تحولات جدید در صحنه سوریه و ورود تل آویو به خط جنگ

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، رسانه های سعودی و حامیان آن‌ها چند روزی است تبلیغات سنگینی را برای نشان دادن چهره انسانی و بشردوستانه از آل سعود و  شخص ملک عبدالله پادشاه عربستان و دلسوزی وی برای مردم سوریه به ویژه کودکان سوری آغاز کرده اند.

نکته جالب این است که همه حامیان گروه های تروریستی مسلح در سوریه از انسانیت و حقوق بشر حرف می زنند، برخی خود را حافظ مشروعیت حقوق بشر می دانند و شب و روز آن را فریاد می زنند، شگفتا که آنها حجم هولناک جنایاتشان در حق زنان و کودکان و همه قشرهای مردم سوریه را که به نیابت از آنها گروه های تروریستی تکفیری مزدورشان مرتکب می شوند، فراموش کرده اند و با تمام توان برای پنهان کردن تمایل خود در ریختن خون سوری‌ها تلاش می‌کنند.

از آغاز تجاوز به سوریه، این حقیقت آشکار شده بود که هدف از این تجاوز، متلاشی کردن و تجزیه منطقه و اجرای طرح خاورمیانه جدید در راستای منافع رژیم صهیونیستی است که البته یک بار در جنوب لبنان و با رشادت های فراموش نشدنی رزمندگان حزب الله دفن شد.

آنها سیاست سکوت در پیش گرفته و به اجرای طرح خود ادامه دادند و نواخته شدن بر ساز واقعیت انسانی و درخواست برای آزادی ها آغاز شد.

کسانی اکنون در صف نخست مطالبه حقوق ملت سوریه هستند که در کشورهای خود اثری از قانون اساسی و دموکراسی و آزادی وجود ندارد. حتی زنان هم از ساده ترین حقوق خود محروم هستند و اگر در دورافتاده ترین نقطه در این کشورها، خانواده‌ای به مصیبتی گرفتار شود و بخواهد به عنوان مثال بیمارش را به شهر برساند و اگر راننده خودرو به اجبار یک زن باشد، نیروهایی که مدعی اجرای شریعت اسلامی هستند، به بدترین شکل ممکن با این زن رفتار می کنند، چرا که رانندگی زنان از نظر شرع ادعایی آنها حرام است.

اصحاب نفاق تنها به جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی خود بسنده نکرده‌اند، بلکه جبهه های مختلفی را گشوده‌اند، تنها چیزی که از آنها بر می آید، جمع کردن و اعزام مزدوران و راهزنان و خشک مغزهایی است که اندیشه وهابی افراطی مبتنی بر کشتار و آواره کردن مردم دارند.

آنچه چند روز پیش مانیتورهای شبکه‌های ماهواره‌ای نشان دادند، یک حادثه عادی یا گزارش گذرا نبود، زیرا اثبات کرد که این افراد مدعی تنها ابزارهای کثیف بنی‌صهیون هستند و این پرسش از برخی سوری‌ها مطرح می شود که نظرشان درباره عیادت نتانیاهو نخست وزیر رژیم جنایتکار اسرائیل از بیمارستان میدانی که مجروحان گروه های تروریستی مسلح تحت نظر کادر پزشکی صهیونیستی مداوا می‌شوند، چیست؟، در حالی که چند کیلومتر دورتر از بیمارستان میدانی صهیونیست‌ها، چندین سرباز ارتش سوریه بر روی زمین افتاده اند در حالی که سر به تن ندارند، جنایتی که همین تروریست های مجروح مورد حمایت صهیونیست ها و متحدانشان مرتکب شده‌اند.

رسانه های حامی گروه های مسلح و در رأس آنها، شبکه العربیه سعودی، خرابکاری و ویرانی و کشتار را که هدف از آن ضربه زدن به جامعه سوریه و متلاشی کردن آن  است، انقلاب و خرابکاران و تروریست ها را انقلابیون توصیف می‌کنند و همچنان به تبلیغ این دروغ بزرگ خود یعنی انقلاب مردم سوریه ادامه می دهند.

