چرا شعر رضوی امروز در موزه ادبیات رضوی ثبت نمیشود؟
خبرگزاری تسنیم : نشست «شعر رضوی؛ از آغاز تا امروز» با حضور امیراسماعیل آذر و کامران شرفشاهی همزمان با ایام شهادت امام رضا(ع) در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، نشست تخصصی «شعر رضوی، از آغاز تا امروز» همزمان با ایام شهادت حضرت ثامنالحجج، حضرت علی ابن موسیالرضا(ع)، با حضور امیراسماعیل آذر، استاد دانشگاه و پژوهشگر و کامران شرفشاهی، شاعر و منتقد شعر آئینی، در این خبرگزاری برگزار شد.
امیراسماعیل آذر در ابتدای این نشست با اشاره به پیشینه شعر رضوی در ادبیات فارسی، گفت: قبل از اینکه فارسیزبانان برای امام رضا(ع) شعر بسرایند، شاعری به نام دعبل خزاعی پیشقدم شد و زبان به مدح این امام همام گشود. پس از وی، شاعرانی مانند فرزدق و ... وارد این حوزه شدند و جزء نخستین کسانی بودند که ادبیات را در خدمت سیره اهل بیت(ع) به ویژه امام هشتم(ع) قرار دادند.
وی ادامه داد: پیشینه نخستین سرودههای آئینی در زبان فارسی را باید در دیوان کسایی مروزی جست. شاعری که برای اولینبار زبان به مدح پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) گشود که از این سرودهها تنها 4 یا 5 بیت به دست ما رسیده است. بعد از کسایی، سیف فرغانی و سنایی غزنوی بودند که وارد این حوزه شدند. در این میان، سنایی به عنوان یک شاخص عمل کرد و اولین قصیده رضوی را باید با مطلع «دین را حرمی است در خراسان/دشوار تو را به محشر آسان» در دیوان وی بخوانیم. به طور کلی وجوهی در شعر وی هست که سرودههای او را از دیگران ممتاز میکند و سبکی را فرا روی دیگران قرار میدهد که شاعرانی مانند عطار، شمس مغربی، مولوی و سعدی و حافظ به تبعیت از وی میپردازند. نمادپردازی و استفاده از واژگان قلندریه در سرودههای این شاعر سبب شد تا شاعران دیگر نیز به تبعیت از وی از این واژگان به منظو ر ارائه معنی ثانویه بهره ببرند.
به عقیده این استاد دانشگاه، در زمان صفویه شعر مذهبی به ویژه شعر آئینی اوج گرفت و پس از آن در زمان قاجار هم فعالیت در این حوزهها ادامه داشت تا اینکه به دوران معاصر رسید. مهمترین موضوعی که شاعران در حوزه شعر آئینی به آن توجه کردند، قیام عاشورا و شعر حسینی بود. در شعرهای عاشورایی کسانی مانند حسین مسرور و ایرج میرزا به تعزیت عاشورا و ائمه(ع) پرداختند. رشد این دسته از اشعار در دوران معاصر به گونهای است که اگر شعر مسرور را در کفهای از ترازو و شعر دیگر شاعران معاصر را در کفهای دیگر قرار دهیم، کفه مسرور سنگین تر است، باید گفت هیچ سرودهای در طول ادب فارسی به پای نمادپردازی قوی او در این شعر عاشورایی نرسیده است.
دوران معاصر؛ دوران اوج شعر رضوی است
نویسنده کتاب «خورشید خراسان» یادآور شد: گرچه رگههای شعر رضوی را میتوان از دوران سنایی تا به امروز پیگیری و بررسی کرد، اما اوج توجه به شعر رضوی را باید در دوران معاصر دید. در کنار برگزاری جشنوارهها، اقداماتی چون برپایی مسابقات مشاعره رضوی از دیگر زمینههایی بود که منجر به ارتقای کیفی و کمی سرودههای رضوی شد. اقبال بسیاری از شاعران نو قلم به شعر رضوی، پس از اجرای مشاعرههای رضوی بود که در رسانه ملی هم پخش شد. علاوه بر این، مشاعره رضوی زمینهای شد تا پیوند خانوادهها با شعر رضوی که نمونهای از ارادت شاعران به مقام و ساحت مقدس امام رضا(ع) است، بیشتر شود.
