هویت؛گمشده ساختوسازهای پایتخت /معاونت شهرسازی به معاونت درآمد تبدیل شد
خبرگزاری تسنیم: سخنگوی شورای شهر تهران گفت: برای حل مشکل آشفتگی بصری ساختمانهای شهر تهران ، باید حوزه درآمدی را از حوزه شهرسازی جدا کر دو برای درآمدهای پایدار مسیرها و معبرهای درست طراحی شود.
با وجود توسعه گسترده تهران دردهههای اخیر، یکی از منفیترین جلوههای این کلانشهرنابسامانی شدید درساخت و سازها و نمای آن هامی باشد،که به شکل قابل توجهی سایر نکات مثبت این توسعه را تحتالشعاع قرار داده است.ازحدود40سال پیش، شهرداری تهران به دلیل نداشتن منابع درآمدی پایدار به حوزه ساخت و ساز نگاهی درآمدزا داشته، و همین امر موجب شد تابرای کسب درآمد نسبت به آینده شهر از نظر سیما ومنظر شهری غفلت شود. دراین بین عدم نظارت شورای شهر در ادوار گذشته ،به این مشکل دامن زد و باعث شد تهران دچار آشفتگی بسیاری در ساخت و ساز و نمای شهری شود، به گونهای این ظاهر ناهمگون توجه هر فردی که بعد از مدتی پا به تهران میگذارد رابه خود جلب میکند.آشفتگی نماو منظر ساختمانها ،درکنارمعضلات دیگری مانند ترافیک و آلودگی هوای کلکسیون نابسامانی شهری وزیست محیطی را به همه گرفتاری های پایتخت اضافه میکند.شورای شهر از بعد نظارت و معاونت معماری وشهرسازی از بعد اجرا ،سهم عمده ای از ارتباط این آشفتگی ها را متوجه خود میدانند.با توجه به اهمیت موضوع معماری وهویت شهرتهران ،مسائل ومشکلات موجود را در میزگردی که با حضور خسرو دانشجو سخنگوی شورای شهر تهران وعلیرضا جاوید معاون معماری و شهرسازی شهرداری تهران در محل خبرگزاری تسنیم برگزار شد درمیان نهادیم ،که بخش نخست آن ازنظرتان می گذرد:
**********************************************
تسنیم: یکی از معضلات موجود در شهر تهران این است که با یک نا بسامانی در حوزه معماری شهری ونمای ساختمانها رو برو هستیم ،با تمدن چند هزار ساله ای که داریم با چه مکانیزمی باید پایتخت را در این حوزه مدیریت کنیم تا تصویری از هویت ملی مان داشته باشد ؟
دانشجو: در یک نگاه کلی به تهران میتوان تأیید کرد که انسجام خاصی را به لحاظ سبک و معماری ساخت و ساز نمیبینیم از طرفی نه تنها چهره شهر ،اسلامی دیده نمیشود بلکه چهره منظمی هم نیست و یک چهره آشفته دارد.
بسیاری از بازدید کنندگان شهر تهران (مهمانان خارجی) که تاکنون با آنها صحبت کرده ام ،به این نکته اشاره داشتند که دو چیز در تهران برایشان پر رنگ بود؛ نخست فضای سبز گسترده، که اصلا انتظار چنین فضای سبزی را در تهران نداشتند و مورد دوم که نکتهای منفی است آشفتگی در معماری تهران بود.
برای بررسی این موضوع اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم باید کمی به عقب بازگردیم. اگر انتظار دارید نظمی بر یک عرصه، به ویژه در عرصهای مانند منظر شهری که عوامل متعددی در آن دخیل است حاکم شود یا باید یک نسخه کاملا مشخص و چارچوب کاملا طراحی شده را در اختیار مدیران اجرایی وغیر متخصص بسپاریم و بگوییم این چارچوب را متخصصین طراحی کردهاند وحال شما آن را مدیریت کنید. شاید اینگونه یک مقدار منظم عمل کنیم یا اگر نسخه منظمی نداریم و چارچوبها مشخص نیست شهر را دست آدمهای متخصص بسپاریم تا بر اساس تخصصی که دارند شهر را به سمت آشفتگی سوق ندهند.
