از کاندیداتوری منصرف نشدهام؛ ائتلاف هم پابرجاست
خبرگزاری تسنیم: عضو ائتلاف پیشرفت گفت: در این چند ماهی که بحث ائتلاف مطرح بوده، هرروز از اطراف و جوانب، شایعاتی توسط گروههای مختلف ناراضی ساخته شده است، هرچه هم پیش برویم بازار شایعات داغتر میشود.
بهگزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، غلامعلی حداد عادل عضو ائتلاف پیشرفت که طی ماههای اخیر بهطور مکرر وجود هرگونه اختلافی را در این ائتلاف شایعه دانسته بود در گفتوگویی با هفتهنامه مثلث گفت: در این چند ماهی که بحث ائتلاف مطرح بوده، هرروز از اطراف و جوانب، شایعاتی از سمت همین گروههای مختلف ناراضی ساخته شده است، این روزها هم بازار این شایعات داغ است و هرچه هم پیش برویم داغتر میشود.
در مقابل جماعتی که از ائتلاف ناراضی و ناراحت هستند، عموم مردم متدین و طرفدار انقلاب و دلسوزان که اصولگرایی را قبول دارند، از این ائتلاف استقبال کردند، گفتند: «خوب، اینکه سه نفر نخواهند با هم رقابت کنند، چیز بدی نیست و خیلی هم خوب است».
در این چند ماهی که بحث ائتلاف مطرح بوده، هرروز از اطراف و جوانب، شایعاتی از سمت همین گروههای مختلف ناراضی بوده است، این روزها هم بازار این شایعات داغ است و هرچه هم پیش برویم داغتر میشود. ائتلاف تا این لحظه که من با شما صحبت میکنم بحمدالله برقرار است و هر سه نفر اعتقاد خودشان را به ائتلاف بهصورت مکرر بیان کردهاند.
البته متحد شدن و متحد ماندن کار سختی است و اختلافداشتن آسان . یعنی این کاری است که خوب بلدیم اما متحد شدن را بلد نیستیم چون سابقه زیادی بین ما ندارد، البته بههمان اندازه که سازوکارش دشوار است نتیجهاش خوب است؛ بهعکس اختلاف که بههمان اندازه که آسان است تحمل نتیجهاش سخت است. ما سعی کردیم این سختی را تحمل کنیم و به نتیجه شیرینش برسیم. مسئله مهمی که وجود دارد سازوکار رسیدن از سه نفر به یک نفر است. این موضوع اصلی ائتلاف ماست که تا حدود زیادی دربارهاش با هم گفتوگو کردیم. من امیدوارم هم این سازوکار نهایی شود و هم زمان اعلام نتیجه قطعی شود.
حقیقت این است که ما این سه عنوان را بین خودمان پذیرفتهایم ولی به هیچکدام وزن ندادهایم. این تیممحوری و برنامهداشتن هم جزو کارآمدی است. ائتلاف ما سه ضلع دارد؛ مشروعیت، مقبولیت و کارآمدی. مقبولیت را از نظرسنجی میگیریم. مشروعیت را بهاعتبار بینش فرد باید بسنجیم.
حالا دیگر این مسئله کار را پیچیدهتر میکند و بار دیگر ما را به عقب برمیگرداند. کارآمدی هم اضلاع و اجزای مختلفی دارد. بنده فکر میکنم بهترین راه، حل مسئله در درون جمع سهنفره خودمان است. چون هرچه به یک مرجع بیرونی دیگری ارجاع داده شود احتمال مشکلشدن بیشتر میشود.
میخواهم بگویم کسانی که دائم خبر شکست ائتلاف را تبلیغ میکنند مستند به واقعیات صحبت نمیکنند بلکه بیشتر تمایلات خودشان را مطرح میکنند.
