ایران بر قله دموکراسیهای جهان/ مقایسه مشارکت سیاسی با مهد دموکراسی غرب + جدول و نمودار
خبرگزاری تسنیم: «مشارکت سیاسی ایران با فرانسه بهعنوان مهد دموکراسی غرب و ایالت متحده آمریکا نشان میدهد که هیچگاه این کشورها نتوانستند انتخاباتهایی بهگستردگی ایران و با رکورد حضور ۸۵درصدی مردم ثبت کنند».
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، انتخابات مهمترین مجرای عملی شدن دموکراسی و معیاری برای ارزیابی جایگاه و میزان نقشآفرینی مردم در شکلگیری نظامهای سیاسی امروزی است. انتخابات به معنی چارچوب و ابزاری است که از طریق آن اراده مردم در شکلگیری نهادهای سیاسی و تعیین متصدیان اعمال قدرت سیاسی به ظهور میرسد و از این طریق مردم در عرصههای تصمیمگیری، اجرا و نظارت نقشآفرینی میکنند و این نقش آفرینی مردم بعه عنوان یکی از مؤلفههای قدرت هر کشور به شمار میآید.
در تاریخ ایران همواره حکومتهای وابسته یا دیکتاتوری زمام امور کشور را به دست میگیرند تا اینکه امام خمینی (ره) عَلَم مبارزه با استبداد و دیکتاتوری را برداشت و با تاکید بر نقش مردم، نمونهای متفاوت از مردم سالاری دینی را به دنیا ارائه کرد. یکی از نکات بارز در رهبری امام، اهمیت به جایگاه مردم بود. گفتگوی چالشی حضرت امام(ره) و آیتالله حکیم پیش از انقلاب درباره اهمیت به نقش مردم شاهدی بر این مدعاست.
*** انتخابات در برخی کشورها اجباری و مبنای تعریف حقوق شهروندی است
در فرآیند مردمسالاری، تثبیت شدگی و نهادینگی مردمسالاری به پاسخگویی آن در شرایط عادی برمیگردد و اینکه تا چه میزان توان جلب مشارکت سیاسی جامعه را داشته باشد. قوت آن نیز زمانی به سنجه در میآید که در بحرانها و چالشها به اصل مشارکت خللی وارد نشود. وجه ممیزه انتخابات در ایران و سایر کشورها، آزاد بودن مردم در شرکت یا عدم شرکت در انتخابات است. علیرغم تبلیغات خارجی و شبکههای ماهواره ای ضد انقلاب مبنی بر عدم آزادی و اختیار در شرکت کردن در انتخابات، این مردم بودهاند که همیشه حتی در شرایط بحرانی سیاسی و اقتصادی آزادانه و با اختیار پای صندوقهای رأی آمدهاند. این اتفاق در حالی در ایران میافتد که در کشورهایی همچون بلژیک، استرالیا و اتریش انتخابات اجباری است و مردم ناچارند و باید در انتخابات شرکت کنند. در این کشورها اگر شهروندی در انتخابات شرکت نکند، از حقوق شهروندی محروم میشود و باید هزینههای سیاسی و اقتصادی بسیاری را تحمل کند.
نکته دیگری که در مورد انتخابات در کشورهای مخلف وجود دارد، به ساختار سیاسی و انواع نظاممندی در این کشورها از جمله ریاستی و یا پارلمانی بودن، باز میگردد. در کشورهای دارای نظام ریاستی که به لحاظ مشارکت در قاره اروپا، فرانسه مطرحترین آنهاست، بیشترین میزان مشارکت را با در نظر گرفتن وجوه مختلف برخوردار است. در مورد فرانسه نکته حائز اهمیت آن است که این کشور تا پیش از این دارای درصد مشارکت 31.21 بود و در سال 2011 ذهنیت بد مردم نسبت به سارکوزی، موجب حضور زیاد آنها برای انتخاب اولاند شد.
