سرتاسر زندگی عسگراولادی همراهی با روحانیت و اعتقاد واقعی به ولایت بود
خبرگزاری تسنیم: قائممقام حزب مؤتلفه اسلامی اعتقاد به فقه جواهری، همراهی با روحانیت و اعتقاد واقعی به ولایت را سه محور برجسته شخصیتی زندگی عسگراولادی برشمرد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، اسدالله بادامچیان در جریان نشست مشترک اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران با اعضای شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی که برای تسلیت ارتحال مجاهد صادق مرحوم عسگراولادی در دفتر مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی برگزار شد، با اشاره به سخنان حضرت عیسی(ع) که خود را عبدالله و بنده خدا میدانست، تأکید کرد: آنحضرت با وجود تولد معجزهگونهاش، چنین اعتقادی داشت؛ اما در عین حال میگفت بندهای است که خداوند به او کتاب عنایت فرموده تا برنامه صحیح دین جهانی را به دیگر انسانها ابلاغ کند. حضرت عیسی(ع) میفرمود: خداوند مرا آگاهِ آگاهیدهنده و مبارک قرار داده است.
بادامچیان با اشاره به روایتی از امام صادق(ع) در خصوص مقصود حضرت عیسی(ع) از مبارک بودن ادامه داد: ایشان میفرماید که او انسان بابرکتی بود و هرجا که برای انجام کاری میرفت، تنها آن کار را انجام نمیداد؛ بلکه با خود برکت بههمراه میبرد.
قائممقام حزب مؤتلفه اسلامی در ادامه سخنانش در این مراسم با بیان اینکه مرحوم عسگراولادی در بندگی خدا کوشا بود، اظهار داشت: در حدود 55 سالی که در خدمت ایشان انجام وظیفه کردم، یک لحظه ندیدم که او در پی دنیا، مقام و مسائل دنیوی خود باشد؛ بلکه همواره بهدنبال این بود که بتواند تکلیف شرعی خود را انجام دهد. این برای انسانی که از دنیا میرود بسیار ارزشمند است که افرادی با تفکرات گوناگون که با او آشنایی دارند، رحمت الهی را برایش آرزو کنند.
بادامچیان با بیان اینکه عسگراولادی در کارهایش عبادت خدا را میکرد، گفت: منیت و خودبینی در شخصیت او وجود نداشت. در زندان، دوران سخت مبارزه و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همین خطمشی را دنبال میکرد. خاطرم هست هنگامیکه درخصوص وزارت بازرگانی تبلیغات منفی شدیدی علیه آقای عسگراولادی انجام شد، نمایندگان در صحن علنی مجلس از ایشان سؤال کردند، آقای عسگراولادی برای پاسخ به سؤال نمایندگان به مجلس رفت. البته پیش از آن در جمعی دوستانه، مشورت کردیم و در سبکی که منطقی و مبتنی بر ادب الهی و انسانی بود، پاسخهایی را برای این سؤالات تدوین کردیم. هنگامیکه ایشان به مجلس رفت، هیچکدام از آن حرفها را نزد و حرفهای دیگری بهزبان آورد. وقتی بعد از جلسه مجلس از آقای عسگراولادی سؤال کردم: چرا آن حرفها را نزدی؟، پاسخ داد: هنگامی که از پلهها بالا میرفتم، متوجه شدم که امام(ره) حرفهای من را میشنود؛ بنابراین حرفی را زدم که رضایت امام(ره) را داشته باشد، نه اینکه درباره خودم صحبت کنم.
قائممقام حزب مؤتلفه اسلامی با تمجید از این روحیه مرحوم عسگراولادی، خاطرنشان کرد: این نکته بسیار مهمی در میدان سیاست است که یک انسان سیاستمدار در همه امور «رضوان من الله» را بیابد و از مطرح کردن خود بپرهیزد.
