از کوچ جوایز ادبی به بنیاد ادبیات داستانی تا نامهای مطرح برای مدیریت جدید
خبرگزاری تسنیم: بنیاد ادبیات داستانی این روزها تغییرات ساختاری گستردهای چون کوچ جوایز ادبی از خانه کتاب به این بنیاد تا تغییراتی در نام، اساسنامه و مدیریت را تجربه میکند. این در حالی است که کارنامه فعالیت چند ساله این بنیاد راضیکننده نیست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان این روزها دوباره دستخوش تغییر و تحولاتی جدی شده است، زمانی که خبر استعفای محمد حسنی از ریاست این بنیاد اعلام شد، چندان تصور نمیشد که به دنبال تغییر مدیریت تغییرات زیربنایی و ساختاری نیز در این بنیاد در دست انجام باشد. اما این روزها معاونت فرهنگی وزارت ارشاد، در کنار بررسی نامهایی چون بلقیس سلیمانی، علی اوجبی، قهرمان سلیمانی و...به عنوان گزینههای مطرح برای مدیریت بنیاد ادبیات داستانی، تغییرات ساختاری گستردهای در این بنیاد را دنبال میکند.
از جمله این تغییرات ساختاری، محول شدن برگزاری جشنواره شعر فجر به بنیاد ادبیات داستانی است، با این اوصاف اگر قرار باشد، حوزه اجرایی شعر فجر طبق گفته همایون امیرزاده مشاور علمی، فرهنگی و مدیریتی معاونت فرهنگی به این بنیاد واگذار شود، اساساً فعالیت بنیاد ادبیات داستانی از انحصار داستان خارج شده و به شعر نیز کشانده میشود، بنابراین تغییر عنوان بنیاد ادبایت داستانی جدی خواهد بود و احتمالا عنوان «بنیاد ادبیات ایران» جایگزین خواهد شد.
همچنین از جمله تغییرات ساختاری بنیاد ادبیات داستانی که اینروزها در حال سبک و سنگین شدن توسط مسئولان ارشاد است، جابهجایی برخی جشنوارههای ادبی در حوزه شعر و داستان از خانه کتاب به بنیاد ادبیات داستانی است، جوایز همچون چایزه ادبی گام اول، جایزه پروین اعتصامی و...
ایجاد این تغییرات در ساختار بنیاد ادبیات داستانی این سوال رابه ذهن متبادر مینماید که بنیاد ادبیات داستانی طی سالهای فعالیت خود در حوزه داستان چه کارنامهای در دست دارد که حالا با افزوده شدن وظایف بیشتر بخواهیم فعالیت آن را گستردهتر کنیم؟
بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان در سال 1387 به پیشنهاد محسن پرویز معاون فرهنگی دولت نهم، تأسیس شد، پس از برکنار محسن پرویز و روی کار آمدن بهمن دری، تا مرز انحلال نیز پیش رفت و در نهایت با هیأتامنا، هیأت مدیره و مدیرعامل جدید فعالیت خود را دوباره آغاز کرد، بنیاد ادبیات داستانی که قرار بود به عنوان یکی از زیرمجموعههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای حمایت از اهالی قلم و ترویج ادبیات داستانی ایران فعالیت کند، چهار محور پژوهشی، آموزشی، بینالمل، تولید و ترویج را در پیش روی فعالیت خود قرار دارد.
نگاهی به کارنامه فعالیت چند ساله این بنیاد نشان میدهد که بنیاد در محور «تولید و ترویج» که شامل حمایت از تولید و انتشار آثار فاخر داستانی، کمک به گسترش و ترویج کتابخوانی، تولید و انتشار نشریات و آثار داستانی با هدف الگودهی و جریانسازی، کمک به خلق و انتشار داستانهای ارزشمند ایرانی و اسلامی، معرفی سیرهای مطالعاتی و پیشنهاد بستههای معرفی کتاب برای اقشار و سنین مختلف، بهرهگیری از ذخایر ادبیات داستانی در ارتقای سینما و آثار نمایش تلویزیون و... است، تنها توانسته مسافتی کوتاه از مسیری را که برای خود ترسیم کرده بود بپیماید.
همچنین در بعد آموزشی بنیاد اگرچه کارگاههایی را با حضور نویسندگان مطرح ادبیات داستانی کشور در شهرستانها برگزار کرد، اما کمیت این کارگاهها به دلایلی که بارها از سوی مسئولان کمبود بودجه عنوان شده بود، به هیچ وجه قابل قبول و چشمگیر نیست.
در محور پژوهشی نیز باید گفت، کارنامه بنیاد ادبیات داستانی قابل قبول نیست، نظریهپردازی در حوزه ادبیات داستانی بر اساس الگوهای بومی و دینی، جمعآوری و تصحیح آثار فاخر و قدیمی حوزه ادبیات داستانی ایران، جریانشناسی، رصد و تحلیل وضعیت ادبیات داستانی کشور، برگزاری همایشها و سمینارهای تخصصی در موضوعات مرتبط با داستاننویسی، راهاندازی کتابخانه تخصصی ادبیات داستانی از جمله وظایفی بود که بنیاد در این محور برای خود برشمرده بود.
محور بینالملل محوری بود که بنیاد ادبیات داستانی نتوانست به آن ورود پیدا کند، معرفی ادبیات داستانی ایران اسلامی به بازارهای نشر جهانی، ترجمه آثار داستانی و ایجاد پل ارتباطی با فرهنگهای دیگر و شناسایی و ارتباط با نویسندگان و اهالی داستان جهان اسلام از جمله اقداماتی بود که بنیاد میتوانست در این حوزه انجام دهد.
شاید بتوان گفت، مهمترین فعالیت بنیاد ادبیات داستانی طی سالهای اخیر فعالیت در حوزه نشر کتاب بود، باید قبول کرد، بنیاد در این سالها علاوه بر اینکه آثاری شاخصی در حوزه ادبیات داستانی منتشر کرد که از مهمترین آنها میتوان به «زیر و بم داستان» ، «سنگ سلام» ، «درد»، «وقایعنگاری یک زندیق» و... اشاره کرد، آثاری نه چندان مطلوب نیز در حوزه نشر به بازار عرضه کرد که مورد انتقاد برخی نویسندگان نیز قرار گرفت.
بنیاد ادبیات داستانی که با انتشارات عصر داستان قرار بود، نه به عنوان ناشر بلکه به عنوان یک حامی از نشر فعالیت کند، عملاً تبدیل به رقیب بخش خصوصی شد، که با پرداخت حقالتألیفهای بیشتر نویسندگان ادبیات داستانی را به خود جلب میکرد. انتشار کتابهایی با طرح جلد زیبا و گرانقیمت اما محتوایی ضعیف از آسیبهایی بود که بنیاد به آن دچار بود.
فعالیت بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان طی سالهای اخیر موید این مطلب است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلانمی اگر حقیقتاً به دنبال حمایت از حوزه ادبیات ایران است و اگر قرار است، وظایف این بنیاد را افزایش دهد، باید نوع نگاه خود را تغییر داده و با در نظر گرفتن بودجهای مناسب، نگاهی کاربردیتر، وظایف محوله را در چارچوب مشخصتر و با سنجش دقیقتری دنبال کند.
انتهای پیام/