آذر افزود: اصولاً شعر مذهبی و آئینی و به تبعیت از آن شعر رضوی، از سنایی تا دوران معاصر، بیشتر بر مبنای توصیف به نظم درآمدهاند و کمتر سرودههایی را مییابیم که به مکتب و سیره اهل بیت(ع) بپردازد. این در حالی است که در میان شعرای آئینی عرب، سیره اهل بیت(ع) موضوعی شاخص دیده میشود. به عنوان نمونه، در سال 61 هجری، هر قصیده کمیت اسدی برای اهل بیت(ع) در حکم سپاهی بود در مقابل متوکل عباسی، اما شعر آئینی در ادب فارسی به سمت توصیف رفت. شعر رضوی نیز به تبعیت شعر آئینی و نگاه غالب شعرا به این حوزه شعری است محدود در توصیف، منقبت و مرثیه.
رسالت شاعر آئینی با مورخ کاملاً متفاوت است
وی تصریح کرد: هیچکس از شاعر انتظار یک مورخ را ندارد. شاعر، مورخ نیست و هیچکس در شعر به دنبال شنیدن یک حقیقت علمی نیست. شعر امری است که موضوع را با منطق هنجارهای خودش سخن را جدا میکند و با تغییرات اساسی موضوعی را برای مخاطب بیان میکند. به عنوان نمونه در شعر سهراب وقتی میگوییم «من مسلمانم»؛ این شعر نیست چرا که همه به این امر واقفند، زمانی این سروده به سمت شاعرانگی پیش میرود که شاعر میگوید: «قبلهام یک گل سرخ»؛ اینجاست که زبان از هنجار مرکزی خارج میشود و خواننده را به تأمل وا میدارد، تأملی که با قاعده علمی متفاوت است. از دیگر کارهایی که شاعر میکند اولاً به تاریک هستی میرود و از آنجا خبر را به خواننده ارائه میدهد. شاعر از محسوسات موضوعی را میگیرد و به نامحسوس پیش میبرد.
آذر با بیان اینکه کار شاعر با کار مورخ متفاوت است و اساساً دیدگاه این دو با هم فرق میکند، گفت: شاعر به دنبال این نیست که تاریخ بگوید یا همانند علم موضوعی را اثبات کند. این حس اوست که شعر را زیبا میکند. شاعران منقبت فقط منقبت را میگویند. اگرچه این نوع سرودهها سابقه دارد و شنیدن آن برای خواننده لذتبخش است، اما در یک برش فکری این کافی نیست. اگر از شعر رضوی سخن میگوییم، باید به مکتب رضوی که یک فرهنگ است، بپردازیم، فرهنگی که در زندگی و سیره اهل بیت(ع) دیده میشود. شاعران هیچگاه دنبال این نبودهاند که به صورت عمیق و اساسی این موضوع را بیان کنند، به همین خاطر شعر رضوی در حد منقبت و مرثیه باقی مانده است.
جای خالی تبیین فرهنگ رضوی در شعر امروز
وی فقدان تبیین فرهنگ و سیره امام رضا(ع) در سرودههای معاصر را از جمله آسیبهای موجود در این نوع اشعار دانست و عنوان کرد: اما موضوعی که شاعران امروز و دیروز کمتر به آن توجه کردهاند، این است که برشی از فرهنگ ائمه(ع) را بگیرند و با زبان شعر بیان کنند. به عنوان نمونه، بارها ترکیب «حماسه حسینی» را شنیدهایم. در این عبارت، قیام امام حسین(ع) به عنوان یک واقعیت تاریخی را با حماسه که یک روایت ادبی است، آمیختهایم. در اینجا، هر چند عاشورا را اسطوره و نماد نمیدانیم، اما دریافتی از نوع حماسهگونه بودن آن داریم. به این معنی که محور جنگها و تضادها در حماسههای دنیا مانند گیلگمش، شان سون دورلند، نیبلونگن، ایلیاد و ادیسه و شاهنامه جنگ با زمین و نیکی با بدی است، اما در حماسه عاشورایی محور عقیده است. این عقیده باید در شعر شاعران ثبت شود. معمولاً سرودهای در حوزه شعر آئینی به ثبت رسیده است و ماندگار شده که به این موضوع پرداخته باشد. شاعر امروز باید تلاش کند تا باورهای اسلامی را بیان کند و در ضمیر مخاطبان باقی گذارد.