من بیش از آنکه به پیروزی خودم بیندیشم، به پیروزی اصولگرایان و اصولگرایی میاندیشم. چون احتمال میدادم اگر من وارد شوم، دیگرانی هم از اصولگرایان وارد خواهند شد. بنده مصلحت ندیدم کاری بکنم که احتمالاً به شکست کل اصولگرایی منجر شود. محاسبه ما این بود که اگر قرار شود بنده و دیگران که هرکدام مقداری رأی داریم وارد انتخابات شویم، سبد رأی اصولگرایان تقسیم خواهد شد و ممکن است هیچکدام پیروز نشویم. چون چنین احتمالی وجود داشت ما از اول بهصورت مستقل شرکت نکردیم. گفتیم با وجود اختلافسلیقهای که بین ما سه نفر وجود دارد اگر یک نفر از ما وارد انتخابات شده و پیروز شود، بهتر از این است که هر سه نفر ما شرکت کنیم و هیچکدام پیروز نشود. این محاسبهای بود که برای ورود به این ائتلاف داشتیم.
با این تفاسیر، شما همچنان خطر اصلاحطلبان را جدی میدانید؟
بههرحال در جامعه شرایطی وجود دارد که نباید بیگدار به آب زد و بیمحابا وارد انتخابات شد. همین شرایطی که بعضی از اصلاحطلبان را به این جمعبندی رسانده که انتخابات 92 یک فرصت طلایی است برای آنها؛ بههرحال این حرف حتی اگر خیلی دقیق و درست نباشد، بهکلی هم دور از واقعیت نیست، یعنی مشکلات بیرونی و درونی ما شرایط را تا اندازهای حساس کرده که ما باید احتیاط کنیم و از رقابتهای درون خانواده اصولگرایی تا جایی که امکان دارد کم کنیم.
جلسات سهنفره در حال حاضر هفتهای یک بار برگزار میشود یا با توجه به موضوعات برگزار میشود؟
گاهی بیشتر از هفتهای یک بار برگزار میشود.
می خواهم بپرسم آیا ممکن است تا لحظه آخر، حضور این سه نامزد ادامه داشته باشد و منجر به کنارهگیری نشود؟
در حال حاضر بهنظر میرسد که این اتفاق با آن فلسفه ائتلاف در تضاد است، یعنی احتمال وقوع چنین چیزی ضعیف است.
در مورد فضای کلی انتخابات چه تصوری دارید؟
فکر میکنید ما چند قطب جدی در انتخابات خواهیم داشت و در واقع رقابت چگونه شکل خواهد گرفت؟ بنده فکر میکنم اولاً بهطور کلی سه زمین بازی در این انتخابات وجود دارد؛ یکی متعلق به اصولگرایان است، یکی اصلاحطلبان و یکی هم طرفداران دولت.
احتمال ورود آقای هاشمی و آقای خاتمی را هم نمیدهم. در واقع جمعبندیهای من این است که آقای هاشمی و آقای خاتمی وارد عرصه انتخابات نخواهند شد. در مورد طرفداران دولت موضع از این هم مبهمتر است؛ علاقه آقای احمدینژاد این است که روشی را که در اداره کشور داشته، ادامه پیدا کرده و ایشان تمایل دارد که فکر و برنامههایش را همچنان بتواند ادامه دهد، البته این تمایلی است که رؤسایجمهوری قبل هم داشتهاند.
با فرض اینکه اصلاحطلبان با یک یا دو نامزد وارد انتخابات شوند و اصولگراها هم از تعدادشان کاسته شده و چهرههای شاخصشان بیشتر مورد توجه مردم باشد، فکر میکنید ممکن است انتخابات یکمرحلهای شود یا اینکه پیشبینی این مسئله از هماکنون دشوار است؟
در ایران پیشبینی نتایج انتخابات ریاستجمهوری کار آسانی نیست. علتش هم این است که احزاب تسلطی بر افکار عمومی در انتخابات ریاستجمهوری ندارند.
درباره جبهه پایداری شما چگونه فکر میکنید؟ در انتخابات مجلس نهم شما از جمله افرادی بودید که در فهرست جبهه پایداری قرار گرفتید. در واقع مثل برخی از اصولگرایان شما با آنها رابطه بدی ندارید. فکر میکنید جمعبندی نهایی آنها چگونه شود و چه نسبتی با سایر گروههای اصولگرا پیدا خواهند کرد؟ در مورد آقای لنکرانی چگونه فکر میکنید؟
همانطور که اشاره کردید رابطه بنده با دوستان جبهه پایداری رابطه خوبی است.