ببینیم در گذشته مدیریت شهر تهران این اتفاق چه زمانی افتاده است؟سالها در شهر تهران نسخهای به عنوان نسخه مدیریتی برای شکلپذیری شهر نداشتیم؛ این شهر از سالها پیش طرح جامع و تفصیلی نداشت و چار چوب مشخصی برای رتق فتق امورش طراحی نشده بود. در حقیقت چارچوب مشخصی که متخصصین طراحی کرده باشند وجود نداشت و شهر به دست افراد متخصص سپرده شد ،حال ببینیم آیا مدیران شهری در سنوات دور و نزدیک واقعا متخصص این حوزه بودهاند؟ آیا در حوزه مدیریت شهری شهرسازی و معماری تخصص داشتند که از آنها انتظار دارید شهر را منظم تحویل دهند؟ مثل این است که یک بچه را با نسخه منظم غذایی به آدمی امین بدهید تا او را طبق برنامه بزرگ کند یا اگر برنامه غذایی ندارید او را دست یک آدم عاقل دهید تا او را بزرگ کند. وقتی هیچیک از این اتفاقات نیافتاده چطور توقع دارید تهران شهر منظمی باشد؟
حال اینکه ،چه کسی ضعف داشته و کم کاری کرده که این اتفاقات رخ داده قابل تحلیل و بررسی است؛ فکر میکنم به درستی یکی از اقدامات خوب شورای دور دوم (نه به خاطر اینکه خودم عضو آن دوره هم بودهام) این بود که از نخستین روزهای تشکیل شورا،اعضا دغدغه این را داشتند که برای شهر تهران طرح جامعی طراحی شود و بر اساس آن پیش بروند. در آن حالت میتوان انتظار داشته باشیم نظمی بر شهر حاکم شود.
گستره وسیع شهر اینطور نیست که به راحتی و بدون داشتن برنامه مدون و علمی آن را مدیریت کنیم و طوری عمل کنیم که مثلا بعد از گذشت چند دهه شاهد نظم و انسجام باشیم. اتفاقا در آن آشفتگیها خداوند کمک کرد که شهر بسیار آشفتهای نداشته باشیم و من احساس میکنم با توجه به اینکه نه برنامه داشتیم و نه شهر را دست آدمهای متخصص سپرده بودیم الآن باید شهری به مراتب آشفتهتر میداشتیم؛ این آشفتگی که در حال حاضر میبینم حداقل آن چیزی است که عقلا باید اتفاق میافتاد.
تسنیم: گرایش به این آشفتگی و آشفته کردن زیاد است؛دلایل آن چیست؟
جاوید: ضمن تأیید گفتههای آقای دانشجو که به صورت زیر بنایی نگاه به رشد و توسعه شهر را یادآوری کردند باید بگویم خوشبختانه همانطور که اشاره کردند در یک دهه اخیر با حضور شورای دوره دوم و سوم و دو دوره اخیر مدیریت شهری توجه به این امر گسترش پیدا کرده است و در نهایت منجر به تهیه و تصویب طرح تفصیلی و طرح جامع جدید شهر تهران شد. از این به بعد هم باید در جهت تکمیل و افزایش کیفیت این طرح نقاط و نکات دیگری را به آن اضافه کنیم تا همه جانبه بودن طرح رعایت شود.
یکی از این نکات مهم، حفظ هویت شهر و موضوعات معماری و منظر شهریست که در گذشته مغفول مانده است البته به این نکته هم اشاره میکنم که در هر صورت نگاه ما به موضوعات شهرسازی در تهران عموما به موضوع صدور پروانه ساخت و ساز معطوف بود که متاسفانه در این نگاه هم بیشتر هم و غم مدیریت شهری توجه به داخل ساختمان بوده است.
