تردیدهای ایرانی در مورد آژانس انرژی اتمی
خبرگزاری تسنیم: کارشناس مؤسسه مطالعات خاور نزدیک واشنگتن معتقد است که تردید مقامات و مسئولان ایران در مورد عملکرد آژانس بینالمللی انرژی اتمی به قاعده تبدیل شده و این موضوع میتواند چالشهای بنیادینی برای همکاری ایران و آژانس به همراه داشته باشد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مؤسسه مطالعات خاور نزدیک واشنگتن، این اندیشکده سخنان فریدون عباسی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در گفتگو با رسانهها را زیر ذرهبین برده و کوشیده است سخنان او را موضوع اصلی یادداشت خود قرار دهد. یادداشتی در مورد تردیدهای جدی ایران در مورد عملکرد آژانس بینالمللی انرژی اتمی.
روز نوزدهم مارس، فریدون عباسی برای نخستین بار به تفصیل در مورد دوران مسئولیتش در سازمان انرژی اتمی ایران- از فوریه 2011 تا آگوست 2013- با رسانههای محافظهکار مشرقنیوز و رجانیوز گفتگو کرد. او همچون گذشته آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به ضعف در حفاظت از اطلاعات بازرسی و به صورت تلویحی، به همکاری با سرویسهای جاسوسی خارجی متهم ساخت. از نظر او، به همین دلیل تهران مجبور شده میزان همکاری خود با آژانس را کاهش دهد. دیگر مقامات ایرانی از جمله شخص رئیس جمهور، حسن روحانی از این هم فراتر رفته، صراحتاً مقامات ارشد آژانس را به جاسوسی متهم کرد. فارغ از اینکه این ادعاها ارزشی دارد یا خیر، مقامات ایرانی چالشهایی را که آژانس در تأمین رضایت کامل ایران خواهد داشت، برجسته کردند.
عباسی علیه آژانس بینالمللی انرژی اتمی
انتقادات عباسی مسئلهای را که نقل محافل سیاسی ایران است، منعکس ساخت: کمتوجهی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در امنیت اطلاعاتی که مستقیماً به خرابکاری تجهیزات هستهای ایران منجر شده است. عباسی با احتیاط و ملاحظه گفت: «ما نمیگوییم بازرسان بینالمللی جاسوسند، ما نمیگوییم آژانس با تروریستها و خرابکارها ارتباط دارد. ما میگوییم آنها امنیت اطلاعاتی ندارند. اطلاعاتی که از ایران کسب میشود، در سایتهایی ذخیره میشود که طراحی شده توسط سیستمهای غربی است و دسترسی هکرها به اطلاعات آنها وجود دارد.... نباید پرسید چگونه دانشمندان ما ترور میشوند و سایتهای هستهای ما مورد هجوم عملیات خرابکارانه قرار میگیرد؟»
عباسی سپس اختلافات تهران و آژانس را تبیین کرده و صراحتاً از «پرسشنامههای اطلاعاتی» به عنوان یک نگرانی جدی نام برده است: «(DIQ) به معنی اطلاعات و گزارشهای مربوط به طراحی و پیشرفتهای تأسیسات ماست و این گزارشات اعلام میکند که قطعهای از تجهیزات، مثل یک پمپ نصب شده است یا خیر... در نتیجه سیستمهای جاسوسی که به این اطلاعات دسترسی پیدا میکنند، به دنبال شرکتهایی که همان پمپ را میسازند، میروند و روی این شرکتها فشار میآورند تا آن وسیله یا تجهیزات را به ما تحویل ندهند یا اجازه میدهد پس از انجام خرابکاری صنعتی قطعات وارد ایران شود. مثلاً اگر سیستم الکترونیکی است، ویروس خود را وارد آن کند یا حتی جنس قطعات را عوض کند تا سیستم دچار خوردگی شود. در یک برهه در شیرهای خلأ که خریداری کرده بودیم، جنس دیافراگمها را عوض کرده بودند که در مقابل گاز «یو.اف.6» خورده شود و از بین برود.» وی سپس این گونه نتیجه میگیرد: «در چنین مواردی، ما باید منافع خود را در نظر بگیریم... در این شرایط، ما به آژانس اطلاعات نمیدهیم. ما پیشبینی میکنیم در این صورت است که اطلاعات توسط تروریستها استفاده نمیشود. البته (DIQ) را اعلام میکردیم اما پس از آنکه مراحلی بگذرد.» عباسی همچنین ادعا کرده است: «چند سال پیش، مخزن اصلی راکتور آب سنگین اراک به صورت مخفی از محل شرکت سازنده آن جابجا کردیم. چرا که سیستمهای امنیتی اطلاع داده بودند ممکن است با موشک استینگر آن را بزنند...»