با خود آقای مصباح هم از قبل رابطه خوبی داشتید؟
بله؛ سابقه آشنایی من با آیتالله مصباح و علاقه و ارادت به ایشان به حداقل 10 سال قبل از انقلاب اسلامی برمیگردد. من از سال 47 با آیتالله مصباح در مؤسسه «در راه حق» همکاری داشتم. آن ارادت و علاقه فراتر از مسائل امروز جبهه پایداری است. ایشان هم به بنده همیشه لطف داشتهاند. جبهه پایداری خودش را وارث گفتمان آقای احمدینژاد میداند و میگوید قطعنظر از شخص آقای احمدینژاد آن گفتمان باید حفظ شود. دیگران هم اعتراض میکنند که شما تنها وارث آن گفتمان نیستید و آن گفتمان، گفتمانی است عمومیتر؛ گفتمان اصولگرایی است و مردم هم به آقای احمدینژاد بهعنوان یک اصولگرا رأی دادند. گرچه آقای احمدینژاد هیچوقت این کلمه را در این هشت سال به زبان نیاورد ولی عدهای از جمله خود من اعتقادم این است که ایشان بر دوش اصولگرایی بودند که دیده شدند و رأی آوردند. جبهه پایداری از لحاظ گفتمان مواضع خوبی دارد، ولی در عمل بنده انتظار داشتم که این دوستان در انتخابات مجلس نهم انعطاف بیشتری از خودشان نشان دهند. من فکر میکردم اگر اینها اندکی انعطاف نشان میدادند و در شورای جبهه متحد حضور پیدا میکردند این بهسود انقلاب بود، ولی سرسختی نشان دادند و حساب خودشان را جدا کردند.
من از این حیث با مدیریت جبهه پایداری اختلافنظر دارم. حالا آنها هم ممکن است نظر من را نپسندند. من اگر آنها را به سرسختی متهم میکنم آنها هم ممکن است یک کلمه دیگری در مورد من بهکار ببرند. من نظر خودم را میگویم. همین اختلاف باعث شده که جبهه پایداری روش مستقلی در پیش بگیرد. در نهایت فرد دیگری یعنی آقای لنکرانی را معرفی کردهاند و من از چند ماه پیش به این جمعبندی رسیدهام که انتخابات ریاستجمهوری سال 92 یک آزمون تعیینکننده برای جبهه پایداری خواهد بود.
فکر میکنید با توجه به روندی که آقای خاتمی از سال 88 داشتند و حرکتی که بین دو فضای درون و بیرون نظام داشتند، اکنون دقیقاً در چه جایگاهی هستند و قرار گرفتن در این جایگاه چه تأثیری در تصمیم نهایی ایشان دارد؟
معمولاً در عالم سیاست شعر نمیخوانند اما من میخواهم اینجا با استثنا از قاعده عدول کنم و یک رباعی برای شما بخوانم که دیگر بیشتر از من نپرسید، این رباعی را یادداشت کنید:
شوخی که گسسته بود پیمان از من
بنشست برم کشیده دامان از من
چون عطر گلی که با صبا آمیزد
هم با من بود هم گریزان از من
(خنده)
امیدوارم این شعر را درست بنویسید و وزن و قافیهاش را خراب نکنید.
درباره ائتلاف پنجنفره چگونه فکر میکنید؟
خیلی پیغام از طرف این گروه آمده که بهسمت ائتلاف پیشرفت نزدیک شوند، اما چندان استقبالی نشد. شاید برمیگردد به مبنایی که ائتلاف پیشرفت بر اساس آن شکل گرفته و در واقع بخش زیادی از آن به کف رأی بازمیگردد. فکر میکنید در نهایت ائتلاف پنجنفره بتواند به اجماعی با ائتلاف پیشرفت برسد یا اینکه این مسئله یک امر محال است؟ ما همه این دوستان را اصولگرا میدانیم. هیچ جسارتی خدایناکرده به آقایان ابوترابی، باهنر، متکی، پورمحمدی و آلاسحاق نداریم. همه از دوستان ما هستند که با هیچکدام هم اختلاف مبنایی نداریم. از روز اول هم گفتیم هرکدام از این دوستان که در نظرسنجیها رأی قابل توجهی پیدا کنند میشود که ائتلاف سهنفره تبدیل به ائتلاف چهارنفره یا حتی پنجنفره شود.