در مراجعات و پیگیری اخذ پروانه از حدود سال 1350 یعنی 4 دهه گذشته که برای اولین بار موضوع مجوز در آن مطرح شد، نگاهها به داخل ساختمان بود در حالی که اگر به هویت ملی و دینی خود توجه کنیم میبینیم که توصیه دینی، شرعی و ملی ما توجه و کنکاش در حریم خصوصی نیست.نمیگویم درحریم خصوصی خودمان که منظور منزل است به اینکه به چه صورت پلان معماری را شکل دهیم و ترکیب آشپزخانه،سالن و اتاق خواب چگونه باشد بیاهمیت هستیم ولی طبیعتا آن درجه اهمیتی که در چهار دهه گذشته در این موضوع مورد توجه بود حتما مورد تأکید نیست و به جای آن همواره تأکید برآن چیزی است که معمولا مورد استفاده عمومی قرار میگیرد که میتوان در سه شاخص آن را طبقهبندی کرد.
یکی از این 3 شاخص موضوع ایمنی است که یک حق عمومی به شمارمیآید. این درست است که یک ساختمان با یک درز انقطاع از ساختمان مجاور مستقل است اما اگر در صورت نا ایمن بودن به دلیل تردد شهروندان و تأثیر در اثر کنشها و واکنشهای زمین حادثهای رخ دهد ساختمانهای دیگر نیز از آن متأثر خواهند شد، بنابراین این یک حق عمومی است نه حق خصوصی و بحث ایمنی و استحکام ساختمان بسیار حائز اهمیت است.
موضوع دوم بر و کف عمومی است؛ بخشی از تردد شهروندان درخیابانها و معابر ازپیادهراهها صورت میگیرد اما متأسفانه در 40 سال گذشته در تهران توجهی به این موضوع نشده است؛ وقتی در حال عبور از پیاده رو یا یک خیابان هستیم با اختلاف سطوح، اختلاف شیبها یا نا مناسب بودنهای مکرر رو به رو میشویم و شاید ساختمانهای متعددی را ببینیم که هر کدام تعریف جداگانهای از مقابل ملک خودشان که اصطلاحا به آن بر و کف میگوییم داشتهاند.
سومین موضوع نمای ساختمان است که منظر و سیمای آن ساختمان به شمار میآید و در موضوعات فرهنگی و تعاملات اجتماعی شهروندان تأثیر گذاراست که متأسفانه در آن بخش هم توجه کمی داشتهایم بودهایم.
به عبارت دیگر به جای توجه به 3 نکته اصلی در حقوق عمومی که باید در ساخت و ساز بیشترین توجه را به آن معطوف کرد بیشتر به داخل ساختمان که حریم خصوصی افراد است توجه کردهایم و این عدم توازن در توجه به درون و برون موجب یک غفلت 40 ساله از موضعات حیاتی سه گانه شد؛ خوشبختانه در یک دهه اخیر به این 3 موضوع توجه بیشتری نسبت به 3 دهه گذشته شده که باید به جزئیات آن پرداخت.
تسنیم: با توجه به اینکه نخستین ساختمان بلند مرتبه در چهارراه استانبول ساخته شد، فکر میکنید عدم نظارت کافی در این چهار دهه و تأثیر فرهنگ وارداتی در این موضوع چقدر بوده است و کدام یک بر دیگری غلبه داشته که باعث شده چنین وضعی را شاهد باشیم؟
دانشجو: مشکلی که در این زمینه به ذهن من میرسد و فکر میکنم یکی از عوامل مؤثر در بروز چنین مشکلی در تهران است این است که متأسفانه در نظامات تدوین شده شهر و مدیریت شهری برخی موضوعات را با یکدیگر مخلوط کردهایم و این موضوعات خلط شده مشکلاتی از جمله مشکلی که به آن اشاره کرده اید را به وجود آورده است.