شعر خوش آن است که راهت زند
این استاد دانشگاه ادامه داد: الکساندر پوپ میگوید: اگر کسی در بیابان باشد و حرف زیبایی بزند، مردمان او را پیدا خواهند کرد و برای شنیدن حرفهایش فرش قرمز پهن میکنند. به عبارتی «شعر خوش آن است که راهت زند / پنجه به دامان نگاهت زند»: شعری خوب است که تأثیر در ژرفای نگاه مخاطب بزند و در وجود وی رسوب کند. به دیگر معنی، وقتی یکبار ان را میخوانید، دوست داشته باشید تا به حافظه بسپرید.
وی با بیان اینکه شعر خوب در هر عصری باقی میماند و تاریخ انقضاء ندارد، گفت: در تاریخ ادبی ما رشحه اصفهانی تنها 5 بیت شعر گفته است، اما این چند بیت آنقدر زیبا هست که بعد از دهها سال تکرار و از آن به عنوان شعر ممتاز یاد میشود. در یک کلام شعر باید پنجه در نگاه افراد زند، باید به گونهای باشد که خود خواننده به دنبال آن برود، نه اینکه شاعر کتاب خود را به دیگران هدیه دهد.
چرا شعر رضوی امروز در موزه ادبیات رضوی ثبت نمیشود؟
بخش دیگر صحبتهای آذر به کارکرد جشنوارههای رضوی در ارتقای سطح کیفی و کمی اشعار رضوی اختصاص داشت. وی با بیان اینکه جشنوارهها به تنهایی نمیتوانند این زمینه را فراهم کنند، عنوان کرد: شعر در یک برش برای اطلاعات دادن نیست، اما میتواند همانند سروده حسین مسرور، هم پیام دارای باشد و هم زیبایی و شاعرانگی داشته باشد، مضاف بر اینکه این شعر میتواند خود فرهنگی برای شیعه باشد. شعر خوب آئینی باید چنین اثری داشته باشد، نه اینکه کاغذی پر شود و در جشنواره شرکت کند. اگر چنین نباشد حتی جشنوارههای رضوی هم نمیتواند روی آن تأثیر بگذارد. جشنوارهها باید سرودههایی را انتخاب کنند که هر یک از ابیات آنها به عنوان اثری هنری به پیشگاه امام رضا(ع) تقدیم شود و در موزه شعر باقی بماند. چرا نباید شعرهای ما به عنوان اثری هنری در موزه ادبیات رضوی باقی به یادگار بمانند؟
وی در ادامه شاعران را بزرگترین شخصیتهای هر جامعه دانست و یادآور شد: شاعر به سرزمینی میرود که کسی نمیتواند وارد آن شود و افق دید خود را به جایی میدوزد که نگریستن به آن برای همه امکان ندارد، از این رو دستاندرکاران جشنوارهها مدیران قابل و شاعران عصای آنها در برپایی آنها باشند. باید مدیریت جشنواره به مدیران واگذار شود که مدیریت کنند و طرح بدهند تا بتوانند نظر نسل جوان را به شرکت در جشنواره جذب کنند. روند جشنوارهها باید به گونهای تنظیم شود که برترین سرودهها به این جشنوارهها راه پیدا کند. البته ناگفته نماند که عملکرد جشنوارهها در سالهای اخیر، روند رو به رشدی داشته است، اگر چه هنوز تا رسیدن به نقطه متعالی فاصله بسیار است.
