واگرایی عربی در خلیج فارس
خبرگزاری تسنیم: شکاف در شورای همکاری خلیج فارس علنی شده است. شورایی که عربستان خود را آقای سایر کشورهای عضو در آن می داند اندک اندک می رود تا کارآیی سیاسی خود را از دست داده و البته در آستانه فروپاشی عملی هم قرار گیرد.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، شکاف در شورای همکاری خلیج فارس علنی شده است. شورایی که عربستان خود را آقای سایر کشورهای عضو در آن می داند اندک اندک می رود تا کارآیی سیاسی خود را از دست داده و البته در آستانه فروپاشی عملی هم قرار گیرد. این در حالی است که سعودی ها هنوز در رویای تبدیل شورای همکاری خلیج فارس به یک اتحادیه منطقه ای برای مقابله با موج تغییرات در خاورمیانه هستند. صحبت از اخراج قطر از شورای همکاری خلیج فارس و فروپاشی این بلوک منطقه ای است. عربستان، امارات و بحرین همزمان در اقدامی اعتراض آمیز سفرای خود را از دوحه پایتخت قطر فراخوانده اند. "بلال ساب" تحلیلگر اندیشکده آمریکایی 'شورای آتلانتیک' در این رابطه می نویسد: اتحاد شرکای آمریکا در خلیج فارس به سرعت رو به پایان است و اهمیتی ندارد که عربستان در این راستا چقدر فشار وارد کند. بی جهت نیست که پادشاه اردن از واشنگتن برای میانجی گری میان دوحه و ریاض کمک خواسته است. سه کشور فوق دلیل این حرکت انتحاری خود در برخورد با یک عضو دیگر شورای همکاری را عدم پایبندی دوحه به توافقنامه ای که در نوامبر 2013 به امضای اعضا رسید ، اعلام کرده اند. معترضان به سیاست های منطقه ای دوحه اعتقاد دارند که با وجود اینکه این توافقنامه به امضای تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر رسیده است اما با گذشت بیش از سه ماه از امضای آن ، قطر هیچ اقدام لازمی برای اجرایی کردن آن اتخاذ نکرده است. از سوی دیگر کویت و سلطان نشین عمان تاکنون بیانیه ای درباره اقدام عربستان سعودی،امارات و بحرین در فرا خوانی سفیران خود از دوحه صادر نکرده اند. ظاهرا سکوت کویت بخشی از نقشه تحرکات برای حل مشکل است.
شکافی تازه و اختلافاتی کهنه
تحلیلگران معتقدند اگر چه شکاف تازه بی سابقه است، اما اختلاف بین کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هرگز تازگی ندارد. شورای همکاری خلیج فارس در سال 1981 با هدف مقابله با نفوذ و آنچه تهدید استراتژیک جمهوری اسلامی ایران خوانده می شود، تشکیل شد. جز این هدف، این 6 کشور که بیش از یک سوم از ذخیره نفتی جهان را در خود دارند، از همان آغاز دچار اختلاف بودند، از جمله اختلافات مرزی که هنوز حل نشده است. با این حال، هیچ گاه اختلافات تا این حد جدی نشده بود که سه کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس یک جا سفیران خود را از یک کشور عضو دیگر در اعتراض به سیاست خارجی آن فرا خوانند. عبدالباری عطوان می نویسد: بحران اخیر این شورا را به سه اردوگاه تقسیم کرده است که اردوگاه اول شامل عربستان سعودی، امارات و بحرین است که قوی تر و ثروتمندتر از اردوگاه دوم است که قطر به تنهایی در آن قرار گرفته است. در طرف سوم نیز دو کشور بی طرف قرار دارد، کشور اول عمان است که تصمیم گرفته حضور خود در شورای همکاری را کم کند و به تدریج از آن دور شود و به همین علت با واحد پولی واحد در کشورهای خلیج فارس مخالفت کرده و طرح اتحادیه مطرح شده از سوی سعودی ها را نیز رد کرده و روابط قوی خود با ایران را حفظ کرده است. کشور دیگر کویت است که ترجیح داده در بحران کنونی از هیچ طرفی جانبداری نکند تا بتواند نقش میانجی را ایفا کرده و اختلافات موجود در شورا را کاهش دهد، به ویژه اینکه نشست سران عربی در 24 مارس جاری [4 فروردین 1393] در این کشور برگزار خواهد شد و کویت به دنبال ارائه موضع واحد از سوی کشورهای خلیج فارس است. اما چه عاملی باعث شده است تا شکاف میان امیر نشین های حاشیه خلیج فارس این گونه نمایان شود؟
عربستان و مثلث قدرت قطر
ظاهرا پخش سخنرانی تند «یوسف القرضاوی»، پدر معنوی اخوان المسلمین از تلویزیون دولتی قطر به ویژه سخنان وی علیه حاکمان امارات عامل اصلی بایکوت دوحه از سوی عربستان، امارات و بحرین است، اما ریشه این اختلافات عمیق تر از این سخنان یک مفتی مصری است. قطری ها سال هاست که تلاش می کنند در دوران گذار کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از جوامع قبیله ای به سمت موجودیت های مدرن و امروزی جایگاه عربستان در رهبری بلوک عربی خاورمیانه را از آن خود کنند، آنها هم چون رقیب سعودی شان بر وهابیت و سلفی گری تاکید دارند اما با تفسیری متفاوت. تفاوتی اندک اما آنقدر مهم که بتواند حیات فرزندان سعود را به چالش بکشد. بیداری اسلامی و موج اعتراضات مردمی در کشورهای عربی باعث شد تا در 3 سال گذشته اختلاف میان دوحه و ریاض بیش از پیش نمایان شود. ثروت هنگفت ، شبکه تلویزیونی الجزیره و رابطه نزدیک با رهبران اخوان المسلمین مثلث قدرت قطر در جریان تحولات عربی بوده است. بیش فعالی سیاسی دوحه در این سالها باعث شد تا آل ثانی و آل سعود به دفعات در شرایط تضاد منافع با یکدیگر رو در رو شوند.