وی ادامه داد: بسیار سخت است که انسان یک حزب یا تشکیلات سیاسی راه بیندازد و در آن تعصب حزبی پیدا نکند؛ بلکه سعی کند که حزب بر او حاکم نباشد. بسیار مشکل است که یک رهبر حزبی، ملاحظات حزبی را نادیده بگیرد، یک تحزب خدامحور را شکل بدهد و امانتدار باشد.
بادامچیان با اشاره به بیانات حضرت امام(ره) در سال 42 خطاب به نیروهای مبارز انقلابی گفت: اولین مبنای امام(ره) برای گزینش و ایجاد تشکلی همچون هیئتهای مؤتلفه اسلامی این بود که فرمودند: شما که برای خدا کار میکنید، با هم مؤتلف شوید. مبنای امام(ره) برای گزینش این عزیزان، کار برای خدا بود. اینکه انسان بخواهد در حزب الهی گرفتار سیاستهایی با تعابیر گوناگون شود، از عبدالله بودن و حزبالله بودن خارج میشود.
وی از عسگراولادی بهعنوان یکی از پایهگذاران تشکلهای خدامحور یاد کرد و اظهار داشت: در تمام این 50 سال هنگامیکه بر اثر غفلت یا تشخیص اشتباه، ذهنیتها بهسمت دیگری حرکت میکرد، او تمام تلاش خود را بهکار میگرفت تا ذهنیتها را بهسوی خدا ببرد و سعی میکرد مجموعهای که در آن کار میکند، در صراط مستقیم الهی و در جهت خیر دنیا و آخرت جامعه اسلامی باشد.
بادامچیان با بیان اینکه حرکت مرحوم عسگراولادی نه بر مبنای تحلیل، بلکه حرکتی آگاهیآور بود، خاطرنشان کرد: در احزاب معمولاً دستور حزبی را بهعنوان وحدت تشکیلاتی و انضباط حزبی ترویج و تبلیغ میکنند؛ اما او اینکار را نمیکرد. مرحوم عسگراولادی میگفت: ما با 30 عقیده وارد شورای مرکزی میشویم و با یک وظیفه بیرون میرویم. نشستن در شورای مرکزی برای این است که به وظیفه شرعی خود در مسیر عبودیت خدا برسیم. بههمین علت بود که در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با همه گروهها و افرادی که میخواستند در مسیر الهی حرکت کنند، هماهنگی میکرد.
قائممقام حزب مؤتلفه اسلامی با یادآوری آخرین مسئولیت مرحوم عسگراولادی یعنی دبیرکلی جبهه پیروان خط امام(ره) و رهبری تصریح کرد: آقای عسگراولادی در برنامه «شناسنامه» که پس از خاکسپاری ایشان از رسانه ملی پخش شد، میگفت: که من عضو مؤتلفهام و به آن افتخار میکنم، بهعنوان نماینده مؤتلفه در جبهه پیروان هستم. در جبهه پیروان نماینده متدینینی هستم که میخواهند در خط امام(ره) و برای انقلاب کار کنند.
وی با بیان اینکه این خدمت جمعی مرحوم عسگراولادی با حفظ همه ارزشها یک الگو و سرمشق بلند است، تأکید کرد: در مراسم درگذشت او، نمادی از وحدت در تجلیل از این عبد صالح خدا پدید آمد. آن مرحوم تکیهگاه بسیاری از ما بود و هنگامیکه مشکل یا اختلافی پیدا میکردیم، امیدوار بودیم که آقای عسگراولادی آن را حل کند.
بادامچیان با ذکر خاطرهای از شهید باهنر گفت: قبل از چهلم شهید بهشتی به منزل شهید باهنر رفتیم. ایشان گفت: مرحوم شهید بهشتی امید و تکیهگاه ما بود و ما در هر مسئلهای که دچار مشکل میشدیم، خدمت ایشان میرسیدیم. خداوند به این انسان برکتی داده بود که مشکلات ما را حل میکرد.