یکی از مشکلات این است که حوزه معاونت شهرسازی در لفظ ایجاد شد ولی در عمل به حوزه معاونت درآمد تبدیل شده است یعنی قرار بود درنظاماتی که تدوین میشود معاونتی تأسیس شود که قوانین مربوط به شهرسازی و معماری را نظارت کند و نسبت به آن حساسیت داشته باشد البته نمیگویم این کارها توسط این معاونت انجام نمیشود اما در طول 40 الی 50 سال گذشته هرچه نگاه درآمدی داشتهایم بارش روی همین حوزه بوده است.
یعنی اگر شهرداری به پول نیاز داشت به دلیل اینکه بیشترین مراجعات به حوزه شهرسازی است باید بخشی از دغدغههای مالی را تأمین میکرد اما نکته قابل توجه این است که دغدغه مالی باید آخرین دغدغه این معاونت باشد.
تسنیم: کسب درآمد ،نظارت و قانونمند کردن که نافی یکدیگر نیستند، میتوان هم درآمد داشت و هم قانونمندی و نظارت را رعایت کرد.
دانشجو: روی کاغذ بله ولی در عمل آنچیزی که بنده در این 10 سال که عضو شورا هستم مشاهده کردم این است که علیرغم اینکه این دو موضوع نافی یکدیگر نیستند اما هنگامی که اولویت کسب درآمد است یا برای آن تحت فشار هستید مجبورید در بسیاری از موارد در حوزه قوانین شهرسازی کوتاه بیایید تا به درآمدی که لازم است برسید!!
وقتی نظامات مدیریت شهری بهگونهای تدوین میشود که شهرداری منطقه یک، مکلف به کسب فلان مقدار درآمد در طول یکسال است و 99 درصد مراجعاتی که به مناطق شهرداری میشود مربوط به حوزه شهرسازی است آنجاست که نقطه اشتراک در آمد و مراجعات مردم بسیار حساس میشود.
حوزه خدمات شهری و معاونت فرهنگی که جایی برای کسب درآمد ندارند پس تمام تکلیف درآمد بر دوش معاونت شهرسازی است و این معاونت مجبور است زیر بار این فشار در برخی موضوعات کرنش نشان دهد و اجازه دهد برخی اتفاقات در شهر رخ دهد.تا زمانی که حوزه شهرسازی در واقع به معاونت شهرسازی تبدیل نشود ،همچنان معاونت درآمدی شهرداری است، شهرسازی در اولویتهای بعدی خواهد بود و این مشکلات وجود خواهد داشت.
آیا وقتی میگوییم شهر آشفته است آشفتگی را در نما میبینیم؟ اینکه کار با چه حجم و کیفتی ساخته میشود مهم نیست؟ نمیشود در یک کوچه 6 متری یک برج داشت و بعد گفت نمای آن، شهررا آشفته کرده است بلکه وجود این برج در کوچه 6 متری به خودی خود آشفتگی ایجاد میکند. چرا این اتفاقات رخ میدهد؟ چرا میبینید در کوچه پس کوچههای برخی مناطق که باغ بودند مانند خیابانهای حوالی فرشته یا الهیه برج ساخته شده است؟ برای آشفتگی که ایجاد شده هر چه برای نمای ساختمان انرژی بگذارید دیگر فایدهای ندارد زیرا در همان وهله اول آشفتگی ایجاد شده است.
چرا این برجها ساخته میشود؟ به دلیل اینکه شهرداری باید کسب درآمد کرده و هزینههایش را تأمین کند. در یک زمانی بدون اینکه مطالعات دقیق و علمی از قبل صورت گیرد این معاونت را به کسب درآمد سوق دادند این در حالی است که شهرداری در یک مقطعی از دولت بودجه دریافت میکرد.