با این وجود سوریه با گذشت سه سال از جنگ تمام عیار همچنان مقاومت می‌کند، یک بار از "غزوه فتح دمشق" حرف می زدند، امروز از "نبرد بزرگ حوران" و فردا معلوم نیست از کدام نبرد دیگر و به زعم خود غزوه سخن می گویند. شیوخ نفت و گاز و اربابان غربی و صهیونیستی آنها میلیاردها دلار برای شکست یکی از مهمترین محورهای مقاومت هزینه کرده و می کنند، اما در رسیدن به هدف خود ناکام مانده اند.

حامیان گروه های تروریستی در شورای امنیت و سازمان ملل متحد از اوضاع انسانی سخن می گویند و برای مردم سوریه در حالی اشک تمساح می‌ریزند که بانی و باعث تمام این فجایع و کشتار و ویرانی، گروه های دست پروده خودشان هستند که بی رحمانه به حمام خونی که به راه انداخته اند، ادامه می‌دهند.

آنها حاضر نیستند نگاهی به خیابان‌های دمشق و لاذقیه و طرطوس بیندازند و جمعیت انبوه مردمی را که در حمایت از ارتش خود علیه تروریست‌های مزدور مشاهده کنند، نمی خواهند به صدای ملت سوریه گوش فرا دهند.

ورود آشکار تل آویو به خط جنگ علیه سوریه

محور ضد سوری به نظر می رسد به آخر خط رسیده است، ورود مستقیم رژیم صهیونیستی به جنگ با سوریه از طریق بمباران منطقه‌ای در مرز سوریه و لبنان پس از همکاری گسترده پزشکی با تروریست‌ها و درمان رایگان آنها در بیمارستان‌های خود، با هدف بازگرداندن روحیه از دست رفته به تروریست‌های تکفیری وهابی آخرین تیری است که از ترکش محور ضد سوری بیرون آمده است؛ گروه هایی که جنگ داخلی و دودستگی میان آنها به بالاترین حد خود رسیده است و تلاش حامیانشان برای متحد کردن آنها در مقابل ارتش سوریه راه به جایی نبرده است.

گفته می شود حمله هوایی رژیم صهیونیستی به منطقه‌ای در مرز لبنان و سوریه با هدف تغییر موازنه به نفع تروریست‌ها صورت گرفته است و شبکه 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی به صراحت اعلام کرده است حمله هوایی اخیر اسرائیل با هدف حمایت از مخالفان سوری انجام شده است و احتمال اینکه رژیم صهیونیستی با توجه به تقدیر سرکردگان گروههای مسلح سوری از نتانیاهو نخست وزیر رژیم به سبب حمایت‌های گسترده از این گروه‌ها، به حملات هوایی خود در راستای پشتیبانی از این گروه‌ها ادامه دهد، بعید نیست.

آل سعود عبرت نگرفته است

نکته دیگر اینکه هر چند کنار گذاشته شدن بندر بن سلطان رئیس سازمان اطلاعاتی و جاسوسی عربستان از اداره پرونده سوریه به معنای شکست سیاست‌های جنگ طلبانه و خونین آل سعود به شمار می رود، اما این تغییر نشان دهنده عبرت گرفتن این رژیم از پیامدهای ماجراجویی‌های شکست خورده نیست، افشای تصمیم سعودی‌ها برای خرید سامانه های موشکی و اهدای آن به گروه‌های تروریستی در سوریه که نگرانی شدید روسیه را به دنبال داشته، نشان می‌‌دهد که حاکمان عربستان همچنان حاضر به درک واقعیت‌ها و بیهوده بودن اقدامات جنگ افروزانه خود و  اینکه آتش این رفتار خطرناک به زودی دامن خود آنها را خواهد گرفت، نیستند.