این مصاحبهها، نخستین باری نیست که عباسی در مورد اقدام ایران در گمراه کردن آژانس بینالمللی انرژی اتمی صحبت کرده است. در سپتامبر 2012، در حاشیه نشست عمومی آژانس در وین، عباسی تصریح کرد: «تهران با هدف حفاظت از فعالیتها و سایتهای هستهای خود، برخی اوقات اطلاعات اشتباه ارائه میکند.» از نظر او «گمراه کردن سرویسهای جاسوسی که ماهرانه در ردههای آژانس نفوذ کرده و به آسانی به اطلاعات بازرسان دسترسی دارند، اجتنابناپذیر است.» وی همچنین در جریان نشست خبری در روز 17 سپتامبر، آژانس را به دست داشتن در انفجارات ماه پیش از آنکه به قطع برق تأسیسات غنیسازی اورانیوم فردو انجامید، متهم کرد. اتفاقی که سریعاً با درخواست یک بازرسی اعلام نشده پیگیری شد. عباسی این گونه نتیجه میگیرد: «آژانس به گونهای با ما تعامل میکند، گویی که پیشاپیش ما گناهکاریم و دائماً باید بیگناهی خود را به آژانس اثبات کنیم؛ ما این را نمیپسندیم و زیر بار آن نمیرویم.»
عباسی، تنها مقام ایرانی نیست که به قصور تهران در همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی اذعان کرده است. حسن روحانی، رئیس جمهور کنونی ایران در کتاب خاطرات خود که روایت دوران مسئولیتش به عنوان مسئول تیم مذاکره هستهای ایران در سالهای 2003 تا 2005 است، مینویسد: «میتوان گفت آن چیزهایی که ما به آژانس میگفتیم، به نوعی کمکاری بود؛ اما دلیل این کمکاری، پیمانشکنی و تخلفات خود آژانس بود... براساس NPT این وظیفه آنها بود که به ما کمک کنند... اما تخلفات آنها ما را مجبور کرد بعضی چیزها را پنهان کنیم... چرا که آنها مرتباً تخلف میکردند... ما چارهای نداشتیم و برای جلوگیری از انتشار اخبار مهم مجبور بودیم.»
این خاطرات همچنین پرسنل وافراد آژانس را نیز مورد حمله قرار داده است. مثلاً روحانی، پِیِر گلداشمیت، مسئول دپارتمان امنیت آژانس را متهم کرده که «به صورت شایسته همکاری نمیکند»، «از دیگران دستور میگیرد» و «دردسر ساز است». او اتهامات مشابهی نیز به کریس کارلیِر، مسئول سابق تیم بازرسی از ایران نیز وارد میکند. کارلِیر یکی از 38 نفری بود که از دیدار آنها از کشور در سال 2006 ممانعت شد. علی اکبر ولایتی، وزیر سابق امور خارجه که مشاور نزدیک مقام رهبری است، این عواطف و گرایشات مسئولان ایرانی را در مصاحبهای در سال 2003 به طور صریح و یکجا منعکس کرد: «دولت ایران چگونه میتواند تأسیسات محرمانه خود را به روی کسانی که برای کشورهای مختلف جاسوسی میکنند، بگشاید؟ ما چگونه میتوانیم سرنوشت و اقتدار کشورمان را به این افراد مشکوک که سر تا پا عامل قدرتهای بزرگ هستند، بسپاریم؟ آیا راهی بهتر از این برای افشای اسرار کشور وجود دارد؟»
مسئولان ارشد ایرانی فراتر از تردیدهایی که در مورد عملکرد آژانس وارد میکنند، به پیمانهای امنیتی هستهای و قراردادهای منع گسترش تسلیحات نیز اعتراض دارند. برای نمونه، در آستانه انعقاد قرارداد ایران با آژانس در اکتبر 2003، اکثریت اصلاحطلبان پارلمان ایران «یک طرح سه فوریتی» پیشنهاد دادند که دولت را ملزم میکرد پروتکل الحاقی را بپذیرد و آن را برای همیشه اجرا نماید. این پروتکل، موضوع همیشگی مذاکرات در دهه گذشته بوده است. اما روحانی و پس از آن محمد خاتمی، رئیس جمهور ابراز نگرانی کردند که این طرح یک «الزام قانونی» ایجاد میکند و از این رو، شخصاً این موضوع را با مهدی کروبی، رئیس مجلس در میان گذاشت تا آن را به نحوی از دور خارج کند. در حقیقت، مخالفت روحانی با اجرای همیشگی پروتکل آن چنان جدی بود که او تهدید کرد اگر این طرح به صحن مجلس آورده شود، از سمت خود استعفاء خواهد داد. او در خاطراتش مینویسد: «خوشبختانه آن طرح لغو شد».