وی در پاسخ به این پرسش تسنیم که شعر رضوی امروز را در مقایسه با گذشته چگونه ارزیابی میکنید، ادامه داد: شعر معاصر رضوی، در مقایسه با سرودههای پیش از انقلاب، هم از منظر کمی و هم از منظر کیفی روند رو به رشدی را تجربه کرده است. البته در این میان سرودههایی میبینیم که علاوه بر محتوا از نظر آرایههای لفظی و معنوی نیز همانند هم شده و تکرار در این نوع سرودهها بسیار دیده میشود. دلیل این امر را می توان در کماطلاعی شاعران نوقلم از منابع قدیمی نوشته شده در این عرصه دانست.
شعر رضوی امروز در دام تکرار مکررات گرفتار شده است
وی تکرار مکررات در شعر رضوی معاصر را از دیگر آسیبهای موجود در این اشعار دانست و یادآور شد: زمانی صادرات به نحو مطلوب صورت میگیرد که واردات خوبی داشته باشیم. شاعر نیز باید از دیروز خود با خبر باشد، باید بداند کجای ادبیات فارسی قرار گرفته است. ترجمههای قرآن و احادیث مشهور را مطالعه کرده باشد، چرا که قرآن با شعر ما آمیخته است. تأثیرپذیری شاعران فارسی از این دو منبع اصلی بیشتر از آن چیزی است که ما فکر میکنیم، اگر غیر از این بود این همه منبع عظیم را برای ما نمیگذاشتند. معمولاً شاعرانی در تکرار مکررات گرفتار میشوند که از پیشینه ادبی اطلاع چندانی ندارند. به همین دلیل توصیه میشود که سابقه ادبی، تاریخهای آئینی و احادیث را مطالعه کنند، چرا که با دست تهی نمیتوان به بازار رفت.
وی ادامه داد: زمانی توصیه کردم که ادبیات را به دو دسته شعر دیداری و غیر دیداری تقسیمبندی کنیم. در ادبیات جهان ادبیاتی هست به نام ادبیات فناناپذیری، اصلاً اینکه مولانا در جهان گل انداخت و همه را سر سفره خود نشاند، این بود که انسان را وصل به خدا کرد و آن را به عنوان یک موجود نامحدود معرفی کرد. اگر شاعران و نویسندگانی مانند حافظ، مولانا، امیلی برونته و... در جهان باقی ماندند و شعر آنها بر سر زبانها است، به این دلیل است که پیوند میان انسان با آیمان را حفظ کردهاند.
این منتقد ادبی در ادامه بر مطالعه شاعران نو قلم تأکید و عنوان کرد: اگر شاعری شعرش را از این حجم محدود درآورد، شاعر میماند. تا کی باید به توصیف بپردازیم. شعر معاصر ما باید از زمین بلند شود به آسمان بپردازد. دنیای امروز میخواهد راههای رسیدن به آسمان را ببندد، این شاعر است که میتواند این راه را برای انسان امروز هموار کند. سیاست جهانی یعنی دعوت به مصرف، به همین خاطر امروز بیش از هر روز دیگر به آسمان نیاز داریم. مولانا میگوید: «هر چه او بیدارتر در خوابتر/ هست بیداریش از خوابش بتر/ جان همه روز از لگدکوب خیال/ وز زیان و سود وز خوف زوال/ نه صفا میماندش نه لطف و فر/ نه به سوی آسمان راه سفر»
ابونواس؛ نخستین شاعر برجسته رضوی
کامران شرفشاهی در ادامه این نشست، به پیشینه شعر رضوی اشاره و عنوان کرد: نخستین شاعر مطرحی که برای امام رضا(ع) شعری سرود را باید ابونواس دانست که از شاعران بزرگ معاصر حضرت بود. شیخ صدوق در «عیون اخبارالرضا(ع)» که نزدیکترین منبع به عصر امام رضا(ع) هست، روایت میکند که در زمان ورود امام هشتم(ع) به ایران و خاصه نیشابور که ماجرای حدیث سلسلةالذهب پیش آمد، صدها هزار شاعر بودند که دوست داشتند ارادت خود را با زبان شعر به خاندان نبوی نشان دهند، اما امکانش میسر نمیشود. به عنوان نمونه وقتی از ابونواس که سرآمد شاعران عصر بود، میپرسند که تو با وجود این همه قریحه جوشان، چرا برای امام رضا(ع) شعر نمیگویی؟ ابونواس اظهار عجز میکند و میگوید: «چگونه برای کسی شعر بگویم که ملائک آسمانها کفشدار پدرش هستند.»
