جوزف نای: ترس بیش از حد آمریکا از چین به جنگ منتهی میشود
خبرگزاری تسنیم: جوزف نای نظریه پرداز قدرت نرم مدعی است که بازی میان آمریکا و چین، دو معبر مهم منازعه و همکاری را شامل میشود که منازعه هیچ عوایدی برای این دو به همراه ندارد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مرکوری نیوز، جوزف نای معتقد است که ترس بیش از حد آمریکا از چین باعث درگرفتن جنگی تمام عیار میان این دو میشود، لذا همکاری میتواند منافع بسیاری برای این دو به همراه داشته باشد.
چین تقریباً بدون هیچ شکی ظرف مدیت یک دهه یا بیشتر به لحاظ حجم اقتصادی از آمریکا جلو خواهد زد. اما اگر به بخش نظامی و منابع «قدرت نرم» نگاه شود، آمریکا در چند دهه آتی همچنان از چین قدرتمندتر باقی خواهد ماند. آیا این مهم است؟
هنگامی که کشورها در مورد نقل و انتقال قدرت بیش از حد نگران میشوند، رهبران ایشان ممکن است از خود واکنش منفی نشان دهند یا استراتژیهایی را دنبال کنند که خطرناک هستند. همانطور که توکودیدس جنگ پولوپنز را توصیف میکند ـ که در آن نظام شهر ـ دولت یونانی خود را تکه تکه کرد ـ در نتیجه افزایش قدرت آتن و ترسی که در اسپارتا به وجود آمده بود، درگرفت. همینطور جنگ جهانی اول، که مرکز اروپا را نابود کرد، گفته میشود که در نتیجه افزایش قدرت آلمان و ترسی که برلین در دل مردم انداخته بود، به وجود آمد. (هر چند که دلایل هر دو جنگ بسیار پیچیدهتر از این موارد بوده است.)
برخی از تحلیلگران پیشبینی کردهاند که سناریویی مشابه داستان قدرت در قرن بیست و یکم خواهد بود: خیزش چین ترسی را در دل آمریکا ایجاد میکند، که منجر به منازعهای گسترده خواهد شد. اما این تاریخی نامطلوب است. در سال 1900، آلمان به لحاظ توان صنعتی انگلیس را پشت سر گذاشت. به عبارت دیگر آمریکا زمان بیشتری دارد تا با قدرت رو به فزونی چین مقابله کند در مقایسه با انگلیس که قرار بود با آلمان رویارویی کند و آمریکا دلیلی ندارد که به اندازه انگلیس ترس و هراس داشته باشد. اگر ترس بیش از حد افزایش مییافت، هر دو طرف واکنش منفی نشان میدادند. چینیها، که گمان میکنند آمریکا رو به زوال است، فشار زیادی را وارد میکند و آمریکاییها، که نگران افزایش توان چین هستند، واکنش بیش از حد از خود نشان میدهند.
بهترین راه برای جلوگیری از این مسئله، داشتن رویکردی مشخص نسبت به تمام وجوه قدرت است و اینکه چگونه این وجوه تغییر میکنند. نشست اخیر میان رئیس جمهور اوباما و رئیس جمهور چین شی جینپینگ در سانیلندز گامی در این جهت بود.
دلیل دیگری که اهمیت نهراسیدن بیش از حد را روشن میکند، انتشار قدرت است. چین و آمریکا ـ به علاوه اروپا، ژاپن و دیگر کشورها ـ با چالشهای فراملیتی در مورد مسائلی همچون تغییرات جوی، تروریسم، امنیت سایبری و امراض مسری، روبهرو هستند. این مسائل، که ضروریتر شدهاند، نیازمند همکاری هستند، از جمله کمکی که در بسیاری از موارد از عهده آژانسهای غیر دولتی برمیآید.
استراتژی امنیت ملی سال 2010 اوباما به این واقعیت اشاره دارد که آمریکا باید به قدرت با نگاه حاصل جمع مثبت و نه صفر، نگاه کند. به عبارت دیگر شاید زمانی برسد که برای آمریکا (و جهان) مناسب باشد که قدرت چین افزایش یابد.
برای مثال قدرت چین را برای کاهش انتشار گاز گلخانهای در نظر بگیرید؛ حوزهای که چین در آن بدون شک ابرقدرت به شمار میرود. ما باید به دنبال آن باشیم که چین توانمندیهای خود را در این عرصه افزایش دهد، از جمله توسعه ذخایر گاز طبیعی. این یک بازی برد برد است.
در رویارویی با چالشهای فراملیتی جدید، آمریکا باید از تفکر اعمال قدرت بر دیگران فاصله گرفته و به سمت تکمیل قدرت با همکاری دیگران پیش رود. ما نمیخواهیم به قدری وحشت زده شویم که نتوانیم راههای همکاری با چین را کشف و استفاده کنیم.
سیاستهای جهانی امروز متفاوت از سیاستهای دو قرن پیش از این است. فضای کنونی را میتوان به بازی شطرنج سه طرفهای تشبیه کرد که در آن قدرت نظامی بینالدولی اساساً در آمریکا متمرکز شده است، قدرت اقتصادی بینالدولی به طریقه چند قطبی توزیع شده است و اعمال قدرت بر سر مسائل فراملیتی مانند تغییرات جوی، تروریسم و امراض مسری، به شدت پراکنده میباشد. ساختار قدرت تکقطبی، چند قطبی یا بینظم نیست؛ بلکه همه این حالات را همزمان باهم در خود دارد. بنابراین، استراتژی هوشمند باید توزیعهای مختلف قدرت را در حوزههای مختلف کنترل کرده و بده بستان میان آنها را درک کند.
بیش از این درست نیست که جهان را از منظر صرفاً رئالیستی نگاه کنیم ـ این رویکرد فقط روی صفحه بازی شطرنج متمرکز شده و منازعه با چین را پیشبینی میکند. همچنین منظر لیبرال که اساساً یک رویکرد واحد را در پیش میگیرد و تنها همکاری را مد نظر قرار میدهد مناسب نیست. در یک بازی سه طرفه، بازیگری که تنها روی یک رویکرد متمرکز میشود، در بلند مدت شکست میخورد. خوشبختانه چین و آمریکا از معبر همکاری، در مقایسه با معبر منازعه، منافع بیشتری تحصیل میکنند. اما لازم است که هر دوی ایشان از این امر مطلع شده و درباره آن آگاهی کسب کنند.
انتهای پیام/