*** در بیش از یکسوم جهان ابداً مشارکتی برای حضور مردم ندارد
مسئلهای است که نمیتوان از کنار آن به راحتی گذشت، وضعیت مشارکت در کشورهای دیگر جهان است. فارغ از اینکه در بیش از یکسوم کشورهای جهان و به معنای متداول آن در عرصه بینالملل ابداً مشارکتی وجود ندارد، حتی در کشورهایی که نظام آنها مقید به برگزاری انتخابات است، مشارکت به شدت پایین است و در برخی از 50 درصد نیز تجاوز نمیکند. مرور همه این نکات زمانی جالبتر میشود که بدانیم، شرکت در انتخابات در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین، آفریقای جنوبی، بعضی از کشورهای آسیایی و اروپایی اجباری است و در صورت عدم شرکت در انتخابات، افراد باید عوارض سیاسی و اقتصادی فراوانی را تحمل کنند. در استرالیا نیز وضع به همین منوال است، یعنی تنها شرکت شاخصه تعریف حقوق شهروندی است.
یکی از مشخصه های مردم سالاری در ایران بعد از انقلاب، برگزاری بیش از سی و پنج انتخابات در سی و پنج سال گذشته است. در طول سالیان پس از انقلاب به طور متوسط "هر سال ، یک انتخابات" برگزار شده است که در عرصه دموکراسیهای معمول در دنیا بیسابقه است. با این حد نصاب، میانگین مشارکتهای مردمی در ایران بسیار و بسیار بیشتر از کشورهای مدعی دموکراسی است. در بیشتر نظاممندیهای سیاسی در دنیا، یک روند معمول است؛ یا پارلمانی و یا ریاستی است اما در ایران مشرکت به گونهای دیگر رقم میخورد: مردم از صدر تا ذیل نظام و از کلانترین تا خردترین رفتارهای سیاسی، مسوولان خود را زیر نظر دارند. انتخابات مجلس خبرگان رهبری، مجالس شورای اسلامی، شوراهای اسلامی شهر و روستا و انتخابات ریاست جمهوری ، هریک به نوعی امکان مداخله مردم در سرنوشت خویش را محقق کردهاند.
در بسیاری از کشورهای پیشرفته که داعیه پرچمداری مردمسالاری در جهان دارند، میزان مشارکت مردم در انتخابات با وجود سابقه طولانی در برگزاری آن چندان چشمگیر نیست. در کشورهای خاورمیانه نیز برگزاری انتخابات، برخورداری از حق رأی و شرکت در انتخابات هنوز چالشی عمده محسوب میشود.
نگاهی به جدول میزان مشارکت مردمی در دورههای مختلف انتخابات و مقایسه آن با کشورهای داعیهدار دموکراسی نشان میدهد اشتیاق مردم برای شرکت در سرنوشت سیاسی، در ایران به مراتب از کشورهای دیگر بالاتر است.
آمارهای میزان مشارکت مردم در انتخابات پارلمانی و رئیس جمهوری کشورهای مختلف از پایگاه اینترنتی International Idea (مخفف موسسه بینالمللی دموکراسی و کمک به انتخابات) استخراج شدهاند که موسسهای معتبر در استکهلم با آمارهای دقیق درباره انتخابات کشورهای مختلف است.
در نمودار بالا میزان مشارکت در انتخابات (اعم از پارلمانی و ریاست جمهوری) کشورهای جهان و همچنین میزان مشارکت مردم در ایران در سه انتخابات اخیر نشان داده شده است. همانطور که مشاهده میکنید، انتخابات ریاست جمهوری دهم با که با حضور حداکثری مردم همراه بود، یک حدنصاب دست نیافتنی برای سایر کشورهاست. حضور 85 درصدی مردم در انتخابات ریاست جمهوری دهم حضور 73 درصدی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، اتفاق نادری است که در هیچ یک از کشورهای با سابقه در دموکراسی و برگزاری انتخابات رخ نداده است.