قائممقام حزب مؤتلفه اسلامی با اشاره به اینکه مرحوم عسگراولادی از این وجه شبیه شهید بهشتی بود، اظهار داشت: هرکس کاری داشت، خدمت مرحوم عسگراولادی میرسید و امید داشت که گره از کارش گشوده شود. واقعاً هم مشکلات دیگران را حل میکرد. تمام اینها را برمبنای تزکیه، سلامت و پاکی بهدست آورده بود.
وی افزود: مرحوم عسگراولادی بارها خطاب به ما تأکید کرد: مبادا برای تأمین مخارج حزب، بهدنبال پولهای شبههناک بروید. هرزمانیکه احساسنیاز کردید، خدمت حضرت ولیعصر(عج) بگویید ما پول حرام و شبههناک را برای اینکه در مسیر مولایمان خرج کنیم، بهکار نمیگیریم؛ او خودش به ما توجه دارد. مرحوم عسگراولادی این را از امام(ره) آموخته بود.
بادامچیان با ذکر خاطرهای از حضرت امام خمینی(ره) ادامه داد: روزی خدمت ایشان رسیدیم؛ درحالیکه شرایط بسیار سخت بود و هرکس در نوع خود حرفهای منفی میزد. اما امام(ره) سر خود را بالا گرفتند و فرمودند: «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، لاحول و لاقوة الّا باللّه العلی العظیم. شما فکر کردهاید که ما بیکس هستیم و بهحال خودمان رهایمان کردهاند؟ ما مولا داریم؛ مولایمان ما را وانمیگذارد». دریادلی آقای عسگراولادی بهشدت ایمانی بود که به ولیامر خود داشت و همانطور که خودش میگفت، پدر و مادرش او را عاشق امام زمان(عج) پرورانده بودند.
قائممقام حزب مؤتلفه اسلامی ادامه داد: آقای عسگراولادی به ما توصیه میکرد که اگر مشکلی دارید، شب به جای خلوتی بروید و با ذکر «السلام علیک یا اباصالح المهدی(عج) ادرکنی» به مولا متوسل شوید. میگفت: خواهش کنید و آقا را سه بار به حضرت زهرا(س) قسم بدهید تا مشکلتان را حل کنند.
وی با تأکید بر "من بارها این را تجربه کردم" تصریح کرد: این موضوع، از عشق آن انسان الهی به خداوند، ائمه معصومین(ع) و خصوصاً حضرت ولیعصر(عج) سرچشمه میگرفت.
بادامچیان در ادامه به سه محور شخصیتی مرحوم عسگراولادی اشاره کرد و گفت: این محورها برای ما در ادامه راه او، نسلهای بعدی مؤتلفهایها و تمام تشکلهای اسلامی راهگشاست.
قائممقام حزب مؤتلفه اسلامی تأکید کرد: محور اول این است که مرحوم عسگراولادی به فقاهت برخاسته از حوزه از جواهر الکلام مؤمن بود و از فرقههای گوناگون ابا داشت. محور دوم اعتقاد واقعی او به ولایت بود؛ بهگونهایکه آموزشدهنده خط ولایتپذیری بود. محور سوم، همراهی عسگراولادی با روحانیت بود.
وی با اشاره به خاطره اسدالله عسگراولادی از برادرش درخصوص ارتباط با روحانیت اظهار داشت: همسویی با روحانیت و هماهنگی و همراهی با ولایت با رویکرد اخلاق و ادب الهی و اسلامی در تمام مراحل زندگی او مشهود بود. عسگراولادی میلیاردها تومان به مردم کمک میکرد و در رفع مشکلات آنها کوشا و راهگشا بود.
بادامچیان گفت: کسی به او مراجعه نکرد؛ مگر اینکه ادب و تواضع او را ببیند. معمولاً کسیکه نیازمند است، حالت خضوع دارد؛ اما عسگراولادی در برابر نیازمندان حالت خضوع داشت.
قائممقام حزب مؤتلفه اسلامی با بیان اینکه عسگراولادی نگاهی مبتنی بر «قول معروف و مغفره» نسبت به این افراد داشت، تأکید کرد: او هیچگاه از این موقعیت سوءاستفاده یا استفاده توجیهی نمیکرد. این انسان در مسیر انقلاب همواره عبد بود و به تکلیف شرعی عمل میکرد. عسگراولادی تکلیف شرعی خود را از آهنگ ولایت مییافت. او با تمام فراز و نشیبهای زندگی خود، مبارزی نستوه بود، اما امروز بیشتر بر وجه اعتدالی شخصیت ایشان تأکید میشود. البته عسگراولادی انسان معتدلی بود و از افراط و تفریط پرهیز میکرد، اما او اعتدال انقلابی، ارزشی و ولایی داشت نه اعتدال لیبرالی و محافظهکاری. جنبه مبارزهگری نستوه عسگراولادی و حرکت در مسیر صحیح ولایت و روحانیت، بسیار ارزشمند است.
وی با بیان اینکه عسگراولادی در 30 تیر 1331 با حکم مرحوم آیتالله کاشانی فرمانده عملیاتی بود، ادامه داد: او بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در محضر امام(ره) و پس از آن در محضر ولیامر هوشمند و شجاع و امامت امت در روزگار ما، مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای با نهایت اخلاص و صداقت تا آخرین لحظه انجام وظیفه کرد.
بادامچیان خاطرنشان کرد: عسگراولادی در سالهای زندگی خود، یک بنده پربرکت الهی در زندان، مبارزه، خدمت به انسانها، تشکل و تحزب سیاسی و هیئت منصفه مطبوعات بود. همه اصحاب رسانه معتقد بودند که ایشان انصاف، عدالت، مدارا، تواضع و ادب را در کنار هم دارد. همه گواهی دادند که او در مسیر خدا رفته و در مسیر خدا کار کرده است.
حبیبی: مرحوم عسگراولادی دوم شهریور در جلسه شورای مرکزی حاضر شد و گفت: برای خداحافظی آمدهام
در ابتدای این مراسم نیز محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در سخنانی کوتاه، یاد مرحوم عسگراولادی را گرامیداشت و به حاضران در این مراسم خیرمقدم گفت.
وی با تأکید بر "در جلسهای که سایه آقای عسگراولادی بالای سر ما نیست، صحبت کردن بسیار مشکل است"، اظهار داشت: به برخی از دوستان گفتم که در تشییع جنازه شهید بهشتی مردم در مقابل دشمن گفتند که «دشمن در چه فکریه ایران پر از بهشتیه»؛ در مورد آقای عسگراولادی هم چنین اتفاقی افتاده است.
حبیبی با بیان اینکه در مراسم تشییع جنازه آقای عسگراولادی همه به هم تسلیت میگفتند و مشخص نبود چهکسی صاحبعزاست، به ذکر خاطرهای از مرحوم عسگراولادی پرداخت و گفت: دوم شهریور امسال آقای عسگراولادی دیرتر از دیگران در جلسه شورای مرکزی حاضر شدند و گفتند: من میخواهم زود بروم. ایشان گفت: من برای خداحافظی آمدهام. ایشان در همان شب به بیمارستان رفتند و تا زمان درگذشتشان در بیمارستان بستری بودند.
وی، عسگراولادی را استاد و مرشد بزرگ نامید و با قدردانی از حاضران در این مراسم افزود: آقای فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و همراهانشان پیغام داده بودند که میخواهند به دفتر مرکزی حزب بیایند. من از این پیشنهاد تشکر میکنم و مقدم مهمانان گرامی را از طرف حزب مؤتلفه اسلامی گرامی میدارم.
دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در پایان اظهاراتش ابراز امیدواری کرد: همه بتوانیم راهی را که آقای عسگراولادی پیشپای ما ترسیم کردند، تا پایان بپیماییم.
انتهای پیام/*