چنین گرایشاتی به قراردادهای بینالمللی نیز سرایت کرده که معمولاً در نظر ایرانیها، بینقص به حساب میآید. مثلاً روحانی در یک سخنرانی در سال 2005 تصریح کرد دولت ایران «میتواند هر زمان که بخواهیم نظامهای بینالمللی را ترک کند. برخی حتی میگویند ما باید NPT را هم ترک کنیم. ما همیشه با این امکان مواجهیم و هر زمان که بخواهیم، میتوانیم به آن اقدام کنیم.» حتی معاهده منع آزمایشات هستهای سازمان ملل هم از انتقادات مصون نماند. در سال 2005، رئیس فعلی سازمان انرژی اتمی ایران، علی اکبر صالحی تصویب نهایی معاهده در مجلس، ایران را از دانش بنیادی هستهای محروم میکند: «در کشوری مانند کشور ما، ما میتوانیم نرمافزاری تهیه کنیم تا آزمایشات هستهای را شبیهسازی کنیم. اما چنین آزمایشاتی ارزش چندانی ندارد، چرا که ما در مورد اعتبار اطلاعات ارائه شده مطمئن نیستیم.»
نتایج تکاندهنده و رازهای افشاء شده
عباسی در جریان سخنرانیهایش در این هفته، در دانشگاه فردوسی مشهد- دانشگاهی که بدان بازگشته تا در آنجا فیزیک هستهای تدریس کند- از یک تأسیسات محرمانه سخن گفت. او در مورد امنیت خود احساس نگرانی میکرد. عباسی از یک برنامه ترور در سال 2010 که دانشمند دیگری به قتل رسید، جان به در برد. در آن زمان، عباسی یک دانشمند هستهای ممتاز بود که براساس قطعنامه 1747 شورای امنیت سازمان ملل به دلیل ارتباطات مشکوک با فعالیتهای هستهای مخفی در لیست تحریم قرار داشت. او در مورد نتایج تکاندهندهای که ترور دانشمندان هستهای به دنبال داشته، معتقد است: «عدهای میترسند و وارد این حوزه نمیشوند و عدهای هم شجاعانه وارد میشوند. درست مانند دوران جنگ که عدهای فرار میکردند و عدهای هم داوطلب سربازی میشدند.»
عباسی همچنان که رئیس جمهور پیشین ایران، محمد احمدینژاد را تأیید میکند؛ در انتقاد از دولت روحانی و مسیر مذاکرات کنونی هستهای فروگذار نمیکند. از نظر او «بحث انرژی در کشورها که نباید به مباحث خیابانی تبدیل شود و همه در آن اظهار نظر کنند. من خیلی ناراحت شدم وقتی یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری چرخش سانتریفیوژ را به زندگی مردم مرتبط کرد... چرا بیخود چرخش سانتریفیوژ را به چرخیدن زندگی مردم گره میزنید؟! اصلاً اینها ربطی به هم ندارد.»
نتیجهگیری
در حالی که شاید نخبگان سیاسی همچون فریدون عباسی با همکاری مبنایی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان یک اهرم ضروری برای خروج پرونده هستهای ایران از روند تحقیقات بینالمللی و تقویت توسعه نظامی و اقتصادی خود موافق باشند، به نظر میرسد تردید در مورد عملکرد آژانس در میان بسیاری از مقامات ایران از حالت استثناء خارج شده و به قاعده تبدیل شده است. با توجه به این نگرش پیچیده ایرانیها در مورد هنجارهای بینالمللی هستهای- ترکیب همکاری جزئی خارجی با آژانش و مخالفت ضمنی داخلی- آژانس بینالمللی انرژی اتمی تا زمانی که به دنبال جلب رضایت کامل ایرانیها، اجرای کامل چارچوب همکاری و بازبینی گذشته پرونده هستهای ایران است، احتمالاً با چالشهای عدیدهای مواجه خواهد شد.
انتهای پیام/