وی ادامه داد: از دیگر شاعرانی که در این عرصه فعالیت کرد، میتوان به دعبل خزاعی اشاره کرد که در حضور حضرت قصیده تائیه را در 132 بیت قرائت میکند. این قصیده با اختلاف در منابع متعدد ذکر شده است. در دوران اخیر نیز تلاشهای خوبی در راستای جمعآوری سرودههای رضوی انجام شد که از این جمله می توان به «دانشنامه امام رضا(ع)» نوشته مرضیه محمدزاده اشاره کرد که به پیشینه شعر رضوی و فراز و فرودهای آن در تاریخ ادبیات می پردازد.
تأکید اهل بیت(ع) بر بیان مظلومیت امام حسین(ع)
وی در پاسخ به این پرسش که که چرا شعر رضوی نشسبت به شعر عاشورایی مورد توجه شاعران قرار نگرفته است، عنوان کرد: نکته مهمی که در این خصوص میتوان به آن اشاره کرد این است که تأکید خود اهل بیت(ع) مبنی بر پررنگ شدن فرهنگ عاشورا سبب شده است تا شاعران بیشتر به سمت ثبت وقایع عاشورا و تبیین قیام امام حسین(ع) بپردازند. حتی در «عیون اخبار الرضا(ع)» آمده که حضرت در زمان محرم در اندوه فراوانی به سر میبردند و خودشان از شاعران میخواستند که زبان و شعر خود را به بیان مظلومیت امام حسین(ع) و دلایل قیام ایشان اختصاص دهند. گاه اگر کسی پیدا نمیشد، خودشان به این امر میپرداختند. در یکی از روایات آمده وقتی دعبل به خدمت حضرت میرسد، حضرت میفرماید: «دعبل به موقع آمدی، شعری از جد ما بخوان.» و دعبل شروع به خواندن میکند. حتی در بعضی از قسمتهای شعر خود امام(ع) نیز با شاعر همراه میشوند و در نهایت برای شاعران مدیحهسرای امام حسین(ع) دعا میکنند.
دوران بنیعباس، دوران تاراج آثار فرهنگی با محتوای سیره اهل بیت(ع)
سراینده «هدیه امام رضا(ع)» دلیل دیگر این روند را در اوضاع سیاسی حاکم بر عصر امام هشتم(ع) دانست و افزود: نکته مهم دیگر که بر روند شعر رضوی در ادب فارسی تأثیر گذاشت، برهه زندگی امام رضا(ع) است. ایشان در یکی از دشوارترین برهههای تاریخ یعنی در اواسط حکومت بنیعباس زندگی میکردند. به گواه تاریخ، عباسیان از زمان منصور دوانیقی به سانسور و خفقان فرهنگی روی آورند و مانع از انتشار آثار ادبی با مضمون سیره اهل بیت(ع) شدند. این است که با وجود همعصری صدها شاعر با امام رضا(ع)، شعری از ایشان به دست ما نرسیده است، چراکه در این ایام ما با تاراج آثار فرهنگی روبرو بودهایم. افزون بر این، در طول تاریخ وقایع بزرگی افتاده است و همه این اقبال را نداشتهاند که وارد عرصه ادبیات شودند و یا حضوری کوتاهمدت داشتند، به طوری که حضور آنها به مرور زمان رنگ باخته است.
حضور بانوان در شعر رضوی و ادبیات رضوی کودک و نوجوان، ثمره انقلاب است
شرفشاهی با بیان اینکه شعر رضوی در سالهای اخیر حرکت رو به جلویی داشته است، تأکید کرد: حضور بانوان در عرصه شعر رضوی و ظهور ادبیات رضوی کودک و نوجوان دیگر رویدادهای مهم در این حوزه بوده است، اما با وجود این مجموعهای مستقل که به این امر بپردازد و آثار را به صورت کامل جمعآوری کرده باشد، نداریم. تمام این فعالیتها در مقایسه با شأن امام رضا(ع)اندک است و همه اهالی قلم باید در این زمینه برای ترجمه به دیگر زبان ها و معرفی به دیگر شاعران فراهم کنند.
