بردار تجربه میدانی داشتند و بر اساس تفکرات شهید آوینی فیلم برداری ها انجام میشد. چون فیلم هایی که فیلم برداری می شد روی میز شهید آوینی تدوین میشد.
تسنیم: آقای رمضانی شما سوال شهید آوینی را چگونه پاسخ می دهید؟
پرویز رمضانی: پیش از این که به این سوال پاسخ بدهم لازم است یک تاریخچه ای از خود روایت فتح بگویم. اگر بخواهیم روایت فتح را از شروع تا پایان جنگ بر اساس افراد تقسیم بندی کنیم سه نسل در مجموعه روایت فتح حضور داشتند؛ در همهی این نسلها شهید آوینی حضور داشتند. نسل اول افرادی هستند که در سالهای 59 و 60 مجموعه ای یازده قسمتی به نام حقیقت که تنها 5 قسمت از آن باقی مانده است ازجمله شهید علی طالبی، آقای همایونفر، حاج آقای کیهانی، حمید منزوی وحسین هاشمی برای نسل اول روایت فتح هستند. در روایت فتح از همه طیف و سطح سواد رسانه ای بودند کسانی بودند که رشته ی تحصیلیشان فیلم سازی بود و همینطور کسانی بودند که بچه بسیجی بودند و همانطور که شهید آوینی گفتند که "هرچه یاد گرفتیم را از انقلاب داریم" بودند. نسل دوم روایت فتح هم مربوط به سالهای 60 تا پایان جنگ است که آقایان مصطفی دالایی و دیگر عزیزان هستند. روایت فتح در سال 65 بعد از عملیات کربلای پنج اطلاعیه ای برای آموزش فیلم سازی صادر کرد که در آن بچه های نسل دوم آموزش افرادی را برعهده گرفتند که بعدها خودشان نسل سوم روایت فتح شدند که من هم یکی از آن 40 نفری بودم که در این کلاسها تربیت شد.
پرویز رمضانی
این را هم بگویم که نسل دوم روایت فتح در ماندگاری روایت جنگ بیشترین زحمت را کشیدند و شهید آوینی نقش اصلی را در روایت فتح داشت.در آن روزها هم آقا سید مرتضی بین بچه های روایت فتح محبوب بود و اینطور نیست که الان آقا سید مرتضی شهید شده است بچه های روایت فتح او را دوست داشته باشند.
تسنیم: بازگردیم به سوال شهید آوینی؛ تیم روایت فتح در مورد روش فیلم برداری دستور العمل هایی را داشتند آیا این موضوع در صدابرداری هم لحاظ شده بود؟
پرویز رمضانی: در آن مقطع صدابردار فقط باید کار فنی را انجام می داد و هیچ دخل و تصرفی هم حتی در برخورد با مصاحبه شونده نداشت و آقا سید مرتضی به فیلم بردارها می گفت که شما سوال کنید چون که مصاحبه شونده مجبور میشد که به دوربین نگاه کند و تقریبا می شد گفت که فیلمبردارها کارگردانی کار را انجام می داد و صدابردار خودش را با فیلم بردار سینک می کرد.
مصطفی دالایی: اصلا بچه ها قواعد کارگردانی و فیلم برداری و این جور چیزها را شکسته بودند و بچه ها مثل انگشتان یک دست عمل میکردند. گاهی میدیدید که دستیار فیلم بردار کمک کارگردان بود و یا اینکه صدابردار سوالهایی را طراحی میکرد. و سید مرتضی نه اینکه با حضورش بلکه با روحی که بر کار حاکم کرده بود جمع این چنینی را شکل داده بود چون خود سید مرتضی زیاد در جبهه حضور نداشت و بیشتر کار تدوین را انجام می داد.
سوال بعدی تسنیم از میهمانان این بود که: شهید آوینی در مقاطعی مثلا در سالهای 59 و 65 در کنار فیلم بردارها در جبهه بودند که تا پای شهادت هم می روند چرا بعد از آن شهید آوینی در جبهه کمتر حضور داشتند. که در بخش بعدی مشروح نشست پاسخ به این سوال خواهد آمد.
ادامه دارد ....
انتهای پیام/