انتقال پیکر زنده‌یاد طاهره صفارزاده از تجریش به سیرجان

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست رسانه‌ای شعر «طنین بیداری» با محوریت بررسی اشعار و شخصیت ادبی و علمی زنده‌یاد طاهره صفارزاده، صبح امروز 27 مهر ماه، با حضور علیرضا قزوه مدیر آفرینش‌های ادبی حوزه هنری، رضا اسماعیلی دبیر این دوره کنگره و جلال صفارزاده برادر و وارث طاهره صفارزاده در حوزه هنری برگزار شد.

صفارزاده در ابتدا با اشاره به خانواده و دشواری‌های زندگی خواهرش گفت: داستان زندگی طاهره را اغلب گفته و شنیده‌اید، اما اینجا باید بگویم که ما زندگی سختی را تجربه کردیم. پدرم زمانی که هنوز یک ماه به تولد من باقی مانده بود، از دنیا رفت و مادرم سه روز پس از تولدم، بنا بر عهدی که با پدرم بسته بود، دار فانی را وداع گفت. در این شرایط همه ما زندگی دشواری را تجربه کردیم. با وجود اینکه عمو سرپرستی ما را برعهده گرفته بود، اما نبود پدر و مادر و کمبود حضور آنها را به خوبی احساس می‌کردیم، چرا که هیچ‌کس جای پدر و مادر را برای فرزندان نمی‌گیرد.

وی ادامه داد: طاهره در این فضای سخت و دشوار زندگی کرد و بزرگ شد. از همان ابتدا به مردها اعتنا نمی‌کرد و نمی‌توانست به آنها اعتماد کند. این طرز فکر در او وجود داشت، تا اینکه به دانشگاه شیراز راه یافت و در این دانشگاه با پیشنهاد ازدواج دکتر وصال، یکی از اساتید دانشگاه مواجه شد. به دلیل اینکه فکر می‌کرد وصال که فردی ثروتمند بود، می‌خواهد دارایش را برای خانواده ما به نمایش بگذارد، پیشنهاد او را نپذیرفت. سرانجام با یکی از پزشکان در کرمان ازدواج کرد که ثمره این ازدواج یک پسر به نام «علیرضا» بود. بعد از مدتی طاهره به این نتیجه رسید که همسرش معتاد است و از او جدا شد و برای ادامه تحصیل به دنبال گرفتن بورس به خارج از کشور افتاد. 

صفارزاده با بیان اینکه فرزند طاهره در سن پنج سالگی به دلیل بی‌احتیاطی پزشکان از دنیا رفت، افزود: آن روز، روز دشواری برای صفارزاده بود. از آن هنگام دیگر طاهره علاقه‌ای به زندگی نداشت، اما با وجود این علاقه‌مند به ادامه تحصیل در خارج از کشور بود. تا اینکه از طریق یک آزمون توانست موفق به دریافت بورسیه به آمریکا شود. در آمریکا با همکاری دانشجویان کتابی با عنوان «چتر سرخ» را منتشر کرد.

وی یادآور شد: مسیر زندگی صفارزاده بعد از این سفرها عوض شد. این را می‌توان به خوبی در برخی از آثار او مانند «طنین در دلتا» مشاهده کرد. او از سال 50 به بعد سعی کرد تا مسیر زندگیش را به سمت دین‌محوری تغییر دهد. این نوع رویکرد را می‌توان در «رهگذر مهتاب» به خوبی دید.

برادر طاهره صفارزاده در ادامه به میراث برجای مانده از خواهرش اشاره کرد و گفت: سال‌ها بعد دکتر وصال دوباره به خواستگاری طاهره آمد و در این هنگام با هم ازدواج کردند. بعد از درگذشت دکتر وصال، از او اموال زیادی برای وارثان باقی ماند، اما با وجود این، تنها 100 میلیون تومان به طاهره که همسرش بود، تعلق گرفت. قرار شده است با این دارایی باقی‌مانده، کتابخانه‌ای در سیرجان تأسیس شود.

وی ادامه داد: بعد از درگذشت طاهره، قصد داشتیم او را در امامزاده صالح به خاک بسپاریم که تولیت این امامزاده از ما مبلغ 80 میلیون تومان درخواست کرد، اما ما نمی‌خواستیم این میزان را پرداخت کنیم. قرار شد با وجود این شرایط پیکر خواهرم در ابن بابویه در شهر ری به خاک سپرده شود، اما با واسطه غلامحسین الهام، سخنگوی دولت نهم، پیکر خواهرم به تجریش منتقل شد. چندبار دیگر از سوی تولیت امامزاده از ما درخواست مبلغ تعیین شده را کردند، به همین خاطر قرار است در صورت تأسیس این کتابخانه در سیرجان، پیکر خواهرم به این شهر منتقل شود تا در کنار مادر و پدرم آرام بگیرد.

انتهای پیام/