زمانی که بودجه دریافت میکنید پای ارزشها میایستید و حتی اگر یک متقاضی هم نداشته باشید، تأکید میکنید که در فلان خیابان بیشتر از 4 طبقه جواز ساخت نمیدهید ولی فرض کنید هیچ کمکی به شما نمی شود و هزینههای رفتوروب شهرو حقوق را تأمین کنید و مشتریای هم ندارید که بگوید میخواهم 4 طبقه بسازم ولی کسی پیدا میشود که میگوید حاضرم پول بیشتری بدهم اما اجازه ساخت 10 طبقه بدهید. بنابراین دلیل اصلی اینجاست.
متأسفانه در یک مقطعی بدون مطالعه علمی دقیق و بدون اینکه جایگزین علمی را برایش طراحی کنیم و مجرایی را برای کسب درآمد درست برای شهرداری طراحی کنیم یکدفعه آن را به وادی خودکفایی هل میدهیم و آنوقت در همان مقطع میگوییم شهر دیگر گنجایش ندارد و پایتخت باید منتقل شود.
حال در این میان یک نفر منجی پیدا میشود و میگوید حاضرم هم درآمد شهرداری را کامل کسب کنم، هم پایتخت همینجا بماند و هم به ارگانهای دولتی وام بدهم. خب این شخص که شعبدهبازی نمیکند، همان موقع باید فکر میشد که چگونه میخواهد این کار را انجام دهد. میخواهد با شعبدهبازی پول در بیاورد؟ خیر. میخواهد از ارزشها کوتاه بیاید و میخواهد به سمتی برود که هرکسی هرچه خواست، پروانه بدهد. من هم یک لباس قانونی به تن میکنم و به او میگویم این کار را انجام دهد. آیا این رگهها هنوز وجود ندارد؟ بله تهران هنوز گرفتار این چالشها است.
تسنیم: چرا شورای شهر فکری به حال این موضوع نکرد؟
دانشجو: راهکارهایی که درشورا برای آن در نظر گرفتیم، طراحی و تدوین طرح جامع بود. در طرح جامع تلاش کردیم گرههایی که برای درآمد شهرداری و بحث تراکم و تراکمفروشی وجود داشت را کم کنیم و سراغ طراحی مسیرهایی برای کسب درآمد درست و پایدار برای شهرداری برویم. درآمدهایی که مقطعی نباشد به عنوان مثال شما در قبال صدور جواز پولی میگیرد اما مشکل به قوت خود باقی ست و به صورت مقطعی حل شده است.
تسنیم: آیا فکر نمیکنید سرعت تهیه طرح جامع و تفصیلی نسبت به سرعت اجرای ساخت و سازهای آشفته کم بود؟
دانشجو: باید به عنوان یک کارشناس در این حوزه بگویم شهرداری تهران در طراحی طرحهای جامع و تفصیلی، برای شهری به گستردگی تهران واقعا رکورد زد؛ بررسی کنید ببینید شهرهای دیگر با ابعاد کوچکتر از تهران توانستهاند در این زمان چنین کاری کنند؟ حال باید پرسید چرا بعد از تهیه این طرح ها هنوز بازدهی لازم برای این کار به دست نیامده و همچنان رگههایی از مشکلات وجود دارد. اگر میخواهید این مشکل حل شود باید حوزه درآمدی را از حوزه شهرسازی جدا کنید این اولین راه است که نباید تکلیف درآمد را در حوزه شهرسازی تعیین کرد و صرفا با ساخت و ساز به درآمد رسید دومین راه این است که باید برای طراحی درآمدهای پایدار مسیرها و معبرهای درست طراحی شود.
این موضوع اتفاق جدیدی نیست و موضوعی است که دهها سال پیش در کشورهای دیگر حل شده و تنها اختراع ما نیست. باید از تجربیات دیگران هم استفاده کنیم. در حال حاضر ما به شهرداری مراجعه میکنیم و میگوییم پروانه میخواهیم؛ رفتاری که با ما میکنند این است که میگویند آنچه مد نظر داری را طراحی کن و بیاور. آقایان نشستهاند برای اینکه انسجامی درنمای شهری و حجمها ایجاد شود، یکسری قوانین تدوین کردهاند حالا من میروم و با لحاظ تمام قوانین طرح خود را تهیه میکنم آنگاه به من میگویند یک پول قلمبه بده تا پروانه را صادر کنیم، من هم پول میدهم و پروانه را میگیرم بعد از آن هم دیگر با من کاری ندارند و نهایتا 2، 5 یا 10 سال دیگر میخواهند مبلغ ناچیزی تحت عنوان عوارض از من بگیرند.