از سوی دیگر افشای استفاده سعودی‌ها از خاک اردن به عنوان گذرگاهی برای رساندن سلاح به دست تروریست های مسلح و آموزش آنها توسط آمریکا، ضمن اینکه دروغ بودن ادعای شاه اردن مبنی بر بی طرف بودن اَمان در قبال بحران سوریه را نشان می دهد، به این نکته اشاره دارد که حاکمان اردن اراده ای از خود ندارند و به خاطر اینکه به شدت به کمک های اهدایی هر ساله آمریکا و عربستان و دیگر رژیم های عربی محتاج هستند، چاره ای جز همراهی با سیاست‌ها و طرح های خطرناک حامیانشان هم ندارند و اعلام استفاده از خاک اردن به عنوان گذرگاه لجستیکی ارسال سلاح برای تروریست‌ها در سوریه چندان هم غافلگیرکننده و عجیب نیست.

به راه انداختن طرح فریبکارانه و تبلیغاتی همبستگی با کودکان سوری به دستور شاه عربستان تنها با هدف سرپوش گذاشتن بر نقش آشکار حاکمان عربستان در کشتار کودکان سوریه و تلاش برای القای دلسوزی قاتلان واقعی مردم سوریه برای کودکان سوری است.

جهان هنوز عمق تروریسم وهابی را درک نکرده است

سال های مدیدی است که جهان از تروریسم تکفیری رنج می برد، اما تا کنون دیدگاه خود را در خصوص این تروریسم مشخص نکرده است، تروریسم تکفیری در حال گسترش در هر نقطه ای از جهان با تکیه بر دلارهای نفتی آل سعود و مبلغان وهابی با استفاده از رسانه های پرتعداد خود است .

تروریسم تکفیری یک منبع و منشاء دارد و آن هم تفکر وهابی است و مظاهر متعدد و برداشت های خالص دارد، سلفی ها و گروه اخوان المسلمین و درخواست های طایفه ای و شیعه ستیزی، تمام این موارد در ریشه های خود به تفکر وهابی بر می گردد که آل سعود بر آن تکیه می کند که در این فکر وهابی بهترین راه را برای بسط و گسترش نفوذ و سیطره خود و توسعه طلبی از طریق آن در مناطق جدید دانسته اند و حتی در این فکر، قدرت پنهانی را یافته اند که ارتش هایی از داوطلبان در هر نقطه ای از جهان را که تمایل به  تاثیرگذاری بر آن دارند، ایجاد می کند.

تجربه آل سعود در تبدیل فکر تروریستی به منبعی برای ایجاد تکفیری ها تا حد زیادی موفقیت آمیز بوده و آثار و پیامدهای آن در آن حدی است که آنها دوست دارند.

در این زمینه یک تحلیلگر عراقی گفته است از کنترل خارج شدن گروه های تروریستی و عدم نظارت بر فعالیت های خود مساله قابل پیش بینی است، اما پادشاهی آل سعود کاملا مطمئن است که فعالیت تروریستی هرگز در خاک خود رخ نخواهد داد بلکه خارج از مرزهای مدرسه ای که دانش آموختگان مرگ از آن فارغ التحصیل می شوند، رخ می دهد و اگر یک اقدام تروریستی در داخل عربستان به وقوع پیوندد، از سطح آشوب یک دانش آموز در داخل مدرسه اش فراتر نخواهد رفت و البته از این مساله هم سود می برد زیرا، عربستان طوری نشان داده خواهد شد که گویی یکی از قربانیان تروریسم است و ممکن است گاهی به انجام چنین اقداماتی در راستای همین هدف خود متوسل شود.

هر چند جهان با دولت ها و سازمان اطلاعاتی اش پدیده تروریسم را بررسی و تکفیری ها را تحت پیگرد قرار می دهد، اما هرگز نخواهد توانست آن را از بین برد و در مهار تاثیرات آنها شکست خواهند خورد و از نابودی آنها ناتوان خواهد بود زیرا دنیا فقط فارغ التحصیلان مدرسه وهابیت و نه خود مدرسه را تحت پیگرد قرار می دهد.