وی ادامه داد: اگرچه سالهای پس از انقلاب و جشنوارههای متعدد رضوی زمینه را برای خلق سرودههای متعددی در این حوزه فراهم کرده است، اما هنوز مجموعهای مستقل که معرف این نوع اشعار باشد، نداریم. این در حالی است که در سه دهه اخیر، شعر رضوی با ظهور نسل بزرگی از شاعران جوان با تکیه بر باورهای گذشتگان به همراه نگرش انقلابی همراه بوده است. علاوه بر این، جشنوارهها پتانسیل عظیمی برای معرفی و حضور شاعران متعدد در این عرصه فراهم کردهاند.
اهل بیت(ع) شعر را رسانه تبلیغ دین میدانستند
سراینده کتاب «آهوانه» در پاسخ به این پرسش تسنیم که شعر آئینی در نظر خود اهل بیت(ع) چه جایگاهی داشت، عنوان کرد: حضور اهل بیت(ع) در عرصه ادبیات حضور هوشمندانهای بوده است که ریشه آن به دوران صدر اسلام، زمان حیات حضرت رسول(ص)، بازمیگردد. در همین ایام خود پیامبر(ص) شاعرانی مانند حسان ثابت را مورد تکریم قرار میدادند و از شعر به عنوان یک رسانه برتر و تأثیرگذار در جهت نشر ارزشهای دینی و اسلامی استفاده میکردند.
به گفته شرفشاهی، همچنین بعد از واقعه عاشورا شاهد این هستیم که خاندان امام حسین(ع) شاعران را دعوت میکنند و سعی دارند تا پیام سرخ را با زیباترین بیان به نسلهای دیگر منتقل کنند. نکته دیگر این است که یکی از فضایل اهل بیت(ع) که کمتر مورد توجه قرار گرفته، فصاحت و بلاغت خود اهل بیت(ع) است. این بزرگواران خود از سرآمدان زبان و ادب عرب بودند. به عنوان نمونه رجزهایی که در قیام عاشورا خوانده میشود و یا اشعاری که منسوب به ائمه(ع) باقی مانده است، خود میتواند دیوان مستقلی باشد. گاه سرودههای باقی مانده از این بزرگواران خواننده را به شگفتی وامیدارد. این جریان در طول تاریخ اهل بیت وجود داشته است.
وی در ادامه ادبیات رضوی کودک و نوجوان را مولود انقلاب اسلامی دانست و افزود: برای اینکه آثار قوی و قابل ملاحظهای در این عرصه خلق شود، نیازمند فراهم آمدن یک سلسله عوامل هستیم که بعضی از این عوامل درونی و برخی بیرونی هستند. خوشبختانه پا گرفتن ادبیات آئینی برای کودک و نوجوان حرکت مبارکی است که اگر خوب از این قابلیتها استفاده شود، میتواند ثمرات خوبی به همراه داشته باشد، با وجود این متأسفانه شاهد این هستیم که بین وزارت آموزش و پرورش و نهادهای مرتبط با کودک و نوجوان با ادبیات فاصلهای بوده است و از دیگر سو، ادبیات آئینی در حوزه کودک و نوجوان را آنچنان که باید و شاید جدی نگرفتهایم.
شرفشاهی در ادامه عنوان کرد: به عنوان نمونه در شعر کودک رضوی چند سالی است که شاهد برپایی جشنوارهای با این مضمون هستیم که متأسفانه از یک سری حب و بغضهایی خالی نیست، یعنی در جایی که باید اخلاص تمام وجود داشته باشد، باز منیتهایی دیده میشود. علاوه بر این حمایتهای هوشمندانهای از این آثار وجود ندارد. حتی برخی از شاعران با سرمایه خودشان آثارشان را به چاپ رساندهاند. علیرغم شعارها و هزینههایی که صرف شده است، خلأهایی وجود دارد که منجر به حرکت کند ادبیات رضوی کودک و نوجوان میشود.
