گامهای شهید تهرانیمقدم برای تشکیل تیپ موشکی سپاه
خبرگزاری تسنیم: راه درازی برای رسیدن به قله اقتدار نظامی امروز ایران طی شده که بخش مهمی از آن مدیون تلاشهای شهید حسن تهرانی مقدم است؛ بازخوانی خاطراتی از این شهید را از نخستین گامها تا تشکیل تیپ موشکی سپاه، اکنون میخوانید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برای آنکه روزگاری ایران در پله افتخار ایجاد موشکهای منحصر به فرد در منطقه خاورمیانه و حتی در دنیا بدرخشد و بتواند با مانور شهاب3 و سجیل لرزه بر اندام دشمنان نظام و رژیم صهیونیستی بیندازد، راه درازی طی شد. راهی که با همت شهید حسن تهرانی مقدم و دوستان شهیدش آغاز شد و تا امروز هم ادامه پیدا کرده است. گامهای ایجاد قدرت موشکی ایران به یقین پرماجرا و سرشار از فداکاری غیورمردان تیپ موشکی سپاه بوده است. حسن تهرانی مقدم برای موفقیت در این مسیر میبایست گامهای فرمانده آتشهای پشتیبانی سپاه، توپخانه سپاه و تشکیل تیپ موشکی سپاه را به طور متوالی در روزگار تحریم و حداقل امکانات نظامی طی کند تا روزی با کاشتن بذر اعتماد به نفس در میان دیگر رزمندگان آنها را به میدان بیاورد. حسن تهرانی مقدم در 21 سالگی و در ابتدای شکلگیری رسمی سپاه پاسداران، به عنوان مسئول اطلاعات منطقهی 3 سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد و تا 59/7/31 در این سمت باقی ماند. در زمان بروز ناآرامیها در نقاط مرزی که مهمترین آنها حوادث تجزیهطلبانه در کردستان بود، سپاه را در 15 ماه اول عمر خود متوجه ضرورت تقویت صبغه نظامی کرد.
16 مهر 1359، در هفدهمین روز آغاز تهاجم سراسری رژیم عراق به کشورمان، اولین موشک کوتاه برد"فراگ 7" ارتش عراق به شهر دزفول اصابت کرد که هفتاد نفر شهید و بیش از سیصد نفر زخمی بر روی دست مردم بیدفاع این شهر گذاشت. اما ماجرا به اینجا ختم نشد. رژیم متجاوز عراق در ادامه جنایتهایش تا آبانماه 1361، با بیش از 65 فروند موشک دیگر، زخمی و رنجور شهر مقاوم دزفول را مورد هدف قرار داد. در این حملات ناجوانمردانه علاوه بر تلفات انسانی، شمار زیادی از خانه و کاشانه مردم بیدفاع و مظلوم بر سرشان ویران شد. روند موشک باران شهر دزفول و بمباران دیگر شهرهای ایران از سوی دشمن متجاوز تا اواخر سال 1362 تداوم یافت و مقارن با عملیات بزرگ و غرور انگیز رزمندگان اسلام با نام" خبیر" در جزایر مجنون، به اوج خود رسید.
در این مقطع، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، برای نخستین بار با موافقت حضرت امام خمینی(ره) در 26 بهمن ماه 1362 با آتشبارهای توپخانه دست به مقابله به مثل محدودی زده و مراکز اقتصادی و نظامی شهرهای بصره، خانقین و مندلی عراق را مورد هدف قرار دادند با این تفاوت که قبل از اجرای آتش، اخطارهای لازم به ذکر این شهرها، برای خروج از هدفهای مورد نظر داده شد. اولین گام به منظور بهرهگیری از موشکهای میانبرد در جنگ تحمیلی از تابستان سال 1363 برداشته شد.
تیرماه 1363 محسن رفیق دوست- وزیر وقت سپاه- از سوی دو کشور سوریه و لیبی به طور رسمی دعوت شد. او این دعوتها را به فال نیک گرفت و به هر دو دعوت، پاسخ مثبت داد. ثمره حضور وزیر سپاه در سوریه و لیبی و به دنبال آن سفر رئیس جمهور وقت- حضرت آیت الله خامنهای- به آن کشورها، دستیابی ایران به این سلاح موثر و راهبردی – موشک میانبرد- بود. در پی این دیدارها و مذاکرات، حافظ اسد- رئیس جمهور سوریه – آموزش بکارگیری موشک به تعدادی از نیروهای ایرانی را متعهد شد و رئیس جمهور لیبی، برای تحویل تعداد محدودی موشک"اسکادبی" همراه با تجهیزاتش به جمهوری اسلامی ایران قول همکاری داد.