متاسفانه باید گفت که حاکمان عربستان با پشتوانه مالی عظیمی ناشی از دلارهای نفتی، توانسته اند علاوه بر منطقه خاورمیانه، نفوذ زیادی در میان مسلمانان کشورهای مختلف دنیا به ویژه کشورهای فقیر پیدا کنند، و امروز جنایات وحشیانه ای که جریان‌های تکفیری علیه مردم در سوریه، عراق و حتی لبنان مرتکب می شوند و البته آن سو تر در افغانستان و پاکستان با حمایت مستقیم این رژیم صورت می‌گیرد.

از سوی دیگر آل سعود در پوشش اجرای برنامه‌های فرهنگی و برگزاری مسابقات و محافل قرآنی و همچنین اهدای میلیون ها دلار به موسساتی که خود در برخی کشورها حتی ژاپن تحت پوشش دارند، متاسفانه توانسته است در کشورهایی که به تعالیم ناب اسلامی و مبلغان میانه‌رو اسلامی دسترسی کمتری دارند، وهابیت را به عنوان نماینده اسلام معرفی کند که پیوستن بسیاری از شهروندان اروپایی به جریان‌های تروریستی تکفیری به ویژه در سوریه در خود شاید مهر تاییدی بر این ادعا باشد.

با نگاهی به فعالیت های تروریست ها در عراق، سوریه، لبنان و دیگر مناطق باید گفت که تروریسم تنها یک مشکل مربوط به عراق یا سوریه یا لبنان نیست، بلکه یک مشکل بین المللی است که تمام جهان را تهدید می کند و این مساله در جنگ سوریه آشکارتر است که حتی شخصیت هایی مانند نوری المالکی نخست وزیر عراق بارها درباره خطر انتقال تروریسم از سوریه به کشورهای همجوار به ویژه عراق هشدار داده بود که حضور غافلگیرکننده هزاران تروریست تکفیری در غرب عراق با حمایت های برخی کشورها و ارتکاب جنایت و کشتار از سوی آنها علیه غیرنظامیان بی دفاع در عراق صحت سخنان مالکی را ثابت کرد و بار دیگر حقانیت آنچه را سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله بیان کرد، مورد تاکید قرار داد جایی که تصریح کرد تروریسم تکفیری هیچ فرقی میان ادیان و مذاهب و مناطق قائل نمی شود و به شیعه و سنی و مسیحی و اقلیت های دیگر رحم نمی کند.

محور مقاومت سر تسلیم فرود نمی‌آورد

جنگ تمام عیار جهانی که از سه سال پیش تا کنون علیه سوریه به طور خاص و علیه محور مقاومت به طور عام به راه افتاده، با وجود حجم گسترده امکانات و پول هایی که برای به زانو درآوردن دمشق هزینه شده، تا کنون جز افزایش تلفات تروریست های مزدور و اتلاف دلارهای نفتی نتیجه ای برای محور ضد سوری نداشته است. در عراق هم کشورهای حامی تروریسم با هدف شکست دولت حامی مقاومت این کشور، چندی است با دلارهای نفتی خود و تشکیل گروه های تروریستی، تلاش می کنند با خارج کردن کنترل استان الانبار از دستان ارتش عراق، بی ثباتی و ناامنی را به شکل گسترده در عراق ایجاد کنند و دولت این کشور را در تنگنای بزرگی قرار دهند تا نتواند به راحتی از آن خارج شود. اگرچه تروریست های مورد حمایت رژیم هایی همچون عربستان موقتا بر شهر فلوجه به سبب فریب خوردن برخی گروه های عراقی مسلط شده اند، اما ارتش عراق با پشتیبانی عشایر تا کنون ضربات مهلکی بر پیکره تروریست ها وارد کرده اند و نوری المالکی هم تاکید کرده است پس از مهلت چند روزه، نبرد یکسره کردن کار تروریست ها را در فلوجه و الانبار آغاز خواهد کرد.