این منتقد شعر آئینی در ادامه با اشاره به خلأهای موجود در راستای ارتقای شعر رضوی، گفت: در هر قرنی اگر یک شعر خوب هم داشته باشیم، باید به خود ببالیم. برای ظهور شاعران باید بستر مناسبی فراهم شود. نکته دیگر این است که برخی از افراد در این راستا اظهارات غیرکارشناسانه میکنند. باید تلاش کرد تا با برپایی جشنوارههای رضوی با همت شاعران و کارشناسان، این جشنواره را به پتانسیل خوبی برای معرفی شاعران توانا معرفی کرد.
ادبیات رضوی، نیازمند حمایت معنوی مسئولان
بخش دیگر صحبتهای شرفشاهی به تأثیر حمایت معنوی و مادی از شاعران اشاره و عنوان کرد: علاوه بر این، باید از شاعر حمایت کرد. مراد از حمایت شاعران، حمایت معنوی است. به این معنی که رسانه ملی و برنامههای متعدد این زمینه را برای شناخته شدن شاعران و سخنواران فراهم کنند. حمایت هوشمندانهای باید از کارهای فرهنگی صورت بگیرد.
وی بر بهرهگیری از آثار و نظرات شاعران پیشکسوت تأکید و عنوان کرد: ما شأن و مقام پیشینان خود را ارج نمیگذاریم. شاعر امروز باید به سراغ شاعران گذشته خود برود و به تنگناهای زمانه شاعران گذشته و محدودیتهای موجود تاریخی واقف شود و به مطالعه آثار آنها بپردازند. درک اینکه سنایی و فردوسی در چه زمانی زبان به مدح اهل بیت(ع) پرداختند، بسیار مهم است. مدح اهل بیت(ع) هم بیم جان داشته است و هم تبعید و کشتن. مهمترین مشکل در روزگار ما تنبلی شاعران است.
اندیشه و احساس؛ دو بال شعر فاخر رضوی
این منتقد ادامه داد: شعر خوب شعری است که با دو بال اندیشه و احساس پرواز کند. کسی که میخواهد در این حزوه فعالیت کند، باید در درجه نخست قرآن بخواند و در درجه دوم با سیره اهل بیت(ع) آشنا باشد. باید امام(ع) را بشناسد و با شیوه زندگی این بزرگوار آشنا باشد، تا افقهای تازه برای شعرش گشوده شود. بسیاری از شاعران موفق به جای بیان مسائل کلی، به جزئیات زندگی امام رضا(ع) بر پایه مستندات پرداختهاند که با این کار توانستهاند آثار خوب یاز خود به جای بگذارند.
به گفته شرفشاهی، چه بسا امروز شاید نتوان در مورد ماندگاری و غیر ماندگاری برخی از اشعار سخن گفت. زمانه خود در مورد اشخاص و قوت آثارشان قضاوت میکند و این قضاوت منصفانه و به نوعی بیرحمانه است. ما فقط باید تلاش کنیم تا زمینه مساعد برای ظهور شاعران بزرگ و تمهیدات لازم برای تولد شاعران بزرگ در فضای ادبی مستعد مهیا شود. این اتفاق در دنیا افتاده است که از این نمونه میتوان به ادبیات روسیه بعد از انقلاب اکتبر اشاره کرد.
سراینده «هدیه امام رضا(ع)» در پایان گفت: در کنار همه این موارد، نباید نیت شاعر بریا خلق شعر را از نظر دور داشت. زمانی محمدرضا آقاسی با عنایت به آیات وحی و سیره اهل بیت(ع) شعر میگرفت که در مذاق خیلیها خوش نمیآمد، اما بر دل مخاطب مینشست. آنچه که شعر آقاسی را با شعر شاعران آقاسینما متمایز میکند،این است که آقاسی شعر آئینی را ملعبه نام و نان نکرد.
انتهای پیام/