پس از این مذاکرات و بیهیچ تعللی، تشکیل یگان موشکی در دل توپخانه سپاه پاسداران کلید خورد. سیزده نفر از نیروهای با سابقه توپخانه به همراه چند نفر مترجم، برای گذراندن آموزش بکارگیری موشک رهسپار سوریه شدند. سوریها برای آموزش بکارگیری موشک، یک برنامه شش ماهه به نیروهای ایرانی ارائه میکنند. فرمانده توپخانه سپاه – حسن مقدم- که در این ماموریت، مسئولیت نیروهای ایرانی با او بود، از پذیرش مدت شش ماهه آموزش طفره میرود و سرانجام سوریها را قانع میکند آموزش باید حداکثر در سه ماه به پایان برسد.
حسن تهرانی مقدم، فرمانده جدید آتشهای پشتیبانی سپاه
حسن مقدم جوانی سپاهی بود که پا به پای دیگر دوستانش از روزهای نخست تجاوز دشمن، وارد جنگ شد و از همان موقع خصوصاً بعد از عملیات ثامن الائمه(ع) متوجه ضعف آتشهای پشتیبانی خودی از نیروهای رزمنده مستقر در خطوط مقدم جنگ شد. مدتها روی این موضوع فکر کرد، طرح ریخت و سرانجام در پاییز 1360 طرح ساماندهی آتشهای خمپاره را به صورت سنجیده و مدون تقدیم حسن باقری کرد. او در طرح خود پیشنهاد کرده بود آتشهای خمپاره موجود در دست یگانهای سپاه به شکلی فرماندهی شده و سازمان یافته در قالب تطبیق آتش، علیه مواضع دشمن بکار گرفته شوند.
حسن باقری، از طراحان خوشفکر عملیاتهای رزمندگان اسلام، موضوع طرح را به خوبی درک کرد و خودش نیز مطالبی بر آن افزود، تایپ کرد و به فرمانده کل سپاه داد. چند روز بعد، حسن باقری در حالی که نامه محسن رضایی را به حسن مقدم میداد، گفت: برو طرحت را اجرا کن. حسن مقدم از همان روز رفت دنبال ماموریت جدیدش. به قرارگاههای سپاه مستقر در جبهههای جنوب معرفی شده بود و امید داشت.
اولین نیرویی که در این ماموریت با او همراه شد و قول همکاری داد حسن شفیع زاده، بود. او هم به اهمیت تطبیق آتش در جنگ واقف بود و از نخستین روزهای حضورش در جبهه آبادان، خمپارهاندازهای غنیمتی را علیه مواضع دشمن به کار میگرفت. فرمانده جدید آتشهای پشتیبانی سپاه خیلی زود شیفته صلابت و اقتدار حسن شفیع زاده شد. آن دو ایدههای بلندی در تنبیه متجاوزان بعثی داشتند.
اولین بار در عملیات طریق القدس( آزادسازی بستان) که در تاریخ 8 آذر 1360 انجام گرفت، تطابق آتشهای خمپاره روی پل سابله متمرکز، و باعث شکست و عقب نشینی نیروهای دشمن شدند. سپاه برای نخستین بار شیرینی موفقیت فرماندهی آتشهای پشتیبانی خود را حس کرد. عملیات بزرگ و غرور انگیز فتح المبین در اولین روزهای سال 1361 رقم خورد و دشمن متجاوز بعثی از بخش اعظم مناطق اشغال شده خوزستان بیرون رانده شد. فرماندهی آتشهای پشتیبانی در این عملیات هم، خوش درخشید. در این عملیات، 165 عراده توپ دوربرد و متوسط با توپ کش، مهماتبر و تجهیزات دیگر از دشمن تجاوز به غنیمت گرفته شد.
مسئول تطبیق آتشهای توپخانه و خمپارههای سپاه
سیام فروردین ماه 1361،رحیم صفوی، در پایگاه گلف اهواز (محل قرارگاه مرکزی کربلا) طی حکمی حسن مقدم را به عنوان مسئول تطبیق آتشهای توپخانه و خمپارههای سپاه به فرماندان قرارگاههای قدس، نصر، فجر و منطقه 8 معرفی کرد. او در این مدت کوتاه توانسته بود با تعدادی محدودی از نیروهای سپاه آتشهای پشتیبانی را سروسامان بدهد که فصل جدیدی برایش گشوده شد. وقتی حکم را خواند اولین کسی که برای همکاری نامش را به خاطر آورد، باز هم حسن شفیع زاده بود. محمد آقایی، مصطفی تقی جراح (شهید)، علیرضا ناهیدی (شهید ) و... هم به توپخانه سپاه پیوستند. مدتی بعد مرکز تعمیر و نگهداری توپخانه در گلف اهواز آغاز به کار کرد. مرکز آموزش توپخانه به همت حسن شفیع زاده و یعقوب زهدی در اصفهان راه اندازی شد.