در لبنان هم تروریست های تکفیری با وجود حملات انتحاری به مناطق مختلف و به طور مشخص به مناطق تحت نفوذ حزب الله تلاش می کنند به زعم خود با تحریک افکارعمومی علیه حزب الله حتی حامیان مقاومت، این جنبش را وادار به تغییر استراتژی خود و خروج از سوریه وادار کنند که البته تا کنون در این مسیر هم ناکام مانده اند و حزب الله نه تنها از سوریه خارج نشده بلکه در صحنه سیاسی لبنان هم به یک موفقیت بزرگ دست یافته و آن هم تشکیل دولت جدید با حضور نمایندگان خود و هپیمانانش بوده بدون اینکه به پیش شرط های 14 مارسی ها از جمله عقب نشینی از سوریه، عمل کند.

هر چند تکفیری ها پس از تشکیل دولت جدید لبنان، بیکار ننشستند و جنایت دیگری را علیه لبنانی ها مرتکب شوند.

موج تروریسمی که لبنان را هدف قرار داده تنها یک پیامی خطاب به محور مقاومت است مبنی براینکه با وجود تشکیل دولت جدید، برخی تشکل های لبنانی، همچنان حامی گروه های مسلح و حامی اندیشه های آنها باقی خواهند ماند و البته پاسخ واقعی رزمندگان مقاومت در میادین شرافت و کرامت خواهد بود، جایی که محور مقاومت، ایستادگی و پیروزی خود را اثبات کرده است.

محور مقاومت از الانبار به عنوان مهمترین کانون مبارزه با تروریسم در عراق تا بئر حسن در جنوب بیروت و قلمون در حومه دمشق با وجود حجم گسترده توطئه ها و فشارها و تهدیدها، به ایستادگی ادامه می دهد.

ارتش سوریه همچنان به عملیات پاکسازی این کشور از وجود گروه های برهم زننده امنیت و ثبات ادامه می دهد و تلاش می کند تکلیف این گروه ها را هر چه زودتر یکسره کند و تلاش تروریست ها برای باز کردن جبهه های دیگر از جمله جبهه درعا و به راه انداختن هیاهوی تبلیغاتی فراوان در این زمینه دلیل دیگری بر ادامه ناکامی های تروریست ها و تلاش های بیهوده حامیانشان برای تغییر موازنه قوا به نفع آنهاست.

آمریکایی ها و غربی ها بر خلاف سعودی ها تقریبا به این مساله اعتراف کرده اند که نمی توانند ارتش، ملت و دولت سوریه را وادار به تسلیم کنند، هر چند در ادامه مواضع متناقض خود، برای تامین نیازهای تسلیحاتی گروه های تروریستی، نشست هایی را با مقامات سعودی و دیگر حامیان این گروه ها برگزار کرده اند.

نکته دیگر این است که آنچه در صحنه سیاسی جهان عرب رخ می دهد، ثابت می کند که محور مقاومت تواسته است جهان را چند دسته کند و شکی نیست که امروز سوریه، نماد واقعی مقاومت به شمار می رود و ایستادگی و پیروزی آن پیروزی تمام شرافتمندان و آزادگان جهان به شمار می رود.

