هم اکنون با چه اروپایی روبه رو هستیم؟
خبرگزاری تسنیم: ۱۰ سال پیش همزمان با آغاز مذاکرات ایران و ۳ کشور اروپایی، رهبران اروپایی برای نخستین بار سند "استراتژی امنیتی اروپایی" را تدوین کردند. این سند در ۱۰ سال گذشته آنچنان اهمیت داشته است که برخی اروپایی ها آن را "متنی مقدس" توصیف کردند.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، 10 سال پیش، سال 2003 میلادی هنگامی که دکتر حسن روحانی به عنوان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام مذاکره کننده ارشد کشورمان در موضوع هسته ای بود، ایران و تروئیکای اروپایی مذاکراتشان را خارج از چارچوب آژانس بین المللی انرژی اتمی آغاز کردند. فرانسه، آلمان و انگلیس 3 کشوری بودند که به اتکای نفوذ و تاثیرشان در تصمیم های اتحادیه اروپا طرف مذاکره دیپلمات های ایرانی قرار گرفتند. آن زمان دکتر محمد جواد ظریف، نماینده ایران در سازمان ملل متحد و عضو تیم مذاکره با 3 کشور اروپایی موسوم به E3 بود. 7 سال بعد در سال 2010 روابط ایران با اتحادیه اروپا دچار تنش شد و اتحادیه اروپا همساز با آمریکا، ایران را تحریم کرد. این تحریم ها، سختگیرانه ترین تحریم های تاریخ اتحادیه اروپا علیه یک کشور توصیف شده اند. اکنون در واپسین روزهای سال 2013 میلادی دیپلمات های ایرانی بار دیگر با اروپایی ها دست توافق داده اند. 3 روز پیش نیز خانم "تاریا گرانبرگ" رئیس کمیته روابط ایران در پارلمان اروپا با ایران از آغاز تدوین استراتژی همکاری اروپا با ایران خبر داد. با این حال پرسشی تعیین کننده در این میان وجود دارد. اتحادیه اروپا در 10 سال گذشته چه تغییراتی کرده است؟
**اروپا، اتحادیه سختی های مشترک با راه حل های متفرق
انتخاب 3 کشور فوق (تروئیکای اروپایی) به عنوان طرف مذاکره ایران، به پیشینه تئوری "توازن قدرت" در این اتحادیه باز می گردد. اروپایی ها معتقدند این 3 کشور نقش رهبری اتحادیه اروپا را بر عهده دارند. به گونه ای که در سیاست ها و اقدامات اقتصادی، دوگانه فرانسه-آلمان این اتحادیه را رهبری می کند و در سیاست ها و اقدامات نظامی و امنیتی، دوگانه فرانسه-انگلیس این نقش را بر عهده دارد. اتحادیه اروپا تلاش می کند به دیگر کشورهای جهان اثبات کند که یک بدنه واحد و دارای سازوکار رهبری واحد است. در حالی که چالش های عینی 10 سال گذشته چنین ادعایی را با ابهام جدی روبه رو کرده است. این چالش ها به طور کلی اروپا را با 3 مشکل اساسی روبه رو کرده اند: الف) تضعیف اتحادهای درونی ب) تضعیف اتحادهای خارجی و ج) تقویت اتحادهای خارجی رقیب.