در بسیاری از کشورها، میزان مشارکت مردم در انتخابات پارلمانی با وجود سابقهی طولانی آنها در برگزاری آن، چندان چشمگیر نیست. در سالهای اخیر این میزان مشارکت در کشورهای غربی به دلیل بحرانهای سیاسی و اقتصادی کمتر نیز شده است. به عنوان مثال، ایالات متحده. در یک قرن اخیردر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، همیشه نیمی از جمعیت ایالات متحده شرکت نکردهاند. درصد مشارکت مردم برای انتخاب اعضای کنگره نیز همیشه بین 30 تا 40 درصد در نوسان بوده است. میزان مشارکت مردم در انتخابات پارلمانی فرانسه نیز بین 40 تا 60 درصد میباشد. مشارکت مردم در انتخابات در بعضی از دورهها به زیر 50 درصد نیز رسیده است.
در ارزیابی و مقایسه با انتخابات دیگر کشورهای جهان، علیالخصوص آمریکا و فرانسه به عنوان نمادهای دموکراسی نظام لیبرالی و نیز در تمامی قارهها، در ایران بیشترین میزان مشارکت و حمایت مردمی مداوم از نظام سیاسی خود است. در جمهوری اسلامی ایران، 9 انتخابات پارلمانی برگزار شده که درصد مشارکت از 51 درصد تا 71 درصد متغیر بوده است. با توجه به این آمار، میانگین درصد مشارکت در انتخابات پارلمانی ایران از میانگین کشورهای غربی بالاتر می باشد.
درست وقتی که غربیها در پیشبینیها و نظریههای خود میگفتند که مدرنیسم به عنوان یک فرآیند دائمی سرنوشت محتوم آیندهی جهان است و بشر در مسیری مبتنی بر پایههای معرفتی سکولاریسم قدم خواهد برداشت، درست زمانی که پیتر برگر -از بزرگترین جامعهشناسان دین در دههی 1960 و 1970- سکولاریسم را آینده محتوم جهان میدانست، انقلاب اسلامی به وقوع پیوست. در چنین شرایطی، انقلاب اسلامی که بازتاب زمینههای اجتماعی، سیاسی و فکری مردم ما است، در جامعهای شکل گرفت که دولتی سکولار بر آن حاکم بود و دولتهای سکولار جهان همگی حامی آن بودند. انقلاب اسلامی که مبنای سازماندهی و پیشبرد مناسبات انقلابی خود را دین قرار داده است، در واقع یک شکاف بنیادین در ساختار نظری و مشروعیتبخشی جهان مدرن ایجاد کرد.
همه این اتفاقات در جمهوری اسلامی در شرایطی صورت می گیرد که در بسیاری از کشورهای غرب آسیا، اساسا یا انتخاباتی برگزار نمیشود و یا روندهای حاکمیتی به گونهای است که حتی با برگزاری انتخابات، نقش مردم آنطور که باید باشد، نیست. در عربستان، امارات، قطر و اردن پادشاه که عملا هم نقش حاکمیت و هم نقش دولت را ایفا میکند، در دایره انتخابات نمیگنجد و مردم در انتخاب یا برکناری و حتی در انتقاد به وی از اندک نقشی برخوردار نیستند. برخورد نامتعارف با زنان نیز در این کشورها، مسئلهای است که نهادهای حقوق بشری از آن سخنی به میان نمیآورند. حکومتهای موروثی در کشورهای حاشیه خلیج فارس عملاً هیچ نقشی برای مردم قائل نیست و وابستگی به آل و یا خاندان فلان، یکی از دلائل مشروعیت به حساب میآید.
با همه اینها، هنوز جمهوری اسلامی ایران آماج تبلیغات و تهاجمات منفی از سوی کشورهای استکباری است، چراکه با گذشت 36 سال از انقلاب سال 57، مردم به عنوان حامیان و حاکمان اصیل جمهوری اسلامی ایران نقش عمدهای در سرنوشت خویش و استمرار انقلاب جوان ایفا میکنند.
انتهای پیام/