این در حالی است که شما برای شارژ آپارتمان بیشتر از شارژ شهرتان هزینه میکنید و اکنون پذیرفتهاید که باید هزینه خدمات متعددی مانند نظافت و تعمیرات را پرداخت کنید ولی اگر بگویند شهر هزینه دارد چه میکنید؟ شما میتوانید به جای اینکه همان اول پول قلمبهای بدهید پول شهر را پرداخت کنید......
تسنیم: این در حالی است که با گذشت زمان ارزش افزودهای برای ملک ایجاد میشود که شهرداری از آن محروم است.
دانشجو: بله اینگونه است و تا وقتی نگاهمان همین است به همین گرفتاری ها دچار هستیم حتی اگر شهر را به متخصص ترین افراد بسپاریم........
تسنیم: در حال حاضر در شهر با این وضع رو برو هستیم سازمانهای ناظر و علمی که درکنار شهرداری هستند چه کمکی میتوانند بکنند تا عدهای قانون را دور نزنند، زیرا با وجود طرح جدید جامع همچنان بساز بفروشها در حال دور زدن قانون هستند.
جاوید: خوشبختانه با ابلاغ طرح تفصیلی جدید و حمایتی که مجموعه دست اندرکاران داشتند، بخشی از تنش ها ،بلاتکلیفیها و ابهامات در حوزه ساخت و ساز برطرف شده و یک آرامش نسبی در فضای ساخت و ساز تهران حاکم شده است. همچنین حداقل یک افق بلند مدت 15 ساله برای حوزه املاک ترسیم شد که مالک، سازنده و دست اندر کار حوزه ساخت و ساز بتواند یک برنامه برای خودش داشته باشد.
در فرآیند 30-40 ساله شهر تهران با توجه به عدم وجود طرح تفصیلی مبتنی بر طرح جامع عموما بر اساس دستورالعملها و بخشنامههای موردی شهر تهران را اداره کردهایم با وجود اینکه یک طرح جامع نسبتا خوبی در طرح اول داشتیم و از استحکام و مطالعات خوبی برخوردار بود که بخش زیادی از نکتهای که آقای دانشجو به آن اشاره کردند مبنی بر اینکه آشفتگی فعلی باید بیشتر از وضعیت کنونی میبود به خاطر این است که طرح جامع اول از استحکام برخوردار بود و شبکه بزرگراهی خوب و سنجیده طراحی شد و تا همین امروز نیازهای تا 40 سال بعد تهران را جواب میدهد.
با اینکه افق طرح جامع اول 5 ساله بود ولی 20 سال از آن گذشته است و هنوز بسیاری از شبکههای بزرگراهی ما مبتنی برمطالعات طرح جامع اول است. توزیع جمعیتی که رویکرد به غرب تهران را توصیه کرد و تمرکز و فشردگی بافت مرکزی و شرقی تهران را به سمت غرب کشاند و اگر این توجه آن سالها صورت نگرفته بود قطعا شهر تهران برای سکونت و فعالیت با وضعیت نامناسب تری رو به رو بود بنابراین نیاز است که ما ضمن نقد دهه های گذشته نقاط ضعف مدیریتهای گذشته را نه با هدف تخریب مدیریتهای قبلی بلکه با هدف آموختن از گذشته از مشارکت همه ذینعان استفاده کنیم..........
ادامه گفتوگو در این میزگرد در شماره دیگری منتشر خواهد شد.
گفتوگو از :مریم باجلان و فرهاد خادمی، بخش اجتماعی خبرگزاری تسنیم
انتهای پیام/