**تضعیف روح مشترک اروپایی
10 سال پیش همزمان با آغاز مذاکرات ایران و 3 کشور اروپایی، رهبران اروپایی برای نخستین بار سند "استراتژی امنیتی اروپایی" را تدوین کردند. این سند در 10 سال گذشته آنچنان اهمیت داشته است که برخی اروپایی ها آن را "متنی مقدس" توصیف کردند. براساس این سند، کشورهای اروپایی سیاست همگرایی اروپای قدیم و جدید را دنبال می کنند. این سند غرب را متشکل از آمریکا و اروپا به عنوان پیروز جنگ سرد، رهبر اصلی جهان توصیف می کند. در همان سال متناسب با روح سند استراتژی امنیتی، فرانسه فرماندهی نخستین مداخله نظامی مشترک ارتش های اروپایی را در جمهوری دموکراتیک کنگو بر عهده می گیرد. اما در تغییری چشمگیر 10 سال بعد همین کشور برای حمله به مالی و چند ماه پس از آن برای حمله به کشور آفریقای مرکزی متحدی ندارد. گویی شرایط چنان تغییر کرده است که بر خلاف آموزه های "متن مقدس" اروپایی، یک کشور اروپایی برای مداخله نظامی با هدف دفاع از منافع اقتصادی کشورهای اروپا در آفریقا همراهی نمی یابد. این اختلاف درباره بحران سوریه نیز به روشنی هویداست. در حالی که فرانسوی ها تا واپسین لحظات ادعا می کردند آماده حمله به سوریه هستند، انگلیس نخستین کشوری بود که پای خود را از ایده حمله به سوریه عقب کشید. نمونه ای روشن از تضعیف دوگانه رهبری نظامی و امنیتی اتحادیه اروپا. یکی از جدیدترین گزارش های شورای روابط خارجی اروپا، تصریح می کند که تجربه حمله به افغانستان و عراق، اساسا ایده موسوم به "مداخله آزادی خواهانه" را با سیاست عدم مداخله جایگزین کرده است. آمارها نیز موید همین رویکرد هستند. هزینه های نظامی کشورهای اروپایی در 10 سال گذشته، به رغم گذر زمان و انتظار برای افزایش آن، 23 درصد معادل 56 میلیارد یورو کاهش داشته است. در این 10 سال حتی کار به جایی رسیده است که برخی ایده "ژاپن اروپایی" را مطرح کرده اند. اتحادیه ای که توان یا انگیزه ای برای استفاده از قدرت نظامی اش جز در مورد دفاع از خود نداشته باشد.
از سوی دیگر بحران مالی در اروپا و مشخصا در کشورهای حوزه یورو نیز اختلافات مبنایی و تضاد منافع کشورهای اروپایی را هویدا کرده است. در این مورد نیز برخلاف آن چه ادعا می شود فرانسه و آلمان رهبری بحران را بر عهده نداشتند. بلکه آلمان به تنهایی و براساس سیاست های محافظه کارانه آنگلا مرکل، صدراعظم این کشور راهی را در پیش گرفت که خشم بسیاری از مردم اروپا را علیه این کشور برانگیخت. به عنوان یک شاخص مهم، هم اکنون پروژه پول واحد اروپایی کارنامه موفقی ندارد. در 10 سال گذشته مشکلات مالی یونان، پرتغال، ایرلند و اسپانیا گریبانگیر سیاست های واحد اقتصادی این اتحادیه و همچنین این کشورها بوده است تا جایی که در سال های گذشته هریک از آن ها به نوعی زمزمه یا فریاد جدایی از منطقه یورو را مطرح کردند.
نکته مهم این است که اکنون هریک از کشورهای اروپایی، دلسرد شده از راه واحد اروپایی برای درمان بحران مالی، به تنهایی به دنبال رفع مشکل خود از طریق ایجاد مراودات اقتصادی با کشورهای متنوع خارج از اروپا هستند. گزارش شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا در این باره می گوید: «هم اکنون بسیاری از ملت های اروپایی هنوز به گونه ای رفتار می کنند که گویی آن ها می توانند اهداف اقتصادی ملی شان را در آسیا بدون همکاری مشترک یا توسعه یک پز سیاسی امنیتی یکسان در منطقه دنبال کنند.» این در حالی است که بحران مالی قاره سبز همچنان بدون راه حل مانده است. هفته گذشته در ششمین نشست کنفرانس"سیاست جهانی"، بحران مالی اروپا یکی از 8 چالش اساسی پیش روی کشورهای جهان معرفی شد. اختلاف رویه ها در برابر بحران مالی و پنهان کاری ها در حوزه امنیتی نشان می دهد، سیاست همگرایی در اروپا جای خود را به واگرایی داده است. این شرایط بار دیگر این احتمال را جدی می کند که تفرقه سنتی در کشورهای این اتحادیه زنده شود. شرایطی که تفرقه در دسته بندی سنتی 3گانه کشورهای اروپایی را زنده کند. به گونه ای که جهانی گراها، منطقه گراها و بی تفاوت ها بار دیگر هریک ساز خود را بنوازند.
