مشهدالرضا در عزای آفتاب هشتم/ عزاداری چند صد هزار نفری در سرزمین خورشید
خبرگزاری تسنیم: مشهدالرضا در سالروز شهادت عالم آل محمد(ص) یکپارچه غرق ماتم و عزا است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، در روزهای پایانی ماه صفر فضای رواقها و صحنهای حرم مطهر علی بن موسی الرضا (ع) غرق در اشک و ماتم است و خیل عظیمی از زائران از گوشه و کنار جهان به پابوس حضرت آمدهاند تا در سوگ خورشید هشتم اقامه عزا کنند، آنها از دو ماه پیش علم عزای اباعبدالله حسین(ع) را در کوچه و دیار خود برپا کردهاند و حال برای عرض ارادت و سوگواری سرور و مولای خود پا به حرم قدسی عالم آل محمد (ص) گذاشتهاند.
در روز شهادت ولی نعمت ایرانیان حرم رضوی مملو از زائرانی است که برخی با پای پیاده و برخی نیز از راههای بسیار دور سختی سرما و راه را بر جان خریده و تنها به عشق اینکه این روز را در مشهد الرضا و در کنار بارگاه ملکوتی مولای خود اقامه عزا کنند از شهر خود حرکت کردهاند.
من نیز امروز برای زیارت مولای خود راهی حرم شدهام، نگاهی به گنبد و گلدسته طلایی مولای خود میاندازم و با گذاشتن دست خود بر سینه سلامی بر آقا عرض میکنم و با اذن دخول وارد حرم میشوم، از همان لحظه ورود زائرانی را میبینم که در صحنها و رواقها مشغول دعا و ذکر گفتن با چشمانی اشکبار هستند، در این میان لهجهها و زبانهای مختلفی را میشنوم اما به خوبی میدانم همه آنها آمدهاند تا مولایشان دستشان را بگیرد و حاجت روا شوند.
هر سال روز شهادت مهمان مولایم هستم
هیئتهای مختلف مذهبی را میبینم که با بیرقهای سبز و قرمز و مشکی در صحن و سرای حرم رضوی میدرخشند، در گوشهای از صحن جمهوری تکیه بر دیوار میزنم که صدای زمزمهای را میشنوم زن جوانی است که کودکش را در آغوش گرفته و با گریه زیر لب زمزمه میکند در کنارش مینشینم و با او همصحبت میشوم، میگوید کودکی هشت ساله دارم که چند سال پیش به بیماری سختی مبتلا شد به طوری که پزشکان بهبودیش را به شرایط خاصی منوط کرده بودند و من که در آن زمان حال مساعدی نداشتم هر روز به پابوس حضرت رضا(ع) میآمدم و با او درد و دل میکردم و شفای فرزند خود را از طریق ایشان از خدا میخواستم.
وی افزود: مدتی به همین شکل مهمان مولای خود در حرم بودم به طوری که وقتی از حرم خارج میشدم با وجود این اندوه بزرگ احساس سبکی میکردم و الان بعد از گذشت چند سال فرزندم بهبودی پیدا کرده و پزشکان امیدوار به درمان کامل او هستند، من هر سال در روز ولادت و شهادت مولا به زیارت ایشان میآیم تا نشان دهم که به ایشان ارادت خاص دارم و بهبودی فرزندم را مدیون نگاه و محبت ایشان هستم.
تنها به عشق امام رضا(ع) راهی حرم شدهام
کمی جلوتر پیرمردی را میبینم که عصایش را در کنارش گذاشته و با کتابی در دست مشغول مناجات است با او همکلام میشوم و قصد زیارتش در این روز را جویا میشوم وی میگوید از سبزوار راهی مشهد شدهام برای حاجت روایی و رفع مشکلات نیامدهام، من عاشق امام رضا(ع) هستم و آمدهام که تا در این روز در کنار سایر زائران عشق و دلدادگی خود را به سرورم نشان دهم و و از او طلب خیر و برکت برای تمام دلدادگانش کنم و هر سال اگر خداوند توفیق دهد این روز را در صحن و سرای حرم رضوی سپری میکنم.
وی بیان کرد: در حالی که بسیار دوست دارم با پای پیاده به زیارت آقا بیایم اما با این دو پایی که دیگر توان راه رفتن ندارد نمیتوانم اما امیدوارم در میان این جوانان پرشور که در تب مولای خود میگریند من نیز در نگاه ثامن الحجج جای گیرم.
زائران پیاده از دلبستگیهای دنیوی به دور هستند
از پیرمرد جدا میشوم در همین لحظه با جمعیتی مواجه میشوم که پرچم به دست وارد میشوند و عطر خوش صلواتشان فضا را پر میکند، چند تن از مردان این کاروان روپوشهای سبز رنگی بر تن دارند که بر روی آن عنوان «مسئول هماهنگ کننده زائران پیاده» نقش بسته است کمی جلو میروم و با یکی از آنها گفتوگو میکنم، وی میگوید که با زائران همراهش پنج روز پیش با پای پیاده از تربت حیدریه به سمت مشهدالرضا حرکت کرده است.
وی خاطرنشان کرد: این زائران روز و شب با پای پیاده سختی راه را تنها برای دیدار مولایشان تحمل کردند و در این مسیر هرچه به مشهد نزدیکتر میشدیم، هیجان زائران برای زیارت بیشتر میشد و همراهان ما در لحظات پایانی حس عرفانی خاصی داشتند و هر چه زمان میگذشت، دلبستگی آنها به مسائل بیارزش دنیوی کمتر میشد.
یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است
دوباره نگاهم را به سوی بارگاه منور رضوی روانه میکنم و کبوترانی را میبینم که به دور گنبد و گلدستههای حرم پرواز میکنند انگار آنها نیز میدانند امروز با سایر روزها تفاوت دارد، در این لحظه بی اختیار بغض گلویم را میگیرد و این سخن که یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است را به یاد میآورم.
گزارش: نجمه سادات موسویزاده
انتهای پیام/