طیف تحولخواه (ایثارگران و رهپویان) هم از حامیان شما در انتخابات هیاترئیسه مجلس نهم بود و در واقع از لحاظ سیاسی هم به شما نزدیک است. با توجه به رویکرد ایثارگران در اعلام سه نفر بهعنوان نامزدهای مطلوبشان که دو نفرشان اعلام نامزدی کردهاند، خصوصاً با توجه به اعلام نامزدی آقای زاکانی، آیا شما متصور هستید که در نهایت این طیف از شما حمایت کند؟
من تصور میکنم این طیف تحولخواه همزمان به دو عنصر اهمیت میدهد؛ یکی آرمانگرایی و یکی واقعگرایی. واقعبینی آنها را بهسمتی میبرد که از ائتلاف حمایت کنند. آرمانگرایی آنها را بهسمتی هدایت میکند که از فردی حمایت کنند که معرف گفتمان باشد. مجموع تردید و تردد به این دو عنصر باعث شده که آنها بگویند ما هم از خروجی ائتلاف حمایت میکنیم و هم آقای زاکانی را بهعنوان یک عنصر شاخص که معرف گفتمان اصولگرایی از نظر آنهاست، معرفی کنند.
بهتعبیری میتوان گفت که شکافی بین طیف تحولخواه بهوجود آمده، در واقع میتواند یک تاکتیک انتخاباتی باشد؟
بله. یعنی آنها فکر میکنند که بههمان اندازه که مسئول هستند برای رسیدن به وحدت باید جانب اعتبار گفتمان را هم داشته باشند.
پایگاه اجتماعی اصولگرایان، تودههای مردمی هستند که به آرمانهای امام(ره) گفتمانهای مطرحشده توسط مقام معظم رهبری در بیست و چهار سال اخیر پایبندند، یعنی ما اصولگرایی را در جامعه خودمان در تصریح، تعبیر و عبارت میدانیم از التزام و اعتقاد به آنچه آرمانهای امام و رهنمودهای رهبری است. این را ما اصولگرایی تعریف میکنیم. اعتقاد ما این است که این باور در اکثریت جامعه وجود دارد.
در مورد آقای هاشمی اوضاع را چگونه میدانید؟
تصور میکنم آقای هاشمی از نظر سنی شرایط لازم برای ورود به چنین عرصهای را در خود احساس نمیکند.
تقویم بهکمک اصولگرایان آمده است؟
بههرحال تقویم را نمیشود انکار کرد.
چقدر احتمال میدهید رئیسجمهور شوید؟ سؤال خطرناکی است. اگر احتمال بالا بدهم، بعداً میگویند که دیدی نشد. احتمال پایین بدهم، میگویند همین که خودت گفتی باعث شد. اجازه بدهید جواب این سؤال را بههمین صورت بدهم.
بهعنوان نامزد انتخاباتی مهمترین قولی که به مردم میدهید چیست؛ یعنی آقای حدادعادل میخواهد چهکار کند برای مردم؟
بنده فکر میکنم مردم کشور ما از کسی که مسئولیت رئیسجمهوری را بهدست میگیرد دو چیز انتظار دارند؛ تقوا و تدبیر. گفت آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است. این کشور احتیاج به تقوا و تدبیر دارد. بنده از خدا میخواهم که چه رئیسجمهور بشوم و چه نشوم، این دو رکن مهم را حفظ کنم و از خدا میخواهم که کمک کند هم تقوا داشته باشم و هم تدبیر.
انتهای پیام/*