**تضعیف عمومی پیمان های اروپا با دیگران
در خارج از مرزها نیز شرایط اگر بدتر نباشد، بهتر نیست. به عنوان نمونه، در سال 2008 گوردون براون، نخست وزیر انگلیس و نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه سیاست تقویت گروه 20 را با هدف مشارکت دادن قدرت های اقتصادی نوظهور در مباحث اقتصاد جهانی در پیش می گیرند. در حالی که در این سال ها قرار بوده که نشست های گروه 20 ابزاری برای کنترل چین و دیگر کشورهای بریک (BRIC) باشد، در نشست های 2011 و 2012 اروپا به جای آن که "راه حل" باشد، "بحران" بوده است که دیگر اعضای گروه 20 باید برای آن راه حلی می یافته اند. بنابراین سیاست همگرایی با قدرت های نوظهور نیز جای خود را به منازعه اقتصادی داده است. اکنون اروپایی ها به جای اینکه به فکر همکاری با چین در G20 باشند، به پیمان منطقه آزاد تجاری بین اروپا و آمریکا (Transatlantic Trade and Investment Partnership )(TTIP) بازگشته اند تا بتوانند غول اقتصادی جهان را کنترل کنند. این در حالی است که اروپایی ها حتی روی دیوار آمریکا نیز نمی توانند با خیال راحت یادگاری بنویسند. گزارش اخیر شورای روابط خارجی اروپا تاکید می کند که «سیاست آمریکا درباره موضوعات متعدد از بحران سوریه گرفته تا بحران مالی جهانی، پرسش های بزرگی را برای اروپایی ها ایجاد کرده است».
**تقویت پیمان ها و اتحادهای رقیب اروپایی ها
در حالی که اروپا روزهای سختی را می گذراند، روسیه در شرق اروپا گام های تشکیل اتحادیه اوراسیا را آرام آرام بر می دارد. نگرانی از ایجاد این محور جدی رقابت، وقت و سرمایه اروپا را صرف نیازهای هنگفت سپر دفاع موشکی می کند. به علاوه این که دلارهای بسیاری هم باید برای حفظ یا برگرداندن کشورهایی مانند اوکراین صرف شوند. این در حالی است که روسیه تنها رقیب اتحادیه اروپا نیست. در بحران 3 سال گذشته مصر، هرگاه که کشورهای اروپایی دولت این کشور را به قطع کمک های سالانه تهدید می کنند، عربستان و قطر هر یک با انگیزه ای کاملا آماده و مشتاق هستند که جای اروپا را برای اعطای این اعانه بگیرند.
**افق پیش رو
براساس آن چه گفتیم، در مذاکرات هسته ای که هم اکنون جریان دارد، ایران باید آلترناتیو برای این سه کشور اروپایی را جدی بگیرد. یکی از دلایل متعدد برای این رویکرد، توجه به این واقعیت است که اکنون برخلاف 10 سال پیش با اروپایی متفرق روبه رو هستیم که حداقل دیگر این 3 کشور نقش رهبری آن را برعهده ندارد. افزون بر این که کشورهای دیگر اروپایی نیز در فرآیندی منطقی رویکرد های منحصر به فردی را در سیاست خارجی شان در نظر می گیرند.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.