رقابت از کابل تا قاهره
قطر حامی اصلی اخوان المسلمین در مصر و دیگر کشورهای خاورمیانه به حساب می آید. وقتی اخوان المسلمین مصر در قدرت بودند، بزرگترین کمک کننده مالی وسیاسی دولت آنها بود. دوحه کودتای نظامی در قاهره را محکوم می کند و همچنان از هواداران مرسی و اخوان المسلمین حمایت می کند. این در حالی است که عربستان حامی نظامیان مصری بوده و جماعت اخوان المسلمین را یک گروه تروریستی می داند. قطر همچنین متهم است که در سوریه از گروه های تندروی پرنفوذ در صحنه، مانند جبهه نصرت که مرتبط با القاعده است، حمایت می کند. این گروه رقیب ارتش آزاد سوریه مورد حمایت عربستان سعودی است. گفته می شود اخوان المسلمین سوریه، منظم ترین گروه سیاسی این کشور، هم از حمایت قطر برخوردار است. در برخی رسانه های سعودی حتی این اتهام هم مطرح است که قطر، از حوثی ها در یمن حمایت می کند، آنهایی که بین سالهای 2009 و 2010 با نیروهای سعودی در مرزهای جنوبی این کشور با یمن جنگیدند و در حال حاضر با قبیله حاشد و سلفی های متحد آنها در شمال یمن می جنگند. همچنین آل خلیفه متهم است که از جماعت اخوان در خاک عربستان نیز حمایت مالی و معنوی می کند. پیش از بهار عرب، قطر نقش مهمی در سال 2008 در پایان دادن به 18 ماه اختلافات سیاسی در لبنان ایفا کرد. حمد بن خلیفه، امیر وقت قطر، رهبران سیاسی لبنانی را برای گفت وگو به دوحه دعوت کرد و سرانجام "توافقنامه دوحه" را امضا کردند که به موجب آن میشل سلیمان فرمانده وقت ارتش، رئیس جمهور این کشور شد. در آن زمان هم ریاض و دوحه برای کسب نفوذ در لبنان با هم رقابت داشتند. عربستان از ائتلاف 14 مارس به رهبری سعد حریری حمایت می کرد و قطر در کنار ائتلاف 8 مارس ایستاده بود. سال گذشته میلادی، قطر به طالبان افغانستان اجازه داد که در دوحه، دفتر باز کنند تا زمینه گفت وگو ها برای دستیابی به صلح درافغانستان، فراهم شود. اگرچه پس از اعتراض شدید دولت افغانستان به افتتاح این دفتر زیر نام "امارت اسلامی افغانستان"، بسته شد. اما گزارش شده که شماری از رهبران طالبان هنوز در قطر زندگی می کنند.
شیخ حمد آل ثانی که قدرت را در تابستان گذشته به فرزندش واگذار کرد، در دو دهه گذشته خود را به قهرمان مقابله با سیاست های عربستان در منطقه تبدیل کرد. با این حال امروز عربستان دیگر نمی خواهد شاهد قطری متمرد باشد و تصمیم گرفته است به نوعی این کشور را تحت فشار سیاسی قابل توجهی قرار دهد. عربستان می خواهد با فشار بر امیر جوان قطر او را به انفصال از سیاست های پدرش وادار کند. اقدامی که همزمان می تواند به فروپاشی شورای همکاری خلیج فارس منتهی شود . حال باید دید که میانجی گری کویتی ها قطار خارج شده از ریل شورای همکاری را به جایگاه اولش باز می گرداند یا واگرایی عربی در خلیج فارس ادامه خواهد یافت.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.