اینکه سازمان های اطلاعاتی بسیاری از کشورهای غربی به صراحت درباره پیامدهای حضور تروریست های دارای تابعیت این کشورها در سوریه و خطرات بزرگ بازگشت آنها هشدار می دهند، بازگشت صدها تروریست تونسی از سوریه و نظارت شدید مقامات تونسی بر آنها، وحشت مقامات آل سعود از بازگشت هزاران تروریست سعودی و کنترل شدید مرزهای خود برای جلوگیری از ورود آنها، افزایش فضای ناامیدی و سرخوردگی در میان تروریست های خارجی و نامعلوم بودن سرنوشت آنها و تمایل جدی بسیاری از آنها برای بازگشت به کشورهایشان، اعلام هلاکت حدود چهار هزار تروریست سعودی و  فروپاشی روحیه تروریست های باقی مانده به ویژه پس از هشدار شاه سعودی درباره عواقب بازگشت آنها به عربستان و روشن شدن واقعیت های سوریه برای مردم جهان پس از افشای ماهیت گروه های مسلح و حضور هزاران تروریست از بیش از هشتاد کشور نشان می دهد که سوریه در سومین سال جنگ جهانی علیه این کشور نیز پابرجا و استوار باقی مانده و تمام توطئه ها و نقشه ها و ترفندهای مختلف محور ضد سوری و حامیان گروه های تروریستی با برخورد به سد بلند مقاومت مردم، ارتش و دولت شکست خورده است، نکته ای که روزنامه واشنگتن پست هم به آن اشاره و تاکید کرده است سیاست دولت آمریکا در سوریه شکست خورده است و روند امور از بد به سمت بدتر شدن پیش رفته و اوضاع بی نهایت دشوار شده است.

در این زمینه روزنامه تشرین نوشته بود هر چند از ادامه جنگ تروریستی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و غربی ها از گشودن جبهه های جدید و متشنج کردن جبهه های دیگر و جایگزین کردن تروریست ها با یکدیگر و افزایش تبلیغات رسانه ای گمراه کننده سخن گفته می شود، با این حال سوری ها هر چند این گونه خبرها را در راستای جنگ روانی تبیلغاتی علیه خود ارزیابی می کنند، با این حال این تهدیدها را جدی می گیرند و از دولت و ارتش کشورشان می خواهند با یان جنگ تروریستی با  اقتدار و اراده بالا مقابله کند.

حرف از آل سعود است که پول های بادآورده نفتی را که باید برای فقیران رو به افزایش در عربستان هزینه کند، همچنان برای کشتار سوری ها در تلاش برای به زانو درآوردن و تسلیم آنها هزینه می کند و طرف های دیگری مانند اردوغان و شیوخ قطر یا کسانی که اکنون تلاش می کنند از طریق اردن با آتش بازی کنند و جبهه جنوبی را که می خواهند باز کنند یا متشنج کنند، چرا که از ابتدای جنگ تروریستی علیه سوریه از این مساله سخن می گفتند.

به نظر می رسد اردن به سمت مشارکت گسترده تر در جنگ علیه سوریه به سبب فشارهای آمریکا و پیشنهادهای مالی اغواکننده سعودی ها حرکت می کند، اما باید عواقب وحشتناک آنی و آتی این اقدام ماجراجویانه خود را در نظر بگیرد.

تشرین تاکید می کند این طرف ها باید بدانند که سوریه مرحله اساسی رویارویی خود با تروریسم و عاملان و حامیان آن را پشت سر گذاشته و به مرحله هجومی از طریق عملیات ارتش و آشتی ملی در داخل که روند تصاعدی به خود گرفته منتقل شده است، روند آشتی در داخل نشان می دهد که اتاق های تاریک اعراب خلیج فارس و غربی ها و اسرائیلی ها، نتوانسته اند سوری ها را فریب دهند.

این رسانه در پایان می نویسد اما می توان به این نتیجه گیری آسان رسید و تاکید کرد که هر کس با آتش بحران در سوریه بازی کند یا تلاش کند با آن بازی کند، عواقب وخیم آن را هم باید برعهده بگیرد و باید گفت آنچه امروز در الانبار عراق می گذرد از آنچه در بئرحسن(جنوب بیروت) رخ داد، جدا نیست و پیروزی ارتش سوریه در قلمون، پیام جدیدی به قدرت های توطئه گر ارسال خواهد کرد که برحذر باشید" زمان آغاز یکسره کردن کار تروریست ها فرا خواهد رسید."

انتهای پیام/