از «پیناکولادا» تا «گواوا»؛ تفاوتها را در «سینما حقیقت» تجربه کنید
خبرگزاری تسنیم: در سینما فلسطین هرچیزی که بخواهید وجود دارد. از مستندهای آبدوغ خیاری گرفته تا «گواوا» که در غرفه «سنایچ»، دقیقا روبروی پوستر «جاده نمناک» عرضه میشود. حتی در نوشیدنیهای «سینما حقیقت» هم میشود تفاوتها را احساس کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از سینما فلسطین تا سینما سپیده حتی با قدمهای آهسته هم 20 دقیقه راه است. 20 دقیقه راهی که باید طی شود تا طبق برنامهای که از قبل تنظیم کردید مستندهای دلخواهتان را از دست ندهید. اما تفاوت سینما فلسطین با سینما سپیده بیش از 20 دقیقه راهی است که با قدمهای آهسته طی میکنید. این تفاوت را تنها کسانی درک میکنند که دوانداون بین این دو سینما در حال رفتوآمد هستند تا مستندهای این دوره جشنواره «سینما حقیقت» را حداقل یکبار قبل از آرشیو شدن در بانکهای مستند ببینند.
سینما سپیده تنها دو سالن دارد که یکی از آنها بسیار کوچک است و پرژکتورش را در انتهای سالن و در کنار صندلی تماشاگران گذاشتهاند. البته رد شدن از پروژکتور و باندی که در زیرش قرار دارد، ممنوع است. این را میشود از روبان سفیدی که از سطل آشغال انتهای سالن تا بلندگوی غولپیکر کشیده شده فهمید. اما چه باید کرد وقتی همه صندلیهای ردیف جلو توسط مردمی که برای دیدن «ابراهیم در آتش» آمدهاند پر شده است. یا باید مثل من ایستاد و ابراهیم را تماشا کرد یا مثل آن مردی که به من اصرار میکرد به منطقه ممنوعه رفت.
هرچند که رفتن به منطقه ممنوعه غیرقانونی است، اما خوبیاش این است که به خاطر نزدیکی به درب انتهای سالن به راحتی میشود نفس کشید. اگر همین حالا به سالن تقریبا خالی و البته بزرگ پایین بروید میبینید که چگونه تماشاگران از تهویه نامطبوع سالن کلافه شدهاند. باز هم جای شکرش باقی است که صندلیهای سینما سپیده خیلی راحتتر از صندلیهای سینما فلسطین هستند و اگر خواستید وسط مستندهای کسلکنندهای که در حال بزرگنمایی غلوآمیز برخی شاعران هستند، چرتکی بزنید با مشکل مواجه نمیشوید.
اما در سینما فلسطین باید قید خواب را زد؛ چون نه صندلیها به شما اجازه خوابیدن میدهند و نه عذاب وجدان. سالنهای 2 و 3 که همیشه پر از جمعیت هستند و گاهی که مستندهای آمریکایی نشان میدهند، آن هم با حضور «کیانو ریوز» باید قید صندلی را زد و در راهپله سینما نشست و دائم با این سوال در ذهن کلنجار رفت که چرا مستندهایی مثل «ابراهیم در آتش» و «پهلوبهپهلو» را باید در سالنهای کوچک نمایش بدهند، در حالی که سالنهای بزرگ خالی هستند؟ اگر هم مثل من خوششانس باشید و در انتهای و بالاترین نقطه سینما جایی برای نشستن گیر بیاورید، تنگی جا و عذاب وجدان دیدن جوانهایی که روی پلهها نشستهاند، اجازه خوابیدن را به شما نمیدهد.
در سینما فلسطین هرچیزی که بخواهید وجود دارد. از مستندهای آب دوغ خیاری گرفته تا «گواوا» که در غرفه سنایچ که دقیقا کنار در سالن یک و روبروی پوستر «جاده نمناک» قرار گرفته است، عرضه میشود. البته من «پیناکولادا» را که دیروز سن ایچ برای تست به حاضرین در سالن عرضه میکرد را بیشتر میپسندم. حتی در نوشیدنیهای «سینما حقیقت» هم میشود تفاوتها احساس کرد.
تفاوت است میان «ابراهیم در آتش» که با هنرمندی کامل ساخته شده است با فیلم بعدی آن که اصلا به مستند بودنش شک میکنید و بیشتر به یک فیلم کوتاه شعاری میماند. هرچند که کارگردان با صحنههای نشان دادن بدن لخت بازیگر (همان سوژه اصلی فیلم) در حمام سعی کرده جذابیتی به فیلم خود دهد و به مستند! نزدیک شود؛ اما حقیقت آن است که مستندسازی کار هرکسی نیست.
حتی تفاوت را میتوان در بلوطهایی که در حال شکست شدن در سالن 2 سینما سپیده هستند و مردی که به خاطر آیدا در سالن 1 سینما سپیده خودکشی نکرده است، احساس کرد. در سالن شماره 2 تصاویر درختان بلوط بقدری هنرمندانه در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که حتی با اصرار دوستان برای دیدن مستند «پرواز در دایره حضور» هم ترک کردن سالن مشکل است. اما در سالن شماره 1 به قدری روشنفکران در فضایی سیاه کنار هم گرد آمدهاند که ترجیح میدهم حتی برای دقایقی هم شده برای پاسخ دادن به تلفن دوستان، سالن را ترک کنم و در فضایی روشن نفس بکشم.
دلم نمیآید از مستندهای «دورازه تموز» سعید ابوطالب و «فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه» مرتضی پایهشناس چشم پوشی کنم. ای کاش هیئت انتخاب به جای فیلمهایی مثل «روزنه» اجازه میدادند از این دست فیلمهای زیبایی که اسمشان در لیست آثار ارسالی به جشنواره هم کم نیست، بیشتر در «سینما حقیقت» حضور داشته باشند تا «حقیقت» در این جشنواره بیشتر دیده شود.
انتهای پیام/