توپخانه سپاه، روز به روز توسعه پیدا میکرد و خودش را در جنگ بیش از پیش نشان میداد. دیگر عملیاتی بدون پشتیبانی توپخانه انجام نمیگرفت. توپخانه از یگانهای موثر و مهم سپاه، در جنگ نقش آفرینی میکرد و حرفی برای گفتن داشت. سال 1363 (چهارمین سال آغاز تجاوز دشمن) از راه رسید. فرمانده جوان توپخانه سپاه، همراه وزیر سپاه به سوریه و لیبی رفت و در این سفرها بود که از یگانهای موشکی این کشورها دیدن کردند. قرار بود در این سفرها رفیق دوست، در خصوص گرفتن موشک با روسای جمهور سوریه و لیبی مذاکره کند.
تشکیل تیپ موشکی سپاهدر دل توپخانه
در مقر توپخانه اهواز، به حسن تهرانی مقدم خبردادند؛ آقا رحیم صفوی خواسته بروی پیشش. صفوی بیمعطلی رفت سر اصل مطلب،گفت" یک گروه سی چهل نفره از بچههای زبده و کاربلد توپخونه رو آماده کن بِرن سوریه آموزش موشک اسکادبی ببینن. میخوایم تیپ موشکی رو تو دل توپخونه سپاه تشکیل بدیم و قبل از اون، باید یک سری از نیروها آموزش بکارگیری موشک رو ببینن تا وقتی این مجموعه رو سرو سامان دادیم، بتونن کار کنن."
به خاطر شناختی که از نیروهای توپخانه داشت، در انتخاب هسته اولیه موشکی بهتر میتوانست از عهده این کار برآید. از دوستان و همفکرانش هم در این کار کمک گرفت؛ مثل باقریان ، حاجی زاده و ... آنها درباره تک تک نیروها صحبت کرد. نامههای زیادی را نوشتند و خط زدند. معیارهای انتخاب، سابقه فعالیت در توپخانه، توانمندی، انگیزه و تحصیلات نیروها در نظر گرفته شد. سال 63 بود و از عمر توپخانه سپاه یکی دو سالی بیشتر نمیگذشت. کادر اصلی توپخانه انگشت شمار بودند و در صورت انتقال همه آنها به آموزش موشکی، توپخانه در اجرای ماموریتهایش با مشکل مواجه میشد.
حسن مقدم و دوستانش به هر ترتیبی بود، در اولین قدم لیستی پانزده نفره را نوشتند که بیشتر آنها از نیروهای باسابقه توپخانه سپاه بودند. دومین کار، سازماندهی و تقسیم کار اولیه بین خودشان بود. میخواستند با این تعداد انگشتشمار کار جهادی و انقلابی انجام بدهند و در کوتاهترین زمان ممکن یگان موشکی را عملیاتی کنند. قرار شد مقدم خودش هم برای گذراندن آموزش بکارگیری موشک به سوریه برود.
آقا رحیم از مقدم پرسید:« حالا که خودت هم میخوای بروی، موشکی رو چی کار کنیم؟! برای فرماندهی این مجموعه جدید کیرو معرفی میکنی؟ چون قراره چند پارتی موشک با تجهیزات به این زودیها از خارج برسه، یک نفر رو به من معرفی کن که اونها را تحویل بگیره و این مجموعه رو تا اومدن شما ساماندهی کنه.»
مقدم گفت: « من امیرحاجی زاده رو پیشنهاد میدم. هم جوونه، هم خیلی فعاله..» صفوی، حاجیزاده را میشناخت. گفت:« خیلی عالیه. بچه خوبیه، حالا اسم مجموعه رو چی بگذاریم خوبه؟!»
هرچی شما بگید
چند دقیقه به سکوت گذشت.
"حدید" چطوره؟
خیلی خوبه،" تیپ حدید".
به این شکل اولین گامهای تشکیل تیپ موشکی سپاه برداشته شد.
ادامه